حسن روحانی رییس دولت دوازدهم دیروز پس از رای اعتمادی که وزرای او از مجلس گرفتند، به معرفی سرپرست برای وزارت علوم بسنده کرد.
آنچه دولت دوم حسن روحانی را در ترکیب هیات دولت متمایز از قبل میکند، ترکیب وزرا و معاونینی است که حداقل در برخی حوزهها کمتر هدف توپخانههای رسانهای و سیاسی مخالفان و منتقدان قرار گیرند. در واقع سرعتگیر اقدامات و طرحهای دولت یازدهم طی چهارسالی که گذشت، همین فشارهای سیاسی و رسانهای متنقدان بود.
آنها در این چهارسال از هیچ اهرمی بر علیه دولت در فشارهای سیاسی چشمپوشی نکردند. در حوزه اجتماعی چهرههایی چون معصومه ابتکار و شهیندخت مولاوردی در فعالیتهای عادی خود نیز با هجم بالایی از این تخریبها مواجه بودند.
رضا فرجی دانا اولین وزیر علوم در دولت یازدهم قربانی همین هجمهها شد. فشارهای بیرونی بر وزارت آموزش و پرورش زمینهساز قرار گرفتن فانی در لیست ترمیم کابینه شد و دانش آشتیانی به واسطه فشارهایی که در سند ۲۰۳۰ تحمیل کرد و فعالیتهای اقتصادی فرزند او که بعدها برجسته شد، از همراهی با دولت دوازدهم بازماند.
حتی یکی از تاثیرگذارترین وزیر اجتماعی روحانی یعنی حسن هاشمی نیز به واسطه همین فشارهای سیاسی و رسانهای برای حضور در دولت دوازدهم تردید داشت. در میان آن کسی که از فشارهای سیاسی و رسانهای مخالفان و منتقدان در امان بود، محمد فرهادی وزیر علوم بود.
حتی روحانی نیز در اخرین سخنرانی خود در هیات دولت یازدهم، زمانی که سعی داشت از وزرایی که دولت را در ادامه راه همراهی نمیکنند، تقدیر کند، از فرهادی به عنوان وزیری که آرامش را در وزارت علوم حفظ کرد، نام برد. این آرامش، همان گمشدهی روحانی در دولت یازدهم بود.
جایی که مولاوردی به واسطه اظهارات تحولخواهانه خود، ابتکار به واسطه رویکرد مستقل از فشارهای فشارهای سیاسی، فرجی دانا به واسطه افشای فساد علمی رخ داده و دانش آشتیانی به واسطه امضای یک سند خاص متحمل فشارهایی از سوی مخالفان شده بودند که آرامش را از کار دولت میگرفت. اما اینکه روحانی چقدر میتوانست این فشارها را تاب بیارود، بیشتر معطوف به اولویتهای او میشود.
این فرضیه تقریبا قطع به یقین شده که روحانی تمرکز کار دولتهای خود را معطوف به چهار حوزه اقتصادی، زیرساختهای صنعتی، سیاست داخلی و سیاست خارجی کرده است. او برای اینکه فشارهای سیاسی و رسانهای منتقدان و مخالفان را در این اولویتهای چهارگانه، بهتر مدیریت یا تحمل کند، قصد دارد در دیگر حوزههای خارج از اولویتهای چهارگانه بهانه ای دست منتقدان ندهد.
همین میشود که روحانی از حضور نیروهایی چون مولاوردی، ابتکار، دانش آشتیانی یا وزرایی در قد و غواره فرجی دانا چشم پوشی کند و به نیروهایی چون بطحایی و فرهادی تکیه کند.
روحانی در واقع به دنبال تنشزدایی در حوزههای دانشگاه، آموزش عالی، زنان و محیط زیست است و تمرکز بر مدیریت تنشها در اولویتهای چهارگانه او. او نمیخواهد زمانی که در سیاست خارجی و اقتصاد تحت فشار سیاسیاست از بخشهایی چون دانشگاه و ... نیز فشار سیاسی مخالفان را تحمل کند و در مجموع باید گفت تاخیر در انتخاب وزیر علوم از سوی دولت دوازدهم از اینجا نشئت میگیرد.
جایی که خاکی صدیق به دلیل دست بستهاش در تغییر احتمالی روسای دانشگاه در آخرین ساعات، از تصدی پست وزارت علوم انصراف میدهد. یا مطرح شدن گزینهای چون حمید میرزاده به دلیل حساسیت منتقدان دولت نسبت به او، خیلی زود متنفی میشود و چهرههایی نیز که برچسب طیف مصطفی معین را از سوی مخالفان خوردهاند و از اقبال نسبی نیز در بدنه دانشگاه برخوردارند، خط میخورند.
به بیان سادهتر روحانی در وزارتخانههای اجتماعی تاب تحمیل فشارهای سیاسی را ندارد و به آرامش نسبی حاکم بر این بخشها راضیست.
این رویکرد گزینههای موجود را تا حدی زیادی برای روحانی کم میکند و علت تاخیر در معرفی وزیر پیشنهادی علوم را در همین جا باید جست. چرا که در بدنه دانشگاه سخت میشود گزینهای را پیدا کرد که هم اقبالی از سوی بدنه دانشگاه داشته باشد، هم کمتر مورد توجه مخالفان دولت باشد و هم سیاستهای دولت را بخواهد پیش ببرد.
این مساله چالشی نیز برای دولت دوازدهم ایجاد میکند و در پیچهای حساسی که توقع حمایت دانشگاه از دولت دارد، با حمایت کمتری مواجه میشود. مصداق آن روزی که روحانی در بهمن ماه سال ۱۳۹۳ گلایه ای مطرح کرد و گفت: «چرا دانشگاهها در موضوع برجام سکوت کردهاند؟» و دلایل سکوت دانشگاه که ریشه در برآورده نشدن تواقعات آنان از دولت بود، توجه نکرد.
محمدحسین نجاتی
- 11
- 5