به گزارش ایلنا، حسین راغفر در همایش مبارزه با فساد در ایران گفت: باید ریشه اصلی فساد را در نابرابریهای موجه دید. نابرابریهایی که فقط در حوزه اقتصادی جستجو نمیشود بلکه نابرابریهایی در نظام تصمیمگیری است.
وی تصریح کرد: مساله ما حل مساله نابرابری در برخورد با فساد است. نفس انقلاب دگرگونی است و مشکلات خود را در بردارد. همزمان ما شاهد رشد مسائل دیگری مثل حضور ضد انقلاب و تحریم و جنگ تحمیلی و تداوم مشارکت جهانی علیه انقلاب هستیم. وقتی جنگ تمام میشود اقتصاد با، سی درصد ظرفیت خود کار میکند و هفتاد درصد معطل ماندن را در دولتی بودن میدانستند.
این اقتصاددان گفت: اصلیترین مولفه این تحول را باید در سه دهه گذشته درمورد تفکر حاکمیت در اقتصاد جستجو کرد. مولفههای آن متعدد است و یکی از پدیدههای آن بازار آزاد است. خصوصیسازی هم وارد عرصه کلان میشود و همه اینها برای مقابله با فساد بوده است.
وی با اشاره به سیاستهای اقتصاد کلان گفت: تنها مساله سلطه سرمایههای تجاری نیست بلکه علاوه بر آن ما شاهد باندهای خصوصی هستیم که این خود باعث نابرابری میشود. با توجه به درآمدهای محدود یک جامعه این خود باعث نابرابری خواهد شد.
وی افزود: گروههایی که حتی در طبقه متوسط هستند نگاه بدبینانهای نسبت به هم دارند و این گسستگی ناشی از نابرابری است. در مواجهه با پدیده فساد سه گفتمان مشخص وجود دارد که یکی مدرنیزه کردن دیگری اقتصادی کردن و دیگری سیاسی کردن است. در مدرنیزه کردن بروکراسی باید به معنای خاصی شکل بگیرد و همه این سه پارادایم یک الگوی آرمانی را مطرح میکنند و فاصله از آن را فساد میدانند. اینها اما به علت اصلی اشاره نمیکنند که آن رابطه قدرت است. به عنوان مثال منابع باد آورده نفت و گاز که چطور توزیع شود و بانکها با چه اعتباری نرخ بدهد و چطور مالیات گرفته شود همه این تصمیمات نابرابری را ایجاد میکند.
راغفر گفت: مساله فساد خود به طور ذاتی یک هسته ذاتی ندارد. اشکال مختلف فساد خودش عامل نابسامانی نیست بلکه محصول نابسامانیها است. مردم برای تامین قوت خود کلیه و خون خود را میفروشند. پیامدهای آن به اشکال تکاندهندهای در حال شکلگیری است که مهمترین آنها مهاجرت است که احساس میکنند هیچ جایی اینجا ندارند و دنبال هر کشوری هستند که بروند. مافیاهای موجود در سیستم بانکی و خودرو و... خود به خود شکل نمیگیرد بلکه تصمیمات ما به آن شکل میدهد.
وی گفت: در چنین شرایطی این نگاهی که به وجود آمده سامانبخش نیست بلکه به تفرق منجر میشود که رشد ناامنی و خودکشی و خشونتهای خانگی و طلاق از نتایج آن است.
فرشاد مومنی: کسانی ایران را وابسته کردند که رادیکالترین شعارها را میدادند
فرشاد مومنی در همایش مبارزه با فساد در ایران گفت: در اصول شاید جامعترین تعریف از فساد تعریفی است که میگویند فساد تجلی ناتوانی ساختار قدرت در پشتیبانی از فعالیتهای مولد است. فعالیت مولد اینجا فقط فعالیت اقتصادی نیست بلکه هر مانعی که جلوی رشد خلاقیتها را میگیرد ما را ناگزیر می کند به سمت فعالیتهای ستیز و حذف برویم. وقتی این اتفاق افتاد با شیوههای همدلی نمیشود به خواستهها دست پیدا کرد پس الگوی مناسب میشود ستیز و حذف.
وی افزود: در هر دورهای که درآمدهای نفتی رشد مییابد شدت خشونتورزی افزایش مییابد و در سیاست مشهود است و الگوی حذف اجرا میشود. بر اساس این ایده ما باید به لزوم و به مساله فساد به شیوه فرارشتهای نگاه کنیم.
مومنی با اشاره به دوره ریاست جمهوری احمدینژاد گفت: در یک بازه نصف دوره یک سقوط هشتاد رتبهای را ایران در بحث فساد تجربه میکنیم. چقدر غم انگیز است که فرصت صورت بندی آن هم پیش نمیآید.
وی در بیان خاطرهای در موضوع سپنتا نیکنام گفت: من می یدم این برخورد هیچ سنخیتی با تعریف اسلام از تعاریف شهید بهشتی و مطهری ندارد اما برخی گفتند این مساله سلطه امور غیرمسلمانان بر مسلمانان را ایجاد میکند.
مومنی با بیان اینکه در حال حضر ما با تقدم امر سیاسی روبرو هستیم، گفت: اینکه توزیع قدرت در ایران عادلانه باشد یا نباشد اختیارش در دست شورای نگهبان است. در نهایت اجمال به آنها گفتم، شما در دوره احمدینژاد شادمان بودید که ما یکسانسازی کردیم.
وی تاکید کرد: گزارشی که در سال ۹۲ مرکز پژوهشهای مجلس دوره احمدینژاد را با دوره خاتمی مقایسه کرده بود نشان داده بود که زمان آقای احمدینژاد برای دستیابی به هر واحد رشد اقتصادی نسبت به زمان آقای خاتمی پنج برابر بیشتر پول خرج شده است. طنز تلخ ماجرا هم این است که کسانی ایران را وابسته کردند که رادیکالترین شعارها را میدادند.
- 15
- 6