عصرایران نوشت: روز ۲۴ فروردین ۱۴۰۱ بود که معاون وزیر صنعت، معدن ، تجارت و رئیس سازمان حمایت از مصرف کنندگان و تولید کنندگان، خیلی محکم و قاطع گفت: "هرگونه افزایش قیمت کالا همین امشب اصلاح شود. به استناد قانون، دولت با هرگونه افزایش قیمت برخورد قانونی خواهد کرد. نباید بر هم زننده نظم عمومی توزیع کالا باشیم و اگر تولیدکنندگان به قیمت قبل از سال برنگردند با آنها برخورد خواهد شد."
هر چند در همان زمان هم مشخص بود که چنین دستوری، فقط در حد حرف و حداکثر تیتر می ماند ولی کسی حتی حدس هم نمی زد که تنها ۱۸ روز بعد "عباس تابش"، همین مسؤولی که دستور داده بود قیمت ها یک شبه به سال قبل برگردد، مصوبه سه برابر شدن قیمت ماکارونی را شخصا امضا و ابلاغ کند! ولی این اتفاق افتاد؛ تصویر زیر را ببینید:
در این باره چند نکته به ذهن متبادر می شود:
۱ - این که هنوز عده ای در دولت فکر می کنند که اقتصاد کارمند آنهاست و با دستور و بخشنامه، سر به راه می شود، واقعاً از عجایب روزگار است.
از جناب معاون وزیر می پرسیم که نتیجه دستورشان درباره بازگشت شبانه قیمت ها به سال گذشته چه شد؟ پاسخ "دقیقاً هیچ" است.
۲ - آقای معاون وزیر صمت گفته بود: اگر تولیدکنندگان به قیمت قبل از سال برنگردند با آنها برخورد خواهد شد.
حال که کسی به دستور جناب شان وقعی ننهاد و قیمت ها برنگشت، سازمان تحت مدیریت ایشان دقیقاً با چه کسانی برخورد کرده و نتیجه چه بوده است؟
۳ - دنیا گرد تر و کوچک تر از آنی است که فکرش را بکنید. حتی به ماه هم نکشید که همان مقام دستور دهنده به بازگشت قیمت ها به سال قبل، خودش نزدیک به ۳ برابر شدن یکی از پرمصرف ترین اقلام خانوارهای ایرانی را ابلاغ کرد.
۴ - شعار درمانی، سال هاست که نه تنها کاربرد ندارد، بلکه باعث کهیر زدن روان مردم هم می شود.
واقعاً با شعار بازگردان قیمت ها به سال قبل، چه چیزی عاید دولت و ملت شد؟ چرا برخی مسوولان همچنان بر آنند که حرف زدن، فقط ارتعاش تارهای صوتی است و کنتور ندارد؟!
چرا بسیاری از مسوولان اینقدر میکروفن و انعکاس صدای خود از بلندگوها را دوست دارند؟
تنها در ۱۸ روز اتفاق افتاد: از دستور برای بازگشت شبانه قیمت ها به سال قبل تا ابلاغ مصوبه ۳ برابر شدن قیمت ماکارونی!
یک تولید کننده میکروفن و سیستم های صوتی می گفت که همیشه بازار او پر رونق است چون وسیله کار تولید نمی کند، وسیله حرف زدن می سازد!
راست می گفت.
۵ - با تناقضاتی که بین حرف و عمل مسوولان وجود دارد، آیا مردم می توانند به دولتمردان خود اعتماد کنند؟
مسوول از بین رفتن سرمایه اعتماد اجتماعی در ایران، نه آمریکای جنایتکار است، نه اسرائیل غاصب و نه انگلیس مکار و نه آل سعود بدکار... مدیران مملکت خودمان هستند که اینک برای سنجیدن فاصله حرف تا عمل شان، به مقیاس "سال نوری" نیاز است.
۶ - یک توصیه به اغلب آقایان و خانم های مسؤول: حرف نزنید سنگین ترید؛ اعصاب مردم هم راحت تر است.
- 16
- 4