بازار بورس و سرمایه که معمولا بازاری ناشناخته و غیرجذابی برای بخش زیادی از جامعه بود، این روزها بر سر زبانها افتاده و سرمایهگذاری در آن به موضوع غالب گفتوگو در میان خانوادهها تبدیل شده است. بسیاری از مردم که براساس یک عادت دیرینه سالیان سال سرمایههای خُرد خود را به سمت خرید طلا، سکه و... میبردند و سرمایه کلان را در بازار املاک و ساختمان سرمایهگذاری میکردند، این روزها آرزوهای مالی خود را به سرمایهگذاری در بورس گره زده و به منظور دریافت کد بورسی در شعب کارگزاریهای بورسی صف کشیدهاند.در اوج رکود اقتصادی و تعطیلی بنگاههای شاخص، بورس تهران رونق دارد و در حال رکورد زدن است، مردم برای سرمایهگذاری در این حوزه از هم پیشی میگیرند و دولت نیز از وضعیت موجود راضی است و منتقدان را متهم میکند که از رونق بورس عصبانی هستند و آنان را توصیه به نشنیدن میکند.
اما با تمام این خوشبینیهای دولت و مردم، کارشناسان از این روند خوشبین نیستند و میگویند بازار بورس در یک تعادل منطقی به سر نمیبرد و روند رشد قیمتها با عملکرد شرکتها متناسب نیست و بیم آن میرود بااندک جابهجایی در تقاضا و شاخص قیمتها افراد زیادی دست خالی و مالباخته از بورس خارج شوند.برخی از مسئولان نیز از هجوم مردم به بورس بیمناک هستند و توصیه میکنند که مردم مراقب باشند سرمایههای خود را یکباره از دست ندهند. یکی از نمایندگان مجلس از مردم خواست فقط ۲۰درصد از سرمایه در گردش خود را، به بازار سرمایه تزریق کنند. «معصومه آقاپور علیشاهی» به خانه ملت گفت:«باید افرادی به دنبال سرمایهگذاری در بورس باشند که علاوه بر داشتن مسکن، خودرو و درآمد ثابت، پسانداز نیز داشته باشند و فقط ۲۰درصد از این پسانداز را در بازار سرمایه، سرمایهگذاری کنند.» آقاپور تابلوهای موجود در بورس را همانند فیلم سینمایی دانست که همه برای دیدن آن میتوانند بلیت خریداری میکنند، اما ممکن است نوسانات مالی رخ دهد، بنابراین برای سرمایهگذاری از مشاوران و کارشناسان تخصصی کمک بگیرند.
عوامل هجوم مردم به بورس
یکی از فعالان بورسی در این زمینه به همدلی گفت:«بازار بورس روزگاری به عنوان یکی از بازارهای منطقی در اقتصاد هر کشوری شناخته میشد، معمولا در کشورهای پیشرفته عدد مردمی که درگیر بازار بورس و اوراق بهادار هستند از ۲۵درصد فراتر است، ولی در ایران تا اواخر سال ۹۸ نزدیک دو یا سه درصد بیشتر درگیر بورس نبودند. در صورتی که حرفهایترین و اقتصادیترین و استانداردترین نوع سرمایهگذاری بهویژه سرمایهگذاریهای بلندمدت، در سیستمهای اقتصادی دنیا سرمایهگذاری مردم در بورس است. اما در کشور ما به دلایل مختلفی از جمله علاقهمندی عامه مردم به سرمایهگذاری در بازارهای موازی مانند طلا، دلار، مسکن و خودرو این اتفاق صورت نگرفت.»
«محمدعلی مقدسی» با اشاره به چگونگی تمایل مردم به سرمایهگذاری در بورس افزود:«در اوایل اسفند سال گذشته به دلایل مختلفی از جمله شیوع کرونا و خواب بازارهای دیگر مانند طلا، دلار، مسکن و.... مردم به بورس روی خوش نشان دادند. خواب این بازارها نیز رابطه مستقیم با شیوع کرونا داشت، زمانی که گردشگری رونق دارد و رفت و آمدها وجود دارد، بازار دلار نیز رونق میگیرد، بازار طلا نیز از همین قاعده پیروی میکند، زمانی که مراسمها و مناسبات برگزار میشود، طبیعتا خانوادهها نیز طلا تهیه میکنند، بازار مسکن و خودرو نیز به همین صورت از قاعده مختص به خود پیروی میکند، اما شیوع کرونا در دنیا و از جمله ایران بر تمام این بازارها تاثیر گذاشت؛ به عنوان مثال کرونا گردشگری و برگزاری مراسمها را متوقف کرد و به تبع آن بازار دلار، طلا و... نیز به خواب رفت. بنابراین، این بازارها به دلیل کرونا و هم جوهای روانی ناشی از آن دچار رکود شدند. محرک دیگری که باعث هجوم به سمت بازار بورس شد ابلاغیه و اعلامیه بانک مرکزی جمهوری اسلامی بود که اعلام کرد سودهای بانکی بلندمدت را از ۲۱ تا ۲۳درصد به ۱۵ تا ۱۷درصد کاهش میدهد. این باعث میشود که نگهداشت پول در سیستم بانکی دیگر برای مردم سودآور نباشد. بنابراین آنان به دنبال انتخاب بازاری میروند که بیشترین سود را عایدشان کند. البته نباید از جوهای روانی هم از سوی مردم و هم دولت در به وجود آمدن این شرایط غافل بود.»
سودآوری بازار بورس با افت تقاضا ازبین میرود
این فعال بورسی یادآور شد:«متاسفانه دراین چند وقت پیش یک جو روانی ایجاد شده است که مردم سرمایههای اصلی زندگی خود را به بورس میآورند و بورس را به عنوان یک شغل و سرمایهگذاری اصلی حساب میکنند، در صورتی که بورس سرمایهگذاری آن بخشی از مبالغ پولی مازاد است که برای هزینه روزمره زندگی به آن احتیاجی نیست، ولی اکنون با توجه به جو پیش آمده بخش بزرگی از مردم برای سرمایهگذاری در بورس دست به فروش خانه، خودرو، طلا و... زده و حساب بانکهای خود را خالی کردهاند و تمام اینها را به بازار بورس آوردند، بنابراین حجم نقدینگی بالا رفته است. با ورود حجم نقدینگی براساس فرمولهای بورس چون تقاضا بالا رفته است، اصولا تمام نمادها مثبت میشود، بنابراین بازار جذاب و جذابتر و سودآور میشود، اما این جذابیت تا زمانی است که تقاضا افت نکند، با کاهش تقاضا و به تبع آن کاهش نقدینگی شرایط میتواند کاملا برعکس شود.»
رسانهها اطلاعرسانی کنند
مقدسی با اشاره به تبعات روانی شکست در سرمایهگذاری در بورس گفت:«در حوزه مباحث روانی بورس وقتی که شخصی تمام سرمایه خود را در یک بازار ریسک میکند و سبد متنوعی ندارد و تک سبدی میشود، ریسک سرمایهگذاریاش بالا میرود، وقتی ریسک بالا میرود و فرد آگاهی و تسلطی هم به این حوزه ندارد، امکان دارد با یک سری اصلاحات شاخص یعنی سقوط بازار در مقاطعی دچار حرکتهای هیجانی شوند و حتی تا مرز اختلالهای شخصیتی پیش بروند و حتی دست به خشونت نیز بزنند. در موارد حاد حتی میتواند منجر به سکته و مرگهای ناگهانی به دلیل شوکهای وارد شده هم بشود.»
مقدسی تنها راه پیشگیری از به وجودآمدن این شرایط را آگاهیرسانی دانست و گفت:«برای جلوگیری از تبعات منفی این موضوع، لازم است رسانهها در این زمینه آگاهسازی کنند تا مردم آگاه شوند که بازار بورس همیشه به این شکل سودآور و سبز نیست و با افت تقاضا، بازار وارد حوزههای منفی میشود و سرمایهگذاران باید برای آن روز هم آماده شوند. اگر آگاهیرسانی نشود، بسیاری در این دام میافتند و این چرخه تکرار میشود.» وی با بیان این که گام گذاشتن در بازار بورس بدون سواد و آگاهی کامل در این حوزه میتواند تبعات منفی بسیار وحشتناکی را به همراه داشته باشد، افزود: «اقدام به سرمایهگذاری بدون اطلاعات در بازارهای مالی باعث میشود برخی از افراد داروندار خود را از دست بدهند. فردی که چندین و چند سال مسیری را طی کرده و به یک سرمایهای دست پیدا کرده است، در صورت عدم آگاهی از سرمایهگذاری در این بازار پتانسیل این را دارد که در مدت کوتاهی سرمایهاش را به صورتی از دست بدهد و به عنوان یک مالباخته بورس را ترک کند.» این فعال بازار سرمایه در ادامه توصیه کرد: «سرمایهگذارها با آموزش و مشورت وارد شوند و اگر خود فرصت و تخصص پیگیری مسائل بورسی را ندارند، از طریق صندوقهای سرمایهگذاری که انواع مختلفی دارد، وارد بازار شوند و برای رقمهای کلان نیز شرکتهای سبدگردان متعددی وجود دارد که میتوانند مدیریت پرتفوی سرمایهگذاران را برعهده گیرند و به خوبی آن را انجام دهند.»
پیامدهای اجتماعی خیالپردازی بورسی
جدای از مسائل اقتصادی، این موضوع در صدر گفتوگوها و کنشهای اعضای بسیاری از خانوادههای ایرانی قرار گرفته است.
وضعیت فعلی بورس نیز بسیاری را به رویاپردازی درباره درآمد احتمالی این بازار جدید وادار کرده است، به طوری که بسیاری برای این درآمدهای احتمالی نیز برنامهریزی کردهاند، اما بدون تردید همه چیز آن چنان که برخی تخیل میکنند پیش نمیرود. هم فعالان و سابقهداران در این بازار واقعبینتر از آن هستند که خیالپردازی کنند و هم خیالپردازان تازهکار آنقدر مهارت ندارند که نوسانات این بازار پرتلاطم را مدیریت کنند. از اینرو خطر بزرگی در کمین خانوادههای تازهکار است که خود تبعات اجتماعی و خانوادگی بسیاری را به دنبال خواهد داشت.»
*ستاره لطفی
- 13
- 3
کاربر مهمان
۱۳۹۹/۲/۲۲ - ۱۰:۵۸
Permalink