این روزها به مناسبت فرارسیدن سال نو، بازار دستفروشان داغ شده، بهطوریکه در معابر اصلی و فرعی خیابانهای شهر که ظرفیت باز کردن بساط وجود دارد، دستفروشان دیده میشوند. دستفروشی گرچه موجب نارضایتی مغازهداران شده، اما با توجه به قیمت مناسبتر و وضعیت نامناسب اقتصادی خانوارها، خرید از دستفروشان با استقبال مردم مواجه شده است. کامران ندری، اقتصاددان و استاد دانشگاه امام صادق(ع) درباره توسعه دستفروشی در این ایام معتقد است که دستفروشی برای اقتصاد کنونی کشور مسئله عجیبی نیست و با توجه به وضعیت موجود اقتصادی و کاهش قدرت خرید مردم، اشکالی ندارد اجناس موردنیاز مردم ارزانتر به دستشان برسد زیرا دستفروشان اجناس را بهمراتب ارزانتر از مغازهداران به مردم میفروشند. درباره چرایی توسعه دستفروشی و آثار این بخش از اقتصاد غیررسمی گفتوگوی آسمانآبی با این اقتصاددان را در ذیل مطالعه کنید.
این روزها شاهد افزایش دستفروشی در شهرها هستیم. چرا دستفروشی که از آن بهعنوان اقتصاد غیررسمی یاد میشود رو به افزایش است. آیا میتوان توسعه دستفروشی را به دلیل ضعف در ساختار اقتصادی و ایجاد اشتغال مناسب تلقی کرد؟
در حال حاضر اقتصاد غیررسمی، سهم بالایی در اقتصاد کلان به خود اختصاص داده است و نمیتوان نقش کلیدی اقتصاد غیررسمی را نادیده گرفت. دستفروشی نیز در بخش اقتصاد غیررسمی بوده که به دلیل رشد بیکاری در حال توسعه است بدون تردید عدهای از توسعه این بخش گلایه خواهند داشت زیرا آنها مالیاتهایی را به دولت میدهند، اما فعالان در اقتصاد غیررسمی از پرداخت مالیات معاف هستند. سودهای حاصله در بخش غیررسمی در بخشی از موارد بالاست، اما همواره این دیدگاه حاکم نیست و فعالان در این بخش از اقتصاد، بهسختی اموراتشان را میگذرانند، بااینحال، نمیتوان این بخش را از اقتصاد حذف کرد. موضوع مهم دیگر این است که گسترش دستفروشی در پایان هر سال امری طبیعی است و نمیتوان آن را حذف کرد زیرا به دلیل تقاضای بالای مردم و ضعف در شبکه توزیع و ناتوانی مغازهداران در تأمین نیاز کنونی، دستفروشی رشد یافته است؛ البته شیوه کنونی دستفروشی با آن چیزی که پیشازاین صورت میگرفت کاملا تفاوت دارد. دستفروشی کنونی که از آن بهعنوان دستفروشی فصلی یاد میشود برای جبران نیازهای مردم است. تقاضای بالا موجب شده دستفروشان در این ایام بهخوبی فروش داشته باشند. در صورتیکه اقتصاد غیررسمی وجود نداشته باشد، بخش رسمی اقتصاد در تأمین نیازهای کنونی مردم ناتوان خواهد بود.
بسیاری از تولیدکنندگان برای فروش محصولاتشان از نیمههای سال شروع به کار میکنند و امیدوارند کالاهایشان در این ایام به فروش برسد در صورتیکه دستفروشان نباشند، این اقلام به فروش نخواهد رسید. جمعیت بالای شهرها بهخصوص در کلانشهرها و تأمین نیازهای این جمعیت امری نیست که با بخش رسمی اقتصاد تأمین شود. در گذشته نیز برای تأمین نیازهای مازاد، دولتها بازارچههای متعددی را در فضاهای خالی شهرها برپا میکردند تا اجناس موردنیاز بهسهولت در اختیار مردم قرار گیرد، اما امروز تمامی بافتهای خالی تبدیل به بافت مسکونی شده و ازاینرو دستفروشان ساماندهی نشدند و برای فروش اقلام به گوشه و کنار معابر شهرها آمدند و به همین دلیل بیشتر به چشم آمدند.
دستفروشی واقعیت اقتصاد ماست و تغییر این ساختار نیاز به سرمایهگذاری دارد که در حال حاضر امکانپذیر نیست ازاینرو وقتی امکان ساماندهی دستفروشان در قالب بازارچهها وجود ندارد، بهتر است با این نوع اقتصاد مدارا کرد زیرا در صورت مخالفت با دستفروشی نهتنها نیازهای مردم در بخشهای مختلف تأمین نخواهد شد بلکه موجب تشدید بیکار شدن عدهای از افراد نیز خواهیم بود که در طول سال فرصت کمتری برای اشتغال و کسب درآمد داشتند. مسئله مهم این است که دستفروشی موضوع عجیبی برای اقتصاد ما نیست و پدیدهای است که هر سال تکرار میشود.
اینکه دستفروشی به یک پدیده عادی در اقتصاد کشور تبدیل شده، غیرقابلانکار است، اما برای توسعه نامتوازن آن در اقتصاد چهکار باید کرد؟ اینکه سهم اقتصاد غیررسمی از اقتصاد رسمی بیشتر شود، زنگ خطری جدی نیست؟
ساماندهی دستفروشی، موضوعی است که باید به آن توجه کرد. اینکه تصور شود دستفروشان از وضعیت خود راضی هستند و تمایل به تداوم این روند دارند، درست نیست. تردیدی نیست که در صورتیکه زیرساختهایی فراهم شود این افراد حاضرند همانند مغازهداری که مالیات به دولت پرداخت میکنند، مالیات پرداخت کنند اما مشکلات کنونی را نداشته باشند. درگیری همیشگی میان دستفروشان با مغازهداران و نگرانی از ضبط بساطشان و مسائل دیگر موجب شده این افراد در صورتیکه زیرساختهای لازم مهیا باشد، در چارچوب مشخص در بازارچههای مشخص، کالا و خدمات ارائه دهند. متأسفانه توسعه دستفروشی ریشه در ضعف ساختار اقتصادی کشور دارد و همچنین ساماندهی دستفروشان نیز به دلیل ضعف مسئولان در این بخش است و با توجه به توسعه آن، امکان برخورد نیز با دستفروشان وجود ندارد. البته تأکید دارم که دستفروشی عمل نادرستی نیست بلکه به دلیل تقاضا موجود در بازار رخ داده است.
در صحبتهایتان اشاره داشتید که به دلیل افزایش تقاضای بالا، دستفروشی در ایام پایان سال گسترش مییابد. در چند سال گذشته فروشگاهها و مراکز تجاری توسعه یافتند؛ آیا این توسعه پاسخگوی نیاز مردم نیست و تنها با دستفروشی نیاز مردم تأمین میشود؟
تقاضای بالایی که به آن اشاره کردم تقاضای فصلی است و مغازههای موجود توانایی تأمین این تقاضاها را ندارند و در صورت نبود دستفروشان تردیدی نیست که کمبودها احساس خواهد شد. تقاضای دائمی در طول سال از سوی بخش رسمی اقتصاد قابل تأمین است، اما تقاضای کنونی با بخش رسمی قابل تأمین نیست. در سه هفته آخر اسفند تقاضای مردم برای برخی از کالاها بهشدت رشد مییابد که مازاد بر تقاضای همیشگی است. با این شرایط گسترش دستفروشی در اقتصاد برای این منظور که مردم با کمبود مواجه نشوند و تولیدکنندگان نیز بتوانند کالاهایشان را به فروش برساند، امری مذموم نیست.
البته عرضه و توزیع فصلی کالا اگر بهصورت مناسبتری عرضه شود، بهتر است. پیشازاین نیز اشاره کردم بازارچههای فصلی که بهمنظور نیاز مردم شکل میگرفت با این رویکرد بود، اما به دلیل بیتوجهی بهضرورت وجود این بازارچهها، دستفروشی در حاشیه معابر اصلی و فرعی رونق یافته که خروجی آن، بههمریختگی منظر شهری و ایجاد ترافیک است. تعداد بازارچههای آخر سال کاهشیافته، درصورتیکه باید به دلیل تقاضای مازاد توسعه مییافت. دولت و مسئولان میتوانستند با برنامهریزی مناسب به مازاد نیاز در اقتصاد پاسخ صحیحی بدهند. دستفروشی در تمام دنیا وجود دارد و پدیده جدیدی در اقتصاد کشور ما نیست.
یکی از دلایل خرید مردم از دستفروشی به دلیل ارزانقیمت بودن کالاست؛ این رویه موجب شده بسیاری از کسانی که در چرخه اقتصاد رسمی فعال هستند، گلایهمند باشند و نتوانند سود موردنظرشان را تأمین کنند. فکر نمیکنید این رویه موجب شود تمامی کسانی که در چارچوب اقتصاد رسمی فعالیت دارند و به دولت مالیات میدهند، به سمت دستفروشی تمایل یابند، درحالیکه تلاشها بر این است که اقتصاد بازار بهصورت هدفمند فعالیت داشته باشند.
گلایه مغازهداران بیمورد است؛ البته باید برنامهریزی بهگونهای باشد که دستفروشان ساماندهی شوند. نباید فضا در شهرها تبدیل به بساط دستفروشان شود البته بسیاری از دستفروشان حاضرند برای پهنکردن بساطشان پول نیز پرداخت کنند. متأسفانه اقتصاد کشور در مسیر درستی در حال حرکت نیست و در حوزه مدیریت در تمام سطوح مشکل جدی داریم. ازاینرو دستفروشی که در تمامی دنیا موضوعی مرسوم است در کشور ما به پدیدهای تبدیل میشود که برای بخش رسمی اقتصاد مشکلساز میشود، اما موضوع دیگر درباره ارزانبودن کالاهایی است که از سوی دستفروشان عرضه میشود، معتقدم اشکالی ندارد مردم اقلام و اجناس موردنیازشان را با قیمت مناسبتری تهیه کنند زیرا بسیاری از مغازهداران چندبرابر سود معمول از یک جنس سود میبرند. باید تلاش شود کالاها با قیمت مناسب به دست خریداران برسد.
دستفروشان اجناس را با قیمت مناسب به مردم میفروشند و اگر مغازهداران نیز این شیوه را ملاک قرار دهند، فروش آنها نیز رشد خواهد کرد. مسئله مهم دیگر این است که باید به این مهم توجه کرد کسانی از دستفروشان خرید میکنند که از طبقه متوسط رو به پایین جامعه هستند و توان خرید از بسیاری از مغازهها را ندارند، ازاینرو بهترین گزینه برای این بخش از جامعه، دستفروشان است. ساماندهی دستفروشی میتواند در بهبود زیرساختهای اقتصاد بازار مؤثر باشد، اما این ساماندهی به معنای مقابله با این بخش از اقتصاد غیررسمی نیست.
الهه ابراهیمی
- 19
- 5