محمود واعظی در مصاحبه با روزنامه اعتماد درباره انتخابات اسفند ۱۴۰۲ و مشارکت پایین مردم گفت: سخنرانی، تهدید و اینکه اسلام را وسط بکشیم تا مردم رای دهند، جواب نداده است. در این انتخابات، از همه چیز خرج شد؛ همه توصیه کردند، حتی کسانی که از وضع موجود، عملکرد مجلس و وضعیت اقتصادی رضایت ندارند مانند خودمان در حزب اعتدال و توسعه، توصیه کردیم همه پای صندوق بیایند؛ از این منظر که برای احترام به صندوق رای و ارسال پیامی مبنی بر اینکه راهی جز صندوق رای نداریم و نه خیابان راهحل است و نه در خانه نشستن، همه مشارکت کنند. منظور اینکه در چنین شرایطی، نتیجه همین میزان مشارکتی شد که مشاهده میکنید. حزب اعتدال و توسعه در استانها تبلیغ کرد و تماس گرفتیم تا شخصیتها نامنویسی کنند؛ برخی ثبتنام کردند و برخی هم نه؛ خیلی از آنهایی که با خواهش و تمنا راضیشان کردیم تا نامنویسی کنند و نامزد شوند، ردصلاحیت شدند که نتیجهاش هم همین میشود.
درسی که باید گرفت این است که مشارکت بالا در انتخابات، دلخوش کردن به رای دادن یک اقلیت نیست که در نتیجه آن یک مجلس تشکیل شود و یک و سال اندی دیگر هم یک دولت تشکیل شود. دولت و مجلسی قوی هستند که با مشارکت بالای مردم بر سر کار بیایند. مردم وقتی به یک رییسجمهوری رای بالا دهند آن را دولت خودشان میدانند، به تصمیماتش بهتر عمل میکنند و همراهی بیشتری دارند؛ عین همین موضوع برای مجلس نیز صدق میکند. وقتی یک مجلس با رای بالا بر سر کار بیاید، مردم میدانند که نمایندهشان و تفکرشان در این مجلس حضور دارد و آن روشی که قرار است براساس آن کشور پیش برود و اداره شود، نمایندگانشان در قانونگذاری و نظارت حضور دارند.
اگر مردم فکر کنند که چنین نیست، اعتبار صندوق رای پایین میآید؛ لذا برای انتخابات ریاستجمهوری باید از امروز شروع شود. این اصل را باید بدانیم که تبلیغات، اینکه بگوییم اسلام در خطر است و نام امام زمان را به میان بیاوریم و اینکه بزرگان توصیه کنند، یک مقداری به افزایش مشارکت کمک میکنند. اصل این است که باید در حکمرانی کشور سیاستهایی اتخاذ کنیم که مردم به آینده خودشان امیدوار باشند و اجازه دهند چهرهها و کسانی که مورد قبول مردم هستند در این رقابت شرکت کنند و هر کدام را به نوعی خارج نکنند؛ مثلا آقای روحانی که از نظر علمی و فقهی مشکلی ندارد و چندین دوره در مجلس خبرگان حاضر بوده است، خب ایشان را از لحاظ سیاسی رد کردهاند.
هنوز هیچ موردی به ما اعلام نکردهاند. ایشان سه بار هم به شورای نگهبان نامه نوشته است. میدانیم که رسیده است و هنوز هیچ جوابی هم ندادهاند. منظور اینکه حالا اگر آقای روحانی در خبرگان میرفت و مردمی که یک زمانی ۲۵ میلیون رای به ایشان داده بودند، نمایندهای میداشتند بهتر بود یا اینکه تایید صلاحیت نکنند؟ این روشها هر چه ادامه یابد به دلسردی منجر میشود؛ لذا باید در سیاستها یک امیدی به آینده ایجاد شود و همینطور لازم است در سیاستهای اقتصادی، روابط خارجی و فرهنگی و... یک تجدیدنظر انجام شود.
معنی مشارکت بالا و رقابتی بودن که مقام معظم رهبری تاکید دارند، یعنی چه؟ یعنی افراد مختلف باید باشند! شما ببینید در تهران رقابت کامل بین یک جناح بوده است. یک جناح چندین لیست کامل داشتهاند و دو جناح یعنی اصلاحطلبان و اعتدالیون با هم جمع شدهاند از اعضای خودشان به ۱۳-۱۲ نفر که ردههای بالایشان هم نبوده، رسیدند و بقیه را هم با افرادی که فکر میکردند قرابت فکری دارند، مصاحبه کردند تا بتوانند یک لیست ۳۰ نفره در تهران داشته باشند که در این لیست هم اصولگرا، هم اعتدالی و هم اصلاحطلب بود؛ خب اینکه رقابت نیست! این فهرستی که چهرههایش نسبت به چند فهرست جناح دیگر کمتر شناخته شدهاند یا کلا شناخته شده نیستند، باید پول خرج میکرد تا تبلیغات شود و جا بیفتد. اما این گروه پول هم نداشتند که خرج کنند و هر چه بوده در فضای مجازی بوده است یا دست به دست گشته است. منظور اینکه به این مدل، رقابت نمیگوییم.
قرار شد افرادی که در این فهرست بودند، نفری ۱۵۰ میلیون تومان برای تبلیغات بدهند. برخی از آنها داشتند و این مبلغ را پرداخت کردند، اما برخی این مبلغ را نداشتند و کمتر پرداخت کردند. خبری هم که دارم این است که چند نفر اصلا نداشتند که این پول را بدهند. اگر همهشان هم پرداخت میکردند کلا میشد ۴ میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان که باید برای تبلیغات و تولید محتوا و مصاحبهها و این مسائل خرج میشد. حتی نتوانستند در شهرهای مختلف اطراف تهران که جمعیت زیادی هم دارد، ستاد بزنند. اینها از لحاظ مالی هم نمیتوانستند رقابت کنند. صبح پنجشنبه از طرف اصولگرایان و لیستهایشان برای همه پیامک آمد؛ میدانید وقتی برای همه مردم تهران پیامک ارسال شود، هزینهاش چقدر میشود؟
میلیاردی است. باید تقریبا برای ۱۲-۱۰ میلیون پیامک ارسال شود، چون نمیدانند صاحب خط واجد شرایط رای دادن هست یا خیر. روی این حساب میخواهم بگویم که رقابت، یک رقابت سالم نیست. در این نوع رقابت نمیتوان ادعا کرد که افراد، احزاب و گروههای مختلف در حال وزنکشی هستند، چون رقابت داخل یک جناح بود، چون آنقدر چهرههای آنها تایید صلاحیت شدند که چندین فهرست منتشر کردند و باز هم عدهای بیرون ماندند. در سمت دیگر ۵-۴ حزب گردهم آمدند و ۱۳-۱۲ نفر را توانستند جمع کنند.
قاعدتا باید بشنوند. الان طبیعی است برای اینکه دشمن خارجی داریم، من هم اگر برابر خارجی قرار بگیرم یا با یک رسانه خارجی مصاحبه کنم، طبیعی است اول از آنچه در کشور اتفاق افتاده دفاع میکنم. به همین دلیل این موضوع را دو قسمت کردم. عملکرد و سیاستهای خودمان باعث شده تا به ۴۰ درصد برسد و باید این مورد را درست کنیم. تلاشی که دشمنان کردند موفق نشدند. میتوانیم با سیاستهای درست و تغییراتی که به وجود میآوریم، این مشکل را حل کنیم. باید قبول کنیم که در سه انتخابات گذشته یعنی ۹۸، ۱۴۰۰ و ۱۴۰۲، برای کسانی که در کشور حکمرانی میکنند یک زنگ خطر و هشدار است که برخی سیاستها باید.
مهدی مختاری حقوق دان :آرای باطله زیاد، تاثیری در نتیجه انتخابات ندارد اما نشان میدهد جامعه ناراضی است
مهد مختاری کارشناس احزاب درباره افزایش چشمگیر آمار آرای باطله به فراز گفت: «در قانون انتخابات آرای باطله از جهت تعیین میزان مشارکت اهمیت دارد، اما در تعیین نتیجه برنده انتخابات تاثیرگذار نیست. آرای باطله مربوط به کسانی است که پای صندوقهای انتخابات رفتهاند و رای دادهاند، اما رای آنها به حساب نیامدهاست. البته رایها به دلایل مختلفی باطله اعلام میشوند. مثلا برخی واجد شرایط رای دادن نبودهاند یا رای سفیده دادهاند.»
معانی مختلف آرای باطله
او ادامه داد: «بالا بودن میزان آرای باطله در انتخابات میتواند معانی مختلفی داشته باشد. برای مثال میتواند چنین معنایی داشته باشد که انتخابات صحیح و قانونی برگزار نشدهاست و یا اینکه یک نوع واکنش اعتراضی به انتخابات معنا شود. در برخی از کشورها رای دادن اجباری است و مردم مکلف هستند که در انتخابات شرکت کنند؛ یعنی اگر مردم رای ندهند مجازات و از برخی خدمات دولتی محروم میشوند؛ بنابراین شهروندان مجبور به رای دادن هستند لذا با استفاده از رای باطله نظر خودشان را اعلام میکنند.»
اعتبار انتخابات
این کارشناسان انتخاب در ادامه تصریح کرد: «در بعضی از کشورها مانند روسیه برای اینکه انتخابات صحیح تلقی شود، نیاز به میزان مشخصی از مشارکت وجود دارد؛ لذا اگر میزان مشارکت پایین باشد انتخابات ابطال و به دور بعدی کشیده میشود. در این کشورها، میزان رای باطله میتواند به انتخابات اعتبار ببخشد. برای مثال گفته میشود که باید میزان مشارکت در انتخابات حداقل ۵۰ درصد باشد، رایهای باطله میتواند میزان آرا را به حداقلی که قانون در نظر گرفته برساند.»
اهمیت آرای باطله از نظر سیاسی و جامعه شناسی
مهدی مختاری در ادامه گفت: «به هر حال ملاک انتخاب هر کاندیدا، آرای صحیحی است که دریافت میکند. آرای باطله از نظر حقوقی در کشور ما تعیینکننده نیست، اما از نظر مشارکت سیاسی و از منظر جامعه شناسی دارای اهمیت است. آرای باطله زیاد نشان میدهد که در جامعه نارضایتی وجود دارد. اما از نظر قانونی و حقوقی در کشور ما، آرای باطله ملاکی برای اعتبار اصل انتخابات نیست.»
او در آخر تاکید کرد: «قوانین انتخابات در کل کشور یکسان است؛ آرای باطله در انتخاب کاندیداها تاثیری ندارد و اعتبار انتخابات را تحت تاثیر قرار نمیدهد لذا حتی اگر ۹۰ درصد رایها باطله باشد همان ۱۰ درصد رای صحیحی شمرده میشود و ملاک انتخاب قرار میگیرد. دلیل باطل اعلام شدن رای بسیار مهم است و این موضوع باید مورد توجه قرار بگیرد. برخی از افراد واجد شرایط قانونی هستند، اما رای سفید به صندوق میاندازند این در حالی است که رای عدهای باطل میشود به دلیل آن که واجد شرایط نیستند یا با تقلب رای دادهاند.»
- 18
- 5