به گزارش روزنامه وقايعاتفاقيه، در برخي از کشورهاي جهان شرکت در انتخابات اجباري است. براين اساس هر يک از واجدان شرايط رأيدادن که از شرکت در انتخابات سر باز زنند به تحمل مجازاتهايي مثل پرداخت جريمه نقدي يا محروميت از بعضي از خدمات اجتماعي محکوم ميشوند. به اين وسيله اطمينان حاصل ميشود که اکثريت مردم در تشکيل نهادهاي انتخابي نقش داشتهاند.
کشورهايي نظير بلژيک، ترکيه، آرژانتين و... به اين اصل معتقدند که شرکت در انتخابات يک تکليف است و شهروندان با رأيدادن وظيفه اجتماعي خود را انجام ميدهند؛ بنابراين اگر منافع جامعه ايجاب کند که شهروندان بايد در انتخابات شرکت کنند، لازم است که شرکت کنند و در صورتي که به اين الزام عمل نکنند، مجازات ميشوند. برايناساس، افراد در هر صورت بايد به تکليف اجتماعي خود عمل کنند و در انتخابات شرکت کنند، نه اينکه با استدلالهايي از قبيل اينکه با رأيدادن آنها چيزي تغيير نميکند، از شرکت در انتخابات سر باز زنند.
در برخي از کشورها هم از مردم خواسته ميشود به خاطر حق خود به پاي صندوقهاي رأي بروند. براساس نظريه آنها، حاکميت مردم در جامعه جاري بوده و اين حاکميت حاصل جمع حاکميت تکتک شهروندان است. براين اساس، حق انتخاب نامزدهاي انتخاباتي به شهروندان داده شده و آنها آزادند از اين حقشان استفاده کنند و هيچکس هم حق ندارد که اين حق را از آنها بگيرد. براين اساس، افراد اين حق را هم دارند که با رأيندادن اعتراض خود را به وضع موجود اعلام کنند. برخي از کشورها نيز، هم به اصل آزادي انسانها در دادن رأي و هم به نظريه مسئوليت اجتماعي معتقدند.
ما نيز، هم به خاطر استفاده از حق خود براي رأيدادن و هم براي انجام تکليف اجتماعيمان لازم است در انتخابات شرکت کنيم. تمام اين موارد نشان ميدهد که همه کشورها با هر ايده و نظريهاي، نسبت به ميزان مشارکت مردم در انتخابات حساس هستند زيرا مشارکت مردم در انتخابات کمهزينهترين روش براي هدايت جامعه و پيشبرد و توسعه آن است.
مشارکت مردم در انتخاباتها موجب ميشود که آنها درجه رضايت يا نارضايتي خود را از وضعيت موجود اعلام کرده و در صورتي که از وضع موجود راضي باشند حمايت خود را از برنامههاي افراد يا گروههاي بر سر کار اعلام کنند و در صورت نارضايتي نامزدهاي ديگري را برگزينند. اين چرخش قدرت موجب ميشود که هم نظام سياسي رو به بهبود و تکامل برود و هم مردم همواره افقهاي بهتري را براي خودشان ترسيم کنند.
شيوه برخورد مردم با سياست و ارتباط آنها با نظام سياسي و همچنين کيفيت تأثيرگذاري آنها بر سياست، از جامعهاي به جامعه ديگر فرق ميکند. در حقيقت، ارزيابي اين روند خود ميتواند معياري براي ميزان مشارکت سياسي تلقي شود. همچنين توسط اين متغير ميتوان براي مقايسه نظامهاي سياسي گوناگون بهره گرفت. برايناساس، تفاوتهاي محسوسي را ميان نظامهاي ليبرالدموکراسي، ديکتاتوريها و جوامع توسعهنيافته مشاهده ميکنيم.
در جوامع دموکراتيک مشارکت داوطلبانه يک هنجار تلقي ميشود، بهگونهاي که مردم تصميم ميگيرند در انتخابات شرکت کنند يا از طريق شرکتنکردن بر سياست تأثير بگذارند. يعني در نظامهاي ليبرالدموکراسي آنچه در باب شهروندان و سياست اهميت دارد تأثيرگذاري شهروندان بر سياست است؛ شهروندان ميتوانند با مشارکت يا عدم مشارکت خود بر سياست تأثير بگذارند.
در رژيمهاي توتاليتر مشارکت سازمانيافته به صورت يک هنجار است که از طريق تجهيز همگاني مردم در جهت خاص، سياستهاي حاکم را تأييد ميکند. در جوامع توسعهنيافته برحسب درجه و نوعي رابطه، تحتالحمايگي را ميان حامي و مردم مشاهده ميکنيم. شرکت در انتخابات تنها يکي از سازوکارهاي مشارکت سياسي تلقي ميشود و مراحل بعد باید خواستهاي خويش را در سياست عمومي منعکس کنند. ارزيابي ميزان تأثيرگذاري و نقش مردم بسيار حائزاهميت است.
در هر حال، با عموميتيافتن حق رأي به همگان، انتخابات بهعنوان يکي از مهمترين جلوههاي زندگي سياسي در عصر حاضر جلوهگر شد. مروري بر ادبيات شکلگرفته مشارکت سياسي نشان ميدهد که مهمترين جلوه مشارکت سياسي، شرکت در انتخابات است. مهمترين دغدغه و مسئله احزاب سياسي در دنياي کنوني، حضور در انتخابات و پيروزي در آن است. در ايران نيز همانند سایر کشورها مشارکت بالا در انتخابات از اهميت بالايي برخوردار است. در آستانه برگزاري انتخابات رياستجمهوري خبرآنلاين نظرات برخي ديپلماتها و کارشناسان مسائل بينالمللي را درباره اهميت مشارکت در انتخابات جويا شده است.
مشارکت بالا در انتخابات و بالارفتن امنيت کشور
محمد ايراني، مديرکل مطالعات خاورميانه در وزارت امور خارجه، با بيان اينکه امروز سياست خارجي کشورها بازتابي از سياست داخلي آنهاست، ميگويد: مطمئنا اظهارات مسئولان داخلي پيرامون سياست خارجي کشور بهطور دقيق از سوي جهانيان بهويژه دولتمردان کشورها رصد و آناليز ميشود. مگر ما خودمان اين شيوه را بهکار نميگيريم.
به گفته ايراني، مثلا در فرانسه، در آلمان، در هلند يا انگليس هر زمان سخن از انتخابات رياستي است همه دستگاههاي مرتبط با سياست خارجي در پي آن هستند تا دريابند اولا ميزان مشارکت مردم چند درصد است، ثانيا کدام نامزد مواضع تندتر، معتدلتر يا همسوتر با کشور ما دارد. وي اين نکته را مورد تأکيد قرار ميدهد که اين حضور حداکثري نه در ايران بلکه در ساير کشورها تضميني براي حفظ امنيت ملي و پاسخي و پيامي است به احيانا خيال واهي اغيار.
مشارکت در انتخابات بهانههاي داخلي و خارجي را از بين ميبرد
علياکبر فرازي، معاون سابق امور بينالملل اتاق بازرگاني تهران و سفير سابق ايران در مجارستان، با عنوان اين مطلب که اطراف کشور ما در منطقه پرتشنج بوده اما به لطف حضور مردم پايههاي امنيتي ما قوي است، ميگويد: نظاممان نظامي بوده که در اطراف خود، محيط جهاني و جامعه بينالملل، مخالفان زيادي دارد و بزرگترين بهانهاي که مخالفان ميتوانند براي ازبينبردن و به انزواکشاندن ايران داشته باشند، بحث عدم مشارکت مردم است.
وي ميافزايد: اما با مشارکت مردم اين بهانه از آنها گرفته خواهد شد. از آن مهمتر مشارکت مردم مقدمهاي ميشود براي اينکه مسئولان با رأي آنها سکان دولت را به دست بگيرند و طبيعتا مطالبات مردم را پيگيري کنند. طبيعي است که خواسته مردم مبتنيبر رفتار آرام و زندگي در صلح بوده که قطعا مسئولان بايد پاسخ مثبت دهند.
مشروعيت و مقبوليت هر نظام بر پايه انتخابات استوار است
سخنگوي اسبق وزارت امور خارجه و سفير اسبق فرانسه با بيان اينکه مشروعيت و مقبوليت هر نظام بر پايه انتخابات استوار است، ميگويد: تعيين سرنوشت کشورها در طول سالها با نتايج انتخابات عجين و در گروی اين نتايج است. گذشته از آن انتخابات منشأ قانونگذاري و تعيين قواي مختلف از جمله قوهمجريه است. از ديد حميدرضا آصفي، مهمترين مؤلفه اقتدار نظام حضور گسترده مردم هنگام رأيگيري بوده و اين مهمترين و بلکه تنها عامل بازدارندگي استکبار عليه کشورمان است. ضمن آنکه ايراني مستحکم و باثبات عامل جدي امنيت و ثبات منطقه و به تعبيري تکيهگاه امنيتي منطقه است.
مردم، بخش جداناپذيري از امنيت ملي هستند
مرتضي خوانساري، پژوهشگر و کارشناس روابط بينالملل نيز در اين رابطه معتقد است که در تحليل رفتارهاي انتخاباتي در کشورهاي جهان ميتوان گفت که انتخابات بهعنوان يک رويداد مهم سياسي و تعيينکننده، از يک سو پديدهاي مؤثر در تقويت و تثبيت امنيت ملي است و ازسويديگر، ميتواند چالشي جدي براي امنيت ملي باشد. به گفته خوانساري، در يک جمعبندي ميتوان گفت که مشارکت بالا در انتخابات به معني قدرتسازي و امنيت بيشتر با هزينه کمتر است.
مشارکت بالا در محاسبات کشورهاي متخاصم تأثير دارد
رضا نصري، حقوقدان بينالملل و عضو مطالعات ژنو بر اين باور است که مشارکت بالا ايجاد «اجماع داخلي» در کشورهاي غربي براي حمله به ايران را دشوار ميکند. وي در اين رابطه ميگويد: حضور مردم هم از نظر «نظامي» و امنيتي بازدارندگي زيادي خواهد داشت و هم از نظر سياسي کار کشورهاي متخاصم منطقهاي را دشوار خواهد کرد.
بهعنوان مثال، از منظر جامعه بينالمللي، تعرض عربستانسعودي به ايران بهمثابه تعرض يک ديکتاتوري مطلق طايفهاي به يک دموکراسي نونهال و يک جامعه مدرن مدني تعبير خواهد شد و اين براي سران عربستانسعودي که براي وجههسازي و جلب افکار عمومي غرب، ميلياردها دلار در سال خرج شرکتهاي «روابط عمومي» ميکنند، بسيار گران تمام خواهد شد.
مشارکت در انتخابات و اقتدار کشور
ديپلمات اسبق وزارت امور خارجه ميگويد: ترديدي نيست که مشارکت بالاي مردمي در انتخابات نشان اقتدار يک کشور و مشروعيت نظام است و تأثير مهمي بر امنيت ملي کشور دارد. محمدعلي مهتدي در اين رابطه ميافزايد: نظامهاي غيردموکراتيک که از پشتوانه مردمي برخوردار نيستند دائما زير فشار از داخل و خارج قرار ميگيرند و مجبورند در داخل به سرکوب و در خارج به رشوهدهي و سازش بپردازند. شايد سرنوشت صدام حسين، معمر قذافي و نيز نظام عربستانسعودي بهترين مثالها در اين مورد باشند.
- 17
- 1