به گزارش دنیای اقتصاد، پس از افت متوالی دماسنج سهام در دو روز ابتدایی هفته، بورس تهران همزمان با شروع مثبت بازارهای جهانی طی روز گذشته به مدار رشد بازگشت و شاخص کل این بازار بیش از ۱۵۰۰ واحد ارتفاع گرفت.هر چند روز گذشته شاخصهای بازار ارتقا یافتند، اما به نظر میرسد که ترس از وضعیت نزولی بازارهای جهانی عامل تقویت احتیاط در سمت تقاضای وابستگان بورسی شده و بر بار عرضهها افزوده است.
البته باید اثر منفی تحریمها بر فضای کلی بازار را اضافه کرد که معاملهگران را به لاک دفاعی فرو برده و جریانات سفتهبازانه را در سهمهای مستعد فعال کرده است. بازتاب این رفتار را در آرایش جدید نقدینگی بین صنایع مختلف و واگرایی دو شاخص اصلی بورس تهران میتوان دید. شاخص هموزن از کمترین سطح خود طی معاملات آبان بیش از دو برابر شاخص کل رشد کرده است که معنای آن جریان بیشتر نقدینگی در سهمهایی است که به لحاظ حجم مبنا کوچکترند و پولهای خرد سرگردان را در فرآیندی تدریجی جذب کردهاند. در واقع بازار این روزها شاهد ظهور لیدرهای جدیدی است که پیش از این، توجهی از سوی متقاضیان جلب نمیکردند؛ لیدرهایی با عمر کوتاه که آسیبهای خود را با نظر به نمونههای تاریخی دیر یا زود بر خوشباوران بازار تحمیل خواهند کرد.
دو عامل افول غولها
معاملات دیروز در حالی آغاز شد که بازارهای جهانی پس از تنزل قیمت در پایان هفته گذشته روندی رو به رشد را تجربه کردند. پس از دو افت متوالی و حکمفرمایی فضایی منفی، دیروز بورس تهران شروع متعادلی را تجربه کرد و شاخص سهام در جدال نزدیک بین عرضه و تقاضا با رشد همراه شد. تنزل قابل توجه قیمت در بسیاری از سهمها طی چند روز اخیر، سهمها را برای خرید جذاب کرد اما نمیتوان نقش مثبت سهامداران عمده در حمایت از سهمها را نادیده گرفت.
افت شدید قیمت جهانی کالاها که در روزهای پایانی هفته گذشته بار دیگر سرعت گرفت، نگرانی درخصوص شروع دورانی از رکود عمومی را بیشتر کرد. بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که تشدید مناقشات تجاری بین بزرگترین اقتصاد دنیا با شرکای بزرگ خود زمینهساز تغییر تدریجی چرخه اقتصاد جهانی از وضعیت رونق به وضعیت رکود است.
این گروه بروز تلاطمهای مجدد در بازارهای جهانی طی یک هفته اخیر را عواقب این جنگ میدانند که گسترش احتمالی آن در سال آینده میتواند تبعات وسیعتری برای تقاضای جهانی مواد خام داشته باشد. هشدارهای موسسات اقتصادی بینالمللی از کاهش رشد اقتصادی در یک ماه گذشته را میتوان بازتابی از این رویکرد دانست.
افت قیمت در بازار نفت، اصلاح قابل ملاحظه ارزش فلزات رنگین و محصولات فولادی و همچنین کاهش چشمگیر قیمت محصولات شیمیایی جنوب شرق آسیا واقعیتهای جدیدی است که از نظر بازار پیامد مستقیم این مناقشات است. اگر اثر تحریمهای آمریکا را به معادلات اقتصادی بیفزاییم درخواهیم یافت که بار این مناقشات بر بورس تهران سنگینتر شده و بالطبع، وابستگان بورسی از این جریان متاثر خواهند شد. بهطور مشخص، سه گروه پیشرو بورسی که در یک سال اخیر همگام با انبساط مداوم بازارهای جهانی و تعدیل نرخ دلار رشد کردهاند، حالا در توقف و عقبنشینی این دو همراه بزرگ، احساس خطر کرده و بر مدار اصلاح قرار گرفتهاند.
به عبارت دقیقتر، صنایع فلزات اساسی، پالایشگاهها و واحدهای پتروشیمی که جزو بزرگترین و سودآورترین سهام بورس تهران به شمار میروند در نوک پیکان تاثیر بازارهای جهانی و دلار در حال عقبگردند. افت اخیر ارزش معاملات این گروهها نسبت به متوسط ماههای اخیر موید این مدعاست. همچنین این رکود را میتوان در عقبنشینی تقاضا و فشار عرضهها در دو هفته گذشته دید که قیمتها را عقب راند و خود را به شاخص این صنایع تحمیل کرد. از طرف دیگر، اثر روانی اخبار مرتبط با تحریمها نیز سهام وابسته را تحتالشعاع قرار داده است.
در شرایطی که ارزیابی عملکرد شرکتها در چشمانداز تحریمها مستلزم اطلاعات و دادههای جدید است، طبیعتا سرمایهگذار محتاطانهتر رفتار میکند، خاصه در سهامی که بازار نسبت به مرزهای ارزندگی آنها تصویر مشخصی دارد و هیجان معاملاتی به دلیل عمق بازار آنها چندان ساده و میسر نیست. از همین روست که سهام بزرگ که عمدتا عملکرد قابل قبولی از حیث تولید و سودآوری به بازار مخابره کردهاند در چند روز اخیر چندان توجهی جلب نمیکنند و به نظر میرسد سهامداران منتظر رونمایی از عملکرد آنها در پایان آبانماه بمانند.
تقابل مخاطرهپذیری و تحلیلگری
چنان که گفته شد، تشدید تلاطم در بازارهای جهانی و خودنمایی عدم قطعیتها در دورنمای تحریمها دو عامل مهمی هستند که معاملات وابستگان بورسی را تحتالشعاع قرار دادهاند. بهطور تاریخی زمانی که ریسکهای بزرگ خود را به بازارها تحمیل میکنند و شفافیت و سنجشپذیری بازار رو به کاهش است، سرمایهگذارانی که با رویکرد تحلیلی در بازار مشارکت دارند، از جریان معاملات فاصله میگیرند و بیشتر ناظر هستند تا عامل. به عبارت دیگر، به موازات سطح تحلیل بازیگران بازار، میزان ریسکپذیری هم کم میشود.
بنابراین این گروه از فعالان بورسی که به لطف ارزیابی آمار و اطلاعات، تصویر نسبتا روشنتری از مرزهای ارزندگی سهام دارند، کمتر ریسک کرده و حضور حداقلی در دو سوی معاملات دارند. نوسان اندک قیمت در بسیاری از سهام ارزنده بازار طی روزهای اخیر را میتوان بازتابی از این واقعیت دانست. علاوه بر سطح تحلیلی در بین این گروه، نوع مشارکت این گروه در سهام شرکتهای بزرگ هم در جریان قیمتها اثرگذار است.
در واقع، متغیرهای اثرگذار، شفافیت عملکرد و عمق بازار سهمهای بزرگ به گونهای است که ابهام را به حداقل میرساند. برای مثال میتوان به معاملات نماد فولاد مبارکه اصفهان اشاره کرد که در فضایی نسبتا شفاف صورت میگیرد و ارزش سهام آن با بررسی قیمت جهانی محصولات و بررسی روند تولیدات آن قابل برآورد است. بنابراین توقف این دسته از سهمها و عدم حرکتهای تند و پرشتاب سبب میشود که بورسبازانی که در اشتیاق سودهای جذاب در بازه کم میسوزند، به دنبال صنایع مساعد بگردند.
اما در جبهه مقابل، گروهی از فعالان بورسی هستند که بیشتر به سودای کسب سودهای کوتاهمدت دست به انتخاب سهم میزنند و حال که بزرگان بازار چنین شرایطی ندارند، سهمهایی که بستر مساعدی برای فعالیتهای سفتهبازانهاند در کانون توجه قرار میگیرند. عدم آگاهی به وضعیت بنیادی بنگاهها و نداشتن دید مشخص نسبت به مرزهای ارزندگی سهام در بخش وسیعی از سرمایهگذاران بورسی، بهمنوار این جریان پولی را تقویت میکند و راه برای کسب سود برای کهنهکاران این فضا یا تحمیل زیان به تازهواردها گشوده میشود.
واقعیت این است که شمار انبوهی از شرکتها در مقیاس فعلی بازار سهام، به دلیل داشتن حجم مبنا و سهام شناور پایین قابلیت رشد سفتهبازانه را دارند. عمق پایین معاملات در این دسته از سهمها دستبه دست فضای رسانهای حاکم بر بازار میدهد تا موجهای سفتهبازانه فعال شوند و در نتیجه قیمتها را وارد محدودههای غیربنیادی میکنند. در این شرایط، شامه تیز سفتهبازان به دنبال پولهای هوشمند حرکت میکند تا بیشترین سود را در کمترین زمان ممکن بهدست آورد.
با وجود این، واقعیت سودآوری در مواردی از این دست، با ریسکهای قابلتوجهی توام است و تنها کسانی توان تحمل این مخاطرات را دارند که تصویر مشخصی از مرزهای ارزندگی سهام ندارند و بنابراین در حرکتی تودهوار در پی صفهای خرید به جریان معاملات وارد میشوند، یا برعکس، با شکلگیری صفهای فروش از سهام خارج میشوند.
پیشتازی بانکها در جذب نقدینگی
در حالی که گروههای اصلی بازاراز ابتدای آبان از حیث جذب نقدینگی و نوسان قیمت کامیاب نبودهاند، جریان نقدینگی در سهم بانکها و خودروییها رشد قابلتوجهی داشته است. به بیان دیگر، شاهد ظهور لیدرهای جدید بورسی طی این مدت هستیم. پیشتازی بلامنازع بانکها طی هفتههای اخیر در جذب بخش عمده نقدینگی بازار انعکاس یافته است. مروری بر ارزش معاملات نشان میدهد که ۲۰ درصد کل جریان نقدینگی در سهام این گروه به گردش درآمده است. چنانکه گفته شد، تحمیل ریسکهای جدید به سهام سودآور طی این مدت باعث ظهور بانکها بهعنوان لیدر بازار شده است.
البته طرح مسائل مبهمی نظیر انبساط نامعلوم دارایی ارزی بانکها یا افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی داراییها مهمترین بهانه برای تغییر مدار نقدینگی در کل بازار و حرکت رو به رشد قیمت در این گروههاست. هر چند تاثیر مثبت این عوامل بر کسی پوشیده نیست اما ضعف عملیاتی بانکها به دلیل انجماد بخش انبوهی از منابع بانکی، حجم گسترده مطالبات غیرجاری و شناسایی داراییهای موهومی سبب شده تا چشمانداز سودآوری در بانکها مخدوش شود و ریسک سرمایهگذاری در این گروهها را بالا ببرد. نکته جالب توجه این است که همین ابهام زمینهساز تقویت جریانات سفتهبازانه در این گروه و انجام معاملات پرحجم شده است.
رمزگشایی از صف خودروسازان
گروه خودرو نیز همگام با حرکت صعودی بانکها در چند روز اخیر حجم قابلتوجهی از نقدینگی بازار را جذب کرده و پس از گروه بانکی در رتبه دوم فهرست صنایع با بیشترین ارزش معاملات قرار گرفته است. بهنظر میرسد افزایش قریبالوقوع قیمت رسمی خودرو در کنار گمانهزنی درخصوص افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی داراییها موجب حرکت رو به رشد سهام این گروهها طی دو هفته اخیر شده است. این در حالی است که بهزعم کارشناسان حتی در خوشبینانهترین حالت هم نمیتوان توجیه بنیادی برای روند صعودی قیمت در این گروه پیدا کرد.
بهنظر میرسد بیشبرآورد اثر متغیرهای مطرحشده در سودآوری بنگاههای خودرویی در شکلگیری این فضا موثر بوده است. برای پی بردن به وضعیت عملیاتی خودروسازان میتوان سایپا را مثال زد. شرکت سایپا دو روز پیش در بخشنامهای قابلتامل به نمایندگیها اعلام کرد مشتریانی که ساندرو و تندر۹۰ ثبتنام کردهاند، میتوانند محصولات خانواده پراید یا تیبا را بهجای خودروی ثبتنامی خود از شرکت تحویل بگیرند.
انتشار این خبر از وضعیت وخیم تولید در لیدر گروه خودرویی پرده برمیدارد و واقعیتهای تلخ بنیادی این صنعت را به سهامداران گوشزد میکند. واقعیت این است که خودروسازان بزرگ در پایان نیمه نخست سال زیانهای سنگینی را شناسایی کردهاند. علاوه بر مشکلات ساختاری این صنعت که در زیان این شرکتها سهیم است، به نظر میرسد تصمیمات سیاستگذار از مجرای سرکوب قیمت رسمی خودرو پس از جهش سطح عمومی قیمتها در یک سال اخیر نیز عامل فشار بر بخش درآمدی این شرکتها شده است.
غیبت ناظر در رفع موانع هیجانآفرین
چنانکه گفته شد بازار سهام شاهد ظهور لیدرهای جدیدی است که وضعیت عملیاتی مطلوبی ندارند؛ اما به دلیل عدمقطعیتهای حاکم بر سهام بزرگ کالایی، در کانون توجه بورسبازان قرار گرفتهاند. هیجانات مثبت در تکسهمها و بروز صفهای طولانی خرید در سهام خودرویی و بانکی نمایی از این واقعیت است. یکی از موانع هیجانآفرین محدودیت دامنه نوسان در سامانه فنی معاملات است که توامان با صفهای خرید یا فروش صورت میگیرد.
علاوه بر خوشبینیهای موجود، شکلگیری صفهای خرید هم عامل دیگر هجوم نقدینگی به سهام بانکی و خودرویی طی معاملات دیروز ارزیابی میشود که در محدودیت دامنه نوسان بروز مییابد. این در حالی است که مطابق تجربههای اخیر در بازار سهام و بورس کالا اگر محدودیتی برای قیمت وجود نداشته باشد، بورسبازان صرفا بر مبنای صف تصمیم نمیگیرند و فرآیند رسیدن قیمت سهم به سطوح تعادلی به لحاظ زمانی زودتر اتفاق میافتد.
- 19
- 5