سازوكار وحدت اصولگرايان مشخص نشده از گوشه و كنار اردوگاهشان اسامي كانديداهاي متعددي براي رقابت با روحاني شنيده ميشود. اين موضوعي است كه ناصر ايماني، تحليلگر سياسي اصولگرا دربارهاش ميگويد: «با توجه به ريزش راي آقاي روحاني احتمال زيادي وجود دارد كه اصولگرايان از استراتژي چند كانديدايي استفاده كنند تا انتخابات را به دور دوم بكشانند.» مشروح گفتوگوي «اعتماد» با ناصر ايماني به اين شرح است:
آيا جريان اصولگرايي نسبت به پايگاه اجتماعي ارزيابي دقيقي دارد؟
اصولگرايان هيچگاه نگفتهاند كه در انتخابات ٩٢ بينقص ظاهر شدهاند. اصولگرايي هيچگاه يك جريان بسته و نقدناپذير نبوده است. اصولگرايان بارها نسبت به عملكرد دولت قبل نقد داشتهاند و به خصوص در دور دوم دولت نقدها خيلي جدي بود. اصولگرايان در انتخابات ٨٤ از آقاي احمدينژاد حمايت نكردند. اين يك واقعيت است و كسي هم نميتواند آن را انكار كند. آقاي احمدينژاد با پايگاه اجتماعي خودش كه فراهم كرده بود، توانست راي بياورد. آن زمان اين طور هم نبود كه اصولگرايان ميدان را براي احمدينژاد خالي كرده باشند بلكه ميدانشان خالي شد.
اصولگرايان كانديداهايي را كه در انتخابات ٨٤ داشتند، آقايان قاليباف و لاريجاني بودند اما هيچ كدام راي نياوردند و انتخابات به دور دوم كشيده شد. اين حرفي كه آقاي احمدينژاد ميگفت من از حمايت اصولگرايان برخوردار نبودم حرف درستي بود. حتي در سازوكار شوراي هماهنگي كه قبل از انتخابات بود نيز كسي او را حمايت نكرد. بعدها اصولگرايان دولت احمدينژاد را تاييد كردند. بنابراين هيچگاه اصولگرايان اعلام نكردهاند كه كار بينقص انجام دادهاند. ليكن امتياز عملكرد اصولگرايان در انتخابات ٩٤اين بود كه ائتلافي را صورت دادند كه طيفهاي متعدد اصولگرا در آن حضور پيدا كردند و آنها جمعا تصميمي گرفتند و هيچ كدام از طيفهاي اصولگرا از اين پيمان تخطي نكردند. در برخي شهرها نتايج به نفع اصولگرايان و در برخي شهرها مثل تهران نتايج به هيچوجه به نفع اصولگرايان تمام نشد. اين هم قابل نقادي است و آقاي زريبافان هم يكي از نقادان است.
آيا اين درست است كه مهندسي انتخاباتهاي گذشته بدون حضور برخي طيفهاي اصولگرا بوده است؟
تنها طيف اصولگرايي كه در سال ٩٤ در ائتلاف نبود طيف آقاي لاريجاني بود. آقاي زريبافان بيشتر در طيف جبهه پايداري و يكتا جاي ميگيرند، كه در سال ٩٤ در ائتلاف اصولگرايان حضور داشتند.
چقدر از تصميمات انتخاباتي اصولگرايان معطوف به كارشناسي درست از پايگاه اجتماعيشان بوده است؟
بنده دو انتخابات ٩٢ و ٩٤ را از هم تفكيك ميكنم. انتخابات ٩٢ اساسا اصولگرايان با يك مركزيت واحد سازماندهي شده در انتخابات شركت نكردند. ليكن در سال ٩٤ اصولگرايان به همگرايي رسيدند. نكته مهمي كه در اين زمينه وجود دارد مساله پايگاه اجتماعي است. اينكه اصولگرايان در ادوار انتخاباتي گذشته و نه فقط سالهاي ٩٤ و ٩٢ يكي از پارامترهايشان مقبوليت مردمي بوده است اما اين پارامتر به عنوان يك فاكتور تعيينكننده نبوده است. اين انتقاد به اصولگرايان وارد است. در انتخابات ٩٦ به نظر ميآيد ميخواهند اين نقيصه را جبران كنند.
در انتخابات ٩٦ برخي از احزاب اصولگرا تصميم گرفتهاند كه كانديداي حزبي معرفي كنند. آيا اين مساله ضرري به ائتلاف اصولگرايان وارد ميكند؟
اگر قرار باشد مركزيت ائتلاف صورت بگيرد و قرار باشد متشكل از ١٠ يا ٢٠ جريان اصولگرايي باشد، مسلما نخستين كاري كه بايد كرد اين است كه از تشكلها بخواهند كانديداهايشان را معرفي كنند. اين مساله كاملا طبيعي است. اصولگرايان از تشكلهاي مختلف دعوت ميكنند كه كانديداهاي مورد نظرشان را با استدلالهايشان به ائتلاف معرفي كنند.
از بين كانديداهاي مختلفي كه الان مطرح هستند از جمله آقايان باهنر، ميرسليم، رستم قاسمي، الياس نادران، لطفالله فروزنده و سعيد جليلي كداميك شانس بيشتري براي پيروزي در مقابل آقاي روحاني دارند؟
نظرسنجيهايي در حال حاضر توسط برخي نهادها انجام شده است. بنده نميخواهم به اين نظرسنجيها استناد و اعتنا كنم. كانديداي اصولگرايي ممكن است كسي باشد كه بين هيچ كدام از اين اسامي نباشد. بايد صبر كنيم تا شرايط مشخصتر شود. انتخابات سال آينده انتخابات دشواري نيست. چرا كه رييسجمهور موجود برخلاف روساي جمهور قبلي در دور دوم پايگاه اجتماعي چنداني ندارد. حتي يك كانديداي مستقل ممكن است راي آقاي روحاني را به خطر بيندازد. پايگاه اجتماعي آقاي روحاني آنقدر قوي نيست كه براي رقبا انتخابات سختي در پيش باشد.
چقدر احتمال دارد كه اصولگرايان با چند نامزد وارد انتخابات ٩٦ شوند؟
با توجه به اينكه آقاي روحاني در انتخابات ٩٦ ريزش راي دارد احتمال زيادي دارد كه اصولگرايان با استراتژي چند كانديدايي وارد انتخابات شوند. نظر برخي افراد عضو جامعه روحانيت در اين مورد بيان شده است اما استراتژي رسمي جامعه روحانيت در اين مورد چندان مشخص نيست. چون آقاي روحاني به محض اينكه به دور دوم انتخابات برسد، قطعا شكست ميخورد و اين استراتژي ميتواند كارساز باشد. بنابراين اين احتمال كه اصولگرايان با چند نامزد وارد انتخابات شوند، قوي است.
شخصيتي كه مقابل آقاي روحاني شانس پيروزي دارد چه ويژگياي بايد داشته باشد؟
ويژگي اين نامزد بايد به گونهاي باشد كه مردم احساس كنند اين فرد ميتواند مشكل اجرايي كشور را حل كند. مدير اجرايي كشور نبايد به حواشي بپردازد و كار اجرايي كشور را به خصوص در عرصههاي اجرايي به خوبي به انجام برساند. مردم اگر احساس كنند كانديدايي در حد و قواره اين هست كه بتواند مشكلات جاري كشور را حل كند، برايشان كافي است. نيازي نيست كه حتما در همه عرصهها كارشناس باشد. رييسجمهور مدير اجرايي كشور است و بايد آنقدر توانايي و قدرت مديريتي داشته باشد كه بتواند تيمش را هماهنگ كند. مردم اگر اين مساله را احساس كنند به آن فرد راي خواهند داد.
لزومي ندارد كه فردي با شهرت به چهره اقتصادي يا مبارز با فساد وارد شود؟
بله. رييسجمهور آينده بايد آگاهي كافي در مسائل اقتصادي داشته باشد.
از جنبه تاثير بر افكار عمومي فردي كه مقابل آقاي روحاني قرار ميگيرد بايد چه ويژگي بارزي داشته باشد تا پيروز شود؟
مردم بايد احساس كنند كه اين فرد يك مدير اجرايي قوي است و از مسائل اقتصادي آگاهي دارد.
- 12
- 5