درپی فوت مهسا امینی پس از دستگیری توسط گشت ارشاد، درخواست ها برای منحل شدن گشت ارشاد افزایش پیدا کرده است.
در این میان، فائزه هاشمی رفسنجانی، با اشاره به سیاست ها در برابر حجاب می گوید:« سیاست بسیار غلطی که دنبال می شود این است که برخی تصور می کنند اگر ما در برابر حجاب کوتاه بیاییم، باید در برابر همه چیز کوتاه بیاییم.»
مشروح گفتگوی فائزه هاشمی رفسنجانی را درباره حجاب و گشت ارشاد، در قرن نو می خوانید؛
خانم هاشمی، نظر شما درباره رفتارهای متناقض دولت ها نسبت به حجاب و گشت ارشاد چیست؟
این نشانده دهنده تفکر و یک نگرش غلطی است، همان نگاهی که می گوید هدف وسیله را توجیه می کند و این تفکر را با سیاست های متناقض اجرا می کنند. چیزی که از نظرشان بد است، هنگامی که برایشان فایده دارد، خوب شده و مورد استفاده قرار می گیرد. این موضوع با دین ما، اخلاق و مسائل انسانی مطابقت ندارد.
مدافعان گشت ارشاد دلشان برای اسلام و نظام نسوخته است
به نظر شما، چرا سیاست درستی درباره حجاب پیگیری نمی شود؟
سیاست بسیار غلطی که دنبال می شود این است که برخی تصور می کنند اگر در برابر حجاب کوتاه بیایند، باید در برابر همه چیز کوتاه بیایند.چنانچه که یکی از مقامات گفته بود اگر کوتاه بیاییم باید از این مملکت برویم. بنابراین، دلشان برای انقلاب و اسلام نسوخته است؛ این افراد نسبت به بقای خودشان نگران هستند.
ضمن اینکه، با هدف بقای خودشان، قانون حجاب اجباری را با اعتبار نظام پیوند زدند. یعنی اگر قانون حجاب اجباری نباشد و برخوردی صورت نگیرد، محتوای نظام آسیب می بینند. باید از آقایان پرسید چه زمانی و بر اساس چه اصلی این مسائل جز محتوای نظام بوده است که اگر نباشد آسیب می رساند؟
خواسته های به حق مردم در طول این سال ها افزایش پیدا کرده است بر همین اساس، تصور می کنند پاسخگویی به یک مطالبه، پای مطالبات بعدی را هم به میان می آورد و بقای خود را در خطر می بینند. اگر هدف گسترش دین است، طبق سخنان آیت الله بیات زنجانی، این رفتارها غیردینی است. طبق تجربه، این رفتارها دین را افزایش نمی دهند بلکه، موجب دین ستیزی و دین گریزی مردم شده و باور مردم کم شده است. بنابراین، با توجه به تناقضاتی که وجود دارد می توان این را دریافت که هدف آقایان گسترش دین نیست.
گرایش مردم به دین درحال کمتر شدن است زیرا ...
محمدرضا پهلوی اگر چه مانند رضاشاه کشف حجاب نکرد اما کم رنگ کردن دین یکی از سیاست های او بود. نتیجه این سیاست نیز، شکل گیری انقلاب اسلامی با شعار حکومت اسلامی بود. در خاطرات وزرای گذشته آمده است که یکی از نگرانی هایشان افزایش پسران ریش دار و دختران با حجاب بود. همچنین فرخی پارسا بیان کرده است در دبیرستان ها چادر را ممنوع کرد و آمار دختران چادری افزایش یافت. حال در بعد از انقلاب، دین و حجاب اجباری شد، برخوردهای کریهی با افراد بی حجاب شد و نتیجه آن روز به روز قابل مشاهده است. گرایش مردم به دین کم شده است. پس نتیجه گرفته شده برای گسترش دین نبوده است.
گشت ارشاد به ۳ دلیل اشتباه است
بنا بر سخنان آیت الله بیات زنجانی، گشت ارشاد به ۳ دلیل اشتباه است، اول از بعد اخلاقی، دوم بعد دینی و سوم بعد قانونی. در اوایل انقلاب تفکرات متفاوت بود و از قانون اجباری طرفداری کردند اما، در حال حاضر ۴ نسل از انقلاب گذشته و وضعیت آن را حتی در خانواده متدین هم مشاهده می کنیم که فرزندانشان حجاب ندارد.
کشیدن موی دختران، کرامت انسانی را حفظ می کند؟
از سوی دیگر در مقدمه قانون اساسی آمده است که انسان با ارزش های والا و جهان شمولی اسلامی پرورش می یابد. آیا این روش های ما باعث شده اسلام گسترش یابد یا همه از دین گریزان شدند؟ یا عنوان شده قانون گذاری بر مدار سنت جریان می یاید. در حالی که قرآن و سنت حجاب اجباری ندارند. یا بیان شده که قانون اساسی تدوین گر نفی هرگونه استدلال فکری و اجتماعی است. ما زمانی که به این روش زنان را مجبور به رعایت حجاب می کنیم، استدلال فکری و اجتماعی نیست؟ نام آن را چه می توان گذاشت؟
در موضوع گشت ارشاد، در اصل ۲ قانون اساسی امده است که جمهوری اسلامی نظامی است بر پایه ایمان به کرامت و ارزش های والای انسانی. آیا گشت ارشاد، با کشیدن موی دختران، بغل کردن و کتک زدن آنان کرامت انسانی را حفظ می کنند؟
چرا زنان را مقابل زنان قرار داده اید؟
یا اینکه برخی زنان را مقابل زنان قرار می دهند و می گویند در مترو یا بانک راهشان ندهید. امروز در روزنامهای خواندم که نوشته بود زنان را حتی در تورها و گشت های مسافرتی راه ندهید. همسران را مقابل زنانشان قرار دادند چرا که در کنترل حجاب کم آوردند و با قرار دادن مردم مقابل هم، می خواهند آن را کنترل کنند.
مخالفت حجاب اجباری هستم
خانم هاشمی، خود شما با حجاب اجباری مخالف هستید؟
من حجاب دارم اما، با حجاب اجباری مخالف هستم.
راهکار شما چیست؟
زمانی که آتش به اختیارها را راه می اندازند، اسیدپاشان اصفهان دستگیر نمی شوند، در درگیری که در اتوبوس رخ داد و سپیده رشنو دستگیر شده و به آن حال افتاد و ماجرای مهسا امینی به قوانین گشت ارشاد و این سیاست بر می گردد که همه را به زور به بهشت ببرند. باید این سیاست ها کنار برود و مانند قبل تذکر بدهند. در فتوای آیت الله سیستانی آمده است که به امر به معروف و ارشاد بدون خشونت و عصبانیت و کتک در مقابل بی حجابان اکتفا کنید. اگر سیاست این شود، دیگر ماجراهای مردم را مقابل هم قرار دادن از بین می رود.
ممکن است که حکومت از فشارها توسط گشت ارشاد عقب نشینی کند یا احتمال بروز برخی اعتراضات را پیش بینی می کنید؟
تا جایی که مجبور نبودند، از حرکت و سیاست های غلط عقب نشینی نکردند که من به آن برگشت به عقلانیت و دین می گویم. امیدوارم این حوادث، آقایان را به سر عقل بیاورد که ما تا چه زمانی باید قربانی بدهیم؟ دختران ما تا چه زمانی باید آسیب ببینند؟ خیلی آینده روشنی نمی بینم و آقایان نشان دادند که دارند از دین فاصله می گیرند.
***
محسن آرمین: آقایان! از ارشاد مردم دست بردارید
محسن آرمین در امتداد نوشت: در اطرافم کسی را نمیبینم که از مرگ مظلومانه مهسا امینی چشمش گریان و قلبش حزین نباشد. برای یک حکومت هیچ چیز زیانبارتر از زیستن در تناقض نیست.
از یک سو یاد امامی را گرامی میدارند که در دفاع از عزت و کرامت انسان مظلومانه جان خود را فدا کرد و از سوی دیگر بی دلشوره دین و وجدان دختری مظلوم را با توهین و تحقیر رهسپار دیار باقی میکنند و دریغ از یک همدردی و اظهار تأسف ساده از سوی منبرها و تریبونهای رسمی و خطیبان حرفهای که روز و شب از مظلومیت سیدالشهدا میگویند و شهادت آن حضرت را الهام بخش ستیز با ظلم میخوانند.
رسانه ملی و خبرگزاریهایی که جز توجیه قدرت و به محاق بردن صدای ملت وظیفهای برای خود نمیشناسد تکذیبیهها را در بوق میکند که او در کودکی سابقه بیماری داشته است. گیرم که سابقه بیماری در کودکی در بیست و دو سالگی و دقیقاً زمانی که او را با تحقیر تمام بر صندلی ارشاد مینشانید، عود کند آن چنان که خون از گوش و بینیاش جاری شود، اما مگر بیماری دختران و جوانان این مملکت برای شما اهمیتی دارد؟ هنوز ضجههای مادری را که در برابر اتومبیل گشت ارشاد ملتمسانه میگفت دخترم مریض است نبریدش از خاطرهها محو نشده است.
مخدوش شدن چهره نظام در انظار جهانیان و بدبینی جامعه به نظام البته امری نامطلوب است اما مسئله ما نفس ستم آشکاری است که در این ماجرا و نظایر فراوان آن بر ملت رفته و میرود و هیچ عزمی برای پایان دادن به آن نمیبینیم. مسئله ما حفظ حقوق و کرامت شهروندان این سرزمین است.
مسئله ما فشارها و محدودیتهای بیدلیل و ناموجهی است که صبر مردم را به پایان برده است. مسئله ما جرمانگاری اموری است که به موجب آن بخش اعظم جامعه ایران را مجرم و با بیشرمی طرفدار فحشا محسوب و معرفی میکنید. مسئله ما این است که چرا جان باختن در بازداشتگاهها به امری متعارف تبدیل شده است. مسئله ما این است که چرا در برابر این همه مرگ به ظاهر تصادفی که در بازداشتگاهها گریبان معترضان و منتقدان را گرفته است، از خیل اختلاسگران و قاتلان، حتی یک تن در حبس دچار ایست قلبی یا سکته مغزی نمیشود؟ آیا حضرت ملکالموت در میان بازداشتشدگان برحسب نوع اتهام دست به گزینش میزند؟ بس کنید این توجیهات و تبلیغات تهوعآور و ناباورانه را.
آقایان ما با اسلام شما بیگانهایم و از شما تبری میجوییم. از این که از ظلمی که بر پیرزنی یهودی برود، همچون مولایمان دلتان به درد آید، ناامیدیم. از شما حتی انتظار ابراز تأسفی ساده هم نداریم. تنها یک چیز میخواهیم: آقایان شما را به خدا دست از ارشاد ملت بردارید و بگذارید این ته مانده باور دینی برایشان باقی بماند تا در انبوه سختیها و ناملایمات و دردهایی که با تصمیمات و سیاستهای غلط برای آنان فراهم آوردهاید، خدایی داشته باشند تا مونس خلوت و آرامبخش دلهایشان باشد.
از شما میخواهیم در این مملکت «ارشاد» را سر«گشته» و شرمنده نکنید. از شما میخواهیم از ارشاد و آموزش و توجیه دینی که لازمه آن تحقیر زنان و جوانان و کشیدن موی دختران و بغل کردن و ضرب و شتم و نهایتاً سکته مغزی و قلبی آنان است، دست بردارید.
اگر امر به معروف و نهی از منکر را تکلیف خود میدانید -هرچند که خود بیش از همه بدان نیازمندید، تحقیر مردم و افزودن بر درد و رنج آنان را بزرگترین منکر بدانید. از شما میخواهیم یکبار هشدارهای مولایمان را بخوانید که میفرمود: «من ظلم عباد الله کان الله خاصمه دون عباده و من خاصمه الله ادحض حجته و کان لله حرباً حتی ینزع او یتوب: هرکس به بندگان خدا(و نه فقط به مسلمانان) ظلم کند خداوند در دفاع از بندگانش دشمن او شود.
و هرکه خدا با او دشمن شود دلیل و منطقش را از بین میبرد (بخوانید اعتماد عمومی را از او سلب میکند، شکاف میان او و جامعه را عمیقتر میکند) و خدا با او هماره در جنگ خواهد بود تا یا از قدرت به زیر افتد یا توبه کند (عهدنامه مالک اشتر) آن گاه پس از خواندن این هشدار اندکی بیندیشید چرا جامعه تبلیغات و توجیهات شما را باور نمیکند.
این مصیبت را به خانواده محترم امینی تسلیت عرض میکنم و از خدا مهربان برای او به پاداش این مظلومیت، سعادت و رستگاری در سرای باقی مسئلت دارم.
- 13
- 5