بنظر میرسد که قصه تورم و قیمت کالاهای اساسی در اقتصاد پیچیده است. آنقدر پیچیده که دیگر کسی معنای واقعی این واژه پر رمز و راز را نمیداند تا از همین جا اختلاف نظرها شکل بگیرد. انگار هر کسی تورم را به زبان ساده خودش ترجمه میکند، مردم بر اساس قیمت روز کالاها در بازار و کارشناسان اقتصادی به طرز کاملا متفاوتتری از همین مردم عادی.
هر بار که آمار رسمی زبان باز میکند و از کاهش یا افزایش تورم نسبت به ماهها و سالهای گذشته خبر میدهد، صدای گلایههای مردمی در مترو، اتوبوس، تاکسی یا دورهمیهای خانوادگی هم بلندتر به گوش میرسند. کجا تورم پایین آمده؟ حتما سالهاست که از بازار و قیمت کالاها خبر ندارید. این اتقاق درست همین روزها در اقتصاد ایران پرررنگتر شده است. در روزهایی که قیمت ارز بالا میرفت و سلطه دلار قیمت کالاهای اساسی و حتی مسکن را هم تکان داده بود، مرکز آمار و بانک مرکزی از کاهش چند درصدی نرخ تورم نسبت به ماههای گذشته خبر دادند.
پنجم خرداد ماه همین امسال بود که بانک مرکزی طبق روال همیشگی با زبان اعداد و ارقام، از کاهش نرخ تورم نسبت به ماه فروردین خبر داد. همانروز ایسنا نوشت، بر اساس تازهترین گزارش بانک مرکزی نرخ تورم در اردیبهشت ماه نسبت به فروردین ۰.۱ درصد کاهش یافته است. یکی از موضوعاتی که باعث تعجب مردم شده بود، نوسانات قیمت ارز در دومین ماه سال جاری بود. همان روزهایی که دلار تا مرز هفت هزار تومان هم بالا رفت و بهنظر میرسید که تحولی تازه در نرخ کالاهای اساسی وجود دارد، اما این تغییرات به هیچ وجه در آمار رسمی دیده نشد. قصه این بود، تورم کاهش یافت، اما قیمت دلار و کالاهای اساسی افزایش یافت.
با همین حاشیهها بود که مثل سالهای گذشته سوالی مهم در اذهان عمومی ایجاد شد. اینکه به راستی معنای تورم چیست و وقتی بانک مرکزی در آمار رسمی خود از کاهش این نرخ خبر میهد، باید منتظر چه تغییری در بازار بود؟ کاهش نرخ تورم به معنای کاهش قیمتها است؟ این موضوع حالا در رسانهها داغتر شده است و صحبتهای کارشناسان درباره تعریف واقعی تورم و علت اصلی افزایش قیمت کالاهای اساسی در روزهای اخیر بیشتر از گذشته به گوش میرسد.
رسانهها حالا یکی یکی شروع به داغتر کردن همین بحث کردهاند و صحبتهای کارشناسان درباره تعریف واقعی تورم بیشتر از همیشه به گوش میرسند. هر چه که هست، به گفته کارشناسان اقتصادی یک باور اشتباه در میان مردم ایجاد شده است که باعث شده تا واقعیتهای آماری را با قیمت کالاهای اساسی در بازارها مقایسه کنند.
کاهش تورم به معنای کاهش قیمتها نیست
با این همه این سوال همیشه وجود دارد که چرا کاهش نرخ تورم در واقعیتهای اقتصادی و فضای واقعی بازار هیچگاه دیده نشده است؟ به باور بسیاری از کارشناسان، تعریفهای علمی تورم به هیچ عنوان با باوری که در میان اذهان عمومی شکل گرفته است، یکی نیست. کارشناسان تورم را ناشی از افزایش دائم و بیرویه سطح عمومی قیمت کالاها و خدمات عنوان میکنند که در نهایت به کاهش قدرت خرید مردم و نابسامانی اقتصادی منجر شده است. این در حالی است که باور مردم چیز دیگری را میگوید.
مردم هر بار با شنیدن نرخ تورم منتظر کاهش قیمتها در بازار هستند؛ چیزی که در تعریفهای علمی اصلا جایی ندارد زیرا گفته میشود که با کاهش نرخ تورم قیمت کالاها افت نمیکند، بلکه نرخها در بازار تنها با شیب ملایمتری افزایش مییابد. آنطورکه مهدی پازوکی، یکی از کارشناسان اقتصادی به «همدلی» توضیح میدهد: «تورم اصلا به این معنی نیست که قیمتها کاهش یافته است.»
محمد قلی یوسفی، کارشناس اقتصادی، به «همدلی» اینطور توضیح میدهد: «متاسفانه نه در میان جامعه دانشگاهی و نه در میان مردم و رسانهها، درک درستی از تورم شکل نگرفته است.» او در ادامه میگوید: «مهم نرخ تورم نیست، آنچه که اهمیت دارد، این است که شاخصها چگونه محاسبه میشوند. این یعنی میانگین قیمتها اصلا اهمیتی ندارند و نمیتوانند مبنای کار ما درخصوص افزایش یا کاهش قیمتها باشند.»
به گفته یوسفی: «درباره کاهش یا افزایش قیمت کالاها، تنها قیمتهای نسبی است که اهمیت دارند؛ یعنی با این شاخص باید بتوان گفت که قیمت یک کالا نسبت به کالای دیگر افزایش یافته است یا کاهش.» او ادامه میدهد: «فرض کنید که قیمت ۲۰ کالا در نظر گرفته شده است؛ ممکن است که در این میان قیمت ۱۰ کالا افزایش یافته باشد و قیمت ۱۰ کالای دیگر کاهش یافته است؛ میانگین اینها رقمی است که نه نماینده کالایی است که قیمتش بالا رفته و نه میتواند نماینده کالاهایی باشد که مشمول کاهش قیمت شدهاند.»
یوسفی هم مثل همه کارشناسان اقتصادی کاهش نرخ تورم را ملاک کاهش قیمتها در بازار ندانسته و میگوید: «در محاسبه نرخ تورم کالاهایی در نظر گرفته میشوند که ممکن است مشمول افزایش قیمت شده باشند یا نسبت به گذشته دچار افت قیمتی شدهاند. بر همین اساس میانگین قیمتها برای نرخ تورم اعلام میشوند که این میانگین هیچ گاه نماینده کل کالاهای موجود در بازار نیست.» به گفته یوسفی: «مهم قیمت نسبی است که نشان میدهد یک کالا نسبت به دیگری چقدر گرانتر شده است.»
پس چرا کالاها گران شدند
افزایش قیمت کالاها در روزهای اخیر موضوعی بوده است که با وجود کاهش نرخ تورم به گوش رسیده است. مردم از این که چرا کاهش نرخ تورم را در زمان خرید کالاهای اساسی خود احساس نمیکنند گله میکنند. این موضوع با کاهش قیمت دلار بیشتر از همیشه نمود پیدا کرد. یوسفی علت افزایش قیمت کالاها در روزهای اخیر را اینطور تشریح میکند: «در کشور ما هزینه بخشهای غیر مولد بسیار زیاد است که این موضوع میتواند قیمت کالاها را دستخوش تغییر کرده باشد.»
او در ادامه از موازیکاری دستگاههای دولتی نیز گله کرده و معتقد است که« اختلاف نظرات در میان دستگاههای امنیتی میتواند هزینه زیادی را به جامعه تزریق کرده و طبیعا قیمت کالاهای اساسی را دچار تغییر کند.»
یوسفی معتقد است که وقتی تولید نباشد و صنعت و کشاورزی مولد نباشند، تنها راهی که میماند افزایش واردات کالاها است تا قیمت کالاهای اساسی کاهشی شوند.
این در حالی است که باید کاری کرد تا با افزایش بیرویه قیمت کالاهای اساسی مبارزه کرد و واردات کالا از کشورهای خارجی را سرکوب کرد و به سمت افزایش تولید حرکت کرد. یعنی با افزایش تولید داخلی باید با تورم و کاهش قدرت خرید مردم مبارزه کرد. این در حالی است که در ایران منابع به دست افرادی است که درک درستی از اقتصاد ندارند و کمکی به تولید نمیکنند. یعنی تقاضا وجود دارد، اما عرضه موجود نیست.
روز گذشته هم آلبرت بغزیان، استاد دانشگاه تهران، به ایسنا گفته بود: «زمانی که میگویند تورم ثابت مانده یا در بخشهایی کاهش داشته است و از طرفی ما شاهد افزایش قیمت خوراکیها یا مسکن هستیم، باید به این نکته توجه داشته باشیم که مصارفی همچون مسکن و مواد غذایی تنها بخشی از مقولاتی هستند که در محاسبه تورم از آنها استفاده میشود. مثلا ممکن است مواد غذایی در محاسبه تورم ۱۰ درصد وزن داشته باشد و مسکن ۲۰ درصد؛ در صورتی که اینها همه اقلام مصرفی خانوارها و اقتصاد کشور نیستند. همچنین اینکه می گویند تورم در فلان ماه ثابت بوده یا کاهش یافته است در بعضی مواقع میتواند نشان دهنده کند شدن رشد تورم در کشور باشد.
این اقتصاددان با بیان اینکه تورم ماهانه خیلی موثرتر است گفت: «آن چیزی که در شناخت وضعیت اقتصاد اهمیت دارد، سنجش تورم از ابتدای فروردین تا انتهای اسفندماه است که به آن تورم سالانه میگویند. آن زمان است که میتوان درک درستتری از وضعیت تورم در اقتصاد کشور داشت.» راستی شما تورم را چگونه تعریف میکنید؟
- 17
- 4