به گزارش تابناک باتو، ایده بهبود نسل یا «اوژنیک» همیشه یکی از بحث برانگیزترین ایده ها از لحاظ اخلاقی بوده است. این ایده ابتدا در یونان باستان مطرح شد. در اواخر قرن نوزدهم به صحنه بازگشت و حتی تلاش برای اجرای آن در قرن بیستم توسط نازیها صورت گرفت.
ایده اوژنیک چندی پیش به شدت مورد توجه رسانهها قرار گرفته بود و دلیل آن توئیت زیستشناس مشهور تکاملی «ریچارد داوکنز» بود که باعث شد تا هشتگ #Eugenics در توئیتر ترند شود.
برای درک کامل آنچه اتفاق افتاده و تأثیر آن، لازم است ابتدا در مورد اخبار صحبت کنیم، و سپس به موضوع "eugenics" بپردازیم تا بفهمیم چیست و دلیل اختلافات بزرگ پیرامون آن چه میباشد، و پس از چندین دهه حذف از سیاست کشورها، دوباره مهم شده است.
توییتهای داوکنز و شرایط اطراف آن
داستان از آنجا آغاز میشود که جوانی به نام «اندرو ساپسکی» به عنوان مشاور نخستوزیر انگلیس «بوریسجانسون» منصوب شد. برخی از روزنامه نگاران روی مشاور جدید تمرکز کردند و پستهای قدیمی با نظرات بحثبرانگیز او را در حسابهایش در شبکههای اجتماعی یافتند.
طبق معمول در دنیای روزنامهنگاری دیجیتال، نشریات به سرعت توئیتهای سابق او را در همه جا پخش کردند و ساپسکی ـ که بعداً استعفا داد ـ به عنوان مشاور نخست وزیر به دلیل نظریات مطرح شده اخیرش به چهرهای مهم تبدیل شد.
در میان نظریات بحثبرانگیز ساپسکی، موضوع «اوژنیک» در وهله اول مورد توجه قرار گرفت و البته انتقادات گستردهای را دریافت کرد. در مورد موضوع اغراقها و حتی اظهارات غلط زیادی وجود داشت، زیرا بسیاری اظهار داشتند که «اوژنیک» به هیچ وجه امکان پذیر نیست، بلکه این فقط یک افسانه است.
در کوران اختلافات در مورد ساپسکی و نظرات او، داوکینز (که او نیز شخصیتی جنجالی دارد) تصمیم گرفت با ارسال توییتی نظر خود را در مورد این موضوع به اشتراک بگذارد: اوژنیک موضوعی است که میتوان از دیدگاه ایدئولوژیک، سیاسی یا اخلاقی آن را نکوهش کرد، اما اگر اینکه نتیجه بگیریم که هنگام اجرا عملی نخواهد شد چیز دیگری است. البته من میگویم این کار شدنی است. اوژنیک در گاو، خوک، سگ و گیاهان کار میکند، چرا برای انسان مفید نباشد؟ واقعیتها ایدئولوژیها را نادیده میگیرند.
پس از این توئیتر کاربران به او حمله کردند. گروهی او را به نژادپرستی متهم کردند. گروهی گفتند که او یک دانشمند خدانشناس است که از علمش «بد» استفاده میکند و دیدگاهش کاملاً غیر اخلاقی است.
داوکنز هم با توئیتی دیگر پاسخ داد: برای آنهایی که در برابر دانستن مقاومت میکنند. من اوژنیک را نکوهش و محکوم می کنم. اما آیا محکوم کردن آن به این معناست که این کار شدنی نیست؟ مگر روی گاوها این کار انجام نمی شود تا شیر بیشتری بدهند. پس می توان این کار را روی انسانها هم انجام داد تا بیشتر بدوند یا بالاتر بپرند. اما (خدای نکرده) فکر نکنید، من چنین چیزی می خواهم.
اوژنیک Eugenics چیست؟!
این کلمهی انگلیسی ریشهای یونانی دارد و به معنی «متولد شدن با شکلی زیبا » است. تعریف اوژنیک عبارت است از ازدواج یا شناسایی فرزندان انسانی با هدف به دست آوردن افرادی که از ویژگی های خوبی برخوردار هستند؛ بنابراین، انسان را صاحب «ژن های با کیفیت بالاتر» می کند.
این ایده برای رسیدن به «جامعه برتر ژنتیکی» مطرح میشود و این روشها معمولاً شامل تولید نسل با توجه به خصوصیات مطلوب است و در مقابل از تولد گروههایی که دارای ویژگیهای نامطلوب هستند جلوگیری میکند. در چارچوب تلاش برای اجرای سیاستهای اوژنیک، موضوع به سرعت از یک ایده علمی صرف با اهداف نظری خوب (جامعهای که از بیماری رنج نمیبرد و دارای ویژگیهای مطلوب) به یک واقعیت کاملاً وحشتناک و دوپهلو تبدیل شد و گاهی به شکل بی رحمانهای تا دهه ۱۹۷۰ ادامه یافت.
در حقیقت، ردیابی تاریخ علم اوژنیک میتواند هزاران سال به عقب بازگردد، زیرا سوابق تاریخی اوژنیک به ساکنان اسپارتا در یونان باستان وجود دارد.
اسپارتیهای باستان در دوران اسپارتای مستقل (بین قرن هفتم و اول قبل از میلاد) نوزادان بیمار یا معلول یا کودکانی که به اندازه کافی قوی نبودند را به دهانه کوه تیگیتوس در نزدیکی شهر پرتاب میکردند. این البته یک شکل ابتدایی کنترل نسل بود.
البته اسپارتها تنها نبودند. حتی فیلسوف مشهور افلاطون نیز پیشنهاد داشت که برای تولید «طبقهای خاص از نگهبانان»، شبیه کاری که اسپارتیها انجام میدادند و مشابه ایدههای مدرن اوژنیک را انجام بدهند. در جوامع مدرن، ایده اوژنیک بار دیگر از سوی دانشمند انگلیسی، فرانسیس گالتون، که از بستگان پدر تئوری تکامل «چالرز داروین» بود مطرح شد؛ گالتون اصطلاح «اوژنیک» را برای بیان و مطالعه این عمل ابداع کرد.
ایدههای گالتون به طور گستردهای در اواخر قرن نوزدهم و آغاز قرن بیستم گسترش یافت و بسیاری از دولتها سیاستهای eugenics را از طریق فرآیندهای عقیم سازی اجباری برای افرادی که در جامعه نامطلوب تلقی میشدند و از بیماریهای مزمن یا بدشکلی رنج میبردند و همچنین مجرمان و آنها که به بیماریها و اختلالات روانی مبتلا بودند اتخاذ کردند..
نازیها برای کسانی که ویژگیهای مطلوبی داشتند، برنامههای ازدواج را آغاز کردند و مردم آلمان را به ازدواج بیشتر تشویق کردند، زیرا خود را از نژاد برتر میدانستند. پس از شکست نازیها در جنگ جهانی دوم، از محبوبیت ایدههای جلوگیری از بارداری به دلیل ارتباط این عمل با نازیها از یک سو و جنبههای اخلاقی آن، این عمل بسیار نکوهش شد؛ هر چند کامل از بین نرفت و در دهههای بعد ادامه پیدا کرد.
در حقیقت، عقیم سازی اجباری تا دههها پس از شکست نازیها ادامه داشت. برای مثال در سوئد تا ۱۹۷۶ متوقف نشد و ایالات متحده آنها را تا ۱۹۷۸ ممنوع نکرد. حتی امروز، هزاران قربانی این عقیم سازیهای اجباری هنوز زنده هستند.
- 10
- 5