به گزارش دنیای اقتصاد، در حالی که انتظار میرفت بازار سهام با شکاف به وجود آمده در جبهه تحریمهای نفتی واکنش مثبتی نشان دهد، اما این انتظار رنگ واقعیت نگرفت و بورس تهران معاملات نخستین روز هفته را با برآیند تقریبا صفر شاخص کل پشتسر گذاشت. افزایش نماگر اصلی بازار طی روز گذشته تحت تاثیر جدال نیروهای متقابل به ۸۱ واحد محدود شد و به این ترتیب، این شاخص برای سومین روز متوالی در کانال ۱۸۳ هزار واحدی باقی ماند. جریان دادوستدهای دیروز نشان داد که حرکت جدیتر شاخص مستلزم پایههای مستحکمتری در فضای کلی حاکم بر سهام است. پس از رونمایی از کارنامه بنگاهها طی نیمسال نخست، سهگانه تحریمهای نفتی، نوسان پردامنه قیمتها در بازارهای جهانی و همچنین بلاتکلیفی سیاستگذار در حوزه ارز از عوامل تعیینکننده روند آتی قیمتها طی روزهای آتی قلمداد میشوند که هر نشانه مثبت یا منفی از آن میتواند بر شاخص اثرگذار باشد.
افزایش امید به شکست تحریمهای نفتی
درست در زمانی که بورس تهران تعطیلات پایان هفته را پشتسر میگذاشت، سرمایهگذاران بازار جهانی شاهد شکاف در جبهه تحریمهای نفتی علیه ایران و ریزش چشمگیر بهای طلای سیاه بودند. خبرگزاری بلومبرگ روز جمعه، یازدهم آبان، گزارشی مبنی بر اعطای معافیت ایالات متحده به ۸ مشترینفت ایران را منتشر کرد. بر اساس این گزارش، آمریکا قرار است متحدان آسیایی خود یعنی کشورهای کرهجنوبی، ژاپن و همچنین دو قدرت نوظهور هند و چین را از شمول تحریمهای نفت ایران خارج کند. علاوه بر این، ۴ کشور دیگر هم در فهرست این معافیتها قرار دارند که نامشان منتشر نشد. پس از انتشار این خبر، نگرانی از کمبود عرضه در بازار نفت رفع شد و قیمتها در مقیاس هفتگی بیش از ۷ درصد افت کرد. اهمیت مساله به این است که ایالات متحده قصد داشت صدور نفت ایران را تا سیزدهم آبانماه به صفر برساند اما چهار روز مانده به رسمیت تحریمها، درخواست مشتریان نفت ایران را برای ادامه خرید اجابت کرد.
کاهش فشار بر صدور نفت ایران نه تنها رفع نگرانی و تعدیل قیمت در بازار جهانی را در پی داشت بلکه در داخل کشور نیز عامل عقبگرد دلار و سکه از صعودهای پرشتاب شد. بنابراین، این انتظار شکل گرفت که تزلزل به وجود آمده در جبهه تحریمها واکنش مثبت بورس تهران را به دنبال خواهد داشت. اما واکنش محتاطانه بورسبازان طی روز گذشته نشان داد که قابلیتهای سهام همچنان در پشت ریسکها مخفی شده و برای بروز و ظهور، نیازمند نشانههای قطعیتری است. عدم تقاضای موثر در سهام بزرگ و ارزنده و تحمیل عرضههای قوی طی دادوستدهای دیروز، روی دیگر این جریان محتاط نقدینگی بود. از طرفی، تداوم ارزش پایین معاملات روزانه که به نصف میانگین دو ماه اخیر تنزل کرده، بیان دیگری از مواضع محافظهکارانه سرمایهگذاران بورس تهران تلقی میشود. بنابراین اگرچه فرآیند صدور نفت ایران از روزنه معافیتها با قوت بیشتری احتمالا ادامه خواهد یافت اما همچنان این مساله فراروی فعالان اقتصادی است که سرنوشت تحریمها به کجا خواهد انجامید.
این نگرانی با انتشار اخباری درخصوص عزم کاخ سفید برای ادامه برنامههای تحریمی پس از معافیتها مساله را پیچیدهتر کرده است. خزانهداری آمریکا روز جمعه، همزمان با اعطای معافیت کاخ سفید به مشتریان نفتی ایران، با انتشار فهرستی، ۷۰۰ شخص حقیقی و حقوقی ایرانی را به طیف مشمولان تحریمهای خود افزود و به این ترتیب فضای روانی حاکم بر تحریمها را نامساعد نگه داشت. برآیند این رفتار، راه هر گونه تحلیل را درخصوص اثر تحریمها بر سهام محدود و در نتیجه، افق سرمایهگذاری را دستخوش ریسکهای بیشتری کرده است. با وجود این، کارشناسان سهام اذعان دارند که بخش عمده ریسکها در قیمت سهام انعکاس یافته و بنابراین، نگرانی چندانی از این حیث ارزش سهام را تهدید نمیکند. احتمالا سهامداران از این به بعد به انتظار اثر واقعی تحریمها در صورتهای مالی شرکتها بنشینند. از این منظر، در صورتی که نشانههایی از اثر تحریمها در فعالیتهای عملیاتی شرکتها منعکس شود میتواند موج عرضه را در بازار شدت بخشد. اما دو نکته در این شرایط حائز اهمیت است. از یک طرف، اخذ معافیتها نشان داد که ایالات متحده در اعمال تمام وکمال تحریمها ناتوان است و از طرف دیگر، نظم کنونی حاکم بر اقتصاد جهانی با مناقشات غولها، قدرت چانهزنی را برای تجارتخارجی ایران بیشتر کرده است. نکته دیگری که در این شرایط اهمیت دارد، رونمایی از بسته بانکی اروپا برای تسهیل روابط ایران با شرکای تجاری است که میتواند نقش موثری را در چشمانداز فشارهای آمریکا بازی کند.
نشیب و فراز بازارهای جهانی
قیمت جهانی سهام و مواد خام طی یک ماه اخیر دستخوش نوسانات قابلملاحظه و معناداری شد. بهای نفت پس از تجربه سقف ۴ سال اخیر، سقوط ۱۷ درصدی را از اوج خود در اوایل اکتبر تجربه کرد و به سطح ۶۲ دلار تنزل یافت. شاخص کل سهام جهانی هم که حدود ۸۵ درصد از ارزش شرکتهای سهامی جهان را اندازهگیری میکند، در آخرین موج نزولی خود ۱۴ درصد از ارزش خود تا هفته انتهایی اکتبر را از دست داد. بررسی روند قیمت فلزات هم از نزول ارزش این کالا حکایت میکند. از طرفی، آثار منفی مناقشات تجاری بین چین و آمریکا در تنزل نرخ سالانه رشد اقتصادی چین در اکتبر انعکاس پیدا کرد. ضمن اینکه آخرین برآوردها از شاخص مدیران خرید چین و آمریکا- که نمایندهای از قدرت خرید تولیدکنندگان است- کمتر از حد انتظار تحلیلگران ظاهر شد تا منظومهای ناامیدکننده از وضعیت بازارهای جهانی را طی هفتههای اخیر ترسیم کند.
برای دومین بار طی سال جاری میلادی است که بازارهای جهانی چنین حدی از تلاطم را تجربه میکنند و همین امر نگرانی از روند قیمتهای جهانی را بیشتر کرده است. این دومین گذرگاه بورس تهران از حیث قطعیت روند روبه رشد بهای سهام است. احتیاط سهامداران بورس تهران در هفتههای اخیر از منظر ریسکهای نهفته در تلاطم بازار جهانی هم قابلتامل است. اما پیدایش روزنههای امید در مذاکرات بین روسای جمهوری چین و آمریکا تا حدودی به ترمیم این نگرانیها کمک کرد و منجر به بهبود قیمت جهانی سهام و فلزات در آخرین روز هفته گذشته شد. بنابراین رصد بازارهای جهانی توسط فعالان بورس تهران از اهمیت ویژهای برخوردار است. زیرا ادامه عواقب غیرمستقیم جنگتجاری از مجرای اثرگذاری بر قیمت مواد خام میتواند بخش عمدهای از سهام بورس تهران را تحتالشعاع خود قرار دهد.
انتظار تدبیر از سیاستگذار
علاوه بر تلاطمهای بازارهای جهانی و تحمیل هزینههای قابلتوجه تحریمها بر کل اقتصاد ایران، اختیارات سیاستگذار و ایفای نقش موثر در بازارها میتواند سپری در برابر آثار منفی تحریمها و تقویت جریان نقدینگی به بازار سهام باشد. یکی از چالشهای اقتصاد ایران در چند ماه گذشته، مساله افت روزافزون ارزش ریال بود. مسالهای که کل جامعه به نحوی با آن دستبهگریبان است. این در حالی است که تقریبا تمام اقتصاددانان بر این واقعیت اتفاقنظر دارند که موثرترین عامل در بروز بحران ارزی اخیر، خطای راهبردی سیاستگذار از مجرای ارزانفروشی ارز بود که موج سیریناپذیر تقاضای غیرتجاری را با خود همراه کرد و بر شدت نوسان قیمتها افزود. از سوی دیگر، نگرانی از افت بیشتر ارزش ریال، به ورود تقاضای سرمایهگذاری جدید به بازار ارز و طلا دامن زد. به این ترتیب، برخورد موجهای نگران تقاضا با محدودیتهای عرضه ارز از سوی بانک مرکزی، زمینهساز حرکت بیسابقه نرخهای دلار در اوایل مهرماه شد. وضعیتی که همچنان با تحمیل ساختار دوگانه در قالب سامانه نیما و بازار آزاد ارز، منجر به واگرایی نرخهای رسمی و آزاد شده است.
واقعیت این است که سیاستگذار طی این مدت تمام راههای خطا را پیموده، بنابراین راهی جز ساماندهی بازار از طریق پیوند بیواسطه بین متقاضیان و فروشندگان وجود ندارد. طی این مدت بسیاری از کارشناسان عنوان کردند که اعمال سیاستهای کنترلی در سامانه نیما انگیزه دارندگان ارز برای فروش را محدودتر کرده است. از طرفی عطش تقاضای خرد در بازارآزاد به نیروی محرکهای برای هدایت نرخ ارز برای شکستن رکوردهای قبلی تبدیل شده است. روندی که در رشد شتابان چند روز اخیر در قیمتهای ارز و متعاقب آن، بهای سکه تبلور یافت. از این رو، رفع محدودیت برای عرضهکنندگان سامانه نیما و سامان دادن شرایطی برای ملاقات آزادانه خریداران و فروشندگان نهتنها به تعدیل قیمت ارز خواهد انجامید بلکه کانون اطمینانبخشی برای ورود جریان سرمایه به بازار سهام خواهد شد.
شاید یادآوری آخرین درسهای رفع محدودیت خالی از لطف نباشد. در همین شهریور ماه گذشته بود که سیاستگذار پس از مقاومت غیرمنطقی بر سر سرکوب قیمتها، مجوز حذف سقف قیمت برای عرضه محصولات پایه در بورس کالاها را صادر کرد. نکته جالب این بود که به محض رفع محدودیت قیمت، بر خلاف انتظار سیاستگذار نهتنها جهشی در قیمتها روی نداد بلکه شاهد متعادلشدن عرضه و تقاضا در بازار بودیم. از این منظر، فوبیای افزایش قیمت با رفع محدودیت و مقرراتزدایی میتواند برطرف شود. با اتکا به تجربه اخیر در بورس کالا میتوان رای به ساماندهی بازار ارز از مجرای پیوند بیواسطه بین خریداران و فروشندگان و رفع محدودیت در سامانه نیما داد.
- 14
- 2