یکشنبه ۰۲ دی ۱۴۰۳
۱۸:۲۶ - ۳۱ مرداد ۱۴۰۱ کد خبر: ۱۴۰۱۰۵۳۱۸۰
دانشگاه

در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران چه خبر است؟ از نصف شدن پذیرش تا اعتراض گسترده به مدیریت سیف

دانشکده ادبیات دانشگاه تهران,ماجرای دانشکده ادبیات دانشگاه تهران
بیانه‌ای با ۶۰۰ امضا در اعتراض به مدیریت عبدالرضا سیف در دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران خبرساز شد.

به گزارش هم میهن، پنج‌‌شنبه، ۲۷ مرداد، در واکنش به اعتراضات گستردۀ دانشجویی به عملکرد عبدالرضا سیف، رئیس جدید دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران، نامه‌‌ای به همراه فهرستی از ۹۵۰ امضای عمدتاً مجعول منتشر شد که منتقدان را «اذناب ورشکستۀ فتنۀ ۸۸ و حزب منحلۀ مشارکت» توصیف می‌‌کرد. این نامه که ابتدا توسط خبرگزاری فارس منتشر شد، پاسخ به نامه‌‌ای است که پیش‌‌تر، ۶۰۱ نفر از دانشجویان و فارغ‌‌التحصیلان این دانشکده تحت عنوان «اعلام خطر نسبت به وضعیت دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران» منتشر کرده و نگرانی خود را دربارۀ وضع موجود ابراز کرده‌‌بودند.

نامۀ اول

انتشار نامۀ «اعلام خطر نسبت به وضعیت دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران» در میانۀ مردادماه موج اول اعتراض به عملکرد رئیس جدید دانشکده ادبیات، عبدالرضا سیف بود. انتصاب او در دی‌ماه ۱۴۰۰ به ریاست دانشکده ادبیات باعث تغییرات متعددی در درس‌‌های ارائه‌شده در نیم‌‌سال قبل، حذف برخی استادان مدعو و تغییر مدیران گروه‌‌های آموزشی شده بود. در این نامه ۱۴ مورد از اقدامات او در شش ماه ریاست بر دانشکده ذکر شده است. برخی از این موارد حاکی از قانو‌‌ن‌‌شکنی‌‌های قابل‌توجهی مانند عزل و نصب غیرقانونی مدیران برخی گروه‌‌های آموزشی و برگزاری غیرقانونی آزمون دکتری و برخی دیگر از موارد، نشان‌‌دهندۀ رفتارهای عجیب و نامتعارف رئیس دانشکده بود؛ ازجمله بسته بودن دانشکده به روی دانشجویان جز دو روز در هفته، رفتارهای نمایشی، اظهارات تفرقه‌‌برانگیز و شکایت از دانشجویان به کمیتۀ انضباطی بابت شاهنامه‌‌خوانی!

در طول مدت امضای نامۀ «اعلام خطر»، مواردی از فساد علمی سیف در نگارش مقالات پژوهشی در بین استادان و دانشجویان دانشکده ادبیات دست‌‌به‌‌دست شد و در نهایت، ۶۰۱ نفر از دانشجویان و فارغ‌‌التحصیلان دانشکده این نامه را امضا و منتشر کردند. در میان اسامی فارغ‌‌التحصیلانی که این نامه را امضا کرده‌‌اند اسامی افرادی به چشم می‌‌خورد که ورودی سال‌‌های دهه ۶۰ دانشکده ادبیات و علوم انسانی بوده‌‌اند، عبدالرضا سیف نیز ورودی ۱۳۶۴ دانشکده است و کسانی هم از ورودی‌‌های همان‌‌سال‌‌ها نیز نامه را امضا کرده‌‌اند.

نامۀ دوم

در واکنش به نامۀ مشهور به «اعلام خطر»، جوابیه‌‌ای در دفاع از سیف توسط خبرگزاری فارس منتشر شد. در این جوابیه، سیف «استاد و مدیری آگاه» معرفی شده که «شناختی دقیق و متقن از جریان‌‌های الحادی و معاند در دانشگاه دارد و همواره با تدبیر و شجاعت در برابر آنان ایستادگی و مقابله کرده و مانع به ثمر رسیدن اهداف پلید آنان شده است». هم‌‌چنین در این متن، دربارۀ نویسندگان نامۀ ۶۰۱ امضایی آمده‌‌است که «…بی‌‌تردید بانیان وضع موجود و اقلیتی پرادعا، با نفوذ و فشار رسانه‌‌ای و جوسازی و تحریک به دنبال گرفتن ماهی منافع شخصی و باندی از آب گل‌‌آلود خودساخته هستند» و «بر سبیل عادت مألوف، دانشجو را به چشم سرباز پیاده‌‌نظام و وجه‌المنافع خود می‌‌بینند». (کلمه وجه‌‌المنافع عیناً در جمله ذکر شده است!) در ادامۀ جوابیه اتهامات بسیاری به ریاست سابق دانشکده، غلامحسین کریمی‌دوستان، وارد شده‌‌ و «مدیریت دانشکده برای ویژه‌‌خواری کریمی و دوستانش» دانسته شده است. بخش دیگری از نامه نیز به تخریب سیداحمدرضا قائم‌‌مقامی، مدیر پیشین گروه فرهنگ و زبان‌‌های باستانی دانشگاه تهران اختصاص دارد که در جلسۀ پرسش و پاسخ هیات‌‌رئیسۀ دانشکده و دانشجویان، در ۲۳ خرداد، موضوعات مهمی دربارۀ تخلفات سیف، از جمله در رابطه با آزمون دکتری رشتۀ زبان‌‌های باستانی را افشا ساخته بود.

امضاهای نامۀ دوم

اما آن‌‌چه تا این لحظه بیش از همه جنجال‌‌برانگیز شده، فهرست امضاهای نامه است: فایلی ۲۹ صفحه‌‌ای حاوی ۹۵۰ اسم که در ادعایی امضاکنندگان این جوابیه‌‌اند. نخستین نکتۀ چشمگیر در این فهرست نام‌‌هایی است که چندین و چند بار پشت سر هم یا در صفحات مختلف تکرار شده‌‌اند. برای مثال تنها در پنج صفحۀ نخست، نام‌‌هایی مانند صدیقه مهربان، محمود جعفریان، مریم جباری، بیژن منصوری‌‌فرد، رضا حصاری، کرم‌‌رضا پیربابایی، لیلا ممی‌‌پور، طاهره نجاریان و آرش عینی، هر یک بین دو تا سه مرتبه تکرار شده‌‌است.

زمان ثبت اسامی امضاکنندگان (ساعت و تاریخ میلادی) در فایل آمده است و مسالۀ بسیار مهمی را دربارۀ شیوۀ تألیف این فهرست افشا می‌‌کند: این زمان‌‌ها نشان می‌‌دهد که تعداد زیادی از اسامی هر رشته به‌‌طور انبوه در مدت زمان کوتاهی وارد فهرست شده‌‌اند؛ برای مثال از ساعت ۷:۱۱ روز ۱۸ مرداد (۱۲ اوتِ ۲۰۲۲)، تا ساعت ۸:۴۰ این روز، حدوداً اسم ۴۰ نفر وارد فهرست شده که جز یکی دو استثنا رشتۀ همۀ آن‌‌ها ادبیات فارسی است. یا در روز ۲۰ مرداد (۱۴ اوتِ ۲۰۲۲)، ابتدا از ساعت ۱۲:۰۷ تا ساعت ۱۲:۲۳ تنها در ۱۵ دقیقه ۲۲ اسم از رشتۀ فلسفه ثبت شده و سپس در دو ساعت بعدی تنها یک اسم آمده‌‌است. در ادامه، از ساعت ۱۴:۳۱ تا ۱۴:۴۰ در مدت ۹ دقیقه، همۀ ۱۳ اسمِ ثبت‌‌شده از رشتۀ ایران‌‌شناسی‌‌اند و سپس از ساعت ۱۴:۴۲ تا ساعت ۱۶:۳۷ در حدود دو ساعت بیش از ۱۳۰ اسم(!) از رشتۀ باستان‌‌شناسی وارد فهرست شده‌‌است. پس از این، نوبت به رشتۀ مترجمی عربی می‌‌رسد: از ساعت ۱۶:۴۰ تا ۱۶:۵۲ طی کمتر از ۱۲ دقیقه ۱۹ اسم از رشتۀ مترجمی عربی وارد لیست شده‌‌است.

به‌‌وضوح، در صورتی که امضاها به طور طبیعی گردآوری می‌‌شدند، چنین توالی‌‌ای از زمان ثبت اسامی امکان‌‌پذیر نبود. این توالی حاکی از تلاشی نظام‌‌مند برای جعل امضای فارغ‌‌التحصیلان و دانشجویان است.

اما ماجرا به همین‌‌جا ختم نمی‌‌شود. دقت بیش‌‌تر در این فهرست نشان می‌‌دهد حداقل یکی از افرادی که نامش در میان امضاکنندگان آمده در قید حیات نیست: امیرحسین عرفی، فارغ‌‌التحصیل رشتۀ فلسفۀ دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی که حدوداً ۱۰ سال پیش فوت کرده‌‌است. ضمناً غیر از آن که امضایی با ذکرِ عنوان دانشجوی رشتۀ «اقتصاد» در این فهرست ثبت شده، که این رشته اساساً در دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی نیست، نام‌‌های آشنایی نیز در میان دیگر اسامی به چشم می‌‌خورد. نام‌‌هایی مانند «ساسان حیدری‌یافته» و «ابراهیم حامدی» که شباهتی عجیب با اسامی واقعی برخی خوانندگان پاپ دارد.

نکتۀ حائز اهمیت دیگر شیوۀ «امضاسازی‌‌ها»ست؛ برای مثال، نام دانشجویی به نام «رضا خبازها»، دانش‌‌آموختۀ دکتری زبان و ادبیات فارسی، دو بار به شکل «رضا عطارها» و «رضا نانوایان» تحول یافته و ترجمه شده و در فهرست آمده‌‌است!

نام خانوادگی بسیاری از دانشجویان و دانش‌‌آموختگان نیز با تغییرات جزئی این‌‌چنینی مخدوش شده و به‌‌عنوان امضاکنندگان نامه ذکر شده‌‌است.

تعداد دانشجویان احتمالی امضاکننده نامۀ حمایت از سیف، یکی دیگر از موضوعات محل بحث است. در نامۀ حمایت از سیف آمده است: «سوال اصلی این است؛ کسی که فارغ‌‌التحصیل شده و اصلا مدیریت آقای دکتر سیف را ندیده است، چگونه نظر می‌‌دهد و انتقاد می‌‌کند؟». جالب است که با بررسی تعداد تمام امضاهای به ثبت رسیده‌‌ای که سال ورود آن‌‌ها کمتر از پنج سال اخیر ثبت شده است، حتی با درنظر گرفتن اسامی تکراری و جعلی، تعداد دانشجویان کنونی که ممکن است نامۀ حمایت از سیف را امضا کرده باشند به صد نفر هم نمی‌‌رسد. این یعنی ۹۰ درصد امضاهای پای نامۀ حمایت از سیف، به فرض صحت امضاها، از فارغ‌‌التحصیلان دانشکده بوده‌‌اند.

نکتۀ مهم دیگر این است که تاریخ ثبت اولین اسامی این فهرست ۱۸ مردادماه است، اما به گزارش خبرگزاری فارس در این نامه به مواردی پرداخته شده که پس از این تاریخ رخ داده‌‌اند؛ از جملۀ این موارد حواشی مرتبط با مؤسسۀ لغت‌‌نامۀ دهخدا و نامۀ قطع همکاری مؤلفان لغت‌‌نامۀ بزرگ فارسی است که چهار روز پس از ثبت اولین اسامی و به تاریخ ۲۲ مردادماه در وبگاه خبرگزاری تسنیم منتشر شده‌‌است.

واکنش به امضاهای مجعول

انتشار این فهرست به دور از جنجال نبوده است؛ بلافاصله پس از انتشار جوابیه، ده‌‌ها نفر از افرادی که اسم خود را در این فایل دیده‌‌اند با انتشار مطالبی در صفحات خود در شبکه‌‌های اجتماعی اعلام کرده‌‌اند که اطلاعی از درج نام خود پای این جوابیه ندارند. پس از گذشت چند ساعت، خبرگزاری فارس اقدام به حذف فایل فهرست اسامی امضاکنندگان کرد؛ فایلی که جداگانه در انتهای گزارش این خبرگزاری و در قالب pdf منتشر شده‌‌بود. صفحۀ این خبر «با ذکر ۹۵۰ امضا» و وجود فهرست اسامی در آرشیو اینترنت موجود است و حتی بسیاری از دانشجویان از آن عکس‌‌‌‌برداری کرده‌‌اند. اما در عرض چند ساعت، بسیاری از دانش‌‌آموختگان دانشکده، در صفحات شخصی خود از جعل امضای خود خبر داده و از متن نامه اعلام برائت کردند.

این نامه هم‌‌چنین واکنش سایه اقتصادی‌‌نیا، ویراستار و منتقد ادبی را در پی داشت که در کانال تلگرامی خویش نوشت: «نام مرا هم به‌‌دروغ جزو امضاکنندگان این مطلب درج کرده‌‌اند». وی در گفت‌‌و‌‌گو با «هم‌‌میهن»، خاطرنشان کرد که «هیچ‌‌گاه دانشجوی دانشکده ادبیات دانشگاه تهران نبوده» و احتمالا! قرار گرفتن نامش در فهرست امضاکنندگان از آن روست که چندی پیش در انتقاد از انتصاب حمیرا زمردی به ریاست لغت‌‌نامه دهخدا مطلبی در کانالش منتشر کرده است.

محمود فتوحی رودمعجنی، استاد بازنشستۀ دانشگاه فردوسی مشهد، در مطلبی ساعتی چند پس از این جوابیه، با اشاره به وضعیت دانشکده ادبیات دانشگاه تهران و موسسه دهخدا، در کانال تلگرامی خود نوشت: «فعالان سیاسی بهتر است جای دیگری را برای اعمال سلایق حزبی خود انتخاب کنند یا دست کم ریاست را به فردی از حزب خود واگذارند که نزد صاحب‌‌نظران آن قلمرو از اقبال و اعتبار برخوردار باشد».

مرتضی روحانی‌راوری، مدیر سابق ترجمان و چهرۀ فرهنگی اصولگرا، نیز ضمن تکذیب امضای خود بر نامه حمایت از سیف در صفحۀ شخصی خود نوشت: «همین یک فقره [فهرست امضاهای جعلی] برای بی‌‌کفایتی ایشان [سیف] و تیم حامی‌‌شان کافی است».

علاوه بر این، محمد راغب، استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهید بهشتی، ضمن تکذیب امضای نامه حمایت از سیف، در صفحۀ شخصی خود نوشت: «آیا ممکن است کسی در بیست سال اخیر در دانشکدۀ ادبیات دانشگاه تهران درس خوانده باشد و بیانیۀ خبرگزاری فارس را امضا کرده باشد؟».

هم‌‌چنین تعداد زیادی از دانشجویان دانشکده، از ورودی‌‌ها و رشته‌‌های مختلف، از وجود بسیاری از نام‌‌های این فهرست در میان هم‌‌ورودی‌‌ها و هم‌‌کلاسی‌‌های خود بی‌‌خبرند و در صفحات خود در شبکه‌‌های اجتماعی تکذیب کرده‌‌اند.

واکنش رئیس دانشکده

دانشجویان دانشکدۀ ادبیات می‌‌گویند این تنها واکنش رئیس دانشکده به انتشار نامۀ انتقادی آنان نیست. به گفتۀ آن‌‌ها در شرایطی که بخش‌‌های اداری دانشکده تنها دو روز در هفته به امور دانشجویان رسیدگی می‌‌کنند، چهارشنبۀ گذشته، ٢۶ مرداد از خطوط تلفن دانشکده با تعداد زیادی از دانشجویان تماس گرفته شده و از آن‌‌ها سؤال شده که آیا از درج نام خود در زیر نامۀ اعتراض به انتصاب و عملکرد عبدالرضا سیف مطلع هستند یا نه. تماس‌‌گیرندگان از برخی دانشجویان خواسته‌‌اند «پشیمانی» خود از امضای نامۀ اعتراضی را از طریق ایمیل به اطلاع سیف برسانند. هم‌‌چنین رئیس دانشکده به همراه معاونان خود در هفتۀ گذشته از تعدادی از دانشجویان خواسته بود این جوابیه را امضا کنند. گزارش‌‌های دانشجویان حاکی از آن است که فشار سیف، معاونان او و همچنین اساتید حامی او، برای امضای این جوابیه بیشتر بر روی دانشجویان تحصیلات تکمیلی اعمال شده است. دانشجویانی که ممکن است در مسیر دفاع پایان‌‌نامۀ ارشد‌‌ یا رسالۀ دکترای خود با مشکلات عدیده‌‌ای از سوی برخی از اساتید راهنما یا مشاور که در گروه حامیان سیف قرار می‌‌گیرند، مواجه شوند.

بنابر گزارش منتشرشده توسط شورای صنفی دانشجویان دانشکده ادبیات، در جلسۀ روز ۱۹ مرداد رئیس و معاون دانشکده با اعضای این تشکل دانشجویی، سیف شخصا محتوای نامۀ «اعلام خطر» را سراسر تهمت و دروغ و بی‌‌انصافی و «مرض‌‌های یک مشت عقده‌‌ای» قلمداد کرده است! نکتۀ جالب دیگری که در گزارش مختصر شورای صنفی به چشم می‌‌خورد، اظهارنظر موسی دیباج، معاون دانشکده، در نقد نامۀ «اعلام خطر» و گشاده‌‌رویی سیف نسبت به نظرات مخالف است: «باید انصاف و وجدان داشت و وقتی فردی مانند آقای سیف به این اندازه نسبت به دانشجوها و نظرات مخالف باز هستند، نباید به این شکل برخورد کرد».

برخی دانشجویان هم گفته‌اند، به مدت یک هفته از تردد دانشجویان، کارمندان و اساتید به دانشکده جلوگیری شده‌‌است و در یکی از روزهای این هفته علاوه بر قفل الکترونیکی دانشکده (که اساتید و کارمندان می‌‌توانند آن را با کارت خود باز کنند) قفلی فیزیکی به در دانشکده آویزان شده تا از تردد همگان جلوگیری شود. دانشجویان می‌‌گویند که در این روز اعضای هیات‌‌رئیسۀ دانشکده از در دیگری وارد دانشکده شده‌‌اند. اما می‌‌توان حدس زد پشت درهای بستۀ دانشکده چه اقداماتی در جریان بوده است.

پشت درهای بسته

نگاهی دوباره به فایل امضاهای مجعول منتشر شده توسط خبرگزاری فارس می‌‌تواند ابعاد تازه‌‌ای از ماجرا را روشن کند. ثبت اکثر امضاهای فهرست شده به عنوان حامیان سیف در طول شش روز و چنان که گفته شد، به صورت لیستی انجام پذیرفته است. در روزهایی که دانشجویان در دانشکده حضور نداشتند، شروع روند ثبت امضا بین ساعت ۷ تا ۸ صبح، مطابق با ساعت شروع کار ادارات آغاز شده است (به جز پنج‌‌شنبه که حدود ساعت ۱۰:۳۰ صبح شروع شده است). تقریبا هر روز، وقفه‌‌ای حدودا دوساعته در ساعات ظهر همراه با توقف ثبت پیوستۀ امضاها بوده و این وقفه با ساعت معمول نماز و ناهار کارکنان اداری منطبق است. از سوی دیگر، در روزهایی که دانشجویان می‌‌توانستند در دانشکده حضور یابند (یک‌‌شنبه و دوشنبه، چرا که در بقیۀ روزهای هفته حضور دانشجویان بنابر تصمیم هیات رئیسۀ دانشکده ممنوع است)، روند پیوستۀ ثبت امضاها پس از ساعت ۱۴ و با پایان یافتن ساعت کار اداری آغاز شده است. به نظر می‌‌رسد چنین هماهنگی‌‌ای بین ساعت کار اداری با زمان ثبت لیستی امضاهای حامی سیف عجیب و غیرعادی است. اما وقتی تعدادی از کارکنان موظف می‌‌شوند با تک‌تک دانشجویان تماس بگیرند، آیا نمی‌‌توان آنها را مامور به ثبت «امضای کارمندی» کرد؟

استادان دانشکده

ظاهرا ابعاد ماجرا در دانشکده ادبیات، فراتر از تماس تلفنی و تهدید دانشجویان است و به سطح استادان دانشکده نیز کشیده شده است. روایت داریوش رحمانیان، دانشیار گروه تاریخ دانشگاه تهران، می‌‌تواند ابعاد دیگری از داستان را به نمایش بگذارد. او در گفت‌‌وگویی کوتاه با هم‌‌میهن به تجربۀ حضور سیف در یکی از جلسات شورای گروه تاریخ پرداخت: «شاید توضیح این مورد کمی جنبۀ طنزآمیز پیدا کند. چند وقت پیش رئیس دانشکده و معاونانش طبق روشی که داشتند، خودشان را به شورای گروه‌‌ها دعوت می‌‌کردند. در این سی سال تدریس هرگز چنین پدیده‌‌ای را تجربه نکرده بودم، این البته خلاف قانون نیست اما متعارف هم نیست. شوراهای گروه یک شخصیت حقوقی و شأنی دارند که باید رعایت شود. بنابراین، برگزاری جلسۀ شورای گروه در جایی بیرون از گروه خلاف عرف است. این بار جلسۀ شورای گروه تاریخ در تالار مرحوم دکتر شهیدی برگزار شد. در این جلسه جناب رئیس حدود ۵۰-۴۰ دقیقه تهدید و هشدار و انتقادهای تند فرمودند و حتی برخی تهمت‌‌ها به برخی روساء و مدیران پیشین دانشکده زدند که مثلا سوءاستفاده کردند، بدون این‌‌که اسم کسی آورده شود و حتی حضور داشته باشند (از مدیران پیشین فقط یک نفر که همکار گروه ما بود حضور داشت) و بعد از ۵۰-۴۰ دقیقه خطابه برخاستند که بروند. بنده گفتم: «جناب! کجا می‌‌روید؟». ایشان با تندی گفتند: «جلسه دارم و باید بروم». گفتم: «خب شما اگر جلسه داشتید به جلسه‌‌تان می‌‌رسیدید! می‌‌توانستید زمانی به جلسه گروه محترم تاریخ بیایید که اگر سخنی می‌‌گویید، بعد بنشینید و سخنی هم بشنوید». به نظرم این ساده‌‌ترین و بدیهی‌‌ترین اصول مناسبات انسانی است. آن هم در درون دانشگاه. امروزه هیچ قشری در گفت‌وگو با یکدیگر این‌طور رفتار نمی‌‌کنند! بعد ایشان برگشت با تندی و حرکت دست به بنده خطاب کرد: «من رئیس دانشکده هستم!». انگار که رئیس دانشکده می‌‌تواند فراتر از عرف و اخلاق و قانون هر جوری که می‌‌خواهد رفتار کند! بنده به ایشان گفتم: «شما باید اصول اولیه گفت‌وگو با همکارانت را بیش از بقیه پاس بداری». البته یکی دیگر از همکاران هم اعتراضی کرد. ایشان به طور معمول با تهدید و توهین رفتار می‌‌کند؛ چنین می‌‌کنم، چنان می‌‌کنم، مدیر را عزل می‌‌کنم، مجلۀ گروه تاریخ را می‌‌بندم. البته رئیس دانشکده اختیار دارد که تغییر و اصلاح مجلات دانشکده را بخواهد، اما نه با این شکل ادبیات و تندی و تیز. من همان‌‌جا به ایشان عرض کردم: «ما هم در چارچوب‌‌های قانونی با رعایت اصول و اخلاق به شما اعتراض و انتقاد خواهیم کرد. این کشور ایران قلب یک حوزه فرهنگی معتبر و شناخته‌‌شده است. این دانشکده میراث‌‌دار ادبا و فلاسفۀ بزرگ است. در چنین کشوری با چنین پیشینه و میراث پرافتخاری، این‌‌گونه رفتار و گفتار حقیقتا جای تاسف و نگرانی دارد».

اعتبار مخدوش

انتشار نامه‌‌ای با امضاهای جعلی جزئی از جریانی است که قصد دارد با دروغ و تلبیس فضا را به‌‌ نفع خود پیش ببرد و با تهمت‌‌زنی و پرونده‌‌سازی اعتراضات به سوءعملکرد را متوقف کند. در ماجرای موسسۀ لغت‌‌نامه نیز، که پیش‌‌تر در «هم‌‌میهن» بازتاب یافت، نامۀ هیات مؤلفان موسسۀ لغت‌‌نامه که از «توقف تألیف» خبر می‌‌داد در تارنمای دانشگاه تهران «دروغ» اعلام شد! با وجود آن‌‌که «هم‌‌میهن» در تماس با هیات مؤلفان تأیید می‌‌کند که استادان انوری، شایسته و نجفی، آقایان مهرکی و شهبازی و خانم‌‌ها میرشمسی، جلیلی و خدیش امضای خود را بر نامۀ مذکور کاملاً تایید می‌‌کنند و نسبت به اخبار کذب منتشره معترضند.  به نظر می‌‌رسد که ریاست سیف بر دانشکدۀ ادبیات تاکنون هزینه‌‌های بسیاری را برای وجهه و شأن دانشگاه تهران به بار آورده باشد. مشخص نیست چرا سیدمحمّد مقیمی، ریاست دانشگاه تهران، اجازه داده‌‌است اعتبار دانشگاه با چنین عملکردی زیر سوال برود. پرسش اصلی این است که سوءاستفاده از حیثیت دانشگاه تهران که نهادی در آستانۀ ٩٠ سالگی‌‌ست، تا کی و کجا ادامه پیدا خواهد کرد. در پایان قابل ذکر است که تلاش هم‌میهن برای گفت‌وگو با مسوولان فعلی دانشگاه ادبیات تا هنگام تنظیم این گزارش به جایی نرسیده است. هم‌میهن آمادگی خود برای گفت‌وگو با مسوولان دانشکده را اعلام می‌کند.

اعتراض به مدیریت سیف در دانشگاه تهران/ ماجرای کاهش ظرفیت دانشجو چیست؟

خبرآنلاین نوشت: به دنبال تغییر رییس دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران، برخی اتفاقات که اعتراض دانشگاهیان این دانشکده را به دنبال داشت، رقم خورد. یکی از بحث برانگیزترین مواردی که بعضی از اعضای هیأت علمی و دانشجویان این دانشکده حتی داوطلبان ورود به کنکور را شگفت‌زده کرد، کاهش پذیرش دانشجو در برخی از رشته‌های پرطرفدار دانشکده است.

عبدالرضا سیف، استاد گروه زبان و ادبیات فارسی که از سال ۹۶ رییس بسیج اساتید دانشگاه تهران و مشاور ارشد رئیس فعلی دانشگاه تهران است، دی ماه سال گذشته به عنوان رئیس دانشکده ادبیات و علوم انسانی این دانشگاه منصوب شد.

با نگاهی به دفترچه انتخاب رشته کنکور سراسری سال ۱۴۰۱ ، کاهش پذیرش دانشجو در چند رشته دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران به چشم می‌خورد. به عنوان مثال، ظرفیت پذیرش در رشته باستان شناسی به ۱۸ نفر، در رشته زبان و ادبیات عربی به ۱۷ و تاریخ به ۱۵ نفر کاهش یافت.

ردپای کرونا در رشته‌های دانشگاه تهران

در حالی که وزارت علوم به دانشگاه تهران اجازه داد در سال تحصیلی جدید، ۵۰ درصد دانشجویان به صورت حضوری تحصیل کنند و ۵۰ درصد هم بر خط باشند، اما دفترچه انتخاب رشته چیز دیگری می‌گفت. رییس دانشکده ادبیات، کرونا و بازسازی ساختمان دانشکده را دلیل کاهش ظرفیت دانشجو در این رشته‌ها بیان می کند.

این موضوع و چند عامل دیگر از جمله ایجاد رعب و وحشت در دانشکده، قانون شکنی در عزل و نصب مدیران گروه‌های آموزشی، سوءمدیریت در انتصاب معاونان دانشکده، سوءمدیریت در اداره آموزش دانشکده، رفتار غیرمسوولانه در پروژه مقاوم سازی دانشکده، تعداد زیادی از دانشگاهیان این دانشکده را بر آن داشت در اعتراض نسبت به این اتفاقات، بیانیه‌ای با بیش از ۶۰۰ امضا برسانند.

در بخشی از این بیانیه اعتراضی آمده است: «ما دانشجویان و دانش آموختگان دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران، نسبت به وضعیت نگران کننده‌ای که در این دانشکده برقرار شده است، اعلام خطر می‌کنیم! صدای خود را بلند می کنیم تا شما مسوولانی که همواره تنها در کلام به اهمیت علوم انسانی اشاره کرده اید، از وضعیت نگران کننده علوم انسانی دانشگاه تهران آگاه شوید. به خود بیایید و دست به عمل بزنید؛ تا وزیر علوم که می گوید از خود شروع کند، مسائل علوم انسانی را دریابد و نسبت به آنها بی اعتنا نباشد؛ تا انسانی بی تفاوت نباشیم.»

در بخشی دیگری از این بیانیه می‌خوانیم: «شما استادانی که بخشی از عمر خود را در دانشکده ادبیات و علوم انسانی سپری کرده‌اید، بدانید که حاصل عمر شما بر باد می‌رود؛ تا کسانی که می‌توانند در نظر تصمیم گیران حوزه علوم انسانی در کشور موثر واقع شوند، از شرایط جاری آگاه شوند و تا دیر نشده است برای رفع خطر اقدامی کنند. این اعلام خطر جدی است و ما وظیفه علمی و اخلاقی خود می‌دانیم، موارد سوءعملکرد در ۶ ماه گذشته را به اطلاع مسوولان و دلسوزان برسانیم.»

سیف: کاهش پذیرش موقتی است

به دنبال این اعتراض‌ها و اخباری که از گوشه و کنار نسبت به حاشیه‌های این دانشکده به گوش می‌رسید، غلامرضا سیف درباره برخی موضوعاتی که موجب اعتراض دانشگاهیان این دانشکده شده است، به خبرنگار خبرآنلاین توضیح می‌دهد.

او درباره کاهش ظرفیت پذیرش دانشجو در برخی از رشته‌های دانشکده ادبیات و علوم انسانی می‌گوید: «البته کاهش ظرفیت، نصف آنچنانی هم نشد بلکه به یک سوم رسید، چون مقاوم سازی ۱۸ کلاس دانشکده از جمله کلاس‌های بزرگ از بین رفته است. به عنوان مثال اگر سال گذشته پذیرش دانشجو در یک رشته ۳۰ نفر بود امسال به ۲۵ نفر رسید.»

سیف که این اعتراضات را جوسازی می‌داند، درباره مقاوم‌سازی دانشکده ادبیات می‌افزاید: «مقاوم‌سازی دانشکده قرار بود از چهار سال قبل انجام شود اما با وجود دریافت پول، هیچ اقدامی انجام نشد. کاهش پذیرش دانشجو فقط به امسال اختصاص می‌یابد و ظرفیت گذشته برخی رشته‌ها از سال آینده به حالت قبل باز می‌گردد.»

کلاس‌های دانشکده های همجوار را قرض می‌گیریم

رییس دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران در ادامه این گفت‌وگو با بیان اینکه پیمانکار طبقه اول و دوم را امسال تحویل می‌دهد،می‌گوید:« برای جبران کاهش کلاس‌ها در سال تحصیلی پیش رو، بنا داریم از کلاس های دانشکده های همجوار دانشکده ادبیات استفاده کنیم.»

او در واکنش به این سوال که تعدادی از دانشجویان، دانش آموختگان و استادان علیه او بیانیه نوشته‌اند و امضا جمع آوری کرده‌اند، تاکید می‌کند: «نزدیک به ۲۰۰ نفر از دانشجویانی که اسم‌شان در این بیانیه و امضاها آمده است، از ماجرای جمع آوری امضاها بی‌خبر بوده‌اند و بدون اطلاع آنان، اسم‌شان در لیست گنجانده شد. آنها همچنین می‌گویند این نامه را نخوانده‌اند و از محتوای آن بی‌اطلاع هستند.»

به استاد دانشگاه توهین کردند

سیف درباره تاکید معترضان مبنی بر اینکه او در دانشکده فضای رعب و وحشت ایجاد کرده است، پاسخ می‌دهد: «این هم یکی از آن جوسازی‌های اخیر است. چرا باید در دانشکده رعب و وحشت ایجاد شود؟ اگر یک نفر خطاب به استادی الفاظ رکیک در گروه به کار می‌برد، نباید توضیح بدهد؟ وقت شخصیت استاد را با توهین زیر سوال می‌برند، باید پاسخگو باشند.»

رییس دانشکده ادبیات درباره اعتراض دانشگاهیان دانشکده نسبت به سوءمدیریت و به خطر انداختن سلامت دانشجویان با تداوم فعالیت غیربهداشتی بوفه، می‌گوید: «طبق قانون باید بازسازی بوفه را به مزایده بگذاریم. بوفه دانشکده ادبیات قدیمی است و از نیمه‌های اردیبهشت و تا خرداد امسال با پیمانکار پیشین همکاری کردیم اما این بوفه نیاز به تجهیزات دارد.»

او نسبت به اعتراض دیگر دانشگاهیان در خصوص تغییرات مدیران گروه‌ها، می‌افزاید:«دوره فعالیت مدیران گروه‌ها به اتمام رسید و جابه‌جا شدند. همچنین معاونان جدید دانشکده هم بین ۲ تا سه ماه فعالیت کردند اما با نظرسنجی صورت گرفته، معاونان جدید منصوب کردیم.»

پاسخ وزیر علوم درباره کاهش ظرفیت دانشجو در دانشکده ادبیات

خبرنگار خبرآنلاین موضوع کاهش ظرفیت پذیرش دانشجو در برخی از رشته‌های دانشکده ادبیات دانشگاه تهران را با محمدعلی زلفی گل، وزیر علوم، تحقیقات و فناوری در میان گذاشت و درباره ورود وزارت علوم به این موضوع، از زلفی گل سوال پرسید.

وزیر علوم در این‌باره می‌گوید: دانشگاه‌ها مستقل هستند و در خصوص تعداد پذیرش دانشجو، نوع و ماهیت رشته‌ها، ظرفیت خوابگاهی، تعداد اعضای هیأت علمی و ظرفیت کلاس‌های درس، خودشان تصمیم می گیرند.

زلفی گل می افزاید: وزارت علوم دخالتی در امور دانشگاه ها نمی‌کند. ما به دانشگاه ها اعتماد داریم، مگر اینکه نیاز به ورود باشد.

بیانیه حامیان سیف در پاسخ به بیانیه اعتراضی

در مقابل اعتراض هایی که نسبت به رییس دانشکده ادبیات دانشگاه تهران منتشر شد، جمعی از دانشجویان و دانش آموختگان این دانشکده در بیانیه‌ای ۱۲ صفحه ای، موضع خود را در حمایت از سیف اعلام کردند.

در بخشی از این بیانیه که به گفته رییس دانشکده ادبیات به ۹۵۰ امضا رسید، آمده است: زیر سؤال بردن هر اقدام کوچک و بزرگی - بدون قائل بودن شأن تصمیم گیری برای مسؤولان دانشکده - خود نشان از روحیه قانون گریزی و طغیان گری نویسنده - یا نویسندگان - دارد.

این بیانیه می‌افزاید: «از همین روی است که برخی موارد مطروحه در بندهای این نامه فقط برای دمیدن در آتشی است که بر خلاف تظاهر نگارندگانش، التهاب آفرین و آشوب طلبانه است نه مصلحت جویانه. زیرا نقد مصلحانه و انتقاد سازنده، ادبیات خاص خود را دارد. برخی از موارد مطرح در این بندها در اندازه ای نیست که قابل طرح باشد و فقط برای طولانی کردن بندهای نامه!!! و خطرناک نمایاندن اوضاع و تشویش اذهان صورت گرفته است.»

  • 9
  • 3
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
ویژه سرپوش