به گفته رئیس سابق سازمان نظام پزشکی کشور در سالهای اخیر ۱۱هزار فارغ التحصیل پزشکی هنوز برای دریافت شماره نظام پزشکی به این سازمان مراجعه نکردهاند. این خلاصه وضعیت پزشکانی در ایران است که مفقود شده اند، فارغ التحصیلانی که از سرنوشتشان اطلاعاتی در دست نیست و پس از رقابت نفسگیر در دانشگاه و پشت سر گذاشتن سالهای پر مرارت اکنون به گمشدگان تاریخ پزشکی پیوستهاند.
پزشکی است دیگر، شغلی شیک که از درون پزشکان را میسوزاند و از بیرون مردم را؛ خیلیها تصورشان است که پول از سر و قدشان بالا میرود، اما وقتی به بطن زندگیشان میروی تازه میفهمی که از کبکبه و دبدبه شغلشان خبری نیست. حتی شرایط برای برخی از آنها به حدی بحرانی است که عطای این شغل را به لقایش میبخشند، چرا که پزشکان در ساختاری بیمارگونه گیر افتادهاند که تنها راه نجاتشان را خروج از این شغل میدانند.
سال گذشته رئیس سابق کل سازمان نظام پزشکی کشور آمار خروج پزشکان از کشور را نگرانکننده و رو به فزونی توصیف کرد. گرچه این هشدار اعلام شده، اما وضعیت آنچنان که باید و شاید بهبود نیافته است. علیرضا زالی عنوان کرد که سازمان نظام پزشکی برای متقاضیان در راستای وظایف خود یک گواهی عدم سوء پیشینه برای خروج از کشور صادر میکند. او با بیان اینکه صدور این گواهینامه به معنای این است که فرد متقاضی، برای مدت طولانی از کشور خارج خواهد شد، اظهار کرد: تا قبل از سال ۹۲، سازمان نظام پزشکی بهطور میانگین، هفتهای یک گواهی صادر میکرد، ولی در سال ۹۴ تعدادهزار و ۹۸۰ گواهی صادر کردیم که این آمار بسیار نگرانکنندهای است.
زالی معتقد است: عمده متقاضیان دریافت این گواهی، پزشکان نسل جوان کشور هستند. رفتار با جامعه پزشکی طی سالهای اخیر رفتار خوبی نبوده است و این موضوع، بازتاب و نتیجه رفتارهای ما با جامعه پزشکی است. به گزارش ایرنا، او تصریح کرد: میتوان این موضوع را معادل مهاجرت یا فرصت مطالعاتی تلقی کرد، ولی وظیفه ما این است زنگهای خطر را به صدا درآوریم. حال سوالی که پیش میآید این است که چرا برخی پزشکان پس از سالها تحصیل در رشته پزشکی به فکر طبابت در ایران نیستند؟
سوالی که با یک حساب سرانگشتی پاسخ آن کاملا نمایان است. با وجود این، مهاجرت نخبگان پزشکی صدمات زیادی را به پیکره سلامت جامعه وارد میکند و اگر شرایط برای فعالیت آنها بهبود نیابد بیشک به تعداد مهاجرت پزشکان افزوده خواهد شد و این در حالی است که دود این مساله تنها به چشم بیمارانی میرود که از نعمت حضور پزشکان حاذق در ایران محروم میشوند. بنابراین باید برای رفع این پدیده چاره اندیشی کرد، چرا که اگر شرایط مهیا باشد قطعا پزشکان وطن خود را به کشورهای دیگر ترجیح نخواهند داد. از این رو باید نور امید بر دل جامعه پزشکی بتابد تا آنها با انگیزه، ادامه مسیر خود را بپیمایند، ولی افسوس که بسترها محقق نیست و تنها دولت با صرف هزینه تعلیم و پرورش پزشکان متضرر میشود.
ضرورت توجه به جامعه پزشکی
بر اساس آمارهای وزارت بهداشت در سال ۱۳۹۲، هزینه دوره شش تا هفتساله آموزش دانشجویان پزشکی، دندانپزشکی و داروسازی به ازای هر سال ۱۵میلیون تومان بوده و هزینهای که دوره آموزشی چهارساله متخصصان بر دوش دولت میگذارد سالانه ۲۳میلیون تومان اعلام شده است. با در نظر گرفتن و اعمال شاخص تورم از سال ۹۲ تا ۹۵ هزینه آموزش سال گذشته دورههای عمومی حدود ۲۱میلیون تومان در سال و هزینه دوره تخصصی نزدیک به ۳۲میلیون تومان به ازای هر سال بوده است. بنابراین آنچه در این میان مشهود است بار مالی آموزش پزشکان است، در حالی که اگر زیرساختها فراهم باشد و پزشکان بتوانند به راحتی از پس مخارج خود بربیایند دیگر نه از مهاجرت خبری است و نه از تغییر شغل. از سوی دیگر، درآمد پزشکان متخصص و پزشکان عمومی در ایران قابل مقایسه با کشورهای پیشرفته دنیا نیست. در ارتباط با این مساله علی لاریجانی، رئیس مجلس نیز معتقد است که درآمد چند پزشک متخصص را نباید به همه جامعه پزشکی تعمیم داد.
این در حالی است که برخی پزشکان مجبورند که برای تامین مایحتاج زندگی خود به شغل دیگری نیز روی بیاروند و این شرایط عمق ماجرا را میرساند، چرا که شغل پزشکی در زمره شغلهای رده بالا قرار دارد و افراد با هوش و استعداد نیز به آن پیوستهاند. بنابراین بحق شایسته است که ماحصل سالها تحصیل و تحقیق پزشکان ایرانی ارج نهاده شود تا آنها مجبور نشوند که از رسالت خطیر خود فاصله بگیرند.
۱۵هزار پزشکی که طبابت نمیکنند
چندی پیش سخنگوی وزارت بهداشت عنوان کرد که ۱۵هزار نفر از پزشکان کشور دیگر طبابت نمیکنند که این امر میتواند به دلیل مهاجرت یا عدم فعالیت در این حرفه باشد. ایرج حریرچی ادامه داد: در کنکور علوم تجربی امسال شاهد بودیم ۵۱۸هزار نفر شرکت کردند و ظرفیت دانشگاههای دولتی ما در این حوزه ۱۵۴هزار نفر است، یعنی علاقه به رشتههای زیر گروه پزشکی بالاست؛ چون در کنکور ریاضی و انسانی تعداد شرکت کنندهها کمتر از ظرفیت حتی دانشگاههای دولتی ما بود. او افزود: دانشآموزان با توجه به نگرش و نگاهی که طی سالیان بلند ایجاد شده است، بدون توجه به علاقه خود وارد رشتههای گروه پزشکی میشوند و بعد از ورود ممکن است نتوانند در این شغلها کار خود را ادامه دهند. سخنگوی وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی بیان کرد: طرح تربیت پرستار بیمارستانی با مشارکت نمایندگان مجلس، سازمان نظام پرستاری و معاونت آموزشی وزارت بهداشت به تفاهم رسیده است. حریرچی افزود: در تربیت پرستار بیمارستانی رقابت از طریق کنکور است و پذیرفتهشدگان با معیارهای مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی آموزش خواهند دید و واحدهای ارائه شده مشابه دانشگاه است و به همان صورت هم ارزشیابی میشود.
ثروت بر باد رفته تحصیل برخی پزشکان در ایران
«ما متوجه شدهایم که پنجهزار نفر از پزشکان دنبال پروانههای پزشکی خود نمیآیند و از گردونه درمان خارج شدهاند، یعنی این افراد احتمالا احتیاجی به پروانه پزشکی خودشان ندارند، آنچنان که عدهای از آنها به خارج از کشور رفته و عدهای دیگر نیز گرفتار کارهای اداری هستند، حتی برخی پزشکان نیز در این میان فوت شدهاند.» این گفتههای رئیس انجمن متخصصان داخلی در گفتوگو با «آرمان» است.
ایرج خسرونیا جملههای آغازینش را اینگونه تکمیل میکند: تعدادی از پزشکان ما مطب میزنند و متحمل هزینههایی از جمله اجاره مطب، حقوق پرسنل، مالیات و... میشوند، به گونهای که میزان درآمدشان کمتر از مخارجشان است. از این رو یکی دو سال شرایط موجود را تحمل میکنند و وقتی میبینند که وضعیتشان بهتر نمیشود دنبال کار دیگری میروند. به گفته او پزشکان هم مانند سایر صنوف در کشور میخواهند که زندگی کنند و امرار معاش داشته باشند. بنابراین وقتی میبینند که مطب زدن یا حتی کار کردن در ادارات دولتی ممکن است که مخارج زندگیشان را تامین نکند، مهاجرت میکنند. خسرونیا به کمبود پزشکان در اقصی نقاط ایران اشاره میکند و میگوید: وقتی حقوق پزشکان به موقع پرداخت نمیشود و سازمانهای بیمه گر پولی را که باید به پزشکان پرداخت کنند، نمیپردازند برخی از پزشکان برای تامین مخارج زندگی خود مهاجرت میکنند.
او خاطرنشان میکند: از این رو ثروتهایی که ایران برای تحصیل پزشکان خرج کرده به راحتی در اختیار کشورهای دیگر مانند آمریکا، اروپا، کانادا و... قرار میگیرد. رئیس انجمن متخصصان داخلی درباره ساماندهی امور پزشکان در دولت دوازدهم اضافه میکند: حدود یک سال است که برخی پزشکان از سازمانهای بیمه گر هزینههای خود را دریافت نکردهاند. در شهرستانها این امر بدتر است. بنابراین یکی از مسائلی که دولت دوازدهم به ویژه وزارت بهداشت و درمان باید به آن توجه کند پرداخت به موقع بدهیها به بیمارستانهای دولتی و خصوصی است. خسرونیا تاکید میکند: اگر هزینههای پزشکان و بیمارستانها پرداخت نشود، یکی یکی پزشکان از گردونه درمان خارج میشوند، حتی بیمارستانهای خصوصی که ممکن است سرمایه شان صدهامیلیون تومان باشد، وقتی دومیلیارد تومان از شرکت بیمه طلب دارند توان پرداخت بدهی خود را ندارند و صرفا باید بسته شوند. او توضیح میدهد: اولین مسالهای که باید به آن توجه کرد بودجه سازمانهای بیمه گر است که باید در اختیارشان گذاشته شود.
خسرونیا اضافه میکند: از سوی دیگر، بیشتر پزشکان در تهران و مراکز استانها جمع شده اند که باید به شهرستانها بروند. البته این در حالی است که باید شرایط زندگی برای آنها و خانواده شان مهیا شود که بتوانند در محل خدمت باقی بمانند. نكته پايانی رئيس انجمن متخصصان داخلی خطاب به سازمان نظام پزشکی، وزارت بهداشت و درمان و دولت است: باید با برنامهریزی دقیق از مهاجرت پزشکان جلوگیری کنند؛ آن هم نه به صورت قانونی، بلکه رغبت مهاجرت را در پزشکان کاهش داده تا آنها به هموطنان خود خدمت کنند.
- 9
- 3