جمشید عدالتیان، فعال اقتصادی درباره چالشهای اقتصادی در سال ۱۴۰۳ به انتخاب گفت: بودجه دولت سیاستاش روی مسائل مالی است. سیاستهای مالی دولت نشان میدهد که آنها خواهان رفع کسری بودجه از طریق اخذ مالیاتهای گمشدهاند. البته به نظر من این مالیاتها دقیق محاسبه نشدهاند. دولت به دنبال این است که در سال ۱۴۰۳ کسری بودجه نداشته باشد و از طریق افزایش درآمدهای جدید به این هدف برسد. تولیدکنندگان بر مبنای سود و زیان اگر بخواهند مالیات بدهند چندان تحقق پیدا نمیکند، اما دولت به شدت دنبال شناسایی است. اگر چنین اتفاقی بیفتد، تا جاییکه ممکن است کسری بودجه دولت از طریق مالیات تأمین شود یک سری آثار ضد تورمی خواهد داشت. اگر نرخ تورم در سال ۱۴۰۳ ده درصد کاهش پیدا کند و به ۳۰ درصد برسد جای شکرش باقیست.
او افزود: درباره نرخ بیکاری و کمبود نیروی متخصص و مهاجرت نیروی کار فنی، مقداری نگرانی برای تولیدکنندگان در سال ۱۴۰۳ وجود دارد. در هر شرکتی که نگاه کنید چندین نفر در حال رفتن هستند که باعث نگرانی میشود. نگرانی دیگری که وجود دارد کاهش قدرت خرید است. اگر این کاهش قدرت خرید همچنان ادامه پیدا کند بازار را درگیر میکند و اثر نامطلوبی روی رشد اقتصادی صنایع دارد. در کل وضعیت سال ۱۴۰۳ با سال قبل تفاوتی نخواهد داشت، با این فرض که دولت کسری بودجه را کمتر کند. اگر دولت بتواند کسری بودجه را کمتر کند آثار تورمی مقداری کمتر میشود.
وی در ادامه در رابطه با چالشهای سیستم بانکی اظهار داشت: در سیاستهای پولی، سیستم بانکی ما دچار مشکل است و افت کردهاند. سیستم بانکی سودهای بالا از صنایع میگیرد که بر روی تورم اثر دارد. تمامی سیاستهای مالی دولت با این رفتار بانکها خنثی میشود. هماهنگی میان دولت در حوزه اقتصادی وجود ندارد. دولت با این ابزار میخواهد تورم را کنترل کند، اما دچار مشکل است. سرمایه در گردش صنایع نیز اندک است و در سال ۱۴۰۳ نیز ادامه خواهد داشت. اگر روند اقتصادی همین بماند باید خدا را شکر کنیم.
عدالتیان درباره نگرانی فعالان اقتصادی و سرمایهگذاری در حوزه طلا و ارز گفت: اگر کسی انتظار این را داشته باشد که سال دیگر معجزهای اتفاق بیفتد و شاخصهای اقتصادی بهبود نشان دهند، مقداری خوش بینانه است. ۴۰ سال است که ما به همین شکل اقتصاد را پیش بردیم و اتفاق جدیدی رخ نداده است. سال گذشته هم چنین صحبتی بود که جامعه به سمت سرمایهگذاری در حوزه طلا و ارز و ماشین رفته است. نحوه رفتار اقتصادی ایرانیها بر مبنا پیشبینی تورم و کاهش ارزش پول ملی شکل گرفته است. عوض کردن این فرهنگ اقتصادی احتیاج به ثبات اقتصادی و فعالیتهای شدید دولت دارد. دولت باید جامعه را امیدوار کند، اما در اقتصاد ایران چنین چیزی را نداریم. افراد فقط به سمت حفظ خود میروند. راز بقا اقتصاد حفظ سرمایه است و این رفتار اقتصادی فکر نمیکنم تغییر چندانی با سالهای قبل داشته باشد. تنها چیزیکه امسال اتفاق میافتد این است که دولت در کنار رکود و بیکاری و تورم، به دنبال این است که درآمدهای مالیاتیاش را به شدت افزایش دهد که بازار را نگران کرده است. این اتفاق باعث شده مبادله پولی و مالی در جامعه با اختلال رو به رو شود. کسبه از دستگاه کارت خوان هم به سختی استفاده میکنند و حسابهای متعدد شکل گرفته تا مالیات را دور بزنند. عدهای در بازار وحشتزده مالیات در سال ۱۴۰۳ هستند.
- 14
- 1
کاربر مهمان
۱۴۰۳/۱/۹ - ۱۸:۳۵
Permalink