تقريبا همه معلمان و استادانش ميدانستند که آينده پرشکوهي در انتظار اوست. در المپياد جهاني رياضي با نمره کامل مدال طلا گرفت، در ۳۱ سالگي استاد تمام يکي از برترين دانشگاههاي جهان شد و آخر هم برترين مدال رياضيات جهان را به دست آورد حتي وداعش با جهان هم معمولي نبود. چند روز پيش خبري منتشر شد که دل خيلي از ايرانيها را لرزاند. خبر شوم ميگفت که مريم ميرزاخاني زني که با به دست آوردن جايزههاي متعدد رياضي به نامي آشنا براي ايرانيها تبديل شده بود، با بيماري سرطان دست و پنجه نرم ميکند.
اين خبر کافي بود تا موجي از همدرديها و آرزوي بهبودي به سمت او روانه شود اما فاصله اين خبر تا رسيدن خبري به مراتب دردناکتر آنقدر کم بود که فرصتي براي ادامهدار شدن آرزوهاي سلامتي باقي نگذاشت. ديروز مريم ميرزاخاني، رياضيداني که ۱۸ سال پيش از ماجراي سقوط اتوبوس دانشجوهاي نخبه به دره جان سالم به در برده بود تا فرصت ثبت کردن نامش را در تاريخ پيدا کند از بيمارياش شکست خورد و درگذشت.
صاحب اولينهاي بسيار
وقتي نگاهي به زندگي مريم ميرزاخاني مياندازيم کلمه «اولين» و «نخستين» بارها از برابر چشممان عبور ميکند. اين نابغه رياضي قلههاي زيادي را بهعنوان اولين فرد فتح کرد چه آن زمان که بهعنوان اولين دختر عضو تيم المپياد رياضي بينالمللي به مسابقات جهاني فرستاده شد چه وقتي که بهعنوان اولين زن جهان پرافتخارترين جايزه رياضي را از آن خود کرد.
مريم ميرزاخاني در سیزدهم ارديبهشت ۱۳۵۶ (سوم مي۱۹۷۷) در تهران به دنيا آمد. پدرش احمد ميرزاخاني يک مهندس برق شناخته شده بود و رياست هيأتمديره مجتمع آموزشي نيکوکاري «رعد» را بر عهده داشت. مريم سومين فرزند خانواده ميرزاخاني است. او دو برادر و يک خواهر بزرگتر هم دارد. پدرش در مصاحبه با مجله دانستنيها ميگويد اوايل هيچ فرقي با بقيه همسن و سالهايش نداشت: «مريم مثل همه بود.
درس خواند و بالا رفت. با کوشش و تلاش. زندگي روزمرهاش هم ساده، مثل همه، به درس و مشق و مطالعه ميگذشت. » با اتمام تحصيلات ابتدايي مريم جنگ ايران و عراق هم پايان مييابد و او با شرکت در اولين دوره جذب استعدادهاي درخشان وارد دبيرستان فرزانگان تهران (زير نظر سمپاد) ميشود. مادرش در تمام دوران تحصيل و حتي بعدها در کار و زندگي، مهمترين و استوارترين حامي و مشوق اوست. آنطور که پدرش ميگويد ۱۵-۱۶ ساله که بود ميدانست که قطعا ميخواهد رياضي بخواند و در دبيرستان و دانشگاه ادامهاش بدهد.
اين شد که تصميم گرفت در المپياد رياضي شرکت کند. هرچند خودش داستان را کمي متفاوت تعريف ميکند: «بچه که بودم دوست داشتم نويسنده شوم. هر داستاني که به دستم ميرسيد و درواقع هر کتابي که به دستم ميرسيد ميخواندم. اما قبل از آخرين سال حضورم در دبيرستان هيچ وقت فکر نميکردم رياضيدان شوم.
برادرم کسي بود که مرا بهطور عام به علم علاقهمند کرد. او هرچيزي که در مدرسه ميآموخت، براي من تعريف ميکرد و فکر ميکنم اولين خاطرهاي که از رياضيات دارم اين بود که او مطلبي درباره جمع کردن اعداد یک تا ۱۰۰ را که در مجلهاي خوانده بود، برايم مطرح کرد و اينکه چگونه گاوس با روشي نوآورانه آن را حل کرده بود.
اين اولين باري بود که از زيبايي يک راهحل رياضي به شوق ميآمدم و مجذوب آن ميشدم. اما شايد شرکت در المپياد رياضي موضوع را تغيير داد؛ البته وقتي وارد تيم المپياد رياضي شدم نميخواستم رياضي بخوانم، فکر ميکردم که مهندس شوم ولي بعد با کلاسهايي در دانشگاه شريف و برخوردهايي که با بچههاي سالهاي بالاتر از خودمان داشتيم نهتنها من بلکه بقيه بچههايي که همدوره بوديم هم تصميم گرفتيم رياضي بخوانيم.»
ميرزاخاني در سالهاي ۱۳۷۳ و ۱۳۷۴ (سال سوم و چهارم دبيرستان) از دبيرستان فرزانگان موفق به کسب مدال طلاي المپياد رياضي کشور شد و بعد از آن در سال ۱۹۹۴ ميلادي در المپياد جهاني رياضي هنگکنگ با ۴۱ امتياز از ۴۲ امتياز مدال طلاي جهاني را از آن خود کرد. سال بعد هم (۱۹۹۵) در المپياد جهاني رياضي که در کانادا برگزار شد مدال طلا را اين بار با نمره کامل (۴۲ از ۴۲) به دست آورد.
پيش از او کسي موفق به کسب چنين مقامي نشده بود. عبادالله محموديان، استاد دانشگاه صنعتي شريف و از مسئولان برگزاري المپياد رياضي در گفتوگويي پيرامون مريم ميرزاخاني که در سالنامه شرق ۱۳۹۳ منتشر شده،گفته: «در سال ۱۳۷۲ از دکتر حدادعادل درخواست کردم اجازه دهند ايشان (مريم ميرزاخاني) در المپياد شرکت کنند چون آن زمان فقط سال سوميها امکان شرکت در المپياد را داشتند و ايشان سال دوم بودند.
در نهايت هم انتخاب شدند و سال بعد شرکت کردند و خانم ميرزاخاني طي دو بار شرکت در المپياد جهاني هر دوبار طلا گرفت. در ۳۰ تير سال ۱۳۷۳ وقتي که از المپياد برميگشتند دکتر حدادعادل در سرمقاله روزنامه اطلاعات همه اين ماوقع را نوشت.»
استاد جعفر نيوشا، نگارنده کتاب «مسائلي در هندسه مسطحه» هم در وصف مريم ميرزاخاني در ذيل يکي از مسائل کتاب چنين آورده است: «يادي از يک دانشآموز ممتاز و با استعداد سابق و استاد بزرگ و جوان امروزي، خانم دکتر مريم ميرزاخاني. در سال ۱۳۷۲ خانم مريم ميرزاخاني در کلاس دوم دبيرستان فرزانگان تهران تحصيل ميکردند.
اينجانب هم در آن کلاس، هندسه تدريس ميکردم و اين مسئله را براي سنجش استعداد دانشآموزان مطرح کردم. تنها راهحلي که ارائه شد همين راهحل است که خانم ميرزاخاني با ظرافت خاص و با شيوهاي شاعرانه آن را حل کردند. من آرزوي موفقيت بيشتر برايشان دارم.»
بهرنگ نوحي، استاد رياضي دانشگاه کويين مري لندن، وقتي مريم ميرزاخاني دوم دبيرستان بود در يک دوره حل مسئله المپياد به او و چند نفر ديگر درس ميداد: «از همان زمان مشخص بود که مريم ميرزاخاني و دوستش رؤيا بهشتي جزو بهترينها هستند.» به گفته بهرنگ نوحي، مريم ميرزاخاني اولين دختري بود که به تيم المپياد رياضي ايران راه يافت. مريم ميرزاخاني همچنين اولين دختري بود که در المپياد رياضي ايران طلا گرفت.
اولين کسي که دو سال مدال طلا گرفت و اولين فردي بود که در آزمون المپياد رياضي نمره کامل گرفت.ميرزاخاني و بهشتي بعدا با هم کتابي تحت عنوان «نظريه اعداد» نوشتند. مريم که عاشق رياضي بود با پايان دبيرستان، رياضيات را در دانشگاه صنعتي شريف ادامه داد و دورههاي ليسانس و فوق ليسانس خود را در اين دانشگاه به پايان رساند.
نجات از اتوبوس مرگ
در همان دوران تحصيل کارشناسي بود که به همراه تيم دانشگاه شريف براي شرکت در مسابقات رياضي دانشجويي به اهواز سفر کرد ولي تيم دانشجويان شريف در مسير برگشت خود از اهواز به تهران دچار حادثه شد. اسفند سال ۱۳۷۶ بود که خبر سقوط به دره اتوبوس حامل اين تيم، متشکل از افردي چون مريم ميرزاخاني، ايمان افتخاري و حسين نمازي که همگي نفرات برتر رياضيات کشور بودند، جامعه ايران را شوکه کرد.
در آن فاجعه ۶ دانشجوي شريف شامل آرمان بهراميان، رضا صادقي- برنده دو مدال طلاي المپيادجهاني، عليرضا سايهبان، علي حيدري، فريد کابلي، دکتر مجتبي مهرآبادي و مرتضي رضايي دانشجوي دانشگاه تهران که اغلب از برگزيدگان المپيادهاي ملي و بينالمللي رياضي بودند، جان خود را از دست دادند و در اين بين غم سنگيني جامعه رياضيات ايران را فراگرفت زيرا فعالان اين حوزه ميدانستند چه استعدادهاي درخشاني در آن اتوبوس بودند.
خوشبختانه ميرزاخاني در آن حادثه تنها آسيب ديد و يکي از بازماندگان آن شب تاريک رياضيات ايران محسوب ميشود. مريم با پايان دوره فوق ليسانس براي ادامه تحصيل قصد مهاجرت کرد؛ دانشگاه هاروارد بورسيهاش کرد و ميرزاخاني براي گذراندن دوره دکترا به ايالاتمتحده رفت. پدرش دراينباره ميگويد: «مريم رفت آنجا چون رشته تحصيلياش را بهتر ميتوانست ادامه بدهد. امکان رشدش بيشتر بود.
وقتي در اين سطح ميروي حتما امکانات بيشتري هم داري.» پدرش ميگويد که با تصميم رفتن مخالفت نکرده اما آسان هم نبوده: «مخالفت نداشتم اما آدم حتما ناراحت ميشود. حتي پر زدن يک گنجشک هم آدم را ناراحت ميکند.» بهرنگ نوحي ميگويد: «به محض اينکه در هاروارد شروع کرد مشخص بود که کارش خوب است. مشخص بود که تز دکترايش يک تز انقلابي است.»
در سال ۲۰۰۴ با اخذ مدرک دکتراي هاروارد به سرپرستي «کورتيس مکمولن»، از برندگان جايزه فيلدز، در دانشگاههاي پرينستون و استنفورد به تدريس مشغول شد. يک سال بعد در سال ۲۰۰۵ نشريه پاپيولار ساينس آمريکا او را بهعنوان يکي از ۱۰ ذهنِ جوان جهان برگزيد و تجليل کرد. ميرزاخاني مدتي در پرينستون درس ميداد ولي بعد به استنفورد رفت و کار تدريس و پژوهش را در آنجا پي گرفت.
او در شهريور ۱۳۸۷ (اول سپتامبر ۲۰۰۸) و در ۳۱ سالگي به درجه استادي (Professor) اين دانشگاه رسيد.ميرزاخاني در سال ۱۹۹۹ ميلادي موفق شد راهحلي براي يک مشکل رياضي پيدا کند. رياضيدانان مدتهاي طولاني است که به دنبال يافتن راه عملي براي محاسبه حجم رمزهاي جايگزين فرمهاي هندسي هذلولوي بودهاند و در اين ميان مريم ميرزاخاني جوان در دانشگاه پرينستون نشان داد که با استفاده از رياضيات شايد بتوان بهترين راه را به سوي دست يافتن به راهحلي روشن در اختيار داشت.
ميرزاخاني در سال ۲۰۰۹ به خاطر دستاوردهايش در رياضيات برنده جايزه بلومنتال شد. در اعلاميهاي که انجمن رياضي آمريکا به مناسبت برنده شدن اين جايزه براي ميرزاخاني منتشر کرد، دليل گرفتن اين جايزه مهم رياضي، «خلاقيت استثنايي و تز (دکتراي) مبتکرانه که در آن، ابزارهاي گوناگوني از هندسه هذلولوي گرفته تا روشهاي کلاسيک فرمهاي اتومورفيک و تقليل سيمپلکتيک براي بهدست آوردن نتايجي در سه مسئله مهم ترکيب شدهاند.» عنوان شد.
حوزه فعاليت او بهطور خاص روي فضاهاي هندسي و همچنين نظريه ارگوديک متمرکز شده است. پرداختن به جزئيات فعاليتهاي علمي او فراتر از اين متن است اما او در مرزهاي دانش رياضيات به جستوجو ميپردازد و دامنه آگاهي ما را از جهان شگفتانگيز رياضيات توسعه ميدهد.
اما تو را جدی گرفتیم
پژوهشهاي مريم ميرزاخاني بارها از سوي جامعه رياضيات جهان مورد ستايش قرار گرفته و جوايز و عناوين متعددي را براي او به ارمغان آورده است که يکي ديگر از آنها اعطاي جايزه پژوهش برتر سال ۲۰۱۴ مؤسسه رياضيات کلي است. اين جايزه بهطور مشترک به او و پيتر اسکولز اهدا شد.
اين مؤسسه مريم ميرزاخاني را بهدليل مشارکت چشمگير و مؤثرش در زمينه نظريه هندسه و نظريه ارگوديک شايسته اين عنوان دانسته بود. او پيشتر جايزه دوسالانه روت ليتل ستر در رياضيات را به خود اختصاص داده بود، جايزهاي که انجمن رياضيات آمريکا به زنان تأثيرگذار در حوزه رياضيات اهدا ميکند. مريم ميرزاخاني ۱۶ آگوست (۱۸ مرداد) در سئول و در کنفرانس جهاني رياضيات ۲۰۱۴ سخنراني کرد.
اين کنفرانس بزرگترين گردهمايي رياضيات جهان به شمار ميرود که هر چهار سال يکبار برگزار ميشود.کنفرانس چهار ساله رياضيات فرصتي براي جامعه رياضيات جهان است تا جوايز چهارگانه خود را به برگزيدگان اهدا کند.
بزرگترين درخشش ميرزاخاني به دست آوردن معتبرترين جايزه رياضي جهان بود. ميرزاخاني در سال ۲۰۱۴ موفق به کسب جايزه فيلدز شد که مثل نوبل در رشته رياضيات است. مريم ميرزاخاني در می سال ۲۰۱۶ به عضويت در آکادمي ملي علوم برگزيده شد. او نخستين ايراني-آمريکايي است که به عضويت در اين آکادمي برگزيده شده بود.
يکي از دوستان و همدورهايهاي مريم ميرزاخاني در نامهاي سرگشاده با يادآوري خاطرهاي به او نوشت: «يک روز در حياط مرکز، يک نيسان آبي رنگ، در حال حرکت به سمت عقب بود. با چند نفر از بچهها ايستاده بوديم و سرگرم گفتوگو بوديم و نيسان را نديديم. يادش بخير آقاي تولا، هر جا هست آرامش و شادي همراه زندگيش باشد که درستترين آموزه آن تابستان را او به ما منتقل کرد.
ما را صدا کرد و به کناري کشيد تا زير نيسان له نشويم. بعد هم با لحني آميخته به شوخي گفت: خودتان مواظب خودتان باشيد. شايد شما فکر کنيد آدمهاي خاصي هستيد. اما ما مثل شما زياد ديدهايم. ميآيند و ميروند و بخشي از آمار ميشوند. ما شما را جدي نميگيريم. خودتان بايد خودتان را جدي بگيريد.»
اما اتفاقاتي که در زندگي ميرزاخاني افتاد و واکنشها به خبر پايان يافتن زندگياش نشان داد که او فقط قسمتي از آمار نشد بلکه احتمالا به يکي از چهرههاي هميشه ماندگار ايران و جهان تبديل شدهاست.
- 17
- 2
ثمین
۱۳۹۶/۱۲/۲ - ۳:۲۵
Permalink