به گزارش روزنامه همدلی، روزهای قرمز بزرگترین تالار خیابان حافظ پایتخت، مدتهاست که جان سرمایهگذاران را به لب رسانده است. در پی تداوم افت شاخص کل بورس، همین دیروز بالاخره بغض تعداد زیادی از سرمایهگذاران خرد شرکتهای بورسی، ترکید تا در روزهایی که کرونا بیش از گذشته در کمین افراد نشسته و مسئولان یکی پس از دیگری مردم را دعوت به خانهنشینی میکنند، یکی از مهمترین مناطق سیاسی پایتخت، میزبان افرادی باشد که خود را مالباختگان بورسی معرفی میکردند.
صبح دوشنبه، بعد از آنکه شاخص کل بورس، ۳۷هزار واحد دیگر سقوط کرد و به یک میلیون و ۳۳۶ هزار واحد رسید، نه تنها در داخل مجلس که در مقابل بهارستان نیز خبرهای مهمی در جریان بود. گویا بعد از ریزش سه ماهه بازار سرمایه، عده زیادی از سهامداران با در دست داشتن پلاکاردهایی، نسبت به روند نزولی این بازار اعتراض کردند؛ «مقام معظم رهبری فرمودند بهترین مکان برای سرمایهگذاری بازار سرمایه است»، «ما جمعی از مالباختگان بورس هستیم؛ نمایندگان حمایت، حمایت»، «ما به دعوت رئیسجمهور به بورس آمدیم و حالا...» و ...، این اعتراضات در حالی از مقابل خانه ملت، شنیده میشد که در جلسه علنی دیروز مجلس نیز صحبتهای مهمی در زمینه حالوهوای بازار سرمایه مطرح شد و رئیس کل کمیسیون اقتصادی، در صحبتهای خود در واکنش به روزهای ناخوش بورس گفت: «زمانی که قیمتها در بورس به صورت نامتعارفی افزایش مییافت، نظارتی بر بازار نبود، به دلیل کاستیهای دولت شرایط بدی برای سهامداران خرد ایجاد شده و در جلسات متعدد تهدیدات و آسیبهای عدم وجود زیرساختها در حوزه بورس پیشرفت کرده و دغدغه مردم را مطرح کردیم، اما عدم نظارت بر بازار سرمایه شرایطی را ایجاد کرده که بسیاری از مردم متضرر شدهاند، در حالی که از رئیس سازمان بورس انتظار میرفت مباحث میدانی را مطرح کنند».
این اظهارات در حالی مطرح بود که در هفتههای اخیر که روند نزولی بازار سرمایه و عقب ماندن بورس از بازار دلار و سکه، بسیاری از افراد را متضرر کرده، صحبتهایی در زمینه فعالیت بازارگردانها برای جلوگیری از نوسان شدید شرکتهای بورسی مطرح شد و گفته میشد که در صورت فعالیت بازارگردانها، این بازار میتواند به تعادل برسد؛ اوایل مهر همین امسال بود که معاون حقوقی سازمان بورس در این زمینه به رسانهها اعلام کرد: «بازارگردانها در بازار سرمایه محور تعادلاند و هر چه این بازار بزرگتر میشود، ضرورت تقویت صندوقهای بازارگردان محسوستر خواهد بود؛ اخیرا سازمان بورس و اوراق بهادار هم بار دیگر بر این تاکید کرده و شرکتهایی را که در بازار سرمایه حضور دارند ملزم کرد که حداقل یک بازارگردان داشته باشند». چند هفتهای از مطرح شدن این اظهارات میگذرد و حالا رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار میگوید: «از ۳۳۰ شرکت، حدود ۱۸۰ شرکت قرارداد بازارگردانی امضا کردند و اسامی ۲۰شرکتی را که تمکین نکردند بورس اوراق بهادار به سازمان بورس اعلام کرده است و متخلفان مستوجب مجازات هستند».
این صحبتهای سکاندار تالار شیشهای حکایت از این دارد که بیش از نصف شرکتهای بورسی، بازارگردانی را به عنوان یکی از ارکان مهم برای فعالیت در این بازار انتخاب کردهاند. در صورتی که این بازارگردانها به وظیفه اصلی خود یعنی ایجاد تعادل در بازار برای افزایش اطمینان خاطر قشر سهامدار عمل کرده و نقش ایجاد تعادل در بورس را ایفا کرده و حتی اگر آنطور که رئیس این سازمان میگوید، ۱۸۰ شرکت قرارداد بازارگردانی را امضا کرده باشند و آنطور که گفته میشود فعالیت خود را شروع کرده باشند، سوالی که مطرح میشود این است که بازتاب فعالیت این شرکتها چرا در روند فعلی شاخص کل محسوس نیست تا سهامداران به امید روزهای آینده که به حساب ۲۰ شرکتی که تمکین نکردهاند رسیدگی خواهد شد، نشسته و صفهای فروش سنگین تشکیل ندهند تا خروج سرمایهها دست از سر این بازار بردارد؟ به نظر میرسد دفاع رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار در مقابل این ریزشهای سنگین غیرمنطقی است.
اما این تمام داستان نیست و آنطور که تداوم این روزهای قرمز نشان میدهد، به نظر میرسد یکی دیگر از بحثهای غیرمنطقی سکانداران بورس، صحبت از تعادل آنهم بعد از ریزش بیش از نیمی از ارزش سهام شرکتهای بورسی است. سوال دیگری که در مقابل صحبتهای رئیس سازمان بورس میتوان مطرح کرد این است که فقط ۲۰شرکت از ۳۳۰ شرکت باعث افت بورس شدهاند و اتفاق دیگری در کار نیست؟ همه اینها به کنار، در روزهایی که بسیاری از سهامداران از افت ارزش داراییهای خود طی چند ماه اخیر خبر میدهند، صحبتهای یک طرفه مدیر عامل شرکت بورس نیز قابلتوجه است؛ «قیمت عمده سهمها برای خرید جذاب است»، گویا با این همه بیاعتمادی که به بورس ایجاد شده و حتی حساب کار از دست با تجربهترین تحلیلگران بازار نیز در رفته و دیگر قدرت تحلیلها نیز کمرنگ شده و معلوم نیست بازار بر اساس چه معادلهای پیش میرود، از نظر برخی از مسئولان بورس، زمان خرید فرارسیده است، به راستی کدام مدیر عامل بورس در دنیا برای بازار زمان اصلاح یا خرید مشخص میکند. اینها سوالاتی هستند که هیچ گونه پاسخی برای آنها در این روزهای قرمز وجود ندارد و گویا همه چیز گره خورده به اتفاقات سیاسی و انتخابات آمریکا که تا پایان آن معلوم نیست چقدر از داراییهای مردم وجود خارجی داشته باشد.
سهامداران و روزهای خرسی بورس
سحر یکی از سهامداران است که در واکنش به روزهای قرمز چند ماه اخیر به «همدلی» میگوید: «۵۵درصد از سرمایه خود را از دست دادهام، آن هم به دلیل اطمینانی که با صحبتهای مسئولان، مطرح شد و بخش زیادی از سرمایه خود را وارد این بازار کردم». ناصر در توئیتر خود میگوید: «من ۷۰درصد از سرمایه خود را از دست دادهام، حتی اگر به دید بلندمدت هم در این بازار فعال باشم، یکسال طول میکشد تا ضررهای من جبران شود».
مهرداد مینویسد: «ریزش بورس یعنی گران شدن طلا، دلار، مسکن و خودرو، لطفا اعتماد را به این بازار برگردانید». مجید مینویسد: «بورس بیانگر وضعیت شاخص اقتصادی یک کشور است، بازگشت بورس با این وضعیت زمان زیادی میبرد و شاید تا پایان دوره دولت دوازدهم شاخص برنگردد، در این صورت چه کسی مسئول از دست رفتن سرمایههای مردم است که به دعوت خود شما به این بازار آمدند». صدای سهامداران و خواستههای آنها برای بازگشت اعتماد به این بازار از توئیتر، اینستاگرام، تلگرام و حتی گفتوگوهای روزمره مردم در اتوبوس و مترو یا تجمعهای مقابل بهارستان شنیده میشود و این در حالی است که نه رئیسجمهور و نه وزیر اقتصاد به این موضوع واکنش نشان نداده و صحبتهای سکانداران بورس نیز در زمینه فعالیت بازارگردانها در توجیه تداوم این روزهای منفی کارساز نیست، و این گونه روزگار میلیونها سرمایهگذار متضرر میگذرد.
* فاطمه آقاییفرد
- 16
- 5