یک مقدار شرایط این روزهای بازار بزرگ تهران در آستانه بلندترین شب سال و جشن چله ایرانیان با دیگر سالها متفاوت است، هرچند که در آستانه شب یلدا بسیاری از مردم به بازار بزرگ تهران آمدهاند اما افزایش نرخ قیمتها بیش از هر چیز دیگر بر بلندترین شب سال تاثیر گذاشته است . وقتی از احوال قیمتها و خرید مردم پرسوجو میکنیم، تصویر جدید از شب یلدا در ذهنمان شکل میگیرد.
در گوشهای از بازار نوازنده دورهگرد که کارش از صبح تا شب نوازندگی با آکاردئونش است و سمفونی قلب بازار را به صدا در میآورد در گوشهای نشسته و دل و دماغ نوازندگی را ندارد. صدای فریاد میوهفروشها و رفت و آمد مردمی که اکثرا دستهایشان خالی است، بیشتر از هر چیز دیگر در بازار جلب توجه میکند. هندوانه میوه اصلی این شب با قیمتهای متفاوت از کیلویی سه هزار تومان تا کیلویی چهار هزار و ۵۰۰ تومان فروخته میشود. مصطفی، یکی از فروشندگان هندوانه میگوید: این هندوانهها سردخانهای نیستند، بلکه هندوانه تازه چیده شده جنوب هستند. به همین دلیل قیمتشان بالاتر است و به شرط چاقو میدهیم.
یکی از بانوانی که در حال خرید هندوانه از مصطفی است، با لبخند میگوید: باید به شرط پول، این هندوانهها را به ما بفروشید. برای یک هندوانه باید ۲۰ هزار تومان پول بدهیم. او که معلم آموزش و پرورش است، ادامه میدهد: بالا بودن قیمتها باعث شده بسیاری از کالاها را از سبد خرید حذف کنیم، اما شب چله را که نمیتوان حذف کرد. یک شب که هزار شب نمیشود، مجبوریم با هر قیمتی اجناس مورد نیاز را در این شب بخریم. مخصوصا برای خانوادههایی که بچهدار هستند، شرایط دشوار است. زیرا هم باید رضایت فرزندانشان را جلب و هم بار گرانی را تحمل کنند. اگر سری به قیمتهای آجیل بزنید متوجه میشوید گرانی و جیب خالی یعنی چه! حق با این مشتری است، به سراغ یکی از آجیلفروشیهای بازار میرویم که انواع آجیل را جلوی مغازهاش گذاشته قیمتها را میبینیم. به قیمتها خیره میشوم، تخمه آفتابگردان کیلویی ۳۵ هزار تومان، تخمه کدو از ۴۵ هزار تا ۶۰ هزار تومان، پستههای خندان کوچک و بزرگ از ۱۹۰ تا ۲۲۰ هزار تومان و حتی بادام زمینی ۷۵ هزار تومانی خودنمایی میکنند. وقتی آجیلها را میبینم، احساس میکنم، پستهها از دیگر آجیلها مغرورترند، خندههایشان هم غرورآمیز است و حتی پستههای دهان بسته هم به من پوزخند میزنند. اینجا قصه جیب و قیمتهاست. فروشنده مغازه میگوید: به قیمتها نگاه نکنید، اصلا خریدار نداریم. نهایت خرید مردم تخمه سیاه و بادام زمینی است. بازار شب چله امسال تکانی نخورده است. قبلا روزهایی در سال داشتیم که بازار آجیل پررونق بود؛ نوروز، شب چله و چهارشنبهسوری اما یلدای امسال بیرونق است. خدا بهداد بازار شب عید برسد. همیشه در شب یلدا بازار تکانی میخورد، اما امسال حقیقتا رنگ رخساره خبر میدهد، از سر درون. بعید میدانم، مردم با این همه مشکلات بتوانند خرید خوبی داشته باشند. این فروشند آجیل و خشکبار با اشاره به اینکه حدود ۱۰ میلیون تومان در ماه اجاره بهای مغازهاش را میدهد، میافزاید: قیمت همه اجناس بالا رفته است و مردم توانایی خرید آجیل و شیرینی را ندارند.
به عنوان یک فروشنده و فردی که با خریداران ارتباط مستقیم دارد، باید بگویم رکود بازار یلدا به دلیل افت توان اقتصادی مردم به دلیل بالا رفتن قیمتهاست، به طوری که تغییر در میزان خرید و مصرف بین همه مشتریان ثابت فروشگاه احساس میشود. او توضیح داد: نبود نقدینگی در زندگی روزمره مردم توان خرید آنها را کاهش داده است، باید توجه داشته باشیم که جمعیت شهر تهران کارگر هستند و با حقوق کارگری نمیتوانند آجیل کیلویی ۲۲۰ هزار تومان بخرند. همین مساله دلیلی روشن بر چرایی کاهش میزان توان خرید مردم در این شهر به شمار میرود.
داستان همیشگی حقوق معوق
با خودم فکر میکنم که تهران با همه برجها و زرق و برقش یک شهر مهاجرپذیر است که اکثر مردمش را قشر کارگر تشکیل میدهند؛ کارگرانی که این روزها حقوق معوق دارند و چراغ تولید در اکثر کارخانهها، شرکتها و حتی مغازهها بیرمق تر از گذشته است. این عقیده ما را امیرحسین که به همراه همسر و فرزندش به بازار آمده، تایید میکند و میگوید: «چند ماه حقوق نگرفتیم و قرار شده شنبه به ما حقوق بدهند، اما با شب چله چه کار کنیم.» انارهای سرخ ساوه هم یک راسته بازار را قرمز کردهاند. محمد فروشنده انار میگوید: این وقت سال انارها جعبهای فروش میرفت. حالا مردم کیلویی یا دانهای خرید میکنند. از کیلویی پنج هزار تومان تا شش هزار و ۵۰۰ تومان انار داریم، اما عموم مردم دنبال انار با قیمت پایینتر هستند. من که همسرم ماهیانه یک میلیون و ۷۰۰ تومان حقوق میگیرد، چطور نصف حقوقش را برای یک شب هزینه کنم. باور کنید قدرت خرید مردم به صفر رسیده است، چراکه بیشتر محصولات کشور به دلیل بالا رفتن قیمت ارز صادر میشود، بدون آنکه توجهی به نیاز مردم کشور شود. دولت هم در مقابل صادرات کالا و موادی مانند گوشت، مرغ، تنقلات، محصولات کشاورزی و... که کشور به آن نیاز دارد بیتفاوت است.
این شهروند که متولد تبریز است، ادامه میدهد: دلخوشی مردم فقط برگزاری این آیینها بود که آن هم در سایه گرانی به فراموشی سپرده میشود. سبدهای حصیری پر زرق و برق مغازههای آجیل فروشی به ویترینی برای تماشای مردمی تبدیل شده است که قدرتی برای خرید ندارند. بدون تردید یلدا به معنی خوردن و آشامیدن نیست، اما برگزاری این آیین با جمع شدن افراد فامیل دور هم معنا پیدا میکرده و همیشه بساط تنقلات، میوه و شیرینی نیز برپا بوده تا جایی که این بساط به یکی از رسوم شب یلدا تبدیل شده است. هیچوقت در طول تاریخ مهمانی ایرانی را ندیدهایم که بدون پذیرایی باشد، به خصوص در شب خاصی مانند یلدا و ایامی مانند نوروز میزبان برای مهمانان خود انواع خوراکیها را تدارک میدیده است، اما در یلدای امسال با این گرانیها بیشک میزبانان توانایی تدارک ندارند. ساعت از ۱۱ شب هم گذشته و همانطور که در مسیر منزل هستم به یاد این بیت از شعر سعدی میافتم که میگوید «هنوز با همه دردم اميد درمان است/ که آخری بود آخر شبان يلدا را».
- 20
- 1