اقتصاد ۲۴؛شاید تصور نمیشد که ریسکی فراتر از جنگ هم میتواند اقتصاد یک کشور را به طور ناگهانی دستخوش تغییراتی کند. صبحگاه روز گذشته خبر شهادت سید ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور کشور به همراه هیئت همراهش از جمله وزیر امور خارجه ایران در پی سقوط بالگرد تایید شد. در این زمان قوای افزایشی بازارهای مالی دست به کار شد در وهله اول قیمت دلار و طلا را بالا کشاند و بعد بازار سرمایه با تصمیم شورای عالی بورس تعطیل شد. «فردین آقابزرگی» تحلیلگر بازارهای مالی در گفتگو با اقتصاد ۲۴ تبعات اقتصادی این حادثه را بر بازارهای مالی کشور مورد بررسی قرار داده است.
اقتصاد ایران در دوران جنگ با ثباتتر از امروز بود
اگرچه درگذشت یک رئیس جمهور در دوران زمامداری در دنیا اتفاق نادری است، اما ایران یکبار دیگر تجربهای مشابه را آن هم در طول سالهای جنگ داشته است. اقتصاد در آن زمان چطور توانست از این بحران گذر کند؟ فردین آقابزرگی، کارشناس بازار سرمایه در این باره به اقتصاد ۲۴ میگوید: شرایط حال حاضر ما با شرایط سه دهه پیش از جهات بسیاری متفاوت است و قابل مقایسه نیست چرا که ما تا این حد با افزایش و علنی شدن فسادهایی که بخش عمدهاش ناشی از سیاستگذاریهای غلط ارزی و سیاستگذاریهای غلط اقتصادی با ایجاد رانت بوده، مواجه نبودیم.
به گفته وی، اگرچه در آن سالها ما بورسی به آن صورت نداشتیم که بگوییم بازتابش به چه صورت بود، ولی یک شرایط تقریبا باثباتتری نسبت به حال حاضر داشتیم. در حال حاضر همه مراودات سیاسی ما در گروی مذاکرات مثلا آقای امیرعبداللهیان و سفرش به عمان و مذاکره غیرمستقیم با آمریکا و آقای رئیسی با روسیه و چین بود و حالا این معادلات بهم میخورد. من نمیتوانم تطبیقی پیدا کنم که اگر آن زمان از لحاظ اقتصادی به ما صدمهای وارد نشد یا تغییری حاصل نشد، الان هم عینا همین مسائل اتفاق خواهد افتاد.
همزمانی دو اتفاق ناگوار برای بورس
آقابزرگی درباره اثر این اتفاق بر بازارهای مالی کشور توضیح میدهد: این اتفاق که بسیار نادر بود، اما به طور کلی در موارد التهاب برانگیزی مثل ترور سردار سلیمانی و جنگ هفت اکتبر حماس و اسرائیل، بازارهای مالی، از بورس تا ارز و طلا به شدت ملتهب شدند. طلا و ارز در جهت مثبت و بورس در جهت منفی حرکت کرد؛ اما چیزی که شرایط حال حاضر را برای بازاری مثل بورس بسیار ویژه و خاص میکند این بود که این سانحه هوایی برای رئیس جمهور و وزیر خارجه همزمان با اطلاعیهای بسیار ناامیدکننده برای شرکتهای پالایشی اتفاق افتاد، اطلاعیهای که منشأ واکنش روز یکشنبه بورس هم شده بود و افت بیش از ۶۰ هزار واحدی را به دنبال داشت. تداخل این دو موضوع همزمان با هم خیلی وضعیت را تشدید میکند و به نظر من حتی ممکن است بعضا مسئولان را در سطح عالی تصمیمگیری در بازار سرمایه به اشتباه بیندازد.
تبعات تعطیلی بورس بعدا به صورت انباشته خود را نشان میدهد
او با اشاره به تعطیلی بورس میافزاید: مثلا تعطیلی معاملات امروز نه تنها مشکلی را حل نمیکند بلکه شخص یا اشخاصی را که احیانا در حوزه بازار بدهی اوراق نیاز به پول داشتند یا برنامهریزی کرده بودند که امروز بفروشند فردا به پولشان برسند، در اینها هم یک اختلال ایجاد شده است. من فکر میکنم شاید بهتر بود مثل ساعت پیش گشایشی از ساعت ۰۸:۳۰ که برخی از اوراق معامله میشوند، معاملات سهام را متوقف میکردند و از طرف دیگر اوراق را باز میگذاشتند.
به گفته این تحلیلگر بازارهای مالی، چون اوراق بازارگردان دارد و اصلا نوسان کنترل شده است، هیچ ارتباطی به این تنشها ندارد و بعضا شاهد بودیم در یک شرایط کاملا نرمالی معامله میشوند. این تعطیلی یکپارچه بورس به نظر من تا حدودی نامأنوس، نادر و به مقتضای شرایط حال حاضر نبود، چون تبعاتش بعدا به صورت انباشته شاید خودش را نشان بدهد. این التهابی نیست که محدود به یک ساعت، دو ساعت، یک روز یا دو روز باشد. اینکه کابینه تکمیل بشود و رئیس جمهور بعدی و معاونینش بر مسند کار بنشینند، زمانبر است؛ لذا من فکر میکنم در شرایطی قرار داریم که کماکان روند کاهش سطح عمومی اعتماد ادامه دارد و من به یاد ندارم که چنین تعطیلیهایی در بورس اتفاق بیفتد.
واکنش بازار پول برای مردم ملموستر است
آقابزرگی در ادامه با بیان اینکه بازار سرمایه ما در حقیقت نابازار است، چرا که دولت در آن یکه تازی و حکمفرمایی میکند، یادآور میشود: بازار ارز و سکه نیز تا حدودی این مشابهت را دارد، ولی چون در دامنه نوسان بازار آزاد کنترلهای آنچنانی و دخالتهای آنچنانی صورت نمیگیرد، من به نظرم واکنش سایر بازارهای مالی مثل ارز و سکه و ... برای مردم خیلی ملموستر است. بعد از این اتفاق بلافاصله بورس تعطیل شد، ولی دلار از کانال ۵۰ هزار تومان تا آستانه ۵۹ هزار تومان هم حرکت کرد.
او خاطرنشان میکند: واقعیت این است که بازار سرمایه و بازار پول در کنار هم در یک اقتصاد دارند کار میکنند. بانک مرکزی برای مهار تورم و کنترل نقدینگی نباید سیاستهایی اتخاذ کند که به بازار سرمایه لطمه بزند بلکه انتظار بر این است که با درک منافع کلان در سطح اقتصاد عمل کنیم، یعنی نیاییم یک گوشهاش را درست و جای دیگه را خراب کنیم. در چنین شرایطی بی اعتمادی تشدید خواهد شد و مردم فرار میکنند. این بی اعتمادی متاسفانه حتی به سوداگری و سفته بازی در سایر بازارها مثل ارز و طلا و خودرو و زیرزمینی کار کردن دامن میزند.
- 9
- 1