به گزارش جهان صنعت، یک ماه از اعتراضات دانشجویی میگذرد، اما هنوز هم این اعتراضات به رسمیت شناخته نشده است، به طوری که نصیری قیداری، رییس دانشگاه شهیدبهشتی، درخصوص وضعیت دانشجوهای معترض بازداشتی اعلام کرد: «ممکن است مجبور شویم دانشجویی را به مشاوره یا روانپزشک ارجاع دهیم، چرا که قرار نیست امنیت ۲۰ هزار دانشجو را به خاطر تعداد حداقلی از دانشجویان که خاطی هستند به خطر بیندازیم.»
اما نکته قابل تامل این است که رییس دانشگاه شهیدبهشتی حق اعتراضی را که در اصل ۲۷ قانون اساسی آمده است، به رسمیت شناخته است اما به عقیده او حضور در کلاس را نباید تعطیل کنند. دانشجویان معترض باید به روانپزشک ارجاع داده شوند!
سعدالله نصیریقیداری تاکید کرد: «واقعیت این است که به دانشگاهیان نه میتوان دروغ گفت و نه میتوان با آنها بازی سیاسی کرد. به ویژه اینکه جوانان نسل جدید نسبت به زمانی که ما دانشجو بودیم، منابع آگاهی بیشتری دارند؛ بنابراین راهی به غیر از گفتوگو برای تعامل با آنان به ذهن بنده نمیرسد. تاکنون تمام جلسات گفتوگو با احترام و درک متقابل و نتیجه خوب برگزار شده و به شخصه از کلیه نشستها رضایت داشتهام. دلیل این امر این است که حتی اگر مجبور به معرفی دانشجویی به کمیته انضباطی شویم، اساتید همین دانشگاه که نقشی پدرانه در قبال دانشجویان ایفا میکنند در کمیته حضور دارند و قصد کمیته انضباطی هم آسیب رساندن به دانشجویان نیست.»
این در حالی است که طبق قانون اساسی تجمع و راهپیمایی حق شهروندان و آزاد است و فقط دو شرط دارد؛ افراد اسلحه نداشته باشند و خلاف مبانی اسلام رفتار نکنند که هیچکدام از این مسائل در تجمعات اخیر وجود نداشته است. بنابراین کارشناسها بر این عقیدهاند که دانشجوها حق اعتراض دارند، ارجاع آنها به روانپزشک امری اشتباه است که حیثیت دانشگاه را زیر سوال میبرد.
با جوانان مدارا کنید
در همین حال محمدرضا محمدی، معاون بیمارستان روانپزشکی روزبه گفت: به نظرم راهحل برطرف کردن مشکلات اخیر از سوی مسوولان این نیست که اصطلاحا بنزین به آتش مشکلات بریزند بلکه باید مردم را آرام کنیم و به جوانان بها دهیم تا جوان بتواند حرف و خواسته خود را مطرح کند تا به شکل سازماندهیشده تخلیه شود. این راه درستی نیست که برخی مسوولان با جوانان به تندی و با قوه قهریه صحبت کنند. وی افزود: ما میدانیم که عصیانگری در جوانان بیشتر است، ولی متاسفانه به اندازه کافی به دردهای اصلی جوانان بها داده نشده است و به همین علت معضل برطرف نمیشود و مدام روی هم انباشته میشود؛ درحالی که برخی مشکلات بزرگ و عدیده نیست و حتی شاید کوچک باشد. با عدم انجام کار اساسی، مشکلات روی هم انباشته شده و به صورت شورش و شلوغی عیان میشود. هر مسوولی باید در هر موقعیتی به مشکلاتی که میتواند رسیدگی کند.
او با تاکید بر اینکه هیچکس خارج از کشور به درد ما نمیخورد و آنها فقط به فکر منافع خود هستند، اظهار کرد: مردم و مسوولان کنار هم باید دست به دست هم دهیم تا وضعیت اقتصادی، اجتماعی و سیاسی از آنچه که امروز شاهد آن هستیم، بهتر شود. هرچند که ایران پیشرفتهای بزرگی در پزشکی، صنایع «هایتک» و… داشته و در برخی ابعاد هم مشکلی نداریم، اما برای مشکلات فعلی هم باید دست به دست هم دهیم و آنها را برطرف کنیم. برای جوان آن چیزی مهم است که قابل لمس باشد؛ یعنی خوراک، پوشاک، اشتغال و آیندهاش که مشکلات در این بخش است و باید برطرف شود.
دانشجوها به روانپزشک نیاز ندارند
امانالله قراییمقدم، جامعهشناس نیز با اشاره به اینکه ارجاع دانشجوها به روانپزشک برخوردی اشتباه است، گفت: به نظرم ارجاع دانشجوهای معترض به روانپزشک اقدامی بیمعنا است. رییس دانشگاهی که چنین اظهارنظری کرده است باید پیش از سخن به عواقب حرف خود فکر کند. ایشان با چنین سخنی حیثیت و وجهه دانشگاه را زیر سوال برده است. مگر دانشجوی معترض مشکل روانی دارد که باید به روانپزشک ارجاع داده شود؟! دانشجوی معترض با استناد به اصل ۲۷ قانون اساسی حق اعتراض دارد. طبق قانون اساسی تجمع و راهپیمایی حق شهروندان و آزاد است و فقط دو شرط دارد؛ افراد اسلحه نداشته باشند و خلاف مبانی اسلام رفتار نکنند که هیچکدام از این مسائل در تجمعات اخیر وجود نداشته است. بنابراین دانشجوها به روانپزشک نیاز ندارند، بلکه اینگونه رییسهای دانشگاهها باید برای درمان به روانپزشک مراجعه کنند.
وی افزود: دانشگاه مکانی برای رشد و پرورش افراد است. نیمی از دانشجوهای ما نخبه هستند، به جای اینکه از اندیشه و تفکر آنها به نحو احسن استفاده شود، با ارجاع آنها به روانپزشک دچار سرخوردگی میشوند. البته به نظرم با ارجاع دانشجوها به روانپزشک آسیبی به آنها وارد نمیشود، زیرا دانشجوها فهمیدهتر از این موضوعات هستند. بنابراین برخلاف تصورات، برخی مسوولان نمیتوانند با این اقدام دانشجوها را تحقیر کنند. در نتیجه سخنان رییس دانشگاه شهیدبهشتی ارزش و اعتباری ندارد.
این جامعهشناس اظهار کرد: به عقیده من برخی مسوولان درصدد اقدامات تنبیهی برای دانشجوهای معترض هستند، اما به جایی اینکه در رسانهها بگویند، آنها را به بازداشتگاه ارجاع دادیم، میگویند به روانپزشک ارجاع میدهیم. از طرفی مسوولان به دنبال برچسب زدن به دانشجوها هستند، اما آنها نمیدانند که حیثیت دانشجو با این موارد، آسیب نمیبیند بلکه آنها در برابر اتفاقات مصممتر میشوند. هر روانپزشکی میداند، دانشجوهای معترض از لحاظ روحی و روانی در سلامت کامل هستند.
او ادامه داد: در هر صورت اینگونه اقدامات تضاد بین دانشجو و مسوولان دانشگاه را بیشتر میکند. همچنین اعتماد بین ملت و دولت خدشهدار میشود، زیرا با چنین اقدامی خانواده دانشجوها نیز نسبت به دولت خشمگین میشوند. بنابراین شکاف بین ملت و دولت عمیقتر میشود. چه بسا با این رفتارها دانشجوهایی که تاکنون نسبت به امور بی تفاوت بودند هم معترض میشوند. به نظرم به جای تحریک مردم به خصوص دانشجوها باید با زبان خوش با آنها سخن گفت، زیرا دانشجوها از لحاظ روحی و روانی سالم هستند، فقط مطالباتی دارند که باید به آنها توجه کرد. مسوولان به جای وخیمتر کردن اوضاع صدای آنها بشنوند، چرا که نسل جدید، حاصل آموزش و پرورش و آموزش عالی ما است. نسل فعلی نه اصلاحطلب و افکارش را دوست دارد و نه به اصولی معتقد است که اصولگرایان را بفهمد. نسل امروز فریاد میزند که به نظر گذشتگان گوش نمیدهد و معتقد است که آینده را با دستان خود خواهد ساخت و بهشدت خودباور است. جوان امروز میداند که اصلاحطلب محافظهکار همان اصولگراست و با افکار اصولگرایی فرسنگها فاصله دارد. جوان امروز خودمختار، خودباور و خودیاب است، بنابراین برخورد قهری با دانشجوها کاری عبث و بیهوده است.
همه ميتوانند سوال کنند
روزنامه آرمان امروز : ثريا عزيزپناه، روانشناس به عنوان يکي از منتقدان شديد سخنان اخير رئيس دانشگاه علوم پزشکي شهيد بهشتي مبني بر تهديد دانشجويان به مراکز روانپزشکي، گفته است: «اين سخنان براي من و بسياري از روانشناسان و روانپزشکان بسيار عجيب و قابل تامل بود، وقتي که بعد از ۴ دهه وعده دادن در مورد مشارکت و لزوم گفتوگو، همچنان کساني که حرف ميزنند و انتقاد دارند را با بيماران رواني در يک سطح ميسنجيم، بايد به کل مساله شک کرد. هر نسلي ميتواند سوالات خودش را داشته باشد. اين همسان گرفتن معترضان يک کم لطفي بزرگ به دانشجويان منتقد است و در حقيقت نشاني از ناآگاهي بيان کنندههاي آن نسبت به بحثهاي روانشاسي ميتواند باشد.»
وي در ادامه گفتههايش ميافزايد: «زمانيکه رئيس يکي از معتبرترين دانشگاههاي پزشکي اين سخنان را مطرح ميکند، سوالات متعددي را در مورد گوينده آن مطرح ميشود و به چنين فردي شک ميکند که آيا در جايگاه درستي قرار دارد؟ در واقع اين شيوه مطرح کردن سوال بسيار متفاوت از راه حلهايي است که ميتوان براي شنيدن صداي معترضان دانشجو به کار گرفت، اما نميتوان به آنها انگ اجتماعي اختلالات رواني زد.»
اين شيوه شنيدن اعتراضات نيست
اين روانشناس با ذکر اينکه سخنان نصيريقيداري، در واقع راه حل جديدي در گفتمان روانشناسي محسوب ميشود! گفت: «براي اولينبار است که ميشنيدم معترضان در يک جامعه را با بيماران روحي و رواني مقايسهميکنند. به نظر ميرسد بيان کنندگان چنين سخناني، اصلا به اين موضوع توجه ندارند که پيامدهاي چنين اظهاراتي چه خواهد بود! واقعيت اين است که چنين اظهارنظرهايي نه تنها باعث دلسردي و نااميدي دانشجويان ميشود، بلکه در عين حال ميتواند باعث تشديد خشم آنها شود. اينکه بعد از سخنان وزير آموزش و پرورش که اعلام کرده بود دانش آموزان معترض را به مراکز اصلاح و تربيت ميفرستند، ميتواند تداعي کننده اين موضوع باشد که ايا واقعا اين اظهارات، در چارچوب خط فکري مشخصي است که مسئولان در پيش گرفتهاند. انتظار ما در برخورد با معترضان دانشجو، ابتدا کار کارشناسي و بعد از آن همدلي و در نهايت مساعدت براي آزاد سازي دانشجويان و دانش آموزان بازداشت شده است، ولي وقتي چنين اظهار نظرهايي را ميشنويم سوالات بزرگتري برايمان مطرح مي شود. سوالاتي مانند اينکه اظهار کنندگان اين سخنان، علم روانشاسي را تا چه حد مي شناسند؟
در جامعه اي که رئيس دانشگاهش دانشجوي منتقد را به روانشناس ارجاع ميدهد اين سوال پيش مي آيد که آيا هدف از چنين اقدامي، برچسب زدن رواني بودن به دانشجويان و نشان دادن آنها به عنوان کسانيکه تعادل روحي و رواني ندارند، نيست؟!
درحاليکه بايد بدانند هر انگي که بخواهند به دانشجويان و دانش آموزان معترض بزنند ، از سوي جامعه و افکار عمومي پذيرفته شدني نيست و در مقابل گويندگان آن را زير سوال مي برد !
- 20
- 3
هم وطن
۱۴۰۱/۸/۴ - ۱:۲۵
Permalink