بحث مالیات این روزها بیشتر از هر زمان دیگر مورد توجه دولت قرار گرفته است. کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی به خاطر تحریمها موجب شده که بخش زیادی از درآمد کشور با کاهش روبرو شود، بر همین مبنا دولت سیاستهای مالیاتی جدیدی را در دستور کار دارد تا درآمد این بخش را افزایش دهد، با این حال کارشناسان میگویند معافیتهای بخشهای ثروتمند و سرشکن شدن فشار مالیاتی بر اقشار طبقه متوسط و ضعیف نمیتواند راهکاری برای توسعه درآمدهای مالیاتی باشد ضمن آنکه بخشهای اقتصادی زیادی در کشور با وجود درآمدهای کلان مطابق قانون از پرداخت مالیات معاف هستند که به نظر میرسد در موضوع مالیات با خلاء قانونی نیز روبرو هستیم.
گرچه با جدی شدن بحث مالیات در کشور پیشنویس اصلاح برخی قوانین و مقررات مالیاتی، این روزها توجه زیادی را بهخود جلب کرده است و حتی زمزمه اخذ مالیات از سود سپردههای بانکی و حذف معافیتهای مالیاتی مناطق آزاد مورد توجه قرار گرفته که البته تکذیب شده اما به نظر میرسد بخشهای تاریک تری هم وجود دارند که نباید از آنها غافل شد، بخشهای درآمدی فعالی که باوجود درآمدهای میلیاردی معافیت قانونی از پرداخت مالیات دارند. این بخشها به غیر از ارگانها و نهادهایی هستند که مالیات نمیدهند و اساسا بحث ارگانها و نهادهای خاص در زمره موضوع این گزارش نیست.
علاوه بر کارشناسان اقتصادی، مالیات و طبقه جدید مالیات پرداز موضوع بحث محافل زیادی بوده از جمله در هم اندیشی اخیر اندیشکده سیاستگذاری اقتصادی دانشگاه تهران، راهکارهای جبران کسری بودجه از طریق افزایش درآمدهای مالیاتی مورد توجه قرار گرفت تا پیشنهاداتی در آستانه اصلاح قانون مالیاتها ارائه شود.
با ایجاد اصلاحات ساختاری در بودجه، انتظار میرود منابع درآمدی دولت گستردگی بیشتری پیدا کنند و اتکای کمتری به اندک منابع حاصل از فروش دشوار نفت در شرایط تحریمی داشته باشند. این عوامل در کنار یکدیگر موجب شدند تا نگاهها به سمت درآمدهای مالیاتی جلب شود.
>مالیات، تحریم و بودجه
یکی از شاخصهای اقتصادی که نشان از کم بودن سهم مالیات در اقتصاد ایران است؛ شاخص تلاش مالیاتی یا «نسبت مالیات به تولید ناخالص داخلی» است. در ایران این نسبت حدود ۷ الی ۸ درصد بوده؛ در حالی که میانگین این شاخص در دنیا ۱۴ درصد است.
منابع درآمدی بودجه عمومی دولت از سه بخش اصلی درآمدهای نفتی، اخذ مالیات و عوارض و فروش انواع اوراق تامین میشود. طبق قانون بودجه سال ۹۸، رقم بودجه عمومی دولت، ۴۴۸ هزار میلیارد تومان است که از این مقدار، میبایست ۱۵۹ هزار میلیارد تومان از فروش نفت خام، ۲۳۸ هزار میلیارد تومان از طریق اخذ مالیات و عوارض و ۵۱ هزار میلیارد تومان از فروش انواع اوراق حاصل شود. همچنین از ۲۳۸ هزار میلیارد تومان مالیات و عوارض، ۱۵۳ هزار میلیارد از طریق اخذ مالیات و ۸۵ هزار میلیارد تومان از طریق اخذ عوارض تامین میشود.
با اعمال تحریمهای نفتی، میزان فروش نفت خام ایران با محدودیتهای جدی مواجه شد؛ به طوری که برآوردهای قانون بودجه برای فروش نفت و تامین درآمدهای نفتی حاصل نمیشود. طبق قانون بودجه ۹۸، برای تامین درآمدهای نفتی پیشبینی شده باید میزان فروش نفت ایران، روزانه ۱.۵ میلیون بشکه باشد که در حال حاضر این مقدار زیر ۲۰۰ هزار بشکه در روز است. در این راستا دولت در سال جاری با کسری بودجه ۱۴۰ هزار میلیارد تومانی مواجه خواهد شد.
کسری بودجه دولت باعث شده که بار دیگر بحث اصلاح بودجه و رهایی از وابستگی به درآمدهای نفتی در فضای کارشناسی و رسانهای مطرح شود. هر چند میزان وابستگی بودجه دولت به درآمدهای نفتی از ۷۵ درصد در سال ۵۷ به ۳۵ درصد در وضعیت فعلی رسیده است. اما تجربه ثابت کرده که همینمقدار وابستگی نیز در برخی برهههای زمانی تبعات سنگینی بر اقتصاد کشور داشته است.
>اصلاح یک برداشت غلط
بررسی بودجه کشورهای توسعهیافته دنیا نشان میدهد که اکثر درآمدهای دولت از طریق اخذ مالیات تامین میشود؛ در نتیجه بودجه این کشورها در برابر تحریمها و تهدیدهای خارجی آسیبپذیری ندارد.
امین حاجی لطفی کارشناس اقتصاد و پژوهشگر امور مالیاتی به آفتاب یزد میگوید: یکی از راههای افزایش درآمد دولت کسب مالیات است که برخی به اشتباه تصور میکنند دولت باید پول بیشتری از مردم بابت مالیات بگیرد تا درآمدش افزایش پیدا کند این درحالی است که این ایده از اساس غلط است و هنگامی که از ضرورت افزایش درآمد مالیاتی دولت صحبت میشود، منظور این است که دولت جلوی فرارهای مالیاتی را بگیرد نه اینکه برمردم برای دریافت مالیات بیشتر فشار وارد کند.
این کارشناس در ادامه میافزاید: اما این برداشت اشتباه و سکوت دیده بانها و رسانهها باعث شده که چند طیف از جاری بودن این تلقی اشتباه، احساس رضایت کنند؛ نخست کسانی که درآمدهای میلیاردی دارند و فرارهای مالیاتی و در عین حال حاشیه امن دارند. دوم خود دولت است که چون در برابر فرارهای مالیاتی دست و پا بسته است ترجیح میدهد فشار را بر روی سایر اقشار مالیات بده متمرکز کند چون به هرحال طیف مالیات بده صبور و حرف گوش کن هستند و اعتراضی به موضوع ندارند.
>معافهای میلیاردر در حاشیه امن
وی با استناد به آمارهای رسمی منتشره در رسانههای کشور میگوید: برای مثال معلمان آموزش و پروش و کارمندان دولت؛ قبل از دریافت حقوق، مالیاتشان اخذ میشود اما از مشاغلی مانند پزشکان، وکلا، طلافروشان، آهنفروشان و... که درآمدهای بالایی در سال دارند؛ مالیات گرفته نمیشود. طبق قانون بودجه گروه حقوق و دستمزدیها که شامل کارمندان دولت و معلمان و... هستند؛ ۱۲ هزار میلیارد تومان مالیات میپردازند اما گروه مشاغل در مجموع ۹ هزار میلیارد تومان باید مالیات پرداخت میکنند. مقایسه میزان دریافتی این دو گروه و مالیات پرداخت شده به خوبی نشان میدهد که در سازوکار اخذ مالیات تبعیض عجیبی وجود دارد.
این کارشناس مالیاتی نگاه محافظه کارانه و مسالمت جو نسبت به برخی اقشار و طبقات درآمدی در موضوع پرداخت مالیات را بی مورد دانست و تصریح کرد: مثلا کشاورزان از پرداخت مالیات معاف هستند این درحالی است که بخش عمدهای از آنها درآمدهای میلیاردی دارند، مثل پرورش دهندگان ماهی یا زنبور عسل یا دامپروران و گاوداران که محصولات تولیدی آنها امروزه با قیمتهای نجومی به مردم عرضه میشود و همین فرار مالیاتی باعث میشود آنها با پولهای حاصل از ندادن مالیات وارد سفته بازی و دلالی در شهرهای بزرگ شده و نظام اقتصادی کشور را دستخوش تغییرات منفی کنند، این درحالی است که مطابق آمارهای رسمی ارزش تولیدات کشاورزی ایران بیش از ۷۰ میلیارد دلار است و به عبارتی حتی صادرکنندگان کالاهای کشاورزی با درآمدهای میلیون دلاری از پرداخت مالیات معاف هستندضمن آنکه همین تولید کنندگان در عرضه کالا گران به مردم پیشقدم هستند.
حاجی لطفی ادامه داد: دفاتر گردشگری زیارتی یکی دیگر از بخشهای دارای گریز مالیاتی قانونی است که مطابق بند «ز»، ماده ۱۳۲ قانون مالیاتهای مستقیم سالها از پرداخت مالیات معاف بودهاند، این در حالی است که اگر از آنها در دوران اوج رونق عمره و سفرهای کربلا و سوریه مالیات گرفته میشد، درآمد ناشی از آن میتوانست منجر به ساخت ورزشگاه یا بیمارستان در چندین روستای محروم شود، اما ضعف قانون چنین مشکلاتی را ایجاد کرده است.
>دانش مالیاتی نداریم
این کارشناس میافزاید: با توجه به مسدود شدن نسبی درآمدهای نفتی اکنون بحث اداره کشور با مالیات در کانون توجه واقع شده است اما واقعیت این است که سیستم مالیاتی ما دانش به روز در خصوص هزینه کرد صحیح مالیات در جامعه را در اختیار ندارد و به عبارتی مالیات به جای آنکه صرف عمران و آبادانی شود و نتایج آن به صورت ملموس مشاهده شود صرف هزینههای جاری و احتمالا بدهیهای موجود میشود به همین لحاظ در باور مردم مالیات دادن با مخالفت روبرو میشود چون کسی اثر ملموس و قابل روئتی از آنچه تحت عنوان مالیات پرداخته مشاهده نمیکند.
وی با اشاره به توزیع درآمدی نابرابر در بخشهای مختلف کشور میگوید: اگر جنبه رفاهی و عمرانی مالیات در ایران کارکرد تاثیر گذار و درست خود را دارا بود نباید مناطقی در سیستان یا خراسان شمالی همچنان لنگ مدرسه یا آب آشامیدنی متصل باشند در حالیکه متاسفانه محرومیت در بیشتر بخشهای کشور بیداد میکند و اثری از تاثیر درآمدهای مالیاتی در بهبود رفاه و عمران بخشهای محروم دیده نمیشود اما اگر عزمی برای مسدود سازی راه فرار مالیاتی وجود داشت و در کنار آن دانش استفاده از مالیات در مسیر بهبود و رفاه وجود داشت عمران و آبادانی در بخشهای محروم خیلی سریع خود را به عنوان نماد پیشرفت نشان میدهد.
>یک تبعیض مالیاتی ناروا
یکی از شاخصهای اقتصادی که نشان از کم بودن سهم مالیات در اقتصاد ایران است؛ شاخص تلاش مالیاتی یا «نسبت مالیات به تولید ناخالص داخلی» است. در ایران این نسبت حدود ۷ الی ۸ درصد بوده؛ در حالی که میانگین این شاخص در دنیا ۱۴ درصد است و در کشورهای عضو سازمان همکاری و توسعه اقتصادی به ۲۵ الی ۳۰ درصد میرسد. همانطور که مشاهده میشود، حجم درآمدهای مالیاتی دولت ایران حداقل نصف مقدار واقعی و ظرفیت بالقوه مالیات در کشور است. در نتیجه اعداد و ارقام نشان میدهد جدیترین گزینه برای اصلاح ساختار بودجه را افزایش درآمدهای مالیاتی از طریق مبارزه با فرارهای مالیاتی است.
برای روشن شدن موضوع خوب است بدانید که منظور از افزایش سهم مالیات در بودجه دولت این نیست که دولت از مردم بیشتر مالیات اخذ کند؛ بلکه به این معناست که از فرارهای مالیاتی مشاغل پردرآمد جلوگیری شود. سازوکار فعلی اخذ مالیات در ایران به گونهای است که از دهکهای پایین جامعه مالیات خود را میپردازند اما اقشار پردرآمد با استفاده از برخی ضعفهای زیرساختی از دادن مالیات امتناع میکنند.
مالیات علاوه بر اینکه یک درآمد پایدار برای تامین بودجه دولت محسوب میشود، یکی از ابزارهای دولت برای برقراری عدالت و کاهش فاصله طبقاتی است. در واقع هدف از اخذ مالیاتهای درآمدی به نحوهی ارتباط دولت و مردم برمیگردد. طبق قانون، وظیفه دولت خدمت رسانی به مردم است. در این راستا دولت تلاش میکند تا با فراهم کردن امکانات رفاهی برای آحاد مردم به این وظیفه خود عمل کند.
در این راستا اخذ مالیاتهای درآمدی یکی از ابزارهای دولت برای خدمترسانی عادلانه به مردم است. در حال حاضر طبق قانون مالیاتهای مستقیم، اخذ مالیات از مشاغل گوناگون بر اساس نظام پلکانی افزایشی انجام میشود. یعنی آن قشری که درآمد بالاتری دارد باید به نسبت سایر قشر درصد بیشتری از درآمد خود را به عنوان مالیات به دولت بدهد. پس در گام اول دولت از اقشار ثروتمند مالیات بیشتری میگیرد.
در گام بعدی دولت برای انجام وظیفه خود درباره بازتوزیع مالیاتهای اخذ شده از مردم تصمیمگیری میکند. در این مرحله باید سعی شود که مالیات اخذ شده با نسبتی معقول، بیشتر صرف خدمت رسانی به مناطق محروم شده تا امکانات رفاهی برای آنان و شکوفایی استعدادهایشان فراهم شود. به عنوان مثال در حال حاضر میتوان با منابع حاصل از اخذ مالیات پزشکان به ساختن بیمارستان در مناطق محرومی همچون سیستان و بلوچستان اقدام کرد. بدین صورت مالیاتهای درآمدی یک ابزار پرقدرت برای برقراری عدالت و بازتوزیع عادلانه امکانات کشور است.
>چرایی معافیتها و فرارهای مالیاتی نجومی در اقتصاد کشور
در بخش قبلی این گزارش گفته شد که شاخصها نشان میدهد که حجم درآمدهای مالیاتی دولت حداقل باید دو برابر شود. یعنی از ۱۵۳ هزار میلیارد تومان فعلی به ۳۰۶ هزار میلیارد تومان برسد. این فاصله تا وضع مطلوب، مقدار معافیتها و فرارهای مالیاتی در اقتصاد کشور را نشان میدهد که ۱۵۳هزار میلیارد تومان است. حال یک سوال مطرح میشود. چرا رقم معافیتها و فرارهای مالیاتی اینقدر بالاست؟ پاسخ به این پرسش در قالب ۴دلیل قابل بیان است:
۱- اتکا به درآمدهای نفتی: وجود منابع عظیم نفتی در کشور باعث شده در ۴ دهه اخیر، دولتهای مختلف، انگیزه کافی برای سازماندهی نظام مالیاتی و اخذ مالیات از مشاغل پردرآمد را نداشته باشند. زیرا با فروش نفت خام و کسب درآمدهای نفتی به راحتی بودجه دولت تامین شده و به اشتباه نیازی برای بالفعل کردن سایر ظرفیتها دیده نمیشد.
۲- قوانین نادرست معافیتها: با مطالعه مواد ۱۳۲ تا ۱۴۶ قانون مالیاتهای مستقیم مشاهده میشود که بخش عظیمی از اقتصاد ایران از مالیات معاف شدهاند. معافیتهایی که با هیچ منطقی سازگار نیست. برای مثال طبق ماده ۱۳۹ قانون مالیاتهای مستقیم فعالیتهای مذهبی و فرهنگی از مالیات معاف هستند که به دور از منطق است. از این دست مثالها بسیار زیاد است به طوری که امیدعلی پارسا، رئیس سازمان امور مالیاتی میگوید پارسا گفت: «۳۵ درصد از اقتصاد کشور همچون بخش کشاورزی، فرهنگ، صادرات، مناطق آزاد و ویژه و... از مالیات معاف است، آن هم یک معافیت کلی که مشخص نیست چگونه است».
۳- سازوکار سنتی اخذ مالیات: در حال حاضر اخذ مالیات از مشاغل و شرکتها به صورت غیرسیستماتیک و ممیزمحور انجام میشود. در این فرآیند که بر اساس خوداظهاری مودیان مالیاتی انجام شده؛ امکان کماظهاری و زدوبند با ممیزها وجود داشته؛ در نتیجه رقم واقعی مالیات اخذ نمیشود. در واقع در سازوکار فعلی، ممیزها با دریافت مبلغی از مودیان مالیاتی از مالیات آنها چشمپوشی کرده و رقم بسیار پایینتری را از آنها اخذ میکنند.
۴- فقدان فرهنگی عمومی مالیاتدهی: متاسفانه در حوزه مالیاتستانی در کشور فرهنگسازی عمومی صورت نگرفته که این موضوع باعث بازتوزیع ناعادلانه ثروت در کشور شده است. برای مثال هنوز اقدامات و پیگیریهای سازمان امور مالیاتی برای اخذ مالیات از پزشکان به موفقیت نرسیده است و پزشکان به جای پیشقدم در این موضوع اظهار میکنند که چرا سایر اقشار مالیات نمیدهند. به طور کلی سازمان امور مالیاتی سراغ هر صنفی میرود با این دست استدلالها مواجه میشود که حاکی از ضعف فرهنگی در این حوزه است.
>۱۵۰ هزار میلیارد تومان از کجا تامین شود؟
سید محمدهادی سبحانیان، مدیر کل دفتر مطالعات برنامه و بودجه مرکز پژوهشهای مجلس با اشاره به کاهش شدید درآمدهای نفتی، پیشبینی از کسری بودجه دولت را در سال جاری حدود ۱۵۰ هزار میلیارد تومان میداند و معتقد است محورهای اصلاحی برای جبران این کسری مدیریت هزینههای دولت و ایجاد منابع جدید درآمدی برای دولت است.
وی معافیتهای مالیاتی گسترده را از مسائل نظام مالیاتی کشور دانست و ادامه داد: هیچ دید روشنی وجود ندارد که چه اقلامی، چه فعالیتهایی و چه مناطقی در کشور معاف از مالیات هستند. ما در بودجه سال گذشته، پیشنهاد دادیم که در پیوستی کلیه اقلام معاف، احصا شود و برآوردی داشته باشیم که هر کدام از آنها، چه مقدار از منابع را از دسترس دولت خارج میکند. این تصویر کمک میکند بدانیم چگونه میتوانیم این معافیتها را ساماندهی کنیم، اما دولت مخالفت کرد.
>مطبوعات و ناشران معافان واقعی بمانند
در میان همه معافان از مالیات، برخی کارشناسان و اساتید دانشگاه معتقدند رسانه، نشر و هنر را نیز باید به چرخه مالیات دهندگان وارد کرد. این درحالی است که چرخه مالی در این بخشها بسیار کمتر از حتی بخشهای خدماتی فعال است و به عنوان مثال ناشران و مطبوعات با مشکل تامین کاغذ و نقدینگی دست به گریبان هستند و بسیاری از مطبوعات نیروهای خود را تعدیل کردند؛ بنا بر این به نظر میرسد ورود رسانهها، مطبوعات و پایگاههای خبری به چرخه مالیات دهندگان اشتباهی بزرگ است.
>آرتیستها و خوانندهها آماده باشند!
در این میان به نظر میرسد وضعیت درآمدی یک طبقه از هنرمندان یعنی برگزارکنندگان کنسرت و بازیگران سینما متفاوت است. در همین خصوص سجانیان درباره معافیتهای مالیاتی این طبقه گفت: معافیت مالیاتی هنرمندان از دیگر موارد است. چرا کسی که کنسرت برگزار میکند یا فردی که برای بازی در یک نقش، درآمد میلیاردی دارد، از مالیات معاف است؟
>مافیای کتب کنکور هم آماده باشد
سجانیان یک استاد دانشگاه نظرات سختگیرانهای نسبت به طبقات نه چندان پردرآمد دارند. چنانچه گفته شد و البته این کارشناس معتقد است، بخشهای تجاری فرهنگ و هنر مثل مافیاهای کتاب کنکور و انتشارات هم باید مالیات بدهند. وی میگوید: بحث دیگر انتشارات است. برخی از آنها مانند انتشارات فرهنگی و درسی، باید حمایت شوند، ولی برخی انتشاراتی که مثلاً در حوزه کنکور، فعالیت تجاری میکنند، چرا باید معاف باشند؟
>بازنشستهها؟|!
اما محمد وصال، عضو هیئت علمی دانشکده مدیریت و اقتصاد شریف درباره حذف معافیتهای مالیاتی نظر جالب تری دارد و در ایده خود حتی بازنشستگان را هدف قرار میدهد و میگوید: بحث معافیتها خیلی جدی است؛ بهعنوان مثال معافیت مالیاتی مناطق آزاد، منطقی ندارد و این مناطق را به محلی برای فرار مالیاتی تبدیل کرده است. مثلاً ما مالیات بر حقوق بازنشستگی نداریم. افرادی را داریم که با درآمدهای دیگر، درآمد دوران بازنشستگی خود را تکمیل میکند چرا نباید مالیات پرداخت کنند؟ نظام بازنشستگی ما برخی افراد ۵۰ ساله را که در اوج کار خود هستند بازنشسته میکند، معافیت مالیاتی این افراد، منطقی ندارد و البته، ساماندهی این معافیتها در تضاد با حمایت از افراد با درآمد پایین نیست. برای هدفگیری موارد حمایتی لازم است سامانه رفاه، به سامانه مالیاتی متصل شود.
>ملاکان هم در سیبل هستند
وی بحث مسکن را هم جزو اشتباهات مالیاتی میداند و با انتقاد از مالیات بر درآمد اجاره املاک و مستغلات میگوید: قوانین عجیبی در این زمینه حاکم است و معافیتهایی بر اساس متراژ وجود دارد. همه میدانیم یک خانه هزار متری در یک منطقه دورافتاده با یک خانه ۵۰ متری مثلاً در منطقه تجریش، از نظر ارزش متفاوت است و مالیات باید بر اساس درآمد باشد، نه متراژ.
در مجموع به نظر میرسد جدیترین گزینه برای رهایی از بودجه نفتی، جلوگیری از فرارهای مالیاتی اقشار پردرآمد و اصلاح قوانین مربوط به معافیتهای مالیاتی است. محاسبات نشان میدهد که رقم معافیتها و فرارهای مالیاتی در کشور حدود ۱۵۰ هزار میلیارد تومان است که میتواند به عنوان یک درآمد پایدار برای تامین بودجه مورد استفاده قرار گیرد اما منطقی آن است که در اصلاح قوانین حتما معیارعدالت و رفع تبعیض مورد توجه باشد و اقشار پر درآمد واقعی هدف دریافت مالیات باشند، ضمن آنکه دولت هم باید دانش مالیاتی خود را توسعه دهد تا درآمدها صرف عمران و آبادانی بخشهای محروم و رفع کمبودها باشد.
- 15
- 4