روزنامه شرق نوشت: تعداد مسمومیتها در مدارس و خوابگاههای دانشجویی کمتر از هفتههای قبل شده؛ ولی همچنان اظهارات ضدونقیض بین برخی مدیران و کارشناسان درباره علت بدحالی دانشآموزان و برخی دانشجویان تأملبرانگیز است.
با وجودی که رهبری موضوع مسمومیت دانشآموزان را یک جنایت بزرگ و غیر قابل اغماض دانست که پس از آن پیگیری ماجرا از سوی نهادهای مربوطه رنگ جدیتری به خود گرفت؛ اما اظهاراتی مانند صحبتهای اخیر کلانتر معتمدی، دبیر فرهنگستان علوم پزشکی، این کلاف را پیچیدهتر میکند.
ایشان اعلام کرده بود «اصلا و ابدا نگرانی ندارد؛ چون اصلا بیماریای وجود ندارد؛ این تظاهرات روانی یک بیماری است که یک نفر بگوید من این حالت را دارم، همه فکر میکنند که خبری شده و آنها هم همین احساس را پیدا میکنند»؛ اما حتی طبق بیانیه وزارت بهداشت کمتر از ۱۰ درصد از موارد علائم واقعی بودند و باقی عمدتا مربوط به بحثهای اضطرابی بوده. این ماجرا سؤالهای بسیاری را در بین عموم جامعه ایجاد کرده است. از اینکه آیا حملات اضطرابی میتواند یکباره شامل تعداد زیادی از افراد در یک محیط شود؟ یا این حملات میتواند بخشی از افراد را که دچار حملات شیمیایی شدند، هم درگیر کند؟ و همچنین افرادی که هنگام مسمومیت بوهای متفاوت را استشمام میکنند، آیا نوع مسمومیت متفاوتی را تجربه خواهند کرد؟ شاید بخشی از این سؤالات همچنان بیپاسخ مانده باشد که چند متخصص در گفتوگو با «شرق» به آن پاسخ دادند و راهکاری برای مواجهه با این حملات ذکر شده که هر شهروندی باید از آن اطلاع داشته باشد.
هر گاز چه اثری بر بدن میگذارد
در ماجرای مسمومیت مدارس، طبق روایتهای دانشآموزان و دانشجوها این گازها بوهای مختلفی از خود متساعد میکرده و همین نشان از گونههای مختلف گازهای مسموم و اثرات متفاوت آنها دارد که «محمدرضا هاشمیان»، رئیس بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان مسیح دانشوری، به انواع گازهای مختلف که برخی بدون بو و برخی بوهای متفاوت دارند و باعث مسمومیت افراد شده، به «شرق» میگوید: «بوهای مختلف این گازها، زمینه گازهای مختلف است، این نکته را هم در نظر بگیریم که گازهای رنگی، بیرنگ، بودار و بیبو داریم. در کنارش گازهای بیهوشی برای مصارف پزشکی هم داریم، مثلا چیزی مثل اکسیژن هم میتواند منجر به مسمومیت شود.
کسانی که بوی تخممرغ استشمام میکنند، احتمال دارد دچار مسمومیت گاز سولفید باشند، گاز فسژن هم گاز پرخطری است. یک گاز کلر داریم که هرکدام از اینها از نظر بویایی بحثهای مختلفی دارند. مثلا گاز آمونیاک بیشتر روی قسمتهای ابتدایی تأثیر میگذارد؛ ولی مثلا گاز کلراید قسمت فوقانی و تحتانی را تحت تأثیر قرار میدهد. بعضی از اینها میتوانند برونشیت ایجاد کنند. حتی بعضی از اینها قابل حل در آب هم نیستند. طبق آنچه از مدیاهای مختلف درمورد مسمومیتها میبینیم، احتمالا از گازهای مختلف استفاده میشود. آنچه مسلم است و یکی از مسئولان هم اعلام کرده بود، اینها عامل ترکیبی از چند گاز است».
این پزشک برخی اظهارات را باعث سردرگمی پزشکان در چنین شرایطی میداند و اضافه میکند: «وزیر آموزش و پرورش هم به جای استعفا معذرتخواهی کرد. این اتفاقات عوارض روحی وحشتناکی برای دانشآموزان خواهد داشت. ما اطبا خیلی ناراحتیم که هنوز کسی اعلام نکرده اینها دقیقا چه گازی هستند، در واقع ما اطلاعات بهروزی نداریم.
اگر به فرض بیماری با این شرایط به ما مراجعه کرد، ما واقعا باید چه کار کنیم؟ جواب آزمایشها چه چیزی بوده؟ چرا اطلاعات را به جای مسئولان باید از مدیای غیررسمی دریافت کنیم؟ مگر میشود خون این افراد مورد آزمایش قرار نگرفته باشد؟ اولین کار این است که از ادرار، بزاق و خونشان آزمایش گرفته شود که چه تأثیراتی روی بدنشان داشته است. اینها باید بهسرعت انجام میشده و احتمالا تا الان هم شده. در حوزه آزمایشگاهی خوشبختانه آنقدر پیشرفت داشتهایم که حتی برای آزمایشهای ژنتیک هم دیگر آنها را به خارج از کشور نمیفرستیم. البته طبق آنچه شنیدم، خیلی علائم ظاهری جدی بین افراد مسمومشده وجود نداشته و بیمار بدحالی در این زمینه در آیسییو نداریم».
هاشمیان ضمن اشاره به اینکه علائم مشابه در گروههای مشابه بیشتر دیده شده، ادامه میدهد: «اگر این گازها ترکیبات فلز باشند شدتشان خیلی بیشتر است. برای ما آن سانحه ریوی و کلیوی خیلی مهم است. بعضی موارد در گاز آمونیاک یک الی سه روز بعد علائم خود را نشان میدهد. چیزی که الان مشاهده کردیم، به نظر دوز کمی داشته که علائم شدید از خود نشان نداده و اینها را طبق اظهارات متخصصان اطفالی که این افراد را معاینه کردند، میگوییم. امیدوارم هیچکدام از افراد جامعه دچار علائم شدید نشوند؛ چون همین الان بیمار با سوختگی ریوی شدید دارم که شرایط بسیار سختی دارد و امیدوارم از همین الان ماجرای مسمومیت سریالی خاتمه پیدا کند».
منشأ حال بد دانشآموزان گاز است یا فشار عصبی؟
این روزها بسیاری به منشأ هیستریبودن مسمومیتهای سریالی مدارس اشاره دارند، حتی طبق برخی اظهارات رسمی بخشی از بدحالی دانشآموزان استنشاق گاز بوده و بخشی دیگر از ترس این دانشآموزان نشئت گرفته است. «سامان توکلی»، متخصص روانپزشک، به بعد روانشناختی آن اشاره میکند و به «شرق» میگوید: «زمانی میشود پدیدهای در رفتار جمعی را هیستری جمعی تلقی کرد که آن علائم علت مشخص بیولوژیک نداشته باشد.
مثلا اگر در منطقهای آب آلوده باشد و افراد اسهال بگیرند که نمیشود گفت آن پدیده یک هیستری جمعی است. اسم آن پاندمی میشود؛ بنابراین، برای مطرحکردن موضوع هیستری جمعی اول باید دلایل دیگر به طور جدی و دقیق بررسی شوند و نقش آنها رد شود؛ اما در موضوع اخیر، به هر حال وقتی مقامات قضائی، بهداشتی، انتظامی و... وجود «مسمومیت» و نقش «سم» را حداقل در مواردی پذیرفتند، دیگر نمیشود کل موضوع را به هیستری جمعی تقلیل داد. البته ممکن است بعضی از مدارسی که این موضوع برای آنها اتفاق افتاده و دچار مسمومیت شدند، بخشی از دانشآموزان هم دچار واکنش روانی شده باشند.
چیزی که فرمانده پدافند غیرعامل هم در روزهای قبل به آن اشاره کرده بود و این جنبه از حرفش درست است. ممکن است کمی بعدتر مشخص شود برخی از این اتفاقات اولیه مسمومیت، واقعی بوده و بهتدریج برای ایجاد علائم و ایجاد اضطراب لازم باشد تا از شمار واقعی استفاده شود. وقتی ذهن آمادگی آن را پیدا کند، ممکن است حتی یک ترقه یا دود غیرسمی این علائم را ایجاد کند. این موضوع از این جهت اهمیت دارد که حتی اگر دانشآموزانی این علائم مسمومیت را داشتند؛ ولی در مدارسشان علامتی از سم پیدا نشود، معنیاش این نیست که کلیت این موضوع روانی بوده. واقعیت این است که از نظر علمی و از جنبه پزشکی، بدون داشتن اطلاعات و آمار واقعی و مستند، نمیشود راجع به این موضوع اظهار نظری کرد.
در واقع، احتمال این وجود دارد و به نظرم احتمال درخورتوجهی است که ترکیبی از هر دو موضوع مسمومیت و واکنش روانی وجود داشته باشد؛ اما از نظر پزشکی بدون آمار و اطلاعات معتبر بهراحتی نمیشود اظهار نظر کرد که هرکدام چه میزان ممکن است باشند». در روزهای قبل دبیر فرهنگستان علوم پزشکی، کلانتر معتمدی، این مسمومیتها را تظاهرات روانی یک بیماری اعلام کرده بود.
توکلی با اشاره به این اظهارات میگوید: «درباره اظهارنظر دکتر کلانتر معتمدی هم فقط میتوانم بگویم به صورت کلی میشود گفت که احتمال این وجود دارد که حرفشان درست باشد؛ اما وقتی اطلاعات کافی و معتبر نداریم و وقتی حداقل بعضی مسئولان به وجود سم در بعضی آزمایشها تصریح کردهاند، نمیشود با این قوت و قاطعیت چنین نظری داد. تنها راهحل مسئله خارجشدن این موضوع از حالت محرمانه و بررسی آن از طرف یک گروه متخصص مورد اعتماد گروههای مختلف جامعه است. در غیراینصورت، تا همیشه هرکسی روایت خودش را از این داستان خواهد داشت. در ماههای اخیر، شاهد بروز پدیدهای در تعداد درخورتوجهی از مدارس کشور بودهایم که گروههای مختلف، برحسب مواضع خود در قبال وضعیت سیاسی فعلی، با عنوانهایی متفاوت صحبت کردهاند و علتهای متفاوتی را برای بروز آن ذکر کردهاند».
در برابر مسمومیتها چه واکنشهایی باید انجام دهیم؟
حالا که چند ماهی از ماجرای سریالی مسمومیتها میگذرد و همچنان ترس و اضطراب جلوی رفتار دقیق برای کنترل شرایط و کاهش آسیب مسمومیت را میگیرد؛ اما «حسین کرمانپور»، پزشک و مدیر سابق بخش اورژانس بیمارستان، شرح کاملی از پروتکلهای کنترل شرایطی را که یک محل دچار حمله شیمیایی میشود، ارائه داده و به «شرق» میگوید: «به این موضوع تحت عنوان کمکهای اولیه باید نگاه کرد، این موضوع فقط خاص این اتفاقات اخیر نیست و در کنار دانشآموزان، معلمان و والدین، مردم عادی هم باید چنین مواردی را بدانند تا عوارض چنین اتفاقاتی را کم کنند.
البته هنوز به شکل قطعی عامل این مسمومیتها مشخص نیست، ولی علم پزشکی برای تمام آنها پروتکل و دستورالعمل دارد. چون نمیدانیم کدام عوامل مسمومیتی باعث این اتفاقات شده، عملا پیشنهادهای ما براساس یک کلیات است، که با همینها میتوان موارد خطر را کمتر کرد. گاز یا سمی که این گروه استفاده میکنند، در حجم بزرگ و گسترده نیست که خیلی خطرساز باشد؛ بنابراین اگر آن لحظه بچهها خودشان را کنترل کنند، از ازدحام جلوگیری کنند و مدیریتشده رفتار کنند، احتمالا اتفاقی برایشان نمیافتد». این پزشک اشاره میکند که: «مواد متصاعدشده از این سم یا گاز وارد مجرای تنفسی میشود.
این اتفاق با یک صدا و دود همراه است. همان موقع افراد باید کنترل خود را حفظ کنند. اگر بچهها آن وسیله مسمومکننده را دیدند، سریع روی آن یک درپوش قرار دهند و مسئولان مدرسه را باخبر کنند. این اولین کاری است که باید انجام دهند؛ درصورتیکه فقط گفته میشود از ماسک استفاده کنند. باید اول از متصاعدشدن این گاز جلوگیری کرد. همچنین مهم است که معلم و مدیران مدرسه بهدرستی شرایط را کنترل کنند؛ چون اگر همان موقع سرپوشی مثل سطل زباله را روی آن بگذارند، بخش زیادی از مسمومیتها اتفاق نمیافتد. در قدم بعدی برای جلوگیری از ورود گاز به ریه، باید از ماسک سه لایه استفاده شود، بعد شال یا روسری را هم جلوی دهان و بینی بگیرند و بهسرعت وارد فضای باز شوند. پیشنهاد میشود قبل خروج افراد از کلاس در و پنجرهها را به طور کامل باز کنند».
کرمانپور اضافه میکند: «اگر گازهایی که باعث مسمومیت میشود سمی باشد، قاعدتا سنگینتر از هواست و به سمت پایین حرکت میکند؛ بنابراین راهنمایی دانشآموزان به فضای بازی مثل پشت بام بهتر از انتقال بچهها به حیاط مدرسه یا راهرو است که آنجا گرفتار شوند. نکته بعدی این است که افراد تا لحظه آرامش کامل از خوردن و آشامیدن جدا خودداری کنند و اگر بو به بینی آنها خورده، احتمالا بخشی از این سم وارد سیستم تنفسی آنها شده و بهتر است که چند تنفس عمیق در یک هوای باز و سالم انجام دهند. بعد از آن اگر بطری آب دارند، فقط میتوانند از آن استفاده کنند. بههیچوجه در این شرایط چیزی روی صورت خود نکشند و اگر جایی بودند که گاز بیشتر به آنها رسیده، باید لباسهای رو را از تن خارج کنند. مقنعه اگر دارند از سرشان دربیاورند.
لباسها باید طوری دربیاید که از روی صورت کشیده نشود؛ چون همان میتواند آلودگی را بیشتر کند. معلم و مسئولان مدرسه هم باید بهسرعت با ۱۱۵ و ۱۲۵ تماس بگیرند، اگر در مدرسه اسپری تنفسی وجود دارد، بچههایی که تنفس سختتری دارند از آن استفاده کنند که کنترل این شرایط به دست مسئولان مدرسه است. این نکته را هم در آخر بگویم که قاعدتا با این حجم مسمومیت کسی تشنج نمیکند؛ مگر افرادی با بیماریهای خاص که اگر آن فرد دچار تشنج شد، باید روش کنترل تشنج را به کار ببرند. باید بلافاصله دانشآموز را به پهلو بخوابانند، مسیر تنفس هوایی را باز کنند، چیزی بین دندانها بگذارند که فرد زبانش را گاز نگیرد، بعد هم منتظر باشند تا ۱۱۵ برسد».
نسترن فرخه
- 14
- 3