محمدعلي مظاهري، رئيس دانشکده علوم تربيتي و روانشناسي دانشگاه شهيد بهشتي، خواستار تغيير ساختار مدارس «سمپاد» از تيزهوشان به سمت استعدادپروري شد.
نظر شما راجع به حذف آزمون ورودي به مدارس خاص مانند استعدادهای درخشان، نمونهدولتي و ... چيست؟
در شرايط کنوني آزموني که برگزار ميشود در حال تبديلشدن به سرنوشت الگوي بيمارگونهاش؛ يعني «کنکور» است. بخش خصوصي و مافياهاي بزرگي به اين نوع آزمونها وارد و منجر به ازبينرفتن هدف اصلي از برگزاري چنين آزمونهايي شدهاند و درواقع بحث انتخاب افراد شايسته و باهوش بر اساس ارزيابي مشخص از هوش و استعداد را زير سؤال بردهاند. در اين شرايط حذف اين نوع آزمونها خيلي خوب است. مشکلات رواني پيچيدهاي براي دانشآموزان به وجود آمده و حتي آموزش آنها تحتتأثير آزمون کنکور قرار گرفته است. البته ظاهرا کنکور صرفا براي دوره دبيرستان است، اما همين موضوع باعث بهوجودآمدن مدارسي شده که آزمونهاي خاصي برگزار ميکنند؛ آزمونهايي که از دو سال آخر ابتدايي و دوران راهنمايي (سابق) شروع ميشوند و روزبهروز مشکلات پيچيدهتري براي دانشآموزان اين مقاطع ايجاد ميکنند.
به نظر شما چه نوع جايگزيني ميتوان در نظر گرفت تا در حق کودکان تيزهوش جفا نشود؟
قطعا بايد به فکر يک جايگزين مناسب بود، اما اين جايگزين نميتواند معدل و نمره باشد. حذف آزمونهاي خاص خوب است، اما بايد به يک مکمل مهمتر ديگري نيز فکر کرد و آن نظام ارزشيابي است. نميتوان يکي را برداشت و ديگري را گذاشت. اين دو دست در دست هم پيش ميروند. اگر براي قسمت دوم فکري نشود، حذف آزمون مدارس خاص هم به جايي نميرسد. من خواهشم اين است که اگر کاري هم قرار است انجام شود، ابتدا در اين بخش نيز طرحي با کمک کارشناسان و متخصصان برنامهريزي شود. اکنون در حوزه ارزيابي بچههاي تيزهوش يا سنجش استعداد کارهاي خوبي ميتوانيم انجام دهيم.
حوزه مدارس سمپاد بايد به سمت سنجش هوش و استعداد برود، اما نه در طول يکبار سنجش، بلکه بر اساس سنجشهاي مداوم باشد. در اين نوع سنجشها بچهها به طور مداوم رصد ميشوند و يک چارچوب پلکاني در نظر گرفته ميشود. در اين حالت جنبه رقابت کم ميشود. اين روزها با رقابت بيش از اندازهاي که در دانشآموزان ايجاد کردهايم رفاقت را از بين بردهايم. بايد سيستمي پياده شود که اين نوع رقابتها را از بين ببرد، بهطوريکه خود دانشآموز احساس رقابت نداشته باشد، اما درعينحال حساس باشد. بايد طرحي باشد که مدارس را از حالت تيزهوش عمومي خارج کند و به سمت مدارس استعداد (مدرسه پرورش استعدادهاي خاص) ببرد. اگر اين چارچوب اتفاق بيفتد، حذف آزمونهاي خاص کمک بزرگي ميکند. اگر صرفا حذف، هدف باشد اين وسط معطل ميمانيم و احساس نارضايتي و بيعدالتي تشديد ميشود.
موافق حذف نخبهپروري در سطح جامعه هستيد؟
من معتقدم بايد براي نخبهها جايگاهی در نظر گرفته شود، اما در مسير صحيح خودش و بهطوريکه به ديگران لطمه وارد نشود. بايد فرايند شناخت و رصد اين استعدادها در يک جريان مداوم قرار بگيرد، نه با يک امتحان، آن هم بهصورت مقطعي! در همه دنيا بهتدريج دانشآموز را انتخاب و بهصورت پلکاني آنها را ارزيابي ميکنند و هربار يک تعدادي کنار ميروند بدون اينکه دانشآموز حس کند رقابتي در کار است و بعد از يک جايي شروع ميکنند روي آنها کارکردن؛ براي مثال ما در سال اول ابتدايي چون دانشآموز را داريم، پس قابليت سنجش هم وجود دارد، ولي بعضي مدارس حتي براي ورود به اول ابتدايي اين نوع آزمونها را برگزار ميکنند! الان هم در مدارس «هوش» مطرح است، درحاليکه بايد مدارس به سمت «استعداد» بروند، حتي مدارس سمپاد هم از شکل اينکه صرفا مدارس تيزهوشان هستند خارج شوند و به سمت استعدادپروري بروند.
اگر وزارتخانه به اين فکر افتاده تا اصلاحي در اين زمينه داشته باشد ميتواند طرحي را از دانشگاهيان متخصص بخواهد يا خودشان با متخصصان اين رشتهها کاري را شروع کنند و به طرح مورد وفاقتري برسند. در آن زمان ميشود يک طرح جامع براي خود سمپاد داد. ما قطعا نيازمند رصد نخبهها و شناسايي آنها هستيم و در اين شکي نيست، ولي بايد روش انتخاب را اصلاح کرد.
- 16
- 4
صالحی
۱۳۹۶/۱۲/۲۱ - ۸:۴۲
Permalink