بعضی سودها روی هر چه زیان است را سفید کردهاند، مثل سودی که بانکها به سپردههای بانکی دادند و کمر تولید را شکستند. در نگاه اول نه سپردهگذاری در بانک عملی مخرب است و نه پرداخت سود به افرادی که پول خود را در بانک میسپارند که دومی جای بحث دارد؛ اگر کمی به اطرافمان نگاه کنیم و سری به همسایگان بزنیم مشاهده میکنیم ایران تنها کشوری است که سود دو رقمی به سپردههای بانکی پرداخت میکند. این در حالیست که در ترکیه نرخ بهره بانکی رقمی در حدود ۸ درصد و در هندوستان کمتر از ۷ درصد است.
در حال حاضر سود سپردههای بانکی با تخفیف و کشمکش و دستورالعملهای بیحاصل ، ۲۰ درصد است. بماند که همین یکی دو سال پیش اقتصاد ایران شاهد مارتین بانکها برای پرداخت سود بیشتر و جذب مشتری بود. پرداخت سود ۳۰ درصدی هم از سوی برخی بانکهای خصوصی پیشنهاد شد. بگذریم که برخی موسسات مالی و اعتباری چه بازی دردناکی را با نرخ سود راه انداختند. حالا نه سود را پرداخت کردند نه اصل پول را بر میگردانند. قانون نانوشتهای در اقتصاد ایران است که میگوید دو دو تا برای حفظ منافع میتواند چهارتا نباشد.
قصه این است، در ایران نزخ سود سرمایه گذاری در تولید بسیار پایین تر از نرخ سود سپردهگذاری در بانک است.مهمتر از آنکه این اختلاف چند درصد است؛ فرار سرمایهها از تولید است. پای درد دل بسیاری از تولید کنندگان که می نشینی میگویند سالهاست گفته میشود تولید کننده و سرمایه دار زالو صفت هستند، با همین حرفهای خام بود که سرمایهها را از تولید فراری دادند.
اقتصاد ایران جمع اضداد است. از یک طرف شعار حمایت از تولید داخل سر داده میشود اما کمی آنطرف تر عدهای با پرداخت سودهای نجومی به سپردههای بانکی، واردات بیرویه، دستکاری نرخ ارز و خیلی سیاستهای یک شبه وعجیب و غریب دیگر که باعث عبور حجم نقدینگی سرگردان از مرز هزار هزار میلیارد تومان شده است، به سوی تولید ملی حملهور میشوند تا با افتخار مصداق روشنی برای ضربالمثل از «از ماست که بر ماست» باشند. حالا هم که سایه شوم افزایش حجم شبه پول بر سر تولید افتاده و سوز بی پولی بسیاری از تولید کنندگان را خانه نشین کرده است.
اواسط سال ۹۴ بود که تحلیل بسیاری از آمارهای بانک مرکزی نشان داد در حدود ۸۳ درصد از پول کشور در سپردههای بانکی حبس شده است.
آمارها میگویند ١٠٠٠ هزار میلیارد تومان پول در بانکها سپرده شده است. این عدد حجم شبهپولی است که یکی از اجزای نقدینگی کشور را شکل میدهد.
وقتی چرایی رشد نقدینگی کشور را میخواهیم بررسی کنیم باید به این عدد بزرگ توجه داشته باشیم. عددی که در سپردههای بانکی جاخوش کرده و به خودی خود توانسته با تخصیص سود بانکی بخشی از نقدینگی کشور (شبهپول) را حدود ١٨٠ درصد در ١٠ سال گذشته افزایش دهد.
جداول بانک مرکزی نشان میدهد نقدینگی کشور از سال ٨۶ تا شهریور ٩۵، ۵٨۴ درصد رشد داشته که نرخ سود بانکها به طور میانگین ١٨٠ درصد از این عدد را سهمگیری کرده است.
پیشتر اقتصاد آنلاین اینطور نوشته بود: همواره سهم شبهپول یا همان سپردههای بانکی، بخش مهمی از نقدینگی کشور را به خود اختصاص داده و با توجه به نرخ دو رقمی سود این سپردهها، باید نظام بانکی را به عنوان اصلیترین بخشی که نقدینگی در کشور را افزایش میدهد، معرفی کرد. در ١٠ سال گذشته برای سپردههای بانکی سود یک سالهای میان ۵/۱۶۱ تا ١٨٠ درصد تخصیص یافت که به بیان دیگر، بخش مهمی از نقدینگی کشور، بدون هیچ اتفاقی سالانه میان ١۶ تا ١٨ درصد رشد میکرد.
افزایش نقدینگی یکی از عوامل اصلی تورم در هر اقتصادی است. نقدینگی یا آنچه حجم پول شناخته میشود، مجموع پول و شبهپول است. نقدینگی در یک کشور به معنای تعداد اسکناسها، مسکوکات و سپردههای دیداری است و تفاوت آن با حجم پول در سپردههای غیردیداری افراد نزد بانکها است. تاثیر نقدینگی بر تورم، عبارت از این است که چون میزان کالا و خدمات در جامعه محدود است، باید میزان نقدینگی به اندازهای باشد که خرید و فروش کالا و خدمات را تسهیل کند.
حال اگر میزان نقدینگی بالا رود، کالا و خدمات در جامعه کم شده و متعاقب آن تورم به وجود میآید. این در حالی است که کنترل نرخ تورم یکی از مهمترین دستاوردهای دولت یازدهم محسوب میشود، زیرا طی سالهای پس از انقلاب، به جز چند سال، همیشه این نرخ در ایران دو رقمی بوده و تک رقمی شدن آن در این دوره، با توجه به تورم بیش از ٣٠ درصدی سالهای پیشین، تا حد زیادی ثبات را به اقتصاد ایران بازگرداند. مدیریت نقدینگی یکی از بزرگترین چالشهایی است که نظام پولی با آن روبهرو است.
این چالش که بیشتر منابع بانکها از محل سپردههای کوتاهمدت تامین مالی میشود، خود مسبب حساسیت این موضوع است. علاوه بر این تسهیلات اعطایی بانکها صرف سرمایهگذاری در داراییهایی میشود که درجه نقد شوندگی پایینی دارند. وظیفه اصلی بانک ایجاد توازن بین تعهدات کوتاهمدت مالی و سرمایهگذاریهای بلند مدت است. نگهداری مقادیر ناکافی نقدینگی بانک را با خطر عدم توانایی در ایفای تعهدات و در نتیجه ورشکستگی قرار میدهد.
نگهداری مقادیر فراوان نقدینگی، نوع خاصی از تخصیص ناکارآمد منابع است که باعث کاهش نرخ سوددهی بانک به سپردههای مردم و در نتیجه از دست دادن بازار میشود. مدیریت نقدینگی به معنی توانایی بانک برای ایفای تعهدات مالی خود در طول زمان است. مدیریت نقدینگی در سطوح مختلفی صورت میگیرد. اولین نوع مدیریت نقدینگی به صورت روزانه صورت پذیرفته و به صورت متناوب نقدینگی مورد نیاز در روزهای آتی پیشبینی میشود.
فرشته بهروزی نیک
- 18
- 5