به گزارش اکوایران، ایران تأثیر حملات اسرائیل به خاک خود را ناچیز دانست، و پیشنهاد کرده که مایل به خویشتنداری برای جلوگیری از یک جنگ گستردهتر است، اما این حمله سابقهای را ایجاد کرد که جمهوری اسلامی از آغاز کار سعی کرده بود از آن اجتناب کند.
خروج جنگ از سایه؟
به نوشته سیانان، این دو دشمن منطقهای دههها را صرف پرهیز از رویارویی مستقیم کرده بودند و به جای آن یک جنگ سایه را انتخاب کردند. در حالی که ایران به فعال کردن متحدان عرب خود علیه تلآویو ادامه میدهد، اسرائیل از عملیاتهای مخفی برای ترور شخصیت های کلیدی و انجام حملات سایبری به تاسیسات حیاتی ایران استفاده کرد.
حمله روز شنبه اولین باری بود که اسرائیل حمله به ایران را میپذیرفت و جنگ در سایه را آشکار کرد و از آستانهای عبور کرد که باعث شد برخی پرسشها در ایران ایران در مورد بازدارندگی ایجاد شود.
در ماه آوریل، پس از حمله به اسرائیل به تلافی حمله به ساختمان دیپلماتیک ایران در دمشق، پایتخت سوریه، تنها مقامات آمریکایی چند روز بعد گفتند که اسرائیل با حمله به ایران پاسخ داده است. اسرائیل به طور علنی این حمله را تایید نکرد.
کنسولگری ایران سوریه دمشق مستشار ایرانی
حمله اخیر اما متفاوت بود. اسرائیل آشکارا گفت که «حملات دقیقی» را به اهداف نظامی در ایران انجام داده است.
دانیل هاگاری، سخنگوی ارتش اسرائیل، با اشاره به این حمله ادعا کرد: «اسرائیل اکنون آزادی عملیات هوایی گستردهتری در ایران دارد».
اندکی پس از این حمله، رسانههای دولتی ایران تصاویری را منتشر کردند که نشان میداد زندگی روزمره طبق روال گذشته در شهرهای این کشور ادامه دارد. مدارس به کار خود ادامه دادند و خیابانهای تهران با ترافیک مسدود بودند. مفسران تندرو در تلویزیون این حمله را مسخره کردند و میمهای رسانههای اجتماعی ماهیت محدود پاسخ اسرائیل را به تمسخر گرفتند.
آغاز بحثهای داخلی
در ایران، در پی این واقعه، تاکید شد که این حملات نباید بزرگنمایی یا کوچکنمایی شوند. اما آن موج اولیه نادیده گرفتن در نهایت از بین رفت و یک بحث داخلی شکل گرفت در مورد اینکه آیا ایران باید پاسخی تند بدهد تا از عادی شدن حملات اسرائیل جلوگیری کند.
تریتا پارسی، معاون اجرایی موسسه کوئینسی برای حکمرانی مسئولانه در واشنگتن، گفت: «احساس این است که اگر آنها پاسخ ندهند، این ایده را عادی میکنند که اسرائیل میتواند بدون دریافت پاسخ به تهران حمله کند. این ترس وجود دارد که اگر اکنون کاری انجام ندهند، اسرائیل با ایران مانند سوریه رفتار کند، یعنی هر چند وقت یکبار حملهای انجام دهد».
این حملات، که پاسخی به حمله سه هفته پیش ایران به اسرائیل بود، از تاسیسات هستهای و نفتی اجتناب کردند، و در عوض به آنچه ارتش اسرائیل مدعی شد «سیستمهای راهبردی در ایران» بوده است که «اهمیت زیادی» دارند، ضربه زد. با این حال، مقامات ایرانی میگویند که برخی از سایتهای نظامی «خسارت جزئی» دیدهاند که «به سرعت تعمیر شده اند». دولت ایران گفت که پنج نفر از جمله چهار پرسنل ارتش به شهادت رسیدند.
نیکول گراژوسکی، یکی از همکاران برنامه سیاست هستهای در بنیاد کارنگی برای صلح بین المللی، مدعیست این حمله آسیبرسانتر از آن چیزی بود که اظهار شده است.
تهران سالها را صرف جذب و تقویت متحدان منطقهای کرد تا بهعنوان چتر امنیتی و اولین خط دفاعی علیه اسرائیل عمل کنند. این گروههای مستقر در مرزهای اسرائیل همچنین به عنوان یک عامل بازدارنده عمل کردند و اسرائیل را از حمله مستقیم به ایران بازداشتند. ایده این بود که اگر اسرائیل به ایران حمله کند، تهران با حملات متحدان خود علیه اسرائیل تلافی خواهد کرد.
این موازنه طولانی مدت قدرت مانع از یک جنگ منطقهای شد، تا اینکه حماس سال گذشته از غزه به اسرائیل حمله کرد و ۱۲۰۰ نفر را کشت و بیش از ۲۵۰ نفر را اسیر گرفت. این امر باعث حمله شدید اسرائیل شد که این منطقه را ویران کرد و جان بیش از ۴۲۰۰۰ فلسطینی را بگرفت. گسترش آن درگیری به جنوب لبنان منجر به ترور حسن نصرالله، رهبر فقید حزب الله، قدرتمندترین متحد ایران توسط اسرائیل شد و سلسله مراتب فرماندهی این سازمان را شدیداً تضعیف کرد.
تضعیف بیشتر متحدان ایران، حماس و حزبالله، و همچنین حملات آخر هفته به ایران، به بحث داخلی دیگری در ایران دامن زده است: آیا نیروهای متحد منطقهای بازدارنده مؤثری هستند یا خیر. محمدعلی شعبانی، سردبیر امواج مدیا، یک سایت خبری مستقر در لندن با تمرکز بر ایران، عراق و شبه جزیره عربستان، گفت: «قطعاً صداهایی در درون تشکیلات سیاسی وجود دارد که کارآمدی دکترین «دفاع تهاجمی» یا این تصور که شبکه اتحاد منطقهای ایران میتواند یک چتر امنیتی فراهم کند را زیر سوال میبرند. اگر این سیاست در حال تغییر باشد، یکی از نتایج طبیعی بحث این است که چه کاری میتواند برای احیای بازدارندگی انجام شود.
گزینه هستهای
از زمانی که دولت ترامپ توافق هستهای را در سال ۲۰۱۸ رها کرد، ایران به تدریج غنیسازی اورانیوم را افزایش داده است. بر اساس گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی، ذخایر اورانیوم ایران به خلوص ۶۰ درصد رسیده است، که یک قدم کوتاه با گریز هستهای فاصله دارد.
مقامات ایرانی بارها اعلام کردهاند که قصد ندارند برنامه هستهای کشور را از حالت غیرنظامی خارج کنند و همزمان از پتانسیل آن به عنوان اهرمی در مذاکرات با غرب استفاده میکنند.
پارسی گفت: «با ادامه تضعیف توان بازدارندگی ایران توسط اسرائیل، صدای اقلیت در جمهوری اسلامی که طرفدار تسلیحاتی شدن برنامه هستهای است قویتر میشود. مسیر و شتاب به نفع کسانی است که میگویند اگر ایران واقعاً بازدارنده هستهای داشت، این اتفاق نمیافتاد».
کارشناسان درباره امکان توسعه سریع توان هستهای توسط ایران تردید دارند. روند ساخت و آزمایش یک سلاح ممکن است سالها طول بکشد و طی آن مدت، ایران را در برابر حملات اسرائیل به تاسیسات هستهای خود آسیب پذیر کند.
گراجوسکی گفت که گزینه حرکت به سمت توان هستهای «اکنون بسیار علنیتر» است و «در گفتگوها عادی شده است». پارسی هم گفت: «اگر اسرائیلیها به تأسیسات هستهای ایران حمله کنند، صرف نظر از اینکه ایران میتواند به سرعت به سلاح دست یابد یا نه، تهران ممکن است به دنبال ارتقای توان هستهای برود. پارسی گفت: «حتی رؤسای جمهور تندروتر آمریکا نیز از حمله نظامی حمایت نکردهاند، زیرا محتملترین نتیجه این است که این اقدام در مقطعی ایران را هستهای خواهد کرد».
- 12
- 5