روزنامه توسعه ایرانی نوشت: برداشت دولتها از «صندوق توسعه ملی»، که برخلاف آییننامه این صندوق است، از زمان دولت محمود احمدینژاد آغاز شد و در دولت رئیسی رکورد زد و دولت چهاردهم هم در بدو ورود از منابع این صندوق برای پرداخت کسریهای خود برداشت کرد. اما رویه این برداشتها به این صورت است که دولتها این صندوق را خزانه و قلک دوم خود میبینند و ضرورتی برای بازگرداندن این منابع حس نمیکنند. صندوق توسعه ملی اکنون با کوهی از بدهیهای دولت، شرکتهای دولتی و به خصوص شبهدولتی، که به اسم بخش خصوصی تسهیلات میگیرند، مواجه است.
اما امسال چالش صندوق دوچندان شد. علاوه بر برداشت دولت از این صندوق، سهم صندوق نیز از درآمدهای نفتی کشور کاهش پیدا کرد. در واقع دولت هم دست در جیب صندوق میکند و هم منابع آن را محدودتر! این اقدامات، واکنش رئیس این صندوق را برانگیخته است. مهدی غضنفری، که از معدود مسئولان اقتصادی خوشنام دولت گذشته است، در حساب شخصی خود در ایکس در پی ملاقات با وزیر نفت و مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران، نکات مهمی را در خصوص همکاری میان صندوق توسعه ملی و صنعت نفت مطرح کرد. او نوشت: «اگر منابع دریافتی از صندوق به صندوق برنگردد هم شما ضرر میکنید و هم صندوق، این حقیقت را باور کنید. توسعه، به گردش منابع است و نه به رسوب آن.»
اما غضنفری نکته مهم دیگری را نیز گوشزد کرده و اولویت صندوق را سرمایهگذاری در صنعت نفت دانسته است. از آنجایی که عمده رشد اقتصادی ایران مربوط به نفت است و اقتصاددانان و کارشناسان بسیاری این رشد را بیکیفیت و ناپایدار میدانند، آیا این اولویت صندوق کمک به ادامه همین رشد بیکیفیت نیست؟
«صندوق توسعه ملی» کارکرد خاصی در رشد اقتصادی ندارد
یک اقتصاددان با اشاره به اینکه فلسفه وجودی صندوقهای ثروت در دنیا اینست که بتوانند صندوقهای بین نسلی ایجاد کنند که هم ثروت کنونی را افزایش دهد و هم آن را برای نسلهای آینده نگهداری کند، عنوان کرد: این صندوقهای ثروت پشتیبان سرمایهگذاری و پیشرفت زیرساختهای کشور برای نسل امروز و آینده است و این ماهیت و فلسفه وجودی صندوقهای ثروت دنیاست.
وحید شقاقی شهری افزود: اکنون صندوقهای ثروت معروفی مانند صندوق کشور نروژ داریم که موجودی آن بیش از ۱.۵ تریلیون دلار است. صندوق ثروت ۴ کشور عربی یعنی عربستان، قطر، کویت و امارات نیز بالغ بر ۴ تریلیون دلار است که پشتیبانی برای جذب سرمایهها و فناوریهای کشورهای خارجی برای توسعه شتابان کشور است.
او درباره نقش صندوق توسعه ملی در رشد اقتصاد ایران تصریح کرد که صندوق ثروت ایران که با نام صندوق توسعه ملی شناخته میشود، قرار بود چنین اهدافی را ایفا کند ولی متاسفانه صندوق در حال حاضر کاملا از کار افتاده و کارکرد خاصی را در پیشرفت کشور ایفا نمیکند.
منابع بین نسلی حیفومیل میشود
این استاد دانشگاه یادآور شد: آمارها نشان میدهد که دولتهای مختلف، از زمان احمدینژاد، بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار از صندوق توسعه ملی برای مباحث مختلف استفاده کردند و امسال هم دولت در بدو ورود ۳۵۰ همت از درآمدهای صندوق را برای پرداخت بدهیهای خود و سرمایهگذاری در برخی حوزههایی که کشور به آن نیاز دارد، مطالبه کرد.
شقاقی شهری تاکید کرد که با این رفتار دولتها عملا این صندوق از کارایی افتاده و کارکرد خود را از دست داده است.
او با اشاره به اینکه قرار بود امسال بیش از ۴۳ درصد از درآمدهای نفتی به صندوق واریز شود اما سهم صندوق در همان ۲۰ درصد حفظ شد، تصریح کرد: ما در بدترین شکل ممکن با منابع بین نسلی برخورد کردیم و این منابع را به آن اهدافی که باید میرسید، نرساندیم و آن را از بین بردیم و تلف کردیم و حیف و میل شد و دولتهای مختلف هم نیازهای خودشان را از این صندوق برداشت کردند.
این تحلیلگر مسائل اقتصادی درباره ادعای کاهش سهم صندوق برای استفاده از منابع برای پروژههای عمرانی، اظهار کرد: تجربه نشان داده است که سابقا بخشی از منابع صندوق در پروژههای عمرانی، مثلا در حوزه آب و گسترش آبرسانی و یا درحوزههای توسعه حملونقل و یا در برخی پروژهها، سرمایهگذاری شد اما قرار بود صندوق کارکرد دیگری را در پیشرفت اقتصادی کشور به عهده بگیرد اما در حالی که نتوانست این وظیفه را ایفا کند، بخشی از منابع صندوق هم در هزینهها و بدهیهای جاری دولت صرف شد و اندکی سهم پروژههای عمرانی بود.
او خاطرنشان کرد: آن نقشی که صندوق باید در توسعه زیرساختهای کشور ایفا میکرد که سرمایهگذاری در پروژههای سودآور بود تا منابع آن برای نسلهای آینده حفظ شود، اتفاق نیفتاد و دولتها بخش عمده منابع صندوق را گرفتند و بازپرداخت هم نکردند.
زمان کمی برای تجهیز منابع صندوق مانده
شقاقی درباره آینده منابع صندوق بیان کرد: نفت عملا تا پایان این دهه به عنوان یک کالای استراتژیک نقش بازی خواهد کرد و از ۲۰۳۰ میلادی به بعد کارکرد فعلی خود را نخواهد داشت، عملا از گردونه اقتصاد جهانی خارج شده و قیمت آن به دلیل گسترش انرژیهای جایگزین، کاهش خواهد یافت.
او تصریح کرد: عملا صندوقی را که باید در پیشرفت کشور نقش ایفا میکرد، از دست دادیم و زمان کمی هم برای اینکه درآمدهای نفتی بتواند به این صندوق واریز شود، باقی مانده است.این استاد دانشگاه ادامه داد: واقعیت اینست که با صندوق توسعه ملی بر اساس تجارب کشورهای موفق عمل نکردیم و از برنامه پنجم توسعه که این صندوق ایجاد شد، متاسفانه قرار بود صندوق پشتیبان توسعه کشور و سرمایهگذاری بخش خصوصی باشد ولی عمدتا به دلیل کسریهای گستردهای که دولتها داشتند، به انحای مختلف صندوق را خالی کردند و منابع آن بیشتر صرف پرداخت مطالبات دولتها شد.
صندوق نباید مستقیما سرمایهگذاری کند
شقاقی شهری درباره اولویت صندوق برای سرمایهگذاری در صنعت نفت، بیان کرد: رئیس صندوق سابقا ایدهای مطرح کرد، اما در مجمع تشخیص مصلحت نظام موافقت نشد. استدلالش این بود که خود صندوق نباید وارد بنگاهداری یا سرمایهگذاری شود.
او افزود: در تمام دنیا صندوقهای ثروت به صورت غیرمستقیم سرمایهگذاری میکنند؛ به عبارتی یا در سهام شرکتهای بزرگ دنیا سرمایهگذاری میکنند یا به بخش خصوصی تسهیلات میدهند که بخش خصوصی سرمایهگذاری کند.
این اقتصاددان با عنوان اینکه خود صندوق ثروتها نباید مستقیم درگیر سرمایهگذاری شوند، تاکید کرد: همین مشکل را در بانکها داریم. بانکها هم منابع مردم را با خلق پول جذب میکنند و مستقیم وارد سرمایهگذاری میشوند و کلی بنگاه ایجاد کردند و منابع کشور منجمد شده. برای مثال بانک آینده بازار بزرگی را ایجاد کرد که روی دست کشور مانده، تورم ایجاد میکند و منابع کشور را منجمد کرده است.
شقاقی شهری درنهایت خاطرنشان کرد: صندوق باید به بخش خصوصی تسهیلات دهد تا این بخش وارد سرمایهگذاری شود، این ورود مستقیم صندوق در بخش سرمایهگذاری حوزههای مختلف مانند نفت ایراد دارد زیرا اگر وظیفه سرمایهگذاری مستقیم به صندوق داده شود، به همان مشکل بنگاهداری بانکها دچار میشویم.
کل منابع کشور در خدمت عدهای محدود
اقتصاد بر پایه نفت یکی از موضوعاتی است که بسیاری آن را چالش ایران میدانند و به اعتقاد برخی نفت موجب ناترازیها و توسعهنیافتگی ایران است. جالب توجه است در زمان دولت مصدق و در زمانی که ایران تحریم شد، صنایع ایران و به خصوص بورژوازی ملی رشد قابل ملاحظهای را تجربه کردند.
اما اکنون تفکر حاکم بر ساختار اقتصادی ایران فکری برای توسعه اقتصاد ندارد، از طرفی هم این منابع نفت را که میتوانست پایهای برای رشد باشد، صرف هزینههای دولت میکند. در واقع نفت میتوانست به عنوان پیشنیازی دیده شود که از درآمد ناشی از فروش آن برای سرمایهگذاری در دیگر بخشها استفاده شود که اکثریت مردم را از طریق افزایش رشد اقتصادی و درآمد سرانه منتفع کند.
اما دیدگاه اقتصادی حاکم بر ایران، توسعهگرا نیست و منابع نفتی را، که حتی در اسلام هم جزو انفال است و متعلق به همه، جزو ثروتهای شخصی خود میبیند و آن را صرف هزینههای دولتی میکند. اکثریت جامعه نیز از طریق مستهلک شدن، بار این هزینهها را به دوش میکشند.
رامتین موثق
- 16
- 3