شاخص کل بورس تهران چهارمین افت متوالی را تجربه کرد. افت حدود هزار واحدی بورس تهران را با دلایل مختلفی میتوان تحلیل کرد اما این دلایل را همچنان میتوان تنها بهانهای برای دلیل اصلی یعنی توجیه استراحت بورس پس از جهش شاخص دانست. نباید فراموش کرد که شاخص بورس از ابتدای سال تا سقف تاریخی خود بازدهی بیش از ۳۳ درصدی را تجربه کرده و طی چهار روز متوالی اخیر تنها افت ۴/ ۱ درصدی را تجربه کرده است. موج شناسایی سود پس از جهش قیمتی سهام و در نتیجه آن وارد شدن به فاز استراحت در چنین شرایطی کاملا منطقی است. با این حال بهصورت مشخص همیشه اهالی بازار به دنبال بهانههایی برای توجیه رشد یا افت قیمتی هستند که در بازار با کارآیی پایین بورس تهران یا اقتصاد کشور شاید بتوان جرقههای رشد یا افت را توجیه کرد با این حال در واقعیت روندها ناشی از عواملی بوده که پیش از این نیز با نگاه تحلیلی عیان بوده و تنها زمان توانسته توجه معاملهگران را به این عوامل جلب کند.
نمونه این موضوع را میتوان در جهش اخیر بورس تهران جستوجو کرد. جهش بورس در حالی رخ داد که در ماههای پایانی سال ۹۷ و پیش از آن، در گزارشهای متعددی به پتانسیل جهش قیمتی سهام اشاره شده بود. در شرایط کنونی نیز بهنظر میرسد بازار منطق اصلاح قیمتی پس از یک رالی پرشتاب را بار دیگر کنار گذاشته است و به عوامل مختلفی برای توجیه افت قیمتی روزهای اخیر چنگ میزند. آنچه تاکنون مطرح شد را میتوان بهعنوان یکی از دلایل افت قیمتی سهام مطرح کرد.
در این میان موارد دیگر که از سوی اهالی بازار بهعنوان دلیل یا شاید همان بهانه مطرح میشوند شامل سامانه پایش ریسک کارگزاریها یا محدودیتهایی است که از نظر معاملهگران بر سیستم اعتباردهی وضع شده است و از سهشنبه هفته گذشته نیز فاز جدید آن آغاز شد. این موضوع جای بحث کارشناسی بسیاری دارد و نظرات متفاوتی را شامل میشود. نکته دیگر به افزایش دوباره ریسک سیاسی در پایان هفته گذشته بازمیگردد. قطعا افزایش ریسک سیاسی و احتمال وقوع درگیری نظامی یکی از ریسکهای بزرگ برای هر بازار سهام در هر نقطه جهان است.
حتی بورسهای بزرگ جهان نیز بعضا به احتمال رویارویی مستقیم ایران و آمریکاواکنش نشان دادند و بازارهای طلا و نفت نیز بهصورت مشخص تحتتاثیر این موضوع قرار گرفتند. بر این اساس در نگاه اول واکنش به این موضوع منطقی است با این حال دو سوال در این میان مطرح میشود. نخست اینکه آیا واقعا این موضوع دلیلی برای افت سهام بوده یا تنها میتوان از آن بهعنوان بهانه یا جرقه افت سهام یاد کرد؟ سوال دوم اینکه اگر بدترین سناریو یعنی رویارویی مستقیم کنار گذاشته شود همچنان این واکنش منطقی است یا خیر؟
سهام در فاز استراحت؟
در گزارش روز گذشته «دنیایاقتصاد» رکوردهای سهام در بهار مرور شدند. سهام از ابتدای سال تا سقف تاریخی خود در کانال ۲۳۸ هزار واحد رشد نزدیک به ۶۰ هزار واحدی معادل ۳/ ۳۱ درصدی را تجربه کرده است. اگر نگاه کارشناسی نسبت به آینده قیمتی سهام کنار گذاشته شود آیا اصلاح قیمت سهام غیرمنطقی است؟ پس از جهش قیمتی اخیر شناسایی سود و اصلاح قیمتی سهام منطقی است. با این حال آیا این موضوع نشاندهنده پایان فاز رونق بورس است؟
پیش از این در گزارشهای مختلف به این موضوع پاسخ داده شده است. در یک جمله کوتاه میتوان گفت برآورد از متغیرهای موجود از این موضوع حکایت دارد که سهام همچنان توان ادامه مسیر صعودی را دارد. با این حال این موضوع نمیتواند یک حکم قطعی باشد و در عدم قطعیتهای موجود تنها میتوان گفت احتمال رشد قیمت سهام با وضعیت کنونی متغیرها و انتظارات موجود بیش از احتمال افت آن است. با این حال باید قطعا میان سهام شرکتهای مختلف تفکیک قائل شد.
ماه پیشرو را میتوان ماه انعکاس عوامل بنیادی در سهام عنوان کرد. پس از انتشار صورتهای مالی سال ۹۷ بسیاری از شرکتها، نوبت به انتشار عملکرد ماهانه شرکتها در خرداد رسیده است. آمار جالبی که همچنان جزئیات آن منتشر نشده است از صادرات غیرنفتی است. صادرات غیرنفتی کشور در اردیبهشت حدود ۵ میلیارد و ۸۰۰ میلیون دلار بوده که جهش عجیبی نسبت به معیارهای مختلف (به فروردین یا ماه مشابه سال گذشته) در دوران تحریم داشته است. شاید بتوان از این موضوع به حضور خریداران جدید برای محصولات ایرانی در بازار صادراتی رسید. نمونههای این موضوع در عملکرد اردیبهشت شرکتهای بورسی مشاهده شد و عملکرد شرکتهای صادراتی از گروههای مختلف، فعالان بورس تهران را در ابتدای خرداد (همزمان با انتشار عملکرد اردیبهشت) شگفتزده کرد.
در شرایط کنونی اینکه این صادرات ادامهدار باشد خود جای سوال است. بر این اساس عملکرد خردادماه شرکتها که در این هفته عمدتا منتشر میشود میتواند اثرات خود را بر سهام منتقل کند. همچنین این عملکرد میتواند با در اختیار قرار دادن مبالغ فروش امکان تخمین دقیقتر سودآوری بهار شرکتها را برای تحلیلگران فراهم سازد که پس از انتشار عملکرد سال مالی ۹۷ میتواند در رویه قیمتی سهام موثر باشد. یکی از موارد با اهمیت در عملکرد سهماه نخست انعکاس نرخهای بالای نیما پس از رشد محسوس نسبت به میانگین نیمه دوم سال ۹۷ است. در کنار این عوامل باید در انتظار برگزاری مجامع بود. مجامع هم از نظر تقسیم سود و در نتیجه افزایش جذابیت به دنبال کاهش قیمت سهم و همچنین از منظر ارتباط مستقیم سهامداران با مدیران شرکتها و اخبار از مجامع میتواند بر قیمت سهام اثرگذار باشد. بر این اساس به نظر میرسد فاز استراحت سهام اگر با اتفاقات عجیبی در بازارهای اثرگذار همراه نباشد چندان طولانی نباشد.
بهانههای سیاسی و بازاری برای افت سهام
در کنار تحلیل از فاز استراحت نمیتوان از سایر عوامل که از نگاه برخی از فعالان بازار در مسیر قیمتی سهام تاثیر داشته است، غافل بود. یکی از این عوامل بحث سامانه کاهش ریسک اعتبارات در سیستم کارگزاریها است. در این خصوص مدیران این حوزه در سازمان تاکید دارند که در فاز کنونی اجرای نظارت بر اعتبارات تغییری بر سقف یا زمان اعطای اعتبار از سوی سازمان ایجاد نشده است. با این حال برخی از فعالان بازار دغدغههای قابل توجهی را در این خصوص مطرح میکنند که جای بحث کارشناسی و همچنین نگاه به تجربههای جهانی دارد.
این موضوع با توجه به گستردگی آن باید در گزارشهای دیگری مورد بحث قرار گیرد با این حال برخی از انتقادات نسبت به افزایش فشار بر سرمایهگذاران (البته نه خرد) در جهت کاهش فشار بر کارگزاران مطرح است که مورد اعتراض سرمایهگذاران و نهادهای مالی واقع شده است. این موضوع میتواند در کاهش ارزش معاملات و همچنین نقدشوندگی سهام اثر منفی داشته باشد با این حال همچنان درخصوص هزینه فایده این موضوع باید بحث و بررسی بیشتری انجام داد.
اما بهصورت مشخص اگر بنا باشد حجم افسارگسیختهای از نقدینگی به یک معاملهگر در کارگزاری اعطا شود و به دنبال آن به بهانه نقدشوندگی به آینده بلندمدت بورس ضربه وارد کند این پولهای داغ در نهایت میتوانند ضربههای قابل توجهی به سهام بزنند و اگر نظاممند با این موضوع برخورد نشود میتواند برخلاف اثر کوتاهمدت اثرات جبرانناپذیری در بلندمدت داشته باشد. بر این اساس کارشناسان بازار باید با در نظر گرفتن موارد مختلف به نقد یا حمایت از قوانین جدید بپردازند.
درخصوص ریسک سیاسی نیز باید گفت واکنش نسبت به ریسک سیاسی طبیعی است، با این حال همانطور که پیش از این نیز عنوان شده بود اگر سناریوی بسیار بدبینانه قابل چشمپوشی باشد سهام با انگیزههای بنیادی مجال برای رشد بیشتر را دارد. با این حال اگر معاملهگران ابهامی درخصوص این سناریوی بدبینانه داشته باشند واکنش محتاطانه و فرار از ریسک طبیعی است. در این خصوص نیز با توجه به عدم قطعیتهای موجود نمیتوان اظهارنظر قاطعی داشت با این حال طرفین بارها بر عدم علاقه به رویارویی مستقیم تاکید کردهاند. از طرفی فعالان بازار سهام نیز به نظر میرسد وزن آنچنان سنگینی در رویه معاملات به این موضوع نمیدهند. در جدال بهانهها و ریسکهای با فرصتهای جذاب سرمایهگذاری بنیادی رویه قیمتی سهام در هفتههای آتی جذاب خواهد بود.
سلیمان کرمی
- 16
- 2