در بیانیه مشترک وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه درباره «مداخلات رژیم آمریکا در اغتشاشات اخیر کشور» که روز جمعه منتشر شد، بخشی مرتبط با دو تن از خبرنگارانی است که در حادثه درگذشت مهسا امینی همانند سایر خبرنگاران، براساس رسالت کاریشان تولید محتوای خبری داشتهاند. اما در این بیانیه، مواردی نسبت به این دوتن ذکر شده است که با واکنشهای متعددی از سوی انجمن صنفی روزنامهنگاران استان تهران و مدیران مسئول نشریات این دو خبرنگار و سایر فعالان رسانهای و حقوقی مواجه شده است.
انجمن صنفی روزنامهنگاران استان تهران در اولین گام در نامهای به رئیس دستگاه قضا خواستار رسیدگی به پرونده دو خبرنگار اجتماعی روزنامه هممیهن و شرق شده است. متن نامه به شرح ذیل است:
بسمهتعالی
جناب حجتالاسلام محسنیاژهای
ریاست محترم قوه قضائیه
با سلام
احتراما همانگونه که استحضار دارید روز گذشته در بیانیهای که با امضای وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه صادر شد، در خصوص دونفر از همکاران ما، خانمها الهه محمدی و نیلوفر حامدی که بیش از یک ماه است در بازداشت بسر میبرند، نسبتهایی داده شده است که غیر از اینکه مغایر با اصول حرفهای روزنامهنگاری است، متضمن نقض حقوق متهمان در مرحله تحقیقات مقدماتی نیز هست.
بنا به اطلاعات موجود دو روزنامهنگار فوق هماینک تحت تحقیقات مقدماتی قرار دارند. اقتضای دادرسی منصفانه این است که تحقیقات به شکل بیطرفانه انجام شده و از انتشار نکاتی که قطعنظر از درستی و نادرستی آنها ممکن است به زیان متهم تلقی گردد، اکیدا خودداری شود. متاسفانه مشاهده میکنیم در این بیانیه نهتنها این اصل رعایت نشده است، بلکه حتی به شکلی قضاوت و حکم نهایی نیز به جامعه القا میشود و این مغایر با دادرسی عادلانه است. نکته مهمتر آن فعلی که به عنوان مستند اتهامی ذکر کردهاند دقیقا انجام وظیفه حرفهای و عادی آنان است و هر روز در حال اجرایش هستند و برای روزنامهنگار فرقی میان عکس گرفتن یا تهیه گزارش از مرگ یک نفر یا یک تصادف وجود ندارد، آنچه که در پی انتشار خبر میآید مربوط به عوامل اجتماعی دیگر است.
این روزنامهنگاران در بازداشت تاکنون چندان از حقوق متهم بهرهمند نبودهاند و این فرآیند ما را از سرنوشت پرونده قضایی آنان نگران ساخته است. لذا از جنابعالی به عنوان ریاست محترم دستگاه قضا خواهشمندیم:
۱-دستور فرمایند نسبت به تخلفی که در خصوص انتشار برخی مفاد پرونده صورت گرفته است رسیدگی عاجل صورت گیرد.
۲-حقوق متهمان از حیث ارتباط مستمر و موثر با وکیل رعایت شود.
۳-شرایطی تهیه شود تا متهمان در اسرع وقت از بازداشت آزاد شوند.
۴-ترتیبی مقرر فرمایند تا نمایندگان این انجمن با متهمان ملاقات کرده و از وضعیت عمومی آنان اطلاع حاصل شود.
از توجه و مساعدتی که مبذول میفرمایند سپاسگزاریم.
هیات مدیره انجمن صنفی روزنامهنگاران استان تهران
روزنامهنگاری را ممنوع کنید
این انجمن همچنین درباره بند ۸/۳ بیانیه دو نهاد اطلاعاتی بیانیهای را صادر کرده است. در این بیانیه آمده است: «بیانیه مشترك دو نهاد اصلی اطلاعاتی كشور درباره تحلیل رویدادهای اخیر، مضمونی نداشت، جز اینكه باید روزنامهنگاری را جرم و ممنوع اعلام كرد، زیرا فعالیت عادی دو نفر از همكاران ما در انجام وظیفه حرفهای را مصداق اتهامی قرار دادهاند كه به معنای پایان كار روزنامهنگاری است. دو فعالیت خبری مورد اشاره نهادهای اطلاعاتی، جزو ابتداییترین و بدیهیترین وظایف روزنامهنگاری محسوب میشود؛ این در حالی است كه یكی از ریشههای مشكلات كشور، فقدان یا خطیر بودن انجام همین فعالیتهای خبری است.
آنچه را این بیانیه درد دانسته، در واقع درمانِ رسانههای داخلی است.» در ادامه این بیانیه آمده است: «به علت فقدان همین فعالیت است كه مرجعیت رسانهای از داخل به خارج از كشور منتقل شده و امروز با چنین وضعی مواجهاید، بهطوری كه اگر تمام روزِ خود را صرف تكذیب اخباری كنید كه غلط و دروغ میپندارید، باز هم وقت كم میآورید، چون رسانه نداریم. از این رو، برخورد با فعالیت ابتدایی دو بانوی روزنامهنگار حرفهای، ناشی از عصبانیتی است كه نسبت به رسانههای برونمرزی وجود دارد و ضرورت دانستن این نكته كه مقابله با آن رسانهها، اتفاقاً بهرسمیت شناختن و احترام و دفاع از حرفه روزنامهنگاری است.»
در بخش دیگر بیانیه آمده است: «انتقام از برنامههای ماهوارهای فارسیزبان خارج ایران را از روزنامهنگاران زحمتكش و خدمتگزار مردم نمیگیرند. این نه قانونی است، نه اخلاقی و نه حتی مفید و تاثیرگذار. این اتهام كه همكاران ما برای آموزش بدیهیات و اصول اولیه روزنامهنگاری به خارج از ایران رفته و در كلاسهای روزنامهنگاری شركت كردهاند، فارغ از صحت و سقم اصل وجودی چنین برنامههایی، توهین به شعور مخاطب و جامعه روزنامهنگاری محسوب میشود؛ آن هم دو روزنامهنگاری كه از حرفهایترین روزنامهنگاران كشور هستند.
بیانیه دو نهاد اطلاعاتی به معنای آن است كه همه ما روزنامهنگاران متهم و حتی مجرم هستیم و از آن مهمتر اینكه، حرفه روزنامهنگاری را در داخل كشور منتفی تلقی میكنند. از اینرو معتقدیم باید مجموعه نهادهای مدنی و صنفی مرتبط با رسانه و روزنامهنگاری در این مورد چارهاندیشی كنند و اعتراض خود را به این رویكرد ویرانگر كه ریشه تضعیف نهاد رسانه و فرستادن مرجعیت رسانهای به خارج از مرزها را دربردارد، ابراز كنند. متأسفانه رویكرد اطلاعاتی مزبور درد خود را از جایی میداند كه در واقع درمان و چاره بیماری كشور است.»
همچنین در این بیانیه آمده است:«انجمن صنفی روزنامهنگاران استان تهران، این رویكرد امنیتی را نسبت به حرفه روزنامهنگاری نهتنها غیرقانونی و در تقابل با آزادی قانونی میداند، بلكه آن را عامل اصلی یا دستكم یكی از عوامل بحرانزای جامعه ایران محسوب میكند. ضمن آنكه شكست آن از پیش قابل مشاهده است. همچنین معتقدیم براساس آنچه در اطلاعیه مزبور آمده، اقدامات حرفهای دو همكار حرفهای ما خانمها الهه محمدی و نیلوفر حامدی جزو وظایف حرفهای هر روزنامهنگاری است.
مگر قرار بر این بوده كه تصویری از خانم مهسا امینی یا خبر مراسم آن مرحومه منتشر نشود كه آنان خلاف آن عمل كرده باشند؟ این حق آنان و از آن مهمتر وظیفه حرفهایشان بوده است، ضمن اینكه مدیران رسانهای آنان نیز در جریان مأموریتكاری آنها بودهاند. با توجه به جمیع جهات، انجمن صنفی روزنامهنگاران استان تهران معتقد است كه ایرادات حقوقی گوناگونی از نظر شكلی و ماهوی در مورد اتهامات وارده به اقدامات حرفهای دو همكار خبرنگار و نیز رویكرد نهادهای اطلاعاتی به حرفه روزنامهنگاری وجود دارد كه این موارد نیز طی نامهای جداگانه به اطلاع ریاست محترم قوه قضائیه خواهد رسید.»
واکنش کرباسچی به بیانیه مشترک
غلامحسین کرباسچی، مدیرمسئول روزنامه هممیهن، با تاکید بر اینکه الهه محمدی از طرف روزنامه برای تهیه گزارش به سقز رفته بود، اظهار کرد: «حضور خبرنگار در صحنهای که دارای حساسیت است حرفهایترین اقدامی است که یک رسانه و بهتبع آن یک خبرنگار باید انجام دهد.»
کرباسچی درباره بیانیه مشترک وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه و محتوای منتشرشده درباره دو خبرنگار بازداشتی که یکی از آنها خبرنگار روزنامه هممیهن است، گفت: «قبلا درباره این مساله صحبت کردهام و امروز هم درباره این موضوع با دو رسانه مصاحبه داشتهام. همانطور که قبلا هم گفتهام الهه محمدی از طرف روزنامه برای تهیه گزارش به سقز رفته بود تا بتوانیم از واقعیت مساله گزارش درستی تهیه کرده و گرفتار شایعات و اخبار کذبی که در چنین شرایط نقل میشود، نشویم. من تاکید داشتم که بهویژه درباره دو، سه مورد مثلا درباره کسالت قبلی مرحومه مهسا امینی، در محل حاضر شده و از خانواده تحقیق شود. طبعا حضور خبرنگار در صحنهای که دارای حساسیت است حرفهایترین اقدامی است که یک رسانه و بهتبع آن یک خبرنگار باید انجام دهد. تاجاییکه به روزنامه مربوط میشود و ما از الهه محمدی اطلاع داریم، او از طرف روزنامه، نامه ماموریت گرفت و به سقز رفت. حتی همکاران برایش بلیت هواپیما تهیه کردند. او صوت مربوط به گزارشی که تهیه کرده بود را در اختیار روزنامه قرار داد. البته مواردی در گزارش بود که لازم نبود در آن مقطع ذکر شود. ما هم اعلام کردیم میتوانیم این موارد را در اختیار دستگاههای قضایی و اطلاعاتی قرار بدهیم. آنچه که ما از کار الهه محمدی خبر داریم همین است و من مطمئن هستم او در گزارشی که بعدها شفاهی مطرح کرد آنجا رفته است و کاری حرفهای انجام داده است.
او ادامه داد: «بعد از ماجرای سوءتفاهم و دستگیری الهه محمدی که رخ داد چندبار از مسئولان امنیتی سوال کردم که ماجرای او چیست، اگر موضوع بر سر تهیه گزارش برای روزنامه است که بر اساس قانون مسئولیت آن مشخص است. اما به من اطمینان دادند که ماجرا ربطی به گزارش روزنامه و انتشار این خبر ندارد. حتی به من اعلام کردند که میخواهند درباره مسالهای از او تحقیق کنند و من هم مطمئن بودم که شاید سوءتفاهمی بوده است. اعلامهای رسمی دستگاه امنیتی معمولا پشتگرمی در این مسائل است. مجموعه کارشناس و فعالی که در این جریانات باید حرف اصلی و قابل اتکا را از آنها شنید. اما متاسفانه من از این اطلاعیه چنین برداشتی نکردم. برخلاف اینکه قبلا گفته بودند مساله الهه محمدی ربطی به گزارش روزنامه ندارد اما تقریبا در این اطلاعیه درباره گزارش و کار حرفهای او صحبت شده بود. امیدوارم که این مساله تنها یک سوءتفاهم باشد و حتما مقامات قضایی که باید تصمیم نهایی را بگیرند این موارد را بررسی کنند. مطمئن هستم که اگر ماجرا همان باشد که ما مطلع هستیم و مواردی که در این اطلاعیه آمده، یک سوءتفاهم است که باید سعی کنیم با کمک وکیل ایشان و مبادی قانونی استدلالها را مطرح کنیم تا سوءتفاهم برطرف شود.»
او با تاکید بر اینکه کار روزنامهنگاری، کار خطیری است، اظهار کرد:«بهخصوص در ماجراهایی که اوضاع از روال عادی خود خارج میشود، سوءتفاهم و سوءذهنهایی ایجاد میشود. در طول حضورم در دنیای مطبوعات فراز و فرودهایی زیادی دیدهام. در ارتباط با این بیانیه این گلایه را دارم که قبل از بررسیهای لازم و صدور حکم در دادگاه، اسامی خبرنگاران به صورت خلاصه آمده است که این اقدام به افراد ضربه روحی میزند. »
کرباسچی تاکید کرد: «اولین کار روزنامهنگاری انتشار سریع و صحیح مطالب است تا اعتباری کسب کند و این کار حرفهای است. درباره این خبرنگاران در نهایت دادگاه مساله را بررسی میکند و نباید سوءبرداشت یا سوءظن ایجادشده، فعالان رسانهای بهخصوص افراد تازهکار در این حوزه را دلسرد کند. مطمئن هستیم پرونده الهه محمدی در دادگاه بررسی میشود، با توجه به متن منتشرشده در بیانیه تصمیم درستی درباره آن گرفته میشود و فکر نمیکنم جای نگرانی باشد.»
او معتقد است: «با توجه به فعالیت گسترده رسانهها در خارج از کشور باید از رسانههای داخلی حمایت کرد؛ حتی اگر قلم آنها گاهی تند شود و با سلیقههای گروههای خاص در تعارض باشد. به هرحال فعالان رسانهای در داخل کشور هستند و باید دلگرم بمانند و نگرانی نداشته باشند که واقعیتها را منعکس کنند و وحشت نکنند که اگر اولین خبری از یک واقعه را منتشر کردند، مورد بازخواست قرار میگیرند. در سطح بینالمللی انتشار اولین خبر، اعتبار برای آن رسانه منتشر شده است.»
مدیرمسئول روزنامه هممیهن درباره ادامه پیگیری بازداشت الهه محمدی گفت: «ما بهعنوان همکاران الهه محمدی که صداقت و تلاش او را مشاهده کردهایم باید هرآنچه میتوانیم برایش انجام بدهیم. اگر کسی ادعا دارد که او بهجز گزارشی که برای روزنامه تهیه کرده، اقدامی دیگر کرده است، باید به نحو عادلانهای به موضوع رسیدگی شود. دلایل این موضوع را نیز حتما یک مرجع قضایی عادل مورد رسیدگی قرار میدهد و اگر در آن مرحله لازم شد که توضیحی ارائه شود باید این آمادگی را داشته باشیم. »
واکنش رحمانیان به بیانیه مشترک
مهدی رحمانیان، مدیرمسئول روزنامه شرق نیز درباره بیانیه مشترک نهادهای امنیتی کشور و اتهام آموزش نیلوفر حامدی (خبرنگار شرق) در خارج از کشور به نیت اغتشاش، گفت: «اینها خبرنگار هستند و کار خبری خود را کردهاند. میگویند این خبرنگاران توسط بیگانگان آموزش دیدهاند که بروند خبر تهیه کنند! خب چرا بیگانگان آنها را آموزش بدهند؟» او در پاسخ به این پرسش که نیلوفر حامدی برای انتشار خبر و گزارش سقز با شما هماهنگ بوده است، اظهار کرد: «هر چه درباره او میگویند دروغ است. ایشان اولین بار عکس مهسا امینی را منتشر نکرده و قبل از او عکسهایی منتشر شده بود. نیلوفر از ابتدا تا انتهای این موضوع با من هماهنگ بود. انتشار عکس و خبر توسط خبرنگار، رسالت یک خبرنگار است و اگر کسی این کار را انجام داده وظیفه خبرنگاری خود را انجام داده است.» مدیرمسئول موسسه خبری شرق درباره ادعایی مبنی بر اینکه این خبرنگاران در خارج از کشور آموزش دیدهاند، گفت: «مگر برای آموختن کار خبر حتما باید به خارج بروند؟ در همین کشور هم امکانات آموزشی فراوان است. در عجبم چگونه دو سازمان مهم امنیتی کشور وقت خود را صرف اینگونه مطالب میکنند.»
بیانیهای به دنبال مقصر
افشین امیرشاهی در هم میهن نوشت: بیانیه مشترک اطلاعات سپاه و وزارت اطلاعات، بیانیهای است تند و ناامیدکننده که قبل از هرچیز ساحت روزنامهنگاری را تهدید میکند. درباره این بیانیه و نام بردن از دوروزنامهنگار ایرانی نکاتی وجود دارد که در پی میآید.
روزنامهنگارانی که در این بیانیه با نامهای «الف.م» و «ن.ح» با توضیح اینکه به سقز رفتهاند و عکس از بیمارستان منتشر کردهاند، الهه محمدی و نیلوفر حامدی هستند. دو روزنامهنگار توانمند و مسئول که تنها به وظیفه قانونی و حرفهای خودشان عمل کردهاند. مدیرانمسئول دو روزنامه هممیهن و شرق هر دو در گفتوگو با رسانهها اعلام کردهاند که الهه و نیلوفر از طرف روزنامه به محل ماموریت اعزام شدهاند و به نمایندگی از روزنامههایشان برای تهیه عکس و گزارش رفتهاند. درواقع آنها ماموریت کاری خودشان را انجام دادهاند.
در بیانیه ذکرشده که این روزنامهنگاران عکس منتشر کردهاند و در مراسم تشییع مهسا امینی حضور داشتهاند. اصلا مگر قرار بوده که عکس و خبری منتشر نشود؟ چه مسئلهای وجود دارد که نباید عکس و خبر منتشر شود؟ عکس و خبر را اصلا خود صداوسیما باید منتشر میکرد. اما این اصرار برای جلوگیری از انتشار اخبار مرتبط با مهسا امینی بهخصوص در روزهای نخست شائبهبرانگیز است.
علت اینکه در مراسم تشییع جنازه مهسا امینی تنها یک خبرنگار و آن هم الهه محمدی حضور داشت، این بود که هیچ روزنامهنگاری شجاعتر از او نبود. وگرنه موضوعی به این اهمیت میبایست توسط دهها خبرنگار پوشش داده میشد. درباره نیلوفر حامدی نیز اگر خبرنگار مسئول و باتجربه دیگری در بیمارستان بود و درجریان آنچه بر مهسا امینی رفت، قرار میگرفت، قطعا همین کار را میکرد. در واقع کاری که این دو روزنامهنگار انجام دادهاند بدیهیات روزنامهنگاری است.
این بیانیه متهم اصلی اتفاقات اخیر را رسانه و خبرنگار معرفی کرده است. درواقع با نادیده گرفتن واقعیتهای جامعه، موضوع انتقادات را به عملکرد دو خبرنگار و رسانهها تقلیل داده است. انگار که بیانیه به دنبال مقصر است.
طبق یک قانون نانوشته که هراتفاقی در کشور رخ میدهد در وهله نخست سراغ روزنامهنگاران میروند، این بار نیز همین اتفاق افتاد. جدای از احضار، تهدید و بازداشت دهها روزنامهنگار در حوادث اخیر، نام دو روزنامهنگار به شکل متفاوت آمده و در بیانیه با عبارتهای «آموزشدیدههای دورههای خارج»، «تحریک اطرافیان مرحومه»، «آموزشدیده رژیمهای مافیایی» و مواردی از این دست آمده است. این مسئله حاکی از استمرار نگاه امنیتی حاکمیت به مطبوعات است. برخورد با روزنامهنگاران، رسانههای کشور را در سراشیبی از دست دادن مخاطبان و ازبینرفتن اثرگذاری قرار میدهد و ساحت روزنامهنگاری را از بین میبرد.
اگر مسئله این دوخبرنگار ارتباط با خارج از کشور است و دستگاههای امنیتی هم به این مسئله از قبل واقف بودهاند، چرا هیچ وقت پیگیری نکردهاند؟ چرا این مسئله را مسکوت گذاشتهاند و هیچ تذکری ندادهاند؟ حال که اشراف داشتهاند میتوانستند همان زمان بگویند ما درجریان هستیم و با تذکر مسئله را فیصله بدهند. چرا اکنون و ناگهانی این مسئله ذکر شده است؟ به نظر میرسد هر خبرنگار دیگری هم برای تهیه عکس و خبر به بیمارستان و شهر سقز میرفت، با همین تبعات روبهرو میشد.
بیانیه نهادهای امنیتی درمقابل نگاه روزنامهنگاران و نهادهای صنفی مستقل قرار دارد. درواقع دو نوع روایت از مسائل جامعه و اعتراضهای مردم به چشم میخورد؛ روایتی که اعتراضها و انتقادها را جدی نمیگیرد و حتی ریشه این حرکتهای مردم را بیش از آنکه داخلی بداند، منحصرا به بیگانه ربط میدهد و سمت دیگر روایتهایی است که با وجود همه کاستیها و دشواریها سعی میکند حق و صدای درون جامعه را درک و آن را به نحوی بازتاب دهد. این بیانیه صدای مردم و حق مردم را نشانه رفته است. خبرنگاران باید که صدای مردم باشند.
هنوز دادگاه الهه محمدی و نیلوفر حامدی برگزار نشده است، اما نهادهای امنیتی درجایگاه مرجع قضایی قرار گرفتهاند و اتهام سنگینی علیه این دو روزنامهنگار وارد کردهاند. چرا پیش از برگزاری دادگاه و صدور حکم باید چنین بیانیهای صادر شود؟
نظام سیاسی ایران باید تحمل و رواداری خودش را بالا ببرد و از محدودیتهای موجود بر رسانهها برای بازتاب نگاه و خواستههای مردم بکاهد، چون نقش رسانهها تا حد زیادی تابع بازسازی تغییر سیاستهای رسمی است. این روزها که مردم تشنه حقیقت هستند، همه گروهها و شخصیتهای سیاسی لازم است با جسارت بیشتری از آزادیبیان و آزادیمطبوعات دفاع کنند تا مرجعیت مطبوعات و روزنامهنگاری حرفهای بیش از این از دست نرود. خبرنگاران باید بتوانند آزادانه و مستقل از خواستهها و حرکتهای اعتراضی بگویند و بنویسند. برخورد با روزنامهنگاران مستقل و انتشار بیانیه اخیر اثر معکوس خواهد داشت.
موضوع مهسا امینی، گشت ارشاد و اعتراضات مردم در این بیانیه فراموش شده است. تمام محتوای این مسئله امنیتی است. بیانیه فاقد ریشهیابی مسائل اخیر است. درحالیکه لازم بود در نگارش این بیانیه از نظر جامعهشناسان، فرهیختگان و نخبگان کشور استفاده شود و بیانیهای منزه، بدون عبارتهایی از جنس دشنام و داستانسرایی نوشته شود که جنبههای تحلیلی هم داشته باشد.
شفافیت و صداقت مهمترین راه برونرفت از مشکلات و بحرانهای امروز است که با دستگیری و بازداشت روزنامهنگاران نتیجه معکوس خواهد داشت. اگر نگاه دستگاههای امنیتی به روزنامهنگاران بهعنوان کسانی باشد که اعتمادسازی انجام میدهند، در آن صورت ضمانتهای اجرایی و قانونی لازم را نیز برایشان پیشبینی میکنند. در چنین شرایطی روزنامهنگار با اتهاماتی مانند تشویش اذهان، تبلیغ علیه نظام و اجتماع و تبانی راهی زندان نمیشوند.
درحال حاضر مردم اخبار و اطلاعات مربوط به وقایع اخیر را بیشتر از رسانههای خارج از کشور دنبال میکنند. در واقع درباره مسئله اعتراضها رسانههای داخل کشور نهتنها اثرگذاریشان را به میزان زیادی از دست دادهاند که مرجعیتشان هم تا حدودی از دست رفته است. دست رسانههای خارج از کشور در انتشار فیلمها و عکسهای اعتراضات باز است و برای تحلیل هم از عبارتهای وسیعتری استفاده میکنند. طبیعی است که محدودیتهایی که برای رسانههای داخل وجود دارد، رقابت را دشوار میکند. در این میان برخوردهایی از جنس بیانیه اخیر بهطور کامل رسانههای داخل را خلع سلاح میکند.
- 10
- 2
کاربر مهمان
۱۴۰۱/۸/۸ - ۹:۵۳
Permalink