با توجه به رشد کمی آموزش عالی در تمام سطوح و زیرنظامها، همچنین در نظر گرفتن مفاد طرح آمایش آموزش عالی مبنی بر تاکید به امر کیفیت به عنوان عامل مهمِ رسیدن به سطح قابل قبولی از اعتبار و ضرورتِ مهار کمیت و ساماندهی رشتهها و دوره های آموزش عالی، آیین نامه راه اندازی و ارزشیابی دوره های دکتری تخصصی بر اساس محورهای مصوب شورای گسترش و برنامه ریزی آموزش عالی تدوین و توسط معاونت آموزشی وزارت عتف تهیه و تدوین شد.
این آیین نامه که به امضای منصور غلامی وزیر و مجتبی شریعتی نیاسر معاون سابق آموزشی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و محمدرضا آهنچیان رسیده است، در واپسین روزهای اسفندماه ۹۷ به تمام دانشگاه ها ابلاغ شد.
شریعتی نیاسر در دوران تصدی این سمت از رویههای فعلی دانشگاهها در خصوص سرعت پذیرش دانشجوی دکتری با درجه پایینی از کیفیت انتقاد میکرد و بارها در همایش های مرتبط با آموزش عالی اعلام کرد که کشور به ۱۰۰ هزار دانشجوی دکتری نیاز ندارد.
اکنون به نظر میرسد آیین نامه ابلاغ شده ارزشیابی دوره دکتری در دانشگاهها حاکی از آن است که وزارت علوم، تحقیقات و فناوری عزم راسخی برای اصلاح ریشه ای پذیرش دانشجو در دوره های دکتری دارد.
این در حالی است که تعدادی از دانشجویان فعلی یا داوطلبان ورود به دکتری نگران به خطر افتادن وضعیت تحصیل خود در این مقطع هستند.
در همین زمینه ایرنا با محمدرضا آهنچیان مدیرکل دفتر برنامهریزی آموزش عالی و عضو هیأت علمی دانشگاه فردوسی مشهد به گفت و گو نشسته است. وی یکی از امضاکنندگان آییننامه راه اندازی و ارزشیابی دورههای دکتری تخصصی است.
وزارت علوم در آخرین روزهای اسفند ۹۷ چندین آیین نامه را به دانشگاه ها ابلاغ کرد که یکی از این موارد آیین نامه راه اندازی و ارزشیابی دوره های دکتری بود؛ چه دلایلی برای ابلاغ این آیین نامه وجود داشت؟
آهنچیان: وضعیت دورههای دکتری در کشور باعث طنز هم شد. به خاطر دارم رئیس جمهوری در یکی از سخنرانیهای خود گفت وقتی در خیابان میگوییم آقای دکتر، چند نفر سرشان را بر میگردانند! در کشور مسئله فرهنگی وجود دارد و ما دنبال لقب هستیم. در این باره مثالی می زنم؛ تعدادی از دانشجویان با اتمام دورههای کاردانی و کارشناسی ناپیوسته در حالی که لقب شان مهندس نیست، به دیوان عدالت اداری و سایر مراجع شکایت کردهاند که با وجود تحصیل در مقطع لیسانس باید عنوان مهندس در مدرک تحصیلی آنها گنجانده شود و بر این باور هستند با تحصیل در دو مقطع کاردانی و کارشناسی، مهندس میشوند.
باید بگویم تعداد زیادی کارخانه احداث میشود، در حالی که هیچ وقت دودی از دودکشهای آن خارج نمیشود و کار مفیدی صورت نمیگیرد؛ بنابراین این سوال به ذهن میرسد مگر امکان دارد کارخانه ایجاد شود، اما در آن را قفل کنیم؟ مگر میتوان دانشجوی دکتری تربیت کرد، اما شغلی برای او ایجاد نشود؟
آیا ارزیابی دورههای دکتری به معنای پایین آوردن ظرفیت و گاه نپذپرفتن دانشجوی دکتری است؟
آهنچیان: موضوع پایین آوردن ظرفیت پذیرش و بستن دوره دکتری نیست؛ ما به دنبال ناامید کردن دانشجویانی که در تحصیلات تکمیلی به خوبی عمل میکنند، نیستیم؛ بلکه نظر وزارت علوم نظم بخشیدن و نوسازماندهی دوره دکتری است که در آیین نامه سال ۹۷ ابلاغ شد.
اتفاقاً وزارت علوم در این آیین نامه تاکید کرد که تغییری در ظرفیتهای پذیرش ایجاد نمی کند؛ چرا که این مسئله بر عهده دانشگاهها است، اما دو شرط برای ادامه فعالیت در مقطع دکتری تغییر یافت.
قبل از بیان این دو شرط باید تاریخچهای از کادر هیأت علمی در دورههای دکتری دانشگاههای دولتی حتی دانشگاههای برتر کشور مطرح کنم. تا پیش از ابلاغ این آییننامه دانشگاهها با وجود اعضای هیأت علمی پیش آمادگی تدریس در دوره دکتری نداشتند و دانشجوی دکتری جذب میکردند. این را هم بگویم صرفاً درباره دانشگاه های دولتی صحبت می کنیم و متاسفانه هیچ کنترلی روی سایر زیرنظامها نداریم.
شرطی که برای ادامه دوره دکتری در دانشگاهها گذاشته شد این بود که برای دریافت مجوز پذیرش دانشجو در این مقطع، وجود یک استاد، دو دانشیار و سه استادیار الزامی است. پیش از این و تاکنون در هیچ کدام از دانشگاههای دولتی، استاد تمام در دورههای دکتری نداشتیم و اصلاً به عنوان شرط محسوب نمیشد؛ تنها داشتن دو دانشیار و سه استادیار کفایت میکرد که در آیین نامه یک استاد تمام به این شرط اضافه شده است.
شرط دوم این است که یک دانشگاه برای دریافت مجوز پذیرش در دوره دکتری باید سه سال دانش آموخته کارشناسی ارشد داشته باشد، اما در آیین نامه جدید این مدت به پنج دوره افزایش یافت؛ از این رو، دانشگاهی میتواند در دوره دکتری تدریس کند که به بالاترین مرتبه علمی رسیده باشد و این یک قاعده جهانی است.
دانشگاهی قبلاً به واسطه استادتمام خوشنام ۲۰ سال مجوز پذیرش دانشجوی دکتری داشت، اما در این ۲۰ سال به هر دلیل از جمله بازنشستگی، استاد در دانشگاه نیست. ما در این مورد صحبت نمیکنیم که مرتبه دانشیاری از استاد تمامی پایینتر است؛ کما اینکه دانشیار هم برای رسیدن به مرتبه استاد تمامی در تلاش است.
قطار پر سرعت پذیرش بیکیفیت دکتری در مسیر انحرافی پیش می رفت و ترمز آن در مسیر ریل باید کشیده می شد. ترمز هم همین دو شرط اعلام شده در آیین نامه است.
وزارت علوم در چارچوب این آیین نامه چه اقداماتی انجام داده است؟
آهنچیان: پیش آمادگیهای این آییننامه در حال انجام است. گروه ناظر به نمایندگی از وزارت علوم در دانشگاهها حاضر میشود و تداوم و استمرار وجود شرایط پذیرش دانشجوی دکتری را بررسی میکند؛ در صورت مغایرت جدی با آیین نامه به آن دانشگاه مهلت داده می شود ظرف یک ماه به شرایط احراز شده در شیوهنامه دست یابد.
البته تعطیلی دوره دکتری در آن دانشگاه بلافاصله اتفاق نمیافتد، بلکه به تدریج انجام می شود. با این حال به تحصیل دانشجویان دکتری هیچ لطمه ای وارد نمی شود و دوره تحصیل دانشجو باید به پایان برسد.تنها برای ورودیهای جدید دکتری ظرفیتی به دانشگاه داده نمیشود.
هنوز هیأتی از وزارت علوم اعزام نشده است و یک دوره آزمایشی برای بررسی خطاها داریم. این هیأت شامل نمایندهای از کارگروه یا وزارت علوم بر اساس شیوه نامه، یک نفر از اعضای هیأت علمی منتخب وزارت علوم از دانشگاه مقصد و یک کارشناس که به دلیل صرفه جویی در مسائل اقتصادی از دانشگاه است.
این هیأت سه نفره وارد دانشکده یا گروه آموزشی دانشگاهها می شوند و مدارک مرتبط با دورههای دکتری را بررسی می کنند. همچنین ضمن مصاحبه با دانشجویان، ۹ فرم پرسشنامه هم باید تکمیل شود.
بر اساس این تحقیقات، گزارشی به کارگروههای وزارت علوم ارائه داده و نتیجه را بررسی میکنند. کارگروه پس از این بررسیها شاید به این نتیجه برسد که پذیرش دانشجوی دکتری در دانشگاهی باید کم یا متوقف شود. به عنوان مثال اگر ظرفیت دکتری پنج نفر بود، به سه نفر برسد یا دوره برای یک تا دو سال حتی دائم متوقف شود. در صورت توقف موقت پذیرش دکتری به دانشگاه مهلتی برای تغییر شرایط داده میشود.
آنچه مهم است، دوره دکتری لغو نمیشود ولی شاید ظرفیت به صفر برسد تا دانشگاه به شرایط درج شده در آیین نامه عمل کند. امید است تا پایان نیمسال اول تحصیلی در هر ۷۰ کارگروه، ۷۰ تیم اعزامی ایجاد شود که دانشگاه ها را بررسی کنند.
با این اوصاف به نظر می رسد حتی دانشگاهی های تهران هم برای دوره دکتری استاد تمام ندارد، درست است؟ پس این تعداد استاد تمامها در دانشگاهها برای چه دورههایی فعالیت میکنند؟
آهنچیان: بله. حتی دانشگاههای تهران هم برای دوره دکتری استاد تمام نداشتند. نباید دست و پا بزنیم و تلاش کنیم و بگوییم استاد تمامها در دوره دکتری دانشگاههای دولتی حضور داشتند.
متاسفانه دانشگاههایی که وابسته به وزارت علوم هم نیستند، در یک دوره عدد سه رقمی در پذیرش دانشجوی دکتری داشتند که این مسئله برای کشور خطرناک است و هیچ کنترلی روی آن صورت نمی گیرد.
در حال حاضر، مهمترین ابزار نظارتی وزارت علوم، نگاه دانشگاهها به یکدیگر است. چون دانشگاههای دولتی بحث منطقه ای دارند و حواس شان هست که چه دانشگاهی چند دانشجو و چه دورهای گرفته است که این موارد را خودشان به ما گزارش می دهند.
عده ای هجمه های زیادی به آموزش عالی وارد می کنند، چون دیوار کوتاه دارد، اما با حداقل ها و محدودیت هایی که پیش پای آموزش عالی ایجاد می کنند، این نظام فعلی آموزش عالی کار خود را انجام می دهد و دانشجویان ایرانی الان با تحصیل در همین دانشگاهها حتی وارد بهترین دانشگاه های دنیا هم شده اند.
ما نیاز به تجدیدنظر در فرهنگ داریم و باید از خودمان بپرسیم برای این کشور چه کار کرده ایم؟ هر چند از وضعیت مطلوب فاصله داریم، با این حال خوابگاه و امور رفاهی در ایران برای دانشجویان ما در مقایسه با دانشجویان ۱۰ دانشگاه برتر دنیا تقریباً رایگان است.
در این باره بیشتر توضیح میدهید؟
آهنچیان: ۱۰ دانشگاه برتر دنیا مثل هاروارد نمیگویند دانش آموخته لیسانس دیگر به هیچ دانش و آموزشی نیاز ندارد و میتواند در هر کارخانه ای کار کند؛ کانادا ۱۰۰ دانشگاه هم ندارد اما در مقابل سه هزار کالج دارد چون ز گهواره تا گور در این دانشگاه ها معنای دیگری دارد و قرار نیست دانشگاه فرد را علامه کند، بلکه بر اساس برنامه تعریف شده خود دانش را به فرد انتقال میدهد و افراد در کالجها دوره های سه ماهه و یکساله برای تکمیل آموزش باید بگذرانند.
آیا واقعا به ۱۰۰ هزار دانشجوی دکتری نیاز داریم؟
آهنچیان: ما به ۱۰۰ هزار دانشجوی دکتری نیاز نداریم. در این باره از نظام ملی شایستگی صحبت میکنم. این نظام یک اقدام دولتی و مستلزم عزم ملی است؛ طراحی آن حداقل چند وزارتخانه از جمله کار، رفاه و تعاون، آموزش و پرورش، علوم، تحقیقات و فناوری، بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، صنعت، معدن و تجارت را درگیر می کند و در کل نیازمند تشکیل یک شورای عالی است.
خلاصه نظام ملی شایستگی این است که با توجه به برنامه های توسعه ملی چه تعداد دانشجو برای چه بخشهایی از نیازهای کشور نیاز است. به عنوان مثال این نظام تعیین میکند که در صنعت الکترونیک و در مقیاس ۲۰ از ۱۰۰ به چه تعداد دانشجو برای تامین نیاز، احتیاج است یا اینکه صنعت مذکور فعلا برنامه ای برای سرمایهگذاری در این بخش ندارد.
در مثالی دیگر، این نظام میگوید برای سال ۱۴۱۰ به یکهزار دانشجوی دکتری مدیریت آموزشی نیازمند است. در واقع این نظام ملی بهترین جهت دهنده برای انطباق بین آنچه که کشور به آن نیاز دارد و تنظیمات آموزش عالی برای تربیت نیروی انسانی در زمان مقتضی است.
اما چنین نظامی در کشور وجود ندارد؛ گاه ممکن است دانشجو تربیت کنیم که بعد به دلیل اتفاقات غیرمنتظره یا نگاه های از پایین به بالا، از این ۱۰۰ نفر تنها ۱۰ نفر شاغل شوند.
نمیتوان گفت اگر به ۱۰۰ هزار دانشجوی دکتری نیاز نداریم پس به چند هزار دانشجو در کشور نیاز است. خسارت های دولت نهم و دهم به آموزش عالی خیلی سنگین است و این ۱۰۰ هزار دانشجو بعد از دولت دهم به آموزش عالی تزریق شدند؛ چرا که برخی دانشگاه ها که از بیان نام آنها معذورم، مجوزهای ویژه ای برای پذیرش دانشجوی دکتری دریافت کردند.
- 18
- 4