چنانچه جامعه بر مدار منزلت همهجانبه «معلم» قرار گيرد و «آموزش» شأن واقعي خود را در توسعه بيابد، سرمايههاي فرهنگي، اجتماعي، انساني و حتي مادي كشور مضاعف ميشود و توسعه پايدار و متوازن، چشماندازي قابل دسترسي مييابد. حرمت معلم و استاد يعني پاسداشت «دانش و اخلاق» در جامعه علمي و بزرگداشت امر آموزش، يعني جلبتوجه افكار عمومي به ضرورت دانستن و پيروي از منطق و قاعده عقلانيت درهمه امور.
معلم مشعلدار نور و روشنايي است، معلم آينهدار دانايي و ناخداي كشتي جانهاي تشنه نجات و رهايي است. چه نيكو سعادتي كه انسان به بلندا و جايگاه معلمي صعود كند و در كسوت آموختن و آموزش، ابناي بشر را در مسير رسيدن به اوج دانايي و شكوفايي استعدادها رهنمون باشد. چه افتخاري از اين برتر كه انسانهايي با رسيدن به جايگاه و مقام معلمي هرآينه پنجرهاي به سوي نور و دانايي به روي بندگان خدا باز كنند.
معلم و معلمي در آموزهها و مباني فكري و اعتقادي ما علاوه بر وظيفه آموختن و تعليم، وظيفه پرورش و تربيت و به عبارتي شكوفايي استعدادهاي بالقوه انسان در زمينههاي گوناگون را در نظر گرفته است، شأن و مرتبه معلم در نزد جامعه ايراني از جايگاهي بس ويژه و متعالي برخوردار است بنابراين دغدغهها و مسائل فرهنگيان به عنوان بزرگترين سرمايه ملي كشور نبايد ناديده گرفته شود و فقط در برهههاي زماني خاص و براي مدت كوتاهي نيازها و مشكلات آنان در صدر بحثها قرار گيرد بلكه به هنگام تصميمگيريهاي خرد و كلان بايد در متن موضوع و محتواي امور به آنها نگاه ويژه شود.
بر اين اساس تغيير نگرش دولت نسبت به فرهنگيان و مشكلات ساختاري آموزش و پرورش بايد در سرلوحه برنامهريزيها و سياستگذاريها واقع شود و براي برونرفت از مشكلات كنوني آموزش و پرورش، بايد نگاه هزينهاي سياستگذاران كلان و خصوصا دولتمردان به مقوله آموزش و پرورش تغيير يابد. بديهي است عدم توجه به مشكلات عديده حوزه آموزش خصوصا مشكلات معيشتي معلمان ميتواند در دراز مدت خطرات بيشماري را متوجه نظام آموزش و به تبع آن كشور كند.
اين مساله از آن روي مهم است كه رويكرد نادرست دولتمردان و سياستگذاران كلان در خصوص معلمان كه از قضا جمعيت قابل توجهي را به خود اختصاص دادهاند و نااميدي از اصلاح امور و روزمرگي بر معلمان و به تبع آن بر نظام آموزشي مستولي شده و فرصت پيشرفت، خلاقيت و امكان رشد را از نسل جوان و آيندهسازان اين مرز و بوم خواهد گرفت. بيشك بدون تغيير نگرش به سيستم آموزش و پرورش نميتوان انتظار تغييرات بنيادي و ساختاري در اين حوزه داشت. بايد معلمان و اساتيد به عنوان روشنفكران و روشنگران تحولآفرين قلمداد شوند و بايد جايگاه اجتماعي، سياسي، فرهنگي و مدني قابل توجهي بيابند و طبعا بايد از شجاعت اخلاقي و نقادي همهجانبه در همه زمينهها برخوردار باشند.
در سنوات اخير بر اثر گسترش و توسعه مدارس و نظارت ضعيف بر آنها، عاداتي نامطلوب بر مدارس حاكم شده به نحوي كه تمركز مربيان و معلمان بر اساس سياستگذاريها و خط مشيهاي تحميلي صرفا بر مبناي فكر كردن در جريان نظام آموزشي و محدود به كتب درسي است. لذا يكي از مهمترين مسائل، تجديدبناي انديشهها و باورهاي معلم است و تاكيد بر اين مهم كه ارزش مدارس در تربيت انسانهاي فرهيخته مقدم بر تعليم است؛ زمينهاي كه در آن عنصر عقلانيت، خردمحوري، بررسي علمي و منطقي، روحيه نقدپذيري و حقيقتجويي بر خرافهپرستي و مطالعه سطحي و شتابزده چيرگي داشته باشد.
در روز«معلم» كه رنگ از نام و ياد استاد شهيد مرتضي مطهري برگرفته است، اين توجه مجدد را معنا بخشيم و از خردورزي، ديانت و آزادانديشي او به عنوان يك استاد و مصلح بياموزيم و بياموزانيم. كشور ما امروز بيش از هر زمان نيازمند آن است كه اخلاق، علم و خرد شيوه و زبان غالب در جامعه شود. اين مهم وقتي دستيافتني است كه دانشورزي و انديشمندي و سنت حرمتگذاري به مقام علم و انديشه، فراتر از آيينها و عادات رسمي موضوعيت پيدا كند.
سيده فاطمه ذوالقدر نماينده مردم تهران
- 16
- 3