بکتاش آبتین، شاعر و مستندساز بر اثر ابتلا به کرونا و در سن ۴۷سالگی از دنیا رفت.
این شاعر و مستندساز که در حال سپری کردن دوران محکومیت قضایی خود بود، پیشتر نیز در زندان به ویروس کرونا مبتلا شده و بهبود یافته بود؛ اما در ابتلای دوباره به کرونا توسط خانواده به بیمارستانی در تهران انتقال یافت که از چند روز پیش در روند درمانی به کمای مصنوعی برده شد. درنهایت، مداوا روی او نتیجهبخش نبود و امروز (شنبه، ۱۸ دیماه) در بیمارستان درگذشت.
برخی از دوستان این شاعر به نقل از خانواده او این خبر را تایید کردند.
بکتاش آبتین (مهدی کاظمی) متولد سال ۱۳۵۳ بود.
برخی از چهر ههای هنری و سیاسی به فوت او واکنش نشان دادند.
واکنش عبدالجبار کاکایی به درگذشت بکتاش آبتین
عبدالجبار کاکایی نوشت: صدای بکتاش آبتین پرفروغ تر و روشن تر از گذشته باقی خواهد ماند.
هادی حیدری، کارتونیست با کشیدن یک طرح از چهره بکتاش آبتین، شعری در رثای او بازنشر کرد.
رضا صائمی روزنامه نگار نوشت: با مرگ بکتاش آبتین، مدام تصویر در بند او بر تخت بیمارستان به ذهنم هجوم میآورد. تصویری که گرچه روایت درد است، اما نشانی از درمان هم در آن پیداست. تصویری که چگونه زیستن او را صورت بندی میکند... نویسنده و شاعری که قدرت زنجیر و زنجیر قدرت، او را از خواندن باز نداشت گرچه خودش بازداشت بود! آن زنجیرها میتواند نماد بازدارندههای بسیاری برای آگاهانه زیستن در روزگار ما باشد. از روزمره گیهایی که فرصت خواندن و تفکر را از ما میگیرند تا گیر و گرفتاریهای زندگی که بهانههای ممتد نخواندنهای ماست!. جبرِ قدرت و معیشت از یک سو و بندِ کار و یار از سوی دیگر، زنجیرهایست که ما را از خواندن، از آگاهی و اراده معطوف به آگاهی باز میدارد... آبتین، اما با جانی غمگین و بدنی در بند، کتاب را رها نمیکرد که این تنها مقاومت رهایی بخش است... پای معرفت را هم که تخت ِ بند قدرت کنند، دست طلب، دست از آگاهی برنمی دارد. به قول حافظ: دست از طلب ندارم تا کام من برآید... یا تن رسد به جانان یا جان ز تن برآید!... جانش به جانان رسید، اما به جبر جور و جهل تن نداد!... یادش جاودان
- 14
- 1