به گزارش رویداد ۲۴، سخنان روز گذشته سردار نقدی در شهرستان خدابنده بازتاب بسیار زیادی داشت؛ او برای آنکه اثبات کند بهترین دوره ایران در جمهوری اسلامی رخ داده که در آن در مقابل زور و دشمن خارجی ایستادگی شده، به تاریخ ایران استناد کرده بود و همین مسئله محل بحثهای فراوانی شد که نشان میداد او سررشتهای از تاریخ ندارد.
نقدی گفته بود: «تا وقتی زور دارید زور بگویید و هر زمان که زور ندارید مقابل قدرتمندان تسلیم بشید. سلسله پلید هخامنشی که بزرگترین کشتارها و خیانتها را در کشور کرد بعد از افول قدرت کشور را دو دستی تقدیم یونان کرد.»
او همچنین سلسلههای دیگر همچون ساسانیان و ... را مثال زده یکی کشور را به مغول و دیگری به دشمن خارجی دیگر تحویل داده است. پس از افزایش فشارها به سردار نقدی، خبرگزاری تسنیم توضیح داد که این اتفاق به خاطر اشتباه خبرنگار آن رسانه بوده و سردار نقدی مشکلی در درک تاریخ ندارد. اما مشکل سخنان نقدی کجاست؟
البته نقدی درباره این بخش که گفته «سلسلههای دیگر و ساسانیان هم بعد از افول قدرت کشور را به دشمنهای خارجی و مغولها تقدیم کردند.» توضیح داده و گفته سخنانش تحریف شده است: «برای غیر منطقی جلوه دادن بحث این حقیر در یادواره شهدای خدابنده با حذف بعضی جملات که نسبت شاهان با اشغال مغول را نشان میداد این مساله را به جملههای قبلی چسباندند که وانمود کنند بنده گفتهام ساسانیان کشور را به مغول تسلیم کرد حال آنکه بچه مدرسهای هم میداند ساسانیان از حکومت خلفا شکست خوردند نه از مغول.»
اگر این بخش سخنان سردار نقدی را تحریف شده بدانیم که ظاهرا در فیلم منتشر شده هم مشخص است که این جمله که «ساسانیان کشور را به مغولها تقدیم کردند» از زبان او گفته نشده، باز هم مشکل عدم درک تاریخی این فرمانده سپاه حل نمیشود و در ادامه گزارش نشان داده شده که عدم برخورد علمی با حوزههای تخصصی و بیان نالازم جملههای نادرست، باعث شده چه گافهایی از زبان سردار بیان شود.
عدم درک تاریخی سردار نقدی از کجا ناشی میشود؟
نخستین مشکل سردار نقدی این است که احتمالا هیچگاه یک کتاب تاریخ جدی را حتی تورق نکرده است؛ احتمالا اگر چنین کرده بود میدانست که هیچ مورخی از تاریخ نگاران ایران تاریخ ایران را دو هزار و پانصد ساله نداسته است. کسانی، چون احمد کسروی، حسن پیرنیا، سعید نفیسی، عباس اقبال آشتیانی و فریدون آدمیت تاریخ یکجانشینی در فلات ایران را مربوط به حدود ۱۲ هزار سال پیش میدانند و معتقدند نخستین شهرهای باستانی ایران مانند شوش شش هزار سال سابقه دارند.
آنچه سردار نقدی نمیداند تفاوت تاریخ یکجانشینی و ساختن امپراطوری و رواج خط و تاریخ است. هخامنشیان نخستین امپراطوری ایران بودند و در دوره آنها بود که خط و کتیبه و آثار معماری رواج پیدا کردند و مورخان نیز در نگارش تاریخ ناگزیرند به چنین آثاری توجه کنند و تاریخ پیش از ظهور خط را نمیتوان تاریخ به معنی علمی آن داست و کاوش درباره آن در وظیفه علم باستانشناسی است.
از قضا بسیاری از آنهایی که نمیتوانستند با چنین واقعیتی مواجه شوند، به اسطورهسازی در لوای تاریخ دست زدند و تاریخ پیش از هخامنشیان را به سبک شاهنامه به پیشدادیان و کیانیان رساندند. در واقع آنها بین اسطوره و تاریخ خلط کردند و چنین کاری عملا اسطورهسازی تاریخی بود.
آیت الله مطهری درباره تاریخ ایران چه میگفت؟
احتمالا سردار نقدی اعتقادی به مورخانی همچون مایکل اکسورثی یا ارنست نولته و ریچارد پایپس و ... نداشته باشد یا حتی نام آنها را نشنیده باشد و بر این باور باشد که باید به متفکران مسلمان داخلی (تولید داخلی) اتکا کرد اما مشکل اینجاست که سخنان سردار نقدی با این دسته نیز ناسازگار است. از جمله کسانی که با چنین تاریخ سازیهایی مخالفت میکرد، آیت الله مطهری بود که در کتاب «خدمات متقابل ایران و اسلام» علیه این اسطورهسازیها قلم زد و تاریخ مدون ایران را دو هزار و پانصد ساله دانست که هزار و چهار صد سال آن در تعامل عمیق با اسلام میگذرد. شاید سردار نقدی کتاب مطهری را نخواندهاند یا اعتقادی به سخنان قدیمیترهای جمهوری اسلامی ندارد؛ اگر چنین است که باید تذکر داد که نقدی در سخنانش کسانی که تاریخ ایران را ۲۵۰۰ ساله میدانند، مزدور خوانده است!
مواضع و سخنان سردار محمدرضا نقدی به روشنی در مقابل گفتمان بنیانگذاران جمهوری اسلامی و کسانی چون آیتالله مطهری و بهشتی قرار میگیرد. در حالی که امثال مطهری و بهشتی درباره تاریخ و دین اطلاعات نسبتا قابل قبولی داشتند و قبول اسلام توسط ایرانیان را به همپوشانی محتوایی دین اسلام با ادیان ایران باستان نسبت میدادند، سردار نقدی بدون هیچ اطلاعی درباره همه چیز منجمله تاریخ باستان اظهار نظر میکنند و سخنانی میگوید که استناد تاریخی ندارد. از جمله آنکه نقدی در سخنانی که به مناسبت ساخته شدن یک بنای مذهبی، چنین میگویند: «تاریخنویسان مزدور که به سرویسهای جاسوسی وابسته هستند تلاش میکنند تاریخ کشور ما را تحریف کنند. تاریخ ۸ هزار ساله ما را به ۲۵۰۰ سال کاهش دادهاند.»
نقدی در ادامه همان سخنان ادعا کرده که «تاریخنویسان مزدور فقط میخواهند نسب ملت ایران را به شاهان ظالم کلید بزنند، ولی منطق شهدا ثابت کرد که نسب ملت ایران ربطی به شاهان ندارد.»
این جمله هم از جهل در تاریخ ناشی میشود؛ چه آنکه هیچ مورخی تا کنون نسب مردم ایران را به پادشاهان نرسانده است. اساسا نسب مردم یک جغرافیا به یک شخص برنمیگردد و منشاهای گوناگون از مناطق گوناگونی دارد. از قضا این اسطورهسازان و اهالی ایدئولوژی هستند که تبار یک کشور را به فرد خاصی نسبت میدهند و از این طریق گفتمانی شوونیستی یا فاشیستی میسازند. مثلا اسطورهسازان صهیونیست همه یهودیها را از ذریه ابراهیم پیامبر میدانند یا برخی اسطورهسازان شوونیسم ایرانی، ملت ایران را از تبار کیومرث و شخصیتهای اسطورهای میدانستند. این مسائل ابدا علمی نیستند و رساندن تبار میلیونها نفر به یک گروه یا اشخاصی مشخص کار اسطوره و ایدئولوژی است.
درباره هخامنشیان باید گفت گه دوران دویست ساله حکومت آنها بسیار صلحآمیزتر و آرامتر از دوران حکومت کسانی چون محمود غزنوی و نادرشاه افشار بود و در بساری از حکومتهای پس از اسلام جنایاتی بس عظیم انجام گرفت که به مخیله هخامنشیان نمیرسید. همچنین در آن زمان کشور به معنای امروزین وجود نداشت که هخامنشیان آن را دودستی تقدیم دشمن یونانیها کنند. آن زمان ایران مجموعهای از پادشاهیهای مختلف بود و هنوز «دولت/ملت» به مفهوم مدرن شکل نگرفته بود که بر اساس آن تصور کنیم کشوری به مفهوم مدرن آن وجود داشته که تقدیم یونان یا جای دیگری شده است.
این گونه سخنان نخستین بار نیست که زبان سردار نقدی مطرح میشود و او بارها حرفهای نالازم و غیرتخصصی مطرح کرده است؛ مثل زمانی که گفته بود: «اصلا شخصیتی به نام کورش وجود ندارد و ساخته و پرداخته دیگران است و این چهره تنها برای رابطه ایرانیان و یهودیان علم شده است!» کاش فرماندهان سپاه در تصمیمی برای حفظ اعتبار سپاه سردار نقدی را مجبور کنند از این پس در حوزههایی که تخصص ندارد سخن نگوید و حرفهایش را به آمار درباره فعالیتهای سپاه محدود کند نه بیشتر.
علیرضا نجفی
***
واكنش نماینده زرتشتیان به اظهارات نقدی: نیازی نیست یادآوری کنیم کدام حکومت بعد ساسانیان آمد!
اسفندیار اختیاری؛ نماینده زرتشتیان در مجلس در نامه ای سرگشاده به معاون هماهنگ کننده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نوشت: نیازی به یادآوری دوباره تاریخ نیست که پس از فروپاشی سلسله ساسانیان، کدام حکومت بر ایرانیان فرمانروایی کرده است.»
سردار محمدرضا نقدی اخیرا گفته بود: "سلسله پلید هخامنشی که بزرگترین کشتارها و خیانتها را در کشور کرد بعد از افول قدرت کشور را دو دستی تقدیم یونان کرد. از سوی دیگر ساسانیان هم بعد از افول قدرت کشور را به مغولها تقدیم کردند." این اظهارات با واکنش گسترده در شبکه های اجتماعی روبرو شد. متن نامه نماینده زرتشتیان در مجلس را بخوانید:
به نام دانای بزرگ هستی بخش
جناب آقای سردار محمدرضا نقدی
معاون محترم هماهنگکننده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
با درود فراوان
احتراما، بدینوسیله ضمن ابراز تعجب از سخنان اخیر جنابعالی در یادواره ۴۵۰ شهید شهرستان خدابنده و بیانات مغایر بدیهیات تاریخی که سبب گلایه ایرانیان شده است، مطالبی جهت یادآوری تقدیم می نمایم، با این توضیح که مرتبه شهدای بزرگ ایران زمین، با جایگاه هیچ شخصیت حقیقی و حقوقی قابل مقایسه نیست و افتخار و فخر این کشور، همین انسانهای آزاد منشی هستند که از جان گذشتند تا ضمن حفظ تمامیت ارضی این کشور پرافتخار، برای همگان، آرامش و آسایش به ارمغان آوردند.
در تاریخ هر کشور، فرازها و فرودهایی وجود دارد که خوشبختانه در ایران بزرگ و اهورایی، سهم افتخارات بخصوص در تمدن سازی، بسیار بیش از دیگر سهم های آن بوده است. همچنین ایرانیان، بر اساس آموزه های الهی هزاران ساله خود و فرهنگ برآمده از آن، ارزش های اخلاقی و انسانی را همواره سرلوحه کاری خود قرار داده و آن را به جهانیان نیز عرضه کرده اند که این یک افتخار غیر قابل انکار ایرانیان است.
همانگونه که جنابعالی در سخنان خود بیان داشته اید، پیشینه تاریخی این کشور بیش از ۸۰۰۰ سال است که متاسفانه مورد تاخت و تاز کشورهای مختلف قرار گرفته است ولی این، دلیلی بر نادیده انگاری زحمات بزرگان این کشور نمی شود. در این راستا توجه شما را به صحبت های دکتر علی اکبر ولایتی، مشاور محترم امور بینالملل رهبر جمهوری اسلامی ایران، عضو محترم مجمع تشخیص مصلحت نظام و عضو محترم شورای عالی انقلاب فرهنگی در رابطه با تجلیل از خدمات انجام گرفته هخامنشیان و بخصوص کورش کبیر و خشایار شاه جلب می کنم که در برنامه دو قدم مانده به صبح بیان داشته اند و در تایید یافته های دیگر تاریخ نویسان بزرگ بوده است. همچنین با دلایل کافی می توان تاکید کرد: “آنچه در نقوش برجسته تخت جمشید دیده میشود، همه نشانه پاکی و بزرگی است”. البته در این رابطه مطالب زیادی است که به این کوتاه بسنده می کنم و بی شک نیازی به یادآوری دوباره تاریخ نیست که پس از فروپاشی سلسله ساسانیان، کدام حکومت بر ایرانیان فرمانروایی می کرده است که قطعا مغولان نبوده اند!
اینجانب تاکید می کنم که اینگونه اظهار نظرها،که بدیهیات تاریخ ایران پرافتخار را به زیر سئوال می برد، به هیچ عنوان به صلاح نمی باشد و مخالف همبستگی و هویت ملی است.
با سپاس
دکتر اسفندیار اختیاری
نماینده ایرانیان زرتشتی
- 22
- 4
کاربر مهمان
۱۴۰۱/۹/۲۸ - ۸:۳۵
Permalink