وی افزود: اساس ساخت توسعهنیافته رانتی مبتنی بر کوته نگری است. ما در دانش توسعه میگوییم برای رسیدن به توسعه به سه گروه شناخت نیاز داریم. شناخت وضع موجود، شناخت وضع مطلوب و شناخت ساز و کارهای برون رفت از وضع موجود و رسیدن به وضع مطلوب. ما در هر سه حوزه دچار یک آشفتگیهای نامتعارف هستیم. در کشوری زندگی میکنیم که به عنوان بدیهی اولیه عقلی، بارها به حکومتگران گفته شده درحالی که شما با انواع بحرانها مواجه هستید، برخورد جزیرهای با مسائل راهگشا نیست وگرنه امکان ندارد مسالهای را حل کنید. از بای بسمالله برنامهریزی در ایران، حیاتیترین و سرنوشت سازترین مسائل آن دوره قید نشده است. در برنامه اول توسعه قبل انقلاب، نفت ملی شد که در آن قید نشده بود. در برنامه سوم اصلاحات ارضی نبود. چون ما به صورت بنیادین به مساله توسعه توجه نکردهایم، زمان، منابع انسانی و مادی را از دست میدهیم و حسرت و نفرت و آشفتگی درو میکنیم. با این همه ادعاها و هارت و پورتها، ما تنها کشوری هستیم که در دنیا حدود ۵۰ سال تورم دو رقمی تجربه کرده است.
مومنی خاطرنشان کرد: پشت کردن به واقعیت مساله را حل نمیکند. درست است که ژست رادیکال میگیرید، اما ذلیل خواهید شد. مهمترین کارکرد نظامهای آموزشی این است که وفاق جمعی ایجاد میکند. ما صدبار گفتهایم آن کشورهایی که میگویند تورم ریشه پولی دارد، صد سال است که از مرحله تولید انبوه عبور کردهاند لذا اگر اینجا تورم را اینگونه تعریف کنید، لاشخورها را ذینفع میکنید. نتیجه این میشود که تمام حیثیت این سیستم را به سند چشمانداز گره میزنید سپس دست به شیرین کاریهایی میزنید که حتی خودتان شرم میکنید از آنها نام ببرید. برنامهریزی توسعه را به مناسک تبدیل میکنید و دائما غافلگیر میشوید و بحرانهایی با اتلافهای بزرگ ایجاد میکنید.
مومنی با بیان اینکه نمیشود در ساخت توسعهنیافته، با استانداردهای عدالت با اصحاب قدرت صحبت کنید، افزود: این ماجرای فولاد مبارکه را از این دریچه نگاه کنید که یک فهرست هفت صفحهای از سایتها، روزنامهها و شبکههای تلویزیونی وجود دارد که خواستهاند آگاهی فاسد و کاذب رانتی ترویج کنند و هرکس خواست از عدل حرف بزند، چنان لجن مالش میکنند که جرات نکند حرف بزند.
بیش از اقتصاددانها و سیاسیون باید جامعه شناسان و روان شناسان ماجرای فولاد را بررسی کنند. ببینید چطور فساد، ناکارآمدی و پس افتادگی با منابع مادی و انسانی خودمان تحمیل میشود. قبل انقلاب وقتی نظامیان به سمت مردم شلیک میکردند، مردم جای خود را عوض میکردند و میگفتند «پول نفتمونه، یکی دیگه در کن».
استاد دانشگاه علامه با بیان این پرسش که چرا ساختار قدرت کنونی از تن دادن به برنامه طفره میرود، گفت: ببینید چقدر مضحک شده است که اینها میگویند دولت قبلی این همه فساد و ناکارآمدی به بار آورد اما برای اولینبار در تاریخ برنامهریزی ایران اینها برای دومین سال پیاپی برنامه دولت قبلی را تمدید میکنند. در دهه ۱۳۹۰ ماهیت حکومت در ایران از دریچه اقتصاد سیاسی، پنج بار دگرگون شده است اما یک کلمه حرف درباره آن نمیشنوید. در این دهه سالهایی را تجربه کردهایم که رانت ناشی از سیاستهای شوک درمانی از رانت ناشی از نفت چند برابر بیشتر خلق شده است. ما با یک پدیده تسخیر شدگی ساختار قدرت به دست گروههای مافیایی و شبه مافیایی روبرو هستیم. این ساختار حتی مصالح بقای خود را رعایت نمیکند و دچار یک پریشان حالی ویژه شده است.
مومنی در پایان گفت: آیتالله بهشتی فرمود ما با لیبرالیزم و مارکسیزم مرزبندی داریم اما باید با انصاف و برخورد همدلانه اول خوب بشناسیم بعد نقدش کنیم. الان در حوزه اندیشه همه با شمشیر جلو میآیند. شهید بهشتی میگوید لیبرالیزم ۵ رکن دارد که ما به عنوان مسلمان با سه رکن آن همدلی داریم اما الان در کشور ما لیبرال و چپگرایی به جای فحش به کار برده میشود. وقتی ما برخورد همدلانه و از موضع روششناختی توسعه داشته باشیم، آن چیزهایی که تحت عنوان فراستمندی مطرح میشود، دارای حساب و کتابهای روشنی است. اگر توسعه را بخواهیم از منظر روششناسی بررسی کنیم، دیدمان تغییر خواهد کرد .
- 10
- 5