داود احمدی در حاشیه همایش رونق تولید که با حضور صاحبان صنایع و مدیران واحدهای تولیدی استان برگزار شد، با بیان اینکه امروزه دغدغه اکثر مدیران صنایع این است که تولید خود را افزایش داده و بتوانند بهتبع آن سود خود را افزایش دهند، اظهار کرد: این موضوع در سال جاری اهمیت بیشتری پیدا کرده و مدیران صنعتی و تولیدی باید بیشتر به آن بپردازند و مواردی که میتواند به این موضوع کمک کند را مورد توجه قرار دهند.
به گزارش ایسنا، وی ادامه داد: معضل ما این است که خارج از مرزهای کشور، حرفی برای گفتن نداریم؛ درست است که چه بهاجبار، به خاطر بسته شدن واردات بسیاری از کالاها و یا به اختیار، بعضی از کالاها در ایران فروخته میشوند، اما اگر بخواهیم آنها را در بازار جهانی عرضه کنیم حرفی برای گفتن نداریم و حتی در داخل هم نمیتوانیم با رقبا و برندهای خارجی رقابت کنیم.
احمدی در ادامه افزود: فعالیت کسب و کارهای ما به مثابه این است که هم اکنون که عصر و زمان استفاده از سلاح سرد در جنگ تمامشده است و ما میخواهیم در جنگ با دشمنان و رقبای خودمان که سلاح گرم دارند، از سلاح سرد استفاده کنیم و پیروز شویم، این نشدنی است و این طرز تفکر بسیاری از مدیران منقضی شده است و ما متاسفانه هنوز در ایران در بسیاری از صنایعمان با همان تفکر منقضی کسبوکارمان را مدیریت میکنیم، اما چرا این اتفاق میافتد؟
احمدی بیان کرد: دلیلش این است که متاسفانه مدیران ما به دنبال نتایج فوری میگردند و به دنبال سودهای آنی هستند و خیلی نگاه بلندمدت و استراتژیک ندارند، البته خیلی از مدیران در جواب میگویند که اینقدر بازار کنونی متلاطم و پرافتوخیز شده است که نمیشود نگاه استراتژیک داشت و ما در جواب میگوئیم اگر ممکن نبود شرکتهای بزرگ دنیا چنین روندی را در پیش نمیگرفتند.
وی ادامه داد: اگر بخواهیم صنعتمان رشد کند و تولیدمان رونق پیدا کند باید در درجه اول کیفیتمان رونق پیدا کند، به دنبال آن باید فروشمان رونق پیدا کند به دنبال آن باید مارکتینگ و بازاریابیمان رونق پیدا کند و در نهایت برندهایمان رونق پیدا کند.
مدرس برندینگ استان یزد در ادامه گفت: وقتیکه صنایع کشورمان را مورد بررسی قرار میدهیم، میبینیم که بسیاری از آنها هنوز در گروه تولیدمحور و تعدادی نیز در دسته فروشمحور هستند ولی هنوز صنایع و مدیرانی را در دسته و حوزه بازارمحور و برندمحور نمیبینیم و این بزرگترین ایراد صنعت ماست.
وی تصریح کرد: اگر بخواهیم سازمانهایی که در ایران هستند را دستهبندی کنیم و برای هرکدام راهکاری در پیشبرد این هدف در نظر بگیریم میتوان آنها را به پنج دسته تقسیم کرد که هرکدام رویکرد مخصوص به خود را دارند.
این مدرس برندینگ خاطرنشان کرد: دسته اول سازمانهایی هستند که فقط و فقط به تولید فکر میکنند و هیچ دغدغه دیگری ندارند و اصلیترین دغدغهشان این است که تیراژ تولید به حدی برسد که هزینهها را پوشش دهد و مازاد بر آن سودی هم داشته باشند. به این گروه از سازمانها، سازمانهای تولیدمحور گفته میشود؛ مدیران این سازمانها بر این عقیده هستند که بدون هیچ فعالیت خاص و مازادی، فقط با تولید کردن، تقاضا وجود دارد و ما میتوانیم بفروشیم.
احمدی اظهار کرد: گروه دوم مدیرانی هستند که یک درجه از گروه قبلی ارتقا یافته و متفاوتتر فکر میکنند، آنها معتقدند که ما باید محصولی باکیفیت تولید کنیم در این صورت این محصول باکیفیت در بازار به فروش خواهد رسید و روی ویژگیها و تمایزهای محصولشان متمرکز میشوند تا درنهایت محصول باکیفیتی داشته باشند و بازار را در حیطه خود قرار دهند. این دسته را سازمانهای محصولمحور میگویند.
وی ادامه داد: گروه سوم گروهی هستند که عقیدهشان بر این است که حتی اگر محصول باکیفیتی هم داشته باشیم باید چاشنیهایی برای فروش محصول وجود داشته باشد و عواملی مثل تخفیف، جشنواره، هدایا میتواند در کنار محصولشان قرار گیرد تا بتوانند محصولشان را راحتتر بفروشند. به این گروه سازمانهای فروشمحور گفته میشود.
احمدی عنوان کرد: دسته بعدی گروهی هستند که قبل از اینکه محصولی را تولید کنند و یا خدمتی را ارائه دهند برای توسعه و رشد محصولات و خدماتشان اصلیترین چیزی که در نظر میگیرند نیاز مشتری است؛ قبل از این گروه هیچکدام از صنایع یا گروهها و سازمانها به نیاز مشتری فکر نکرده بودند، در این گروه که به آن گروه بازارمحور گفته میشود نگاه به مشتری ایجاد میشود و مشتری و نیازهایش در نظر گرفته میشود و رفتار مصرفکننده را تحلیل میکنند و بر مبنای آن محصولی را تولید میکنند که مطابق میل مخاطب و مشتری باشد.
این مشاور و مدرس برندیگ استان بیان کرد: گروه پنجم از فعالان اقتصادی گروهی هستند که به آنها برندمحور گفته میشود. این گروه عقیدهشان بر این است که نهتنها ما باید محصولی تولید کنیم که کیفیت داشته باشد و مطابق با نیاز مشتری باشد بلکه فراتر از محصول فیزیکی، ما باید یک ارتباط ذهنی هم با مخاطب برقرار کنیم و بتوانیم یک باور عمیق در ذهن و قلب مخاطب ایجاد کنیم.
احمدی افزود: این گروه عقیدهشان بر این است که اگر ما بازاریابی میکنیم و اگر ما محصولی را به مخاطب میفروشیم بهتراست که به دنبال یک رابطه بلندمدت سودآور باشیم که بتوانیم در آینده هم از این رابطه استفاده کنیم.
وی در پایان گفت: اگر بخواهیم روزی برسد که مخاطب ما با انتخاب خودش نه بهاجبار بین کالای ما و کالای خارجی، کالای ایرانی را انتخاب کند آن روز، روزی هست که ما توانستهایم تفکر بازار محور و برند محور را بهدرستی در ذهن مدیرانمان نهادینه کرده باشیم، تا آنها هم با تفکری که مدیران دنیا دارند مدیریت میکنند کسبوکارشان را مدیریت کنند.
- 16
- 3