سه ماه از سال تحصيلي جديد ميگذرد و نزديك به چهار ماه از آغاز بهكار وزير جديد آموزش و پرورش كه سومين وزير دولت روحاني و نخستين وزير دولت دوازدهم و دوازدهمين وزير اين وزاتخانه پس از انقلاب است نيز سپري شده است. وزارت آموزش و پرورش كه زماني آمار دانشآموزانش به مرز ٢٠ ميليون هم رسيد الان نيز با ١٣ ميليون دانشآموز و يك ميليون فرهنگي بزرگترين دستگاه اجرايي كشور است كه علاوه بر بزرگي به جهت رسالتي كه بر دوش دارد مهمترين دستگاه دولتي نيز هست و اگر مثلث «تربيت، سلامت و امنيت» را مثلث حيات يك ملت بدانيم مسووليت يك ضلع از اين مثلث حيات بر دوش آموزش و پرورش است.
به همين دليل هرچند برخي بر اين عقيده بودند كه ارزيابي عملكرد وزير در اين مدت كوتاه زودهنگام است اما به جهت اهميت اين وزارتخانه و به منظور توجه دادن شخص وزير به نكات مهم و اساسي بر آن شديم تا با استناد به نشانههايي كه در گفتار و كردار وزير و تيم او در اين سه ماه مشاهده شده است تلنگرهاي براي چشمانداز آينده زده شود. به همين منظور گفتوگويي را با ٤ تن از فرهنگيان فعال و كنشگران صنفي و مدني حوزه آموزش و پرورش انجام داديم كه اين گفتوگو را در معرض نقد و نظر خوانندگان صفحه مدرسه اعتماد قرار ميدهيم.
در اين گفتوگو مهدي بهلولي دبير شاغل در شهر تهران و عضو هياتمديره كانون صنفي معلمان و از فعالان رسانهاي و منتقد حوزه آموزش و پرورش، محمودصفدري فرهنگي شاغل در خراسان شمالي و عضو سازمان معلمان ايران و از كنشگران صنفي و سياسي، نرگس ملكزاده مدير يكي از مدارس شهرستانهاي تهران و عضو هياتمديره كانون صنفي معلمان و ليلا ميري از دبيران شاغل در تهران و فعالان مدني و رسانهاي حضور داشتند.
با توجه به گذشت بيش از سه ماه از آغاز به كار سيدمحمد بطحايي و با توجه به اينكه در فاصله مهر ٩٥ تا مهر ٩٦ وزارتخانه ٣ وزير به خود ديد يعني فاني آغازگر سال تحصيلي بود و دانش آشتياني ادامهدهنده آن و يك ماه آخر با بطحايي به پايان رسيد شما به طور كلي عملكرد ايشان را چگونه ارزيابي ميكنيد؟
ميري: من به عنوان يك معلم منتظر تغييرات در حوزه نيروي انساني بودم، منتظر بهكارگيري نسل دوم از مديران مثل خود ايشان اما به نظرم محافظهكاري هم جزيي از ويژگي مديريتي ايشان است، نكته بعدي سياستهاي ايشان براي من به عنوان معلم نه در بعد آموزشي روشن است و نه در بعد پرورشي. مشكل اين است كه نگرش و رويكرد ما بيشتر به مسائل رفاهي و حوزه مالي است متاسفانه ما در حوزه آموزش و پرورش و مسائل فرهنگي و تربيتي با چالشهاي جدي روبهرو هستيم تا زماني كه سايه مطالبات بر سر آموزش و پرورش سنگيني ميكند و سياستزدگي بيماري وزارتخانه ما است قادر نخواهيم بود كه وضعيت موجود را بهبود بخشيم ما در مرداب مطالبات گرفتاريم.
ملكزاده: شايد سه ماه زمان مناسبي براي ارزيابي يكمدير ارشد نباشد، اما با توجه به اهداف كوتاهمدت ميتوان ارزيابي از روند فعاليتهاي ايشان در اين سه ماه و پيشبيني ادامه اين مسير با توجه به آنچه از ايشان شنيدهايم و آنچه در حال پياده كردن آن است بتوان انجام داد. به نظر من ارزيابي از كار ايشان را بايد با خطكش آنچه در مجلس و در وعدههايش بيان داشته انجام داد. انتظار ميرفت حتي اين سه ماه كوتاه را با پشتوانه سابقه خود درخشانتر از اين عمل ميكرد. من به عنوان يك معلم توقع داشتم در اين سه ماه مقدمات قولهايي كه داده بود را فراهم كند تا ما نيز به تدبير اين دولت براي انتخاب ايشان اميدوار شويم.
صفدري: چند موضوع هست كه در همين چندماهه هم ميشود به آنها پرداخت اولي بحث تغيير مديران است كه بالطبع نه در كوتاهمدت كه در بلندمدت هم نميشود انتظاري از ايشان داشت. موضوع دوم پرداخت معوقات است كه به طور نسبي كارهايي انجام شده است ولي هنوز چيزهاي زيادي مانده است از جمله حقالزحمه امتحانات نهايي. موضوع بعدي، بحث قرارداد «بيمه طلايي» امسال است كه از يك طرف مهم و اثرگذار و از طرف ديگر جزو تصميمات كلان و در حوزه شخص وزير است. با توجه به تجربه معاونت پشتيباني ايشان در دوران فاني، انتظار ميرفت يك قرارداد حداقل نقرهاي بسته شود.
بهلولي: به گمان من، وزارتخانه آموزش و پرورش در اين چهار ماه، كوشيده است پاسخگوتر و نسبت به دغدغههاي بدنه فرهنگيان، حساستر باشد. اين پاسخگويي و حساسيت بيشتر در مواضع خود وزير هم ديده ميشود. در سطوح پايين و در سطح ادارات و مدرسهها، فكر نميكنم تغييري صورت گرفته باشد.
با سپاس از پاسخهاي شما، گذشته از ارزيابي كلي مثبت يا منفي از عملكرد وزير در اين مدت، همانگونه كه در پاسخ برخي از شما مورد اشاره قرار گرفت دو شاخص ميتواند در اين ارزيابي و تصوير چشمانداز به ما كمك كند يكي ديدگاههاي شخص وزير و تيم مديريتي ايشان كه همان گفتمان مورد تاكيد است و ديگري تغييرات مديران است به نظر شما در اين دو زمينه آيا ميشود ارزيابي مثبتي داشت و چشمانداز روشن و اميدواركنندهاي را انتظار داشت؟
ميري: در چند حوزه اصلي مانند سازمان پژوهش و نيز در جايي كه از آن بايد به عنوان مغز متفكر وزارتخانه ياد كرد يعني شوراي عالي نه تنها تغييري را شاهد نبوديم به نظرم يك نوع ترس و وحشت از تغيير در وزير ديده ميشود. در زمينه گفتمان هم بايد گفت كه گفتماني كه به عمل در نيايد چاره كار نيست. اين گفتمان در حد نشست با اصحاب رسانه يا ديدار با چند نفر از اعضاي تشكلهاي صنفي است كه اغلب خودشان از درون مدرسه و مشكلات بيخبرند و بيشتر به دنبال سهم خواهيهاي سياسي هستند .
صفدري: در مورد اول به نظر ميآيد چون جناب بطحايي جزو آخرين گزينههاي مطرح براي وزارت بودند، گويا در حال تقويت وجهه خود و صيقل آن براي ديده شدن در اولويتهاي بالاتر است تا نشان دهد اگرچه آخرين گزينه روحاني بوده اما شايستگي ايشان بيش از اينها بوده است زيرا به جز چند مورد كه نياز به ظهور و موضعگيري رسمي وزير بوده، چندان شاهد حضور موثر ايشان در روي صحنه نبودهايم و اين مطلب ميتواند معلول اين باشد كه ايشان در حال ترميم وجهه خود در پشت صحنه هستند دوم اينكه در مورد انتصابات هم لااقل درمواردي كه مطلع هستيم يا منتظر مداخله وزير محترم بوديم چندان كار خاصي انجام ندادهاند و گويا به نوعي در حال ملاحظات خاصي هستند تا درافتادن با برخي مديران ناهمسو يا نا كارآمد.
بهلولي: من در زمينه تغيير گفتمان، اميدواريهايي دارم چرا كه برخي نشانههاي آن را ميبينم. اما نگراني اصلي در اين تغيير گفتمان اين است كه ظاهرا به كارهاي پژوهشي جدي متكي نيست. در زمينه رتبهبندي معلمان جناب صادقي كار خوبي كردند كه طرح را وارد فضاي رسانهاي و معلمان كردند و تا اندازه زيادي مورد نقد و بررسي قرار گرفت و ميزان پژوهشهاي پشت اين طرحها، روشن شد. گرچه برخي از اعضاي شوراي عالي آموزش و پرورش معترض شدند كه چرا رسانهاي شده است.
همين مثال نشان ميدهد روحيه حاكم بر بخشهاي سياستگذاري و پژوهشي مايل است همچنان بسته عمل كند. اما در مورد تغيير مديريتها، ميزان اميدواريها كمتر است. دستكم در اين مدت اگر عزمي جدي براي تغيير برخي از محافظهكارترين نيروها وجود داشت بايد خودش را نشان ميداد. البته من نميخواهم كاملا همه تغيير و تحولات را ناديده بگيرم اما به نظرم عزم جدي براي تغييرات مهم و چشمگير ديده نميشود.
ملكزاده: من سوال دوم شما را با توجه به نكاتي كه مورد توجه جناب بهلولي قرار دارد، بيان ميكنم. ديدگاه شخص وزير شايد در وهله اول مورد توجه قرار گيرد اما آن زمان كه به مرحله اجرا ميرسد، خواهيم ديد كه تفاوت بين آنچه بيان ميشود و آنچه در حال اتفاق افتادن است، بسيار زياد است. اگر مديران ما فضاي فكريشان در گذشته ايست كرده و باورهايشان با افق ترسيم شده تحول همخواني نداشته باشد نميتوان انتظار تغيير را داشت به گفته چستر بارنارد سازمان از سه عنصر اصلي تشكيل شده است هدف، ارتباط و تمايل اعضا به همكاري.
شايد در وزارتخانه هدف مشترك ترسيم شده باشد و افرادي باشند كه بتوانند با هم ارتباط داشته باشند به واسطه مشتركات آموزشي يا سياسي و... اما مطمئنا در بين مديران هنوز افرادي هستند كه ضلع سوم را يعني تمايل به همكاري را هنوز براي خود و در جهت اهداف سازمان ترسيم نكردهاند.
برخي بر اين باورند كه بطحايي در انتخاب مديران ستادي و مشاورانش خوب عمل كرده و اگر با همين فرمان تغييرات را اعمال كند بد نيست اما خيلي ملاحظه و محافظهكاري به خرج ميدهد كه با آنچه براي تغيير و تحول انتظار ميرفت سازگاري ندارد استفاده از نيروهاي جوان و خوشفكر و شايسته و زنان انتظاري است كه تا حدي شروع شد اما به كندي پيش ميرود، در اين زمينه ارزيابي شما چيست؟
ميري: كساني كه بر اين باورند چه مصاديقي ارايه كردهاند؟ كدام تغييرات در راستاي اجراي تحول بنيادين در آموزش و پرورش بوده؟ ما چهار بخش مهم در وزارتخانه داريم معاونت پرورشي، معاونت آموزشي، سازمان پژوهش و تاليف كتب درسي و شوراي عالي آموزش و پرورش كه اين چهار مورد را ميتوان اركان آموزش و پرورش دانست.
بهلولي: اگر واقعبينانه ببينيم كار بهسازي در آموزش و پرورش ما، هم كم و كاستيهاي جدي انديشگي دارد و هم مانعهاي قوي سياسي و جناحي. با اين همه انتظار اين است كه كسي كه سكان مديريت يك وزارتخانه را در دست ميگيرد به عنوان يك مدير ارشد دولتي از خود توانايي و جسارت مديريتي نشان دهد و كار بهسازي را به كلي رها نكند. بدنه فرهنگيان در چند ساله گذشته، هزينههاي بسيار داده است. مديران هم بايد از خود جسارت نشان دهند
ملكزاده: جناب بطحايي به ضرورت بهكارگيري زنان در پستهاي مديريتي در ظاهر معتقد است و حتي در نشست خبري اخير خود يكي از مواردي كه آن اشاره كرده است لزوم به كارگيري زنان در مديريت است. به گفته ايشان هم به صورت كتبي و شفاهي به مديران كل استاني متذكر شده است كه حداقل درصدي از ردههاي مديريتي مناطق و استانها را به جوانان و زنان اختصاص دهند اما سريع خود ميگويد كه نبايد عجولانه و هيجانزده عمل كرد، اين به نظر من يك قدم به جلو رفتن و سريع دو قدم به عقب برگشتن است اما آنچه من امروز در آموزش و پرورش ديدهام همان فرمول مديريتي قبل است؛ سهمخواهي و در مقابل جوانگرايي و كار آمدي.
صفدري: عزل و نصبهاي ايشان در حوزه جوانان و بانوان را فاقد يك برنامه و استراتژي از پيش تعيين شده ميدانم و با تاكيد بر كمرنگ و كم اثر بودن انتصابات انجام شده، ادامه اين روند را هم فاقد قدرت لازم براي برجسته شدن چنين اقداماتي در حوزه آموزش و پرورش - به نحوي كه بتوان به عنوان يك نقطه قوت در كارنامه وزير بدان استناد كرد ميدانم. بطحايي نتوانست خود را از اين حلقه بسته انتصابات برهاند هر چند انتخاب برخي مديران همانند نظري تعداد انگشتشمار ديگر، ميتواند مايه اميدواري باشد.
با سپاس از مشاركت شما در اين ميزگرد و گفتوگو ، به عنوان آخرين پرسش بفرماييد چه ظرفيتهايي براي تحول و كارآمدي در مجموعه آموزش و پرورش وجود دارد كه مورد بيتوجهي يا كم توجهي شخص وزير و تيم او قرار گرفته و به نظر شما چرا از اين ظرفيتها استفاده نميشود؟
بهلولي: در نسخه نخستيني كه از سند ملي آموزشوپرورش روي سايت شوراي عالي آموزش و پرورش گذاشته شد بحث «جامعه مدني» و استفاده از ظرفيت تشكلهاي فرهنگيان در تصميمگيريها و تصميمسازيهاي آموزشي مطرح شده بود كه متاسفانه در نسخه نهايي و مصوب در زمان حاجي بابايي حذف شد. در آموزش و پرورش از ظرفيت نيروي انساني، استفاده بهينه نميشود اما فقط بحث نيروي انساني و محدوديت و كاستيهاي سياسي و فرهنگي كلي در بهرهگيري از نيروي انساني نيست در بخش سخت افزاري، امكانات بسياري در آموزش و پرورش وجود دارد كه ضعف مديريت، اجازه بهرهگيري بهينه از آنها را نميدهد.
ميري: اركان اصلي آموزش و پرورش دانشآموز، معلم و محتواي درسي است. در حال حاضر هرسه ركن نياز به توجه جدي دارد. دانشآموز تك بعدي پرورش مييابد. آموزشهايي كه دردنياي واقعي نه برايش كاربردي دارد ونه مشكلي از اورا درمان ميكند و معلمان در هزارتوي فرامين اداري، نظام ارزشيابي ناكارآمد، درد معيشت و رفاه گم شدند واما كتابهاي درسي به عنوان تنها محتواي آموزشي پراز ايرادهاي ساختاري و علمي است.
ملكزاده: پاسخ به اين سوال شما نيازمند يك نيازسنجي واقعي و حرفهاي در آموزش و پرورش است كه اگر همين كار به نحو احسن در برنامههاي ايشان قرار گيرد ميتواند زمينهسازي براي تحول در آموزش با كار آمدي مدارس داشته باشيم. اما آنچه از ديد من هنوز مورد كمتوجهي قرار گرفته است نقش موثر اولياي دانشآموزان در بهسازي آموزش و پرورش است.
اين كار شايد مقدمهاي باشد براي آنچه ما آن را سالها با عنوان مطالبه عمومي شدن مسائل آموزش و پرورش مطرح ميكنيم. يكي ديگر از مواردي كه وزير و تيم كاري ايشان ميتواند در راستاي ايجاد تحول در مجموعه دنبال كند، شفافسازي آمارهاي مربوط به دانشآموزان و مدارس و امكانات و بخش بودجهاي اين وزارتخانه و بخشنامهها و حقوق مربوط به فرهنگيان است.
صفدري: بيشك يكي از ظرفيتهاي بزرگ آموزش و پرورش، همان است كه اكثر وزرا از آن به عنوان بلاي جان آموزش و پرورش ياد ميكنند؛ نيروي انساني و پتانسيل عظيمي كه پشت آن نهفته است. به ياد داريم كه وزير محترم وعده استفاده از اين پتانسيل به ويژه در حوزه زنان و جوانان را در برزخ راي اعتماد دادند تا نگاههاي امنيتي و محافظهكارانه براي شكوفايي ظرفيت آنان در ساير دستگاهها و عرصهها، برداشته نشود به ركود و نااميدي مبتلا شده و آنگاه اين ركود به بطن جامعه نيز سرايت خواهد كرد و اين ميتواند در همه ابعاد آسيب زا باشد.
محمد داوري
- 16
- 4