روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: وزیر پیشنهادی اول دولت سیزدهم برای وزارت آموزش و پرورش متأسفانه به قدری نامناسب بود که مجلس یازدهم که کاملا هم رای و همراه دولت جدید است نیز نتوانست به ایشان رای اعتماد بدهد و سرنوشت این وزارت خانه به غایت مهم به محاق بلاتکلیفی و سر درگمی رفت و فرصت سه ماهه معرفی فرد پیشنهادی بعدی برای این وزارت خانه هم رو به اتمام بود که روز دوشنبه هفدهم آبان ماه آقای مسعود فیاضی به عنوان وزیر پیشنهادی به مجلس معرفی گردید.
فرد معرفی شده در رزومه خویش چیزی که حاکی از دانش یا تجربهای در کار معلمی یا مدیریت آموزشی قابل قبولی در سطوح اولیه، میانی و عالی وزارت خانه باشد و صلاحیت اولیه ایشان برای معرفی به عنوان وزیر آموزش و پرورش را نشان دهد ارائه ننموده است. طبق آنچه در همین رزومه آمده است، ایشان واجد دانش حوزوی در اصول فقه است و برای پژوهش و تدریس در حوزههای علوم دینی مناسب به نظر میرسد.
وزیر آموزش و پرورش هر که باشد طبیعتا نمیتواند در همه حوزههای این وزارت خانه واجد دانش، مهارت و تجربه مدیریتی باشد ولی اگر از آزمون مدیریت در یکی از حوزههای نظام تعلیم وتربیت موفق بیرون آمده باشد میتواند مخاطبان فرهیخته این مجموعه را نسبت به امکان موفقیت خود در این بزرگترین دستگاه اجرایی کشور امیدوار سازد.
آنچه برای نامزد وزارت آموزش و پرورش در احراز حداقل صلاحیتهای این شغل لازم است سنواتی از تدریس در مدارس و کسب تجربه در مدیریتهای صف و ستاد نظام تعلیم و تربیت است.
طبیعتا کار در سطوح عالی مدیریت کارنامهای قابل بررسی برای تحلیل وزیر پیشنهادی فراهم میکند و اگر شخص فاقد دانش مرتبط، سابقه تدریس و سوابق مدیریتی باشد باید به این سؤال پاسخ داد که حجت نمایندگان مجلس برای دادن رای اعتماد به فرد پیشنهادی چیست؟
آیا نمایندگان مجلس میتوانند بر مبنای مقاله یا کتابی که فرد در مباحث فقه و اصول نوشته است به توانایی وی برای مدیریت بر وزارت آموزش و پرورش پی ببرند؟
آیا رئیسجمهور محترم که چنین فردی را برای وزارت آموزش و پرورش معرفی کردهاند میپذیرند که در وزارت آموزش و پرورش یک درس خوانده الهیات ریاضیات درس بدهد و یا دبیر تربیت بدنی زبان و ادبیات فارسی درس بدهد؟ وقتی برای تدریس در یککلاس درس تناسب رشته و دوره تحصیلی معلم با ماده درسی پایه مربوطه ضرورت دارد آیا مدیریت در عالیترین سطح نظام تعلیم و تربیت نیاز به دانش، صلاحیت و تخصص ویژهای ندارد؟
وزارت آموزش و پرورش علاوه بر شش معاونت آموزش متوسطه، آموزش ابتدایی، پرورشی و فرهنگی، تربیت بدنی و سلامت، حقوقی و امور مجلس و توسعه مدیریت و پشتیبانی از سازمانها و مراکز مهمی تشکیل شده که در سطح معاونت وزیر به عنوان مجموعههای وابسته به این وزارت خانه تعریف و ساختار دهی شدهاند و تحت مدیریت وزیر آموزش و پرورش اداره میشوند.
مجموعههای مدیریتی بزرگ، مهم و پیچیدهای چون سازمانهای پژوهش و برنامهریزی آموزشی، نوسازی توسعه و تجهیز مدارس، آموزش و پرورش دانشآموزان با نیازهای ویژه، سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان، دبیرخانه شورای عالی آموزش و پرورش، پژوهشگاه تعلیم و تربیت، مرکز سنجش و پایش کیفیت آموزشی، دانشگاه فرهنگیان با نزدیک به یک صد پردیس دانشگاهی و دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و صندوق ذخیره فرهنگیان و دهها دستگاه ریز و درشت دیگر که توسط وزیر تولیت میشوند و علاوه بر اینها ادارات کل آموزش و پرورش استانها که وظیفه نظارت بر آنها نیز با وزیر آموزش و پرورش است.
یقینا هیچکس نمیتواند بر همه این مجموعه بزرگ و قوانین، مقررات و ضوابط حاکم بر آنها اشراف کامل بیابد ولی به دلیل بزرگی این سیستم انتظار میرود فرد معرفی شده سابقه مطلوبی از مدیریت در سطح حداقل یکی از معاونتهای وزارت آموزش و پرورش را در کارنامه داشته باشد.
ایفای مسئولیت و انجام خدمت در یک دوره زمانی معقول در یکی از معاونتهای وزارت آموزش و پرورش موجب میشود تا معاون مربوطه به دلیل عضویت در شورای معاونان وزارت و سایر شوراها و مجامع وزارتی و شرکت در جلسات مرتبط در خارج از وزارت خانه به اشرافی نسبی بر سایر حوزههای عمل در وزارت آموزش و پرورش نیز توفیق یابد و با این مجموعه بزرگ و چگونگی نظامات تصمیمسازی و فرایند تصمیمگیری در آن آشنایی حاصل نماید.
رزومهای که از آقای مسعود فیاضی منتشر شده است به غیر از یک زمان کوتاه مسئولیت اداری هیچ ارتباطی با آموزش و پرورش ندارد و اصلا معلومنیست چرا این رزومه ارائه شده است؟
داشتن معلوماتی در حوزههای فقه و اصول چه ارتباطی با الزامات مدیریت عالی در نظام تعلیم و تربیت دارد؟ ارائه این رزومه مانند ارائه کارنامه تحقیق و پژوهش در حوزه کشاورزی برای اثبات صلاحیت یک مدعی جراحی مغز و اعصاب است!
فرد پیشنهادی قبلی اگر چه از کارنامه تدریس و مدیریت مناسبی برای احراز مسئولیت وزارت آموزش و پرورش برخوردار نبود اما تحصیل دانشگاهی مرتبطی داشت و آقای فیاضی از این ویژگی نیز محروم است.
امید است مجلس شورای اسلامی در بررسی وزیر پیشنهادی برای تصدی وزارت آموزش و پرورش به ارتباط میان سوابق تحصیلی و شغلی فرد پیشنهادی برای این مسئولیت توجه کرده و وزارت آموزش و پرورش را به فردی بسپارند که دوران وزارت برایش دوره شگفت زدگی از مشاهده و درکمسائل این دستگاه نباشد و وزارت به عنوان دوره کارآموزی وزیر تلقی نشود.
با توجه به این که معمولا وزیر جدید تیم مدیریتی وزارت خانه و مدیران کل استانها را نیز به فوریت با تیم جدیدی جایگزین میسازد انتصاب وزیر فاقد دانش و تجربه کافی به معنای اختراع دوباره چرخ و آگاه شدن این تیم از مسائل و مشکلات وزارت خانه پس از بغرنج و سر درگم کردن هر چه بیشتر کلاف مسائل در دوره چهار ساله وزارت خواهد بود.
***
انتقاد تند روزنامه اطلاعات از رئیس فراکسیون فرهنگیان مجلس: آن وقت که خود شما وزیر بودید،چرا مشکلات را حل نکردید؟
روزنامه اطلاعات با اشاره به سخنان حاج بابایی رئیس فراکسیون فرهنگیان مجلس نوشت: او گفته است با گذشت ۴۵روز از سال تحصیلی، هزاران کلاس درس، معلم ندارند و کلاسهای بیمعلم، یکی از دغدغههای مردم در حوزهی آموزش است.
جناب رییس، خود مدت زمان مدیدی- که از آن زمان کمتر از یک دهه میگذرد- سکاندار وزارت آموزش و پرورش بودهاند و بعید مینماید که در این مدت، پس از کنارهگیری ایشان، ناگهان هزاران معلم کلاس درس را خالی کرده و به شغل شریف دیگری روی آوردهباشند!
این، عادت مألوف و طریق معهود بسیاری از مسئولان است، که با فرافکنی- و به ادبیات خودشان، فرار به جلو!- به محض ترک صندلی مسئولیت(بخوانید جلوس بر کرسی دیگر)، یادشان میافتد که منصب قبلی چقدر مشکلات داشته و دارد!؛ تو گویی کمترین گرد غباری از کاستیهای فعلی، دامنگیر مسئولیت قبلیشان نیست.
میدانم گفتن از آموزش و پرورش و مشکلات روزافزون آن، آب در هاون کوبیدن است. این آب نه سفت میشود و نه دیگر به درد رفع عطش میخورد؛ در همان هاون بو میگیرد وباید به دورش ریخت. اما انصافاً بهرهوری از موقعیتهای بعد از مسئولیت برای شیبدادن مشکلات به ناکجاآبادها هم جای تعجب و بلکه تاسف دارد.
لااقل تنها چیزی که در برابر آن هشدارِ(!) رییس فراکسیون فرهنگیان میتوان گفت این که: جناب رییس! اگر در گذشتهی سکانداری در مقام وزیر آموزش و پرورش به هزار علت موجّه و علیرغم برنامهریزیها و کارشناسیها و خون دلخوردنها نتوانستید و یا نگذاشتند(!) به منویّات خود جامهی عمل بپوشانید، اینک در مقام قانونگذاری و سیادت بر فراکسیون گستردهی فرهنگیان در مجلس، اندکی بیش از دلمشغولی در سیاسات روزمرّه، به آموزش و پرورش برسید:
۱-دولت را مکلف کنید – با انواع اولتیماتومهایی که در نطقهای پیش از دستور سخاوتمندانه خرج میشود- به تأدیه وتسویهی حقوق معوقهی هزاران معلم.
۲-در کمیسیون تلفیق به عنوان حامی فرهنگیان، کمی بیشتر چانه بزنید برای بودجهی آموزش و پرورش.
۳-حق معلم را به جای ارجگذاریهای تشریفاتی و شعاری در یک روزِ نامگذاریشده، در دُرجِ شأن و مقامش دَرج کنید؛
….و آنگاه آن چهلو پنجهزار کمبود نیرو، خود با لشکری انبوهتر برای ورود به کلاسها التماستان خواهند کرد.
- 10
- 1