«بخشی از ثروت ایران که پهلوی با خود برد» و «خاندان دیکتاتور دو تاج سلطنتی را برده اند»؛ هشت روز بعد میرسیم به اینکه «آن دو تاج معروف را میبینیم». ۸ روزی که افکار عمومی با این سه جمله به بازی گرفته شدند. جملاتی ساخته بازوهای اطلاعرسانی قوه مجریه؛ از خبرگزاری ایرنا گرفته تا سخنگوی دولت.
به گزارش فراز، ۲۶ دی ماه سال جاری خبرگزاری ایرنا ویدیویی با تیتر «بخشی از ثروت ملی ایران که پهلوی با خود برد»، موضوع خروج دو تاج سلطنتی ملکه با ۱۶۴۶ قطعه الماس و خروج تاج شاهنشاهی با ۳۳۸۰ قطعه الماس را مطرح کرد. تاجهایی که پشتوانه پولی ملی ایران محسوب میشوند.
در لحظات تماشای این ویدیو بسیاری گمان کردند که این اشتباه خبرگزاری ایرنا بوده اما علی بهادری جهرمی، سخنگوی دولت با بازنشر این ویدیو در توییتر خود نوشت: «دو تاج با ۵ هزار قطعه الماس، ۵۰ قطعه زمرد و ۳۶۸ حبه مروارید که از نظر قیمت غیرقابل تخمین است... بخشی از اموالی بودند که دیکتاتور هنگام فرار با خود برد.»
توئیت سخنگوی دولت تاییدی بود بر فقدان تاجهایی که خیلیها تا قبل از کرونا آنها را در موزه جواهرات ملی ایران دیده بودند. بسیار واضح بود که این دو تاج آنطور که سخنگوی دولت گفته بود، توسط خاندان پهلوی از کشور خارج نشدهاند. اکنون دیگر بحث اشتباه خبرگزاری دولت مطرح نبود بلکه مساله سرقت تاجهای سلطنتی بود که توجه را به خود جلب میکرد.
۸ روز با طرح این پرسش که تاجهای سلطنتی کجا هستند گذشت و بهادری جهرمی و خبرگزاری ایرنا به عنوان خبرگزاری رسمی دولت نه تنها پاسخی به این پرسش نداند بلکه حتی توضیحی مبنی براینکه اشتباه کردند نیز منتشر نکردند.
بالاخره روز گذشته عزت الله ضرغامی به عنوان وزیر میراث فرهنگی و گردشگری عکسی با تاجهای سلطنتی در توئیتر خود منتشر کرد و بدون اشاره به موضوع فقدان این تاجها که از سوی نهادهای دولتی مطرح شده بود، نوشت: «آن دو تاج معروف را میبینیم، جای خالی داراییهای عظیم به غارت رفته ملت توسط پهلوی را بیشتر حس میکنیم.»
پس از انتشار این توییت بسیاری عکس ضرغامی را مصداق تایید وجود تاجهای سلطنتی دانسته و برخی دیگر همچنان به وجود ابهام در این زمینه تاکید کردند. موضوع اما اینجاست که بهادری جهرمی پس از انتشار این توییت به جای عذرخواهی از اشتباه صورت گرفته مجددا فرار رو به جلو کرد و نوشت: «سلطنتطلبان تلاش کردند تاراج اموال ایرانیان را به دو تاج داخل موزه که میخواستند سرقت کنند، فروبکاهند؛ بهانه آنها هم گرفته شد.» دقیقا شبیه همان جملهای که هنگام باخت در مسابقات بین المللی میگویند؛ «چیزی از ارزشهای ما کم نشد».
حالا اما عکس یادگاری ضرغامی با تاجهای جنجالی شاید از نظر دولتیها پایان سوالات باشد اما با کمی دقت بیشتر خود عامل ابهامات جدیدتری است؛
۱- آنها که خبر مفقود شدن تاجها را منتشر کردند اول خبرگزاری دولت بود و سپس سخنگوی پاستور. یعنی انتشار هماهنگ یک خبر نادرست توسط بازوهای اطلاع رسانی اصلی قوه مجریه. چنین وضعیتی یا ناشی از یک هماهنگی برای انتشار خبر ناصحیح در مجموعه اطلاع رسانی دولت است و یا نشانه ضعف و عدم صلاحیت کافی در این حوزه. مخصوصا اینکه هنوز هیچکدام از این دو مرجع یعنی چه خبرگزاری ایرنا و چه سخنگوی دولت نه در این باره عذرخواهی کردهاند و نه توضیحی ارائه داده اند.
۲-نکته دیگر سوالی مبنایی درباره اتهام «نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی است»؛ ماده ۶۹۸ قانون مجازات اسلامی میگوید: «هر کس به قصد اِضرار به غیر یا تشویش اذهان عمومی یا مقامات رسمی به وسیله نامه یا شکواییه یا مراسلات یا عرایض یا گزارش یا توزیع هرگونه اوراق چاپی یا خطی با امضاء یا بدون امضاء اکاذیبی را اظهار نماید یا با همان مقاصد اعمالی را بر خلاف حقیقت رأساً یا به عنوان نقل قول به شخص حقیقی یا حقوقی یا مقامات رسمی تصریحاً یا تلویحاً نسبت دهد اعم از اینکه از طریق مزبور به نحوی از انحاء ضرر مادی یا معنوی به غیر وارد شود یا نه علاوه بر اعاده حیثیت در صورت امکان، باید به حبس از یک ماه تا یک سال و یا شلاق تا (۷۴) ضَربه محکوم شود.» سالهاست بر اساس همین ماده بسیاری از خبرنگاران و رسانهها در محاکم قضایی به مجازاتهای مختلف محکوم شدهاند. اکنون پرسش اینجاست آیا مطرح کردن موضوع دزدی دو تاج سلطنتی که پشتوانه ملی ایران است و بازیچه قرار دادن افکار عمومی مصداق این ماده نیست؟ آیا نباید دادستانی به ماجرا ورود کرده و از هر دو نهاد اطلاع رسانی دولت سوال بپرسد که هدف از انتشار چنین خبری چه بوده است؟ آیا اگر رسانهای مستقل چنین خبری را منتشر میکرد باز هم برخوردی صورت نمیگرفت؟
۳-موضوع سوم از دست رفتن اعتماد است. وقتی نهادهای مربوط به دولت یک خبر ناصحیح را مطرح کرده و از آن کوتاه هم نیامدهاند چرا افکار عمومی باید به چند عکس وزیر همان دولت اعتماد کرده و بپذیرد تاجهای موجود در عکس واقعی هستند؟ آیا برای تکذیب این ماجرا حرفهای مسئول دیگری از همان دستگاهی که خبر ناصحیح را مطرح کرده میتواند باور پذیر باشد؟
۴-نکته آخر و بسیار مهم این است که اعتماد مردم در موضوع تاجهای سلطنتی به شدت خدشهدار شده. افکار عمومی همچنان ترید دارند که آیا تاجهای موجود در عکس ضرغامی واقعی هستند یا خیر؟ بنابراین برای اینکه راستی آزمایی به گونهای پیش برود که افکار عمومی نیز قانع شود باید کمیتهای متشکل از متخصصان مستقل جواهرات، اعضای کمیته ملی موزه های ایران و خبرنگاران تشکیل شده و تاجها در حضور این افراد به نمایش گذاشته شده و بررسی شود. تنها چنین فرآیند راستیآزمایی مستقلی است که میتواند پاسخ مکفی به سوالات افکار عمومی در این خصوص را بدهد.
عسل داداشلو
- 17
- 3
صفورا
۱۴۰۱/۱۱/۶ - ۲۰:۵۱
Permalink