گردونه اتفاقات سياسي به نفع حسن روحاني ميچرخد؛ از پاسخ قاطع به آشتي ملي و اصلاحطلباني كه بايد از او حمايت كنند تا كانديداتوري بقايي و از تكرويهاي انتخاباتي جليلي تا اعتراض حزب موتلفه و پايداري به «جمنا» باعث شده تا شيخ ديپلمات در هلهله انتخاباتي اين روزها خيال آسوده، سكوت معنادارش را ادامه دهد.
سكوتي كه شايد نشاندهنده آن است كه رييس دولت مستقر نگرانياي بابت عدم تكرار پيروزياش ندارد. چه آنكه اصولگرايان، اين منتقدان دولتهاي غير وابسته به خود با وجود پشت پاي علني به مكانيزمهاي سنتي انتخاب كانديدا و تاسيس لوييجرگهاي با عنوان جبهه مردمي نيروهاي انقلاب مشهور به جمنا همچنان گرفتار سردرگمي سياسياند و مشخص نيست چگونه ميتوانند مطالبات و توقعات رنگ و وارنگ گروههاي متعدد خود را، يكي كنند و به ائتلافي حتي موقت براي رقابت با روحاني برسند.
گرههاي كور افتاده بر كلاف سياسي اصولگرايان را ميشود به راحتي از رفتارها و مواضع متضاد و ناهمگون اصولگرايان ديد؛ جايي كه حزب موتلفه، پرسابقهترين حزب جناح راست كه برخلاف هميشه تصميم گرفته تا با كانديداي حزبياش پا به ميدان انتخابات بگذارد و از فرصت تبليغات انتخاباتي تلويزيوني براي معرفي دوباره خودش به افكار عمومي بهره ببرد تا جبهه پايداري كه همچون انتخابات گذشته و با ادله و ادعاي اصولگرايي ناب، خرجش را از سفره اكثريت نسبي اصولگرايان جدا كرده و تا بياعتنايي مطلق احمدينژاديها به كنشهاي درون جبهه اصولگرايي، همه و همه نشاندهنده آن است كه بخيه كردن اهداف و مقاصد همه اين گروهها به اين راحتيها ميسر نيست.
اگر تا چندي قبل رسانههاي مشهور جناح راست ماموريت يافتند تا با همه توان خود «جمنا» را به عنوان اتاق فكر و مركز جديد فرماندهي اصولگرايان غالب و قالب كنند حالا با مخالفتهاي تند موتلفه و بياعتنايي احمدينژاديها و اعتراضهاي پايداري بايد دست و پنجه نرم كنند و فرمولي براي عبور از پيچ تند بحرانهايشان بيابند.
پايداري، احمدينژاديها و موتلفه در حال حاضر جديترين مخالفان «جمنا» هستند. موتلفهايها معتقدند كه مصطفي ميرسليم در ميان اسامي مطرح شده از سوي اصولگرايان، كانديداي اصلح است. كانديداي اصلح پايداري هم كه با «اصلح»هاي ديگر اصولگرايان از موتلفه متفاوت است و احمدينژاديها هم كه بيترديد در اين ميان و ميانه، برنامه خودشان را دارند. همين است كه نمايندگان و مديران اين گروههاي اصولگرا در دو روز گذشته تمام قد از «جمنا» انتقاد كردند تا بناي نصف و نيمه انتخاباتي اصولگرايان، ساخته نشده فرو بريزد.
شاهد مثال اين مدعي اظهارات تند و تيز مصطفي ميرسليم و اسدالله بادامچيان از اعضاي ارشد حزب موتلفه است. ميرسليم كه جمنا را قانوني ندانست و اعلام كرد، كنارهگيري نميكند. اسدالله بادامچيان هم روز گذشته در گفتوگو با خبرآنلاين تلويحا رسما اعلام كرده موتلفه قصد كنارهگيري به نفع هيچ يك از كانديداهاي اصولگرا را ندارد: «كارمان در موتلفه مشخص است و ما نامزد مشخص داريم. آقاي مهندس سيدمصطفي ميرسليم هستند و اين اميد را هم داريم كه همه اصولگرايان در جدول شاخصها، به نامزد ما كه فرد صالحي است و سوابقش حاكي از سادهزيستي، پاكي و سلامت است و از تجربيات، تخصص و دانش كافي برخوردار است، برسند.»
اما جواد آرينمنش از اعضاي حزب موتلفه با صراحت بيشتري درباره جمنا سخن گفته و به آنها اعتراض كرده كه مگر ميشود موتلفه با سابقه ٥٠ ساله را براي يك جبهه تازه تولد ناديده گرفت: «اگر اينگونه باشد كه عدهاي در جمنا با تماميتخواهي بخواهند اين مجموعه را اداره كنند و خرد جمعي حاكم نباشد و افرادي در پشت صحنه بخواهند هدايت مجموعه را عهدهدار باشند، آنچه حاصل ميشود نتيجه مورد نظر نخواهد بود.»
از سوي ديگر پايداريها هم كه از روز اول با جمنا موافق نبودند همچنان نسبت به رفتارهاي اصولگرايان اعتراض دارند و تا جايي كه مرتضي آقاتهراني، دبيركل جبهه پايداري در توييتي و در اعتراض به ادله اصولگرايان به آنها نوشت: «ميگويند اصلح راي نميآورد. اما از كجا ميدانند كه راي نميآورد؟ اگر راي نميآورد بايد برايش راي درست كنيم؛ بايد اصلح را پيدايش كرد و با سلام و صلوات آوردش وسط و بعد هم برايش راي درست كرد.» شواهد و قراين موجود حاكي از آن است كه اصولگرايان با وجود درسهايي كه از عدم موفقيت در دو انتخابات سابق گرفتهاند اما همچنان براي پر كردن شكافها و انشقاقهاي خود به نسخههاي جامعتري نياز دارند.
نسخهاي كه شايد آيتالله مكارمشيرازي روز گذشته در ديدار جمعي از اعضاي ارشد موتلفه از آن رونمايي كرد: «اگر تمام اصولگرايان يك نفر را معرفي كردند اميدي به نتيجه انتخابات هست اما اگر كانديداهاي متعددي معرفي كنند، مطمئن باشيد كه در شرايط فعلي موفقيتي حاصل نخواهد شد.» اما با توجه به شرايط موجود آيا راستگرايان سياسي ايران ميتوانند يك نفر را براي رقابت با روحاني معرفي كنند؟
- 17
- 2