سالهای گذشته صنعت فرش ایران که زمانی صادراتی بالا را بهخود اختصاص میداد با حاشیههای متعدد مواجهشده و حجم صادارت آن سالبهسال کمتر میشود، بهگونهای که در سالهای گذشته بسیاری از فعالان این عرصه نسبت به این روند نزولی، هشدارهایی را دادهاند. در این زمینه با مرتضی عراقچی، رئیس اتحادیه فروشندگان فرشهای دستباف، گفتوگو کردیم و او در خلال صحبتهای خود رکود در بازار فرش، بالابودن دستمزد کارگران و نرخ ارز را ازجمله موانع موجود بر سر راه صادرات فرش برشمرد.
در سالجاری وضعیت صادرات فرشهای دستباف را چگونه ارزیابی میکنید و تاثیر این بخش در فروش داخلی، تاثیری داشتهاست؟
بازار داخلی فرش در حال حاضر در رکودی وحشتناک قرار دارد. علت اصلی این موضوع هم آن است که صادرات ما در رکود است. شاید بتوان گفت که حدود ۹۰ تا ۹۵درصد از فرشهای دستباف درنهایت صادر میشوند؛ یعنی حتی اگر افراد برای استفاده در منزل هم فرشدستباف تهیه کنند پس از مدتی نمیتوان بافرش کهنهشده کاری کرد و راهی نمیماند جز صادرات آن؛ حتی در حرم امام رضا(ع) نیز فرشهایی وجود دارد که بافت بسیار خوبی دارند، اما زمانی که کهنه میشوند، راهی بهجز صادرات باقی نمیماند، حال در شرایطی که بازار صادرات فرش کساد باشد، نتیجه آن میشود که بازار داخلی هم با رکود مواجه شود.
این رکود را چگونه میتوان توجیه کرد؟
علت اصلی رکود صادرات، گرانی فرشدستباف است، برای این گرانی نیز دودلیل عمده میتوان در نظر گرفت که اولین آنها به نرخ ارز مربوط میشود؛ زیرا در این سالها نرخ ارز متناسب با تورم رشد نداشتهاست. این در حالی است که دولت هر سال مبلغی حدود ۲۰درصد حقوق کارمندان را افزایش میدهد که این موضوع موجب میشود سایرین نیز انتظار افزایش حقوق داشته باشند. بر همین اساس بافندههای ایرانی در طول سالهای گذشته همواره حقوق بیشتری را مطالبه کردهاند که درنهایت میزان این دستمزدها بهگونهای بوده که امکان رقابت با کشورهایی مانند هند، افغانستان یا چین وجود ندارد، چراکه دستمزد کارگران در این کشورها بهمراتب کمتر است و بهعنوانمثال در کشوری مانند هند کارگران بهازای یک وعده نهار از صبح تا غروب فرش میبافند.
با وجود این آیا محصولات این کشورها با فرش ایرانی قابل قیاس است؟
آنچه بیشتر در بازار رقابتی وجود دارد و بر سر آن رقابت میشود فرشهای تجارتی است، اما فرش دستباف یک هنر صنعت است و در زمینه هنری آن، فرش ایرانی در دنیا حرف اول را میزند و رقیبان ما نمیتوانند نمونهای مانند آن را تولید کنند، اما با وجود این باید توجه داشت فروش فرش در کشورهای خارجی تا حد زیادی به نمونههای تجاری مربوط میشود که در این زمینه اغلب افراد بهدنبال کالای ارزانتر هستند.
اما بهنظر میرسد بهغیراز بحث دستمزد و نرخ ارز موضوعات متعدد دیگری ازجمله نحوه سیاستگذاری درزمینه قیمت فرش و میزان صادرات آن تاثیرگذار است، آیا سیاستگذاریهای این حوزه دارای تاثیرگذاری لازم بودهاست؟
طبق سیاستگذاریهای صورتگرفته و مصوبات مجلس شورای اسلامی، تولیدکنندگان و صادرکنندگان فرشهای ایرانی از مالیات معاف شدهاند و تنها در این حوزه فروشندگان فرش هستند که ملزم بهپرداخت مالیات میشوند. حال در نظر بگیرید یک فروشنده باید فرش دستباف را از تولیدکنندهای که مالیات پرداخت نمیکند خریده و به صادرکنندهای که او هم از مالیات معاف شده بفروشد و برای این کالا مالیات بپردازد.
این روند در سالهای گذشته باعث شدهاست که ما هرروز با مشکلات متعددی مواجه شده و براساس کسادی بازار قدرت کمتری داشته باشیم بههمین دلیل بسیاری از همکاران ما در این سالها کار خود را تعطیل کردهاند و حال خواهش ما آن است که با توجه به اشتغالزایی موجود در این بخش و کارکرد حدود دومیلیون بافنده در صنعت فرش، بخش فروشندگان را نیز از مالیات معاف کنند تا بهاین ترتیب مانند قارچ، فرشفروشی از زمین سبز و سرمایهای که وارد مشاغل کاذب و بخش غیرمولدشده، راهی این عرصه شود.
برخی از فعالان صنعت فرش دریافت یارانه در سالهای گذشته را نیز در کسادی این صنعت مؤثر دانسته و میگویند از زمانی که دولت به خانوارها یارانه پرداخت کرد بسیاری از بافندهها از کار خود انصراف دادند. این موضوع را تایید میکنید؟
اکنون رقم مربوط به یارانه خانوارها آنگونه نیست که بتواند هزینهها را پوشش دهد. البته در اکثر موارد هم فرشبافی شغل دوم افراد محسوب میشود و با توجه به اینکه در سالهای گذشته وضعیت فروش راکد بوده به این بخش آسیبهای جدی واردشدهاست.
در چنین شرایطی باکم شدن علاقه بافندگان به این صنعت آیا این احتمال وجود ندارد که در سالهای آینده بحث تولید فرش دستباف ایران با خطر مواجه شود؟
سوال بسیار خوبی مطرح شد چراکه این اتفاق اکنون هم رخداده و در سالهای گذشته بسیاری از افرادی که درزمینه فرشبافی مشغول بودند به سراغ مشاغل دیگر رفتهاند و روزبهروز بافندگان فرش کمتر هم میشود.
در این سالها وضعیت صادرات فرشدستباف درنهایت تا چه اندازه کاهشیافتهاست؟
بهطورکلی در فرشهای صنعتی- تجاری ۸۰درصد هزینههای یک فرش به دستمزد کارگران آن مربوط میشود که شاید در فرشهای اعلا کمی این رقم کمتر شود، اما درنهایت تنها حدود ۲۰درصد هزینه یک فرش به مواداولیه آن مربوط میشود. حال با این هزینههایی که بابت دستمزد دریافت میشود آیا میتوان قیمت نمونه ایرانی را با فرشهای هند و پاکستان مقایسه کرد؟ در این شرایط صادرات فرش ما روزبهروز کمتر میشود و درحالیکه صادرات این بخش در دهه ۷۰ در اوج خود بوده و به یکمیلیارد و ۷۰۰میلیون دلار رسید. اکنون این رقم به ۳۰۰میلیون دلار در سال گذشته رسیده است یعنی در این سالها حدود ۶ برابر کاهشیافته است.
وضعیت داخل کشور چطور است؟
اکنون در داخل کشور حتی فرشهای گرانقیمت و هنری نیز خریدوفروش میشوند. اما با وجود این بخش قابلتوجهی از مردم به دنبال کفپوشهای ارزانی مانند انواع لمینت، پارکت و مانند آن هستند.
- 11
- 6