تُنگ بزرگ را دور تا دور اتاق میچرخانند. هر کس برگهای را از توی تنگ بیرون میکشد و باز میکند اما برگهای که در دستهای رئیس صندوق است، سرنوشت وام را مشخص میکند. میهمانی هر ماه در خانه یکی از اعضای صندوق برگزار میشود؛ هم دورهمی است، هم جلسهای مالی؛ یک تیر و دو نشان. صندوقهای خانوادگی و محلی حالا دیگر به دلیل شرایط سخت دریافت وام از بانکها، راه خود را به میان جمع آدمها باز کردهاند و گستره فعالیتشان به جمعهای دوستانه و کاری هم کشیده شده است.
آدمها زودتر از آنچه سیستمهای بانکی به آنها اعتماد کنند، به یکدیگر اعتماد میکنند. نیازی به سفته، چک و وثیقههای سنگین ندارند؛ کافی است به یکی از صندوقهای فامیلی و محلی وصل شوند؛ ماهانه پولی را پرداخت میکنند و به اشکال مختلف وام میگیرند. بانی بیشتر این صندوقها زنان هستند. اگرچه در گذشته بیشتر زنان خانهدار بودند اما حالا پای کارمندان و زنان شاغل هم به این جمعها باز شده است.
کارمندان غیردولتی به وثیقه و چک دسترسی ندارند؛ آنهایی که شغل آزاد دارند، در شرکتهای خصوصی فعالند یا حتی بیکارند اصولا در تأمین پیشنیازهای دریافت وام از بانکها ناتوانند. به همین دلیل از ٢٠سال گذشته، حضور صندوقهای خانوادگی و محلی در میان آنها شکل جدیتری به خود گرفته است. آخرین آمارهای برآمده از سرشماری سال ٩٥ درباره هزینه- درآمدهای خانوار نشان میدهد که کارمندان دولت سهبرابر افراد عادی از بانکها وام دریافت میکنند.
انگیزهمان فقط مالی نبود
«صندوق میتواند بهانهای باشد برای دورهمی اهالی فامیل و دوستان آن هم در شرایطی که جامعه نمیتواند پاسخگوی نیازهای عاطفی بچهها باشد. اما انگیزه دیگرم حمایت مالی از اعضای خانواده و فامیل بود تا اگر کسی به پول نیاز داشت، بدون گیر و بندهایی مثل سفته، ضامن، وثیقه که بانک میخواهد، وام بگیرد.» این را مهسا شکوه، مدیر یکی از صندوقهای خانوادگی در تهران میگوید که سال ٧٧ صندوق را راهاندازی کردهاند؛ صندوقی که ٤، ٥ نفری تشکیل شد و حالا اعضای آن به ٨٠ نفر رسیدهاند: «اعضای دیگر فامیل وقتی که متوجه شدند کمکم به ما پیوستند، از نوزاد ٨ ماهه تا بزرگان فامیل و حتی اقوامی که در خارج از کشور زندگی میکنند در این صندوق عضو هستند. البته بیشتر اعضا خانمها هستند. آنها سالهای اول مبلغ وام را طلا میخریدند تا پسانداز روزهای آیندهشان شود اما این روزها هر کس مبلغ وام را برای کاری میخواهد، یکی میخواهد ماشین بخرد یا مثلا اسباب ضروری خانه و زندگی.»
صندوق خانم شکوه از آن دست صندوقهایی است که در آن قرعهکشی انجام میشود و اعضا براساس نوبت ورود به صندوق و پرداخت حق عضویت، وام دریافت میکنند. یک نوع وام اضطراری هم دارند که اگر بعد از بررسی مسئول صندوق ضرورت آن محرز شود، پرداخت میشود. هر ماه در خانه یکی از اعضا جلسه ماهانه میگیرند و درباره مسائل مربوط به صندوق حرف میزنند، مثلا اگر کسی نوبت وامش باشد و به پول نیاز نداشته باشد، نوبتش را با کسی که نیاز بیشتری دارد، جابهجا میکند. وامها ١٠ ماهه تسویه میشود و کل سرمایه صندوق هم تقریبا ١٠٠میلیون تومان است: «کارهای نظارت بر صندوق را خودم انجام میدهم و به کسی اجازه دخالت نمیدهم. هر کسی هم بخواهد از صندوق خارج شود دو ماه قبل از خروج باید اعلام کند تا مبلغ سهم او را تأمین کنم.»
حسنی، عضو یکی از همین صندوقهاست. آخرین وام صندوق را به خرید ابزار برای کار خود اختصاص داده است. او میگوید: «حق عضویتی که ماهانه دریافت میشود به صورت پسانداز میماند و اگر کسی هنگام خروج از صندوق بدهکار نباشد، کل مبلغ را میگیرد.» نرگس، زهرا، شیرین، مریم و نسرین از دیگر زنانی هستند که از این طریق خلأ دریافت وام بانکی را جبران میکنند و حتی برادران و همسران خود را هم عضو صندوق میکنند: «مدیر صندوقی که در آن عضو هستم را نمیشناسم و از طریق دوستانم عضو آن شدم؛ با این حال اعتماد دوجانبه بینمان ایجاد شده است. آن وقتها که تنها زندگی میکردم، پول وام را پسانداز میکرد حالا هم یک جور دیگر آن را خرج میکنم.»
زهرا خانم که خانهدار هم هست، میگوید: «من که حقوقی ندارم، ماهانه مبلغ کمی میدهم و بعد وام را میگیرم، پسانداز میکنم برای روز مبادا.» در هر حال این راهی است که آدمها بدون دردسرهای معمول میتوانند به پول برسند. شیرین دختر شاغل دیگری است که از تجربه خود درباره شرکت در این صندوقها حرف میزند: «صندوق ما دوستانه است و کسی که مسئول صندوق است خودش قرعهکشی میکند. او از قرعهکشی فیلم میگیرد و در گروه تلگرامی میگذارد، بنابراین موعد زمانی دریافت وام برای همه، همان روز مشخص میشود.» روایت خانم احمدی هم درباره صندوقی که از آن کنار کشیده، جالب است: «یکی از اعضا همیشه نفر آخر دریافت وام بود و همین باعث دلخوری و دعوا شد؛ من هم حوصله نداشتم و سهمم را واگذار کردم.»
هر نوزادی که به دنیا میآید، عضو صندوق میشود
دور هم بودند به چای خوردن، گپ زدن و شبنشینی. حرف از وام و وضع اقتصادی خانواده بود و اینکه بعضیها چقدر راحت با راهاندازی صندوق فامیلی کمبودهای مالیشان را جبران میکنند: «چطور است ما هم صندوقی باز کنیم تا یک سرمایه پایدار برایمان بماند؟» این پیشنهاد را پسر بزرگ آقای یزدانبخش به زبان آورد و پدر هم از آن استقبال کرد.
شبها و روزهای بعد برای مشخص شدن نحوه پرداخت قسطها، رقم وام و نوع سرمایهگذاری گذشت. سال ٧١ همه نقشهها را کشیدند و شدند ٤ نفر. رفتند بانک صادرات حسابی با سه امضا باز کردند و برای صندوق رقم ماهانه تعیین کردند تا به نوبت مبلغی را بهعنوان وام دریافت کنند. از ٢٦سال قبل تا حالا عضویت هزار تومانی به ماهانه ١٥هزار تومان رسیده است و صندوق حدود ٢٥ نفر عضو و ٦٢ سهم دارد. اعضای این صندوق میتوانند با پرداخت حق عضویت بیشتر سهمهای بیشتری خریداری کنند.
سال ٧٧ وقتی اهالی فامیل از وجود چنین صندوقی در خانواده باخبر شدند، ایده تشکیل صندوق خویشاوندی دیگری هم شکل گرفت؛ صندوقی با ٣٧ عضو و ١٢٢ سهم. حساب و کتاب صندوقها طوری است که اگر اعضا قسطها را دیر پرداخت کنند مبلغ وام دریافتی آنها خیلی کمتر از مبلغی خواهد شد که بقیه دریافت میکنند، بنابراین کمتر پیش میآید که قسط عقب بیفتد. حالا هر نوزادی که در خانواده و فامیل به دنیا میآید، عضو صندوق میشود و اگر کسی فوت کرد، سهمش بین خانوادهاش تقسیم میشود.
خانواده مرحوم یزدانبخش از همان ابتدا برای صندوق خود اساسنامه نوشتند و بعد برای صندوق هیأتمدیره و بازرس هم تعیین کردند تا به مسائل مالی صندوق رسیدگی کنند. در یکی از بندهای اساسنامه آمده است: «در دوازده سال با توجه به زحمت حسابدار، مبلغ یکچهارم کل وام در دوره بهعنوان وام به حسابدار اعطا میشود که باید در ٢٤ روز بازپرداخت شود.» آنها برای صندوق یک وام ضروری هم تعریف کردند که در صورت ازدواج، بیماری یا مسائلی از این دست به اعضا پرداخت شود.
نرمافزاری برای وامهای خانوادگی
فروردین سال گذشته حسین خوشنیت که بهتازگی در رشته کامپیوتر فارغالتحصیل شده است، نرمافزاری برای صندوقهای خانوادگی و محلی طراحی کرده است. این نرمافزار در ابتدا بهعنوان پروژه دانشگاهی بود اما بعد از آن در سایت باکس فمیلی در دسترس همه قرار گرفت؛ اگر چه هنوز قابل دانلود نیست. وقتی مراجعهکنندهای در این سایت ثبتنام کند بهعنوان مدیر صندوق شناخته میشود تا بقیه اعضا را وارد سیستم کند. حسین خوشنیت درباره این نرمافزار میگوید: «سایت را خیلی تبلیغ نکردم، اما دراصطلاح برنامهنویسی سایت، seo خوبی دارد؛ یعنی اگر یک نفر در گوگل کلمه صندوق خانوادگی را سرچ کند، لینک سایت در صفحه اصلی نشان داده میشود. افرادی هم که در حال حاضر از این سایت استفاده میکنند هم به همین صورت با آن آشنا شدهاند و از این امکانات استفاده میکنند.»
او درباره تعداد افرادی که حالا در این سایت عضو هستند، توضیح میدهد: «سایت ١٠ عضو اصلی و ١٠٠ عضو عادی دارد. عضو اصلی یعنی فردی که مدیر صندوق است و بقیه هم بهعنوان اعضای دیگر در صندوق عضو هستند.» این نرمافزار قابلیت دانلود ندارد اما مردم میتوانند به صورت آنلاین از آن استفاده کنند: «اگر در ادامه میزان قابل توجهی از این سایت استقبال شود، نرمافزار اندرویدش را هم میسازم تا از گوشیهای اندروید هم قابلیت دانلودکردن داشته باشد. یکی از اهداف بلندمدت من برای طراحی سایت صندوق فامیلی هم این است که مردم کمتر با بانکها ارتباط داشته باشند.»
انواع صندوقهای غیردولتی
صندوقهای محلی و خانوادگی بهصورتهای مختلف فعالیت میکنند؛ برخی اساسنامه و هیأتمدیره دارند و برای دیرکرد پرداخت مبالغ قسط جریمه دریافت میکنند. برخی صندوقهای دیگر بدون اساسنامه و رفاقتی جلسات خود را برگزار میکنند اما اگر کسی در پرداخت قسط ناتوان شود، اقوام درجه یک او ملزم به پرداخت و تسویه آن هستند.
اعضای صندوقها در ابتدا، با اعتبار کمی کار خود را شروع کردهاند و حالا سرمایه برخی از آنها به ١٠٠میلیون تومان هم رسیده است؛ برخی محلیاند و معتمدان محل امور آن را اداره میکند و برخی دیگر فامیلی. صندوقهای فامیلی جلسات قرعهکشی را هر بار در خانه یکی از اعضا برگزار میکنند، اما آنهایی که صندوق محلی راه انداختهاند برای قرعهکشی در مسجد محل جمع میشوند. ر
وشهای قرعهکشی هم به دو صورت انجام میشود؛ برخی از همان ابتدای یک دوره قرعهکشی میکنند و زمان دریافت وام برای همه اعضا مشخص میشود، اما عدهای دیگر قرعهکشی را ماهی یکبار، برای یک یا دو نفر انجام میدهند: «اگر قرعهکشی شود و نوبت وام یک نفر آخر باشد برای دور بعدی، او نفر اول خواهد بود چون اغلب افرادی که آخر هستند، از ادامه حضور در صندوق دلسرد میشود و این یک راه تشویقی است.» این قانونی است که وقتی زهره وارد صندوق دوستانه شد به او گفتند. اما در مدلهای دیگر صندوقها، گرداننده نخستین نفری است که وام به او تعلق میگیرد و قرعهکشی، بعد از او شروع میشود.
نیره خادمی
- 12
- 6