روزنامه شرق نوشت: «حداقل یک بار هم شده برای دو، سه سال صداوسیما را ملی کنند. از همه گروهها و جناحها دعوت کنند تا نظراتشان را بیان کنند. صداوسیما باید جایی باشد که همه بتوانند حرفشان را بزنند». این جملات حسن روحانی مربوط به جلسه ۲۴ خرداد او با استانداران دولت قبل است. خبری که دیروز برای دومین بار با شکل و شمایلی متفاوت وایرال شد؛ بهطوریکه در وهله نخست احساس شد او بهتازگی حرفهای جدیدی زده است. در حقیقت حجتالاسلام حسن روحانی هفته گذشته در جلسه با استانداران دولت خود گفته بود: پنج ماه از تنش و اعتراض گذشت. در این پنج ماه چه کار کردیم؟ اینکه در خیابان تنش نباشد یا سکوت مردم کافی است؟ هدف این است که مردم راضی باشند. رضایت مردم چگونه به دست میآید؟ باید دنبال راهحل برویم و از مردم و صاحبنظران دعوت کنیم نظراتشان را بگویند. او افزوده بود: «حداقل یک بار هم شده برای دو، سه سال صداوسیما را ملی کنند. از همه گروهها و جناحها دعوت کنند تا نظراتشان را بیان کنند. صداوسیما در قانون اساسی دو وظیفه بیشتر ندارد: آزادی بیان و نشر افکار. همه مردم که یک فکر و سلیقه ندارند. صداوسیما باید جایی باشد که همه بتوانند حرفشان را بزنند. قانون اساسی دو شرط ذکر کرده است: موازین اسلامی و مصالح ملی. این دو را باید مراعات کنیم. از صداوسیما استفاده کنیم و مردم را بیاوریم. حکومت که سه میلیون یا پنج میلیون نفر نیستند، ما همه ۸۵ میلیون کنار هم هستیم».
این را که چرا این بخش از سخنان روحانی بار دیگر اینگونه برجستهسازی شده، شاید به ماجرای این روزهای صداوسیما و حملات «خودیها» به مدیریت جبلی و احتمال حذف او باید مرتبط دانست. این روزها عملکرد صداوسیما نه برای مردم چندان قابل قبول است و نه جریان تندرو اصولگرایی آن را تأیید میکند. در کل صداوسیما در نامناسبترین شرایطی که میتوان تصور کرد قرار دارد، در جمع خودیها نمره قبولی نگرفته؛ آنهم در شرایطی که وظیفه ملیبودن را نیز فراموش کرده و با ریزش مخاطب مواجه است. در این بین درمان را در محدودکردن برنامههای نمایش خانگی به بهانه نظارت دیده و شمشیری را که سالهاست کند شده، برای بخش خصوصی بیرون کشیده است.
هشدار حسن روحانی به صداوسیما اگرچه با تأخیر چندروزه بازنشر شده است، یک پیام واضح دارد که تأکید بر مدیریت سلیقهای و جناحی این رسانه است. عملکردی که بهوضوح جز اعتمادسوزی و ریزش مخاطب حاصلی در بر نداشته است؛ آنهم مخاطبانی که نیاز دارند صدایشان در داخل شنیده شود و رسانهای به معنای واقعی ملی داشته باشند، نه اینکه جناحی خاص هر آنچه میخواهد از تریبون صداوسیما به نمایش بگذارد و برای نهفقط جناح سیاسی رقیب که برای مردم عادی هم جایگاهی قائل نباشد.
اواسط اردیبهشت هم رئیسجمهوری سابق در جلسه دورهای خود با وزیران و معاونان رئیسجمهور دولتهای یازدهم و دوازدهم با تأکید بر ضرورت بیطرفی صداوسیما گفته بود: «حالا با اینکه گفته میشود حاکمیت یکدست شده، انتظار میرود مشکلات زیادی حل شود. البته باید دید منظور از حاکمیت یکدست چیست و آیا میتواند مفید باشد؟ چون قوه قضائیه که باید بیطرف باشد، پس لابد منظور از حاکمیت یکدست، دولت و مجلس است. انشاءالله که برای صداوسیما و ائمه جمعه و نیروهای مسلح هم فرق نمیکند که چه دولت یا مجلسی بر سر کار باشد. در اصل باید ملت و حاکمیت یکدست شوند، نه قوای حاکمیت. اگر ملت و حاکمیت یکدست شدند، مشکلات حل میشود. جامعه قوی میتواند مشکلات را حل کند؛ آنهم با همراهی یکدیگر».
صداوسیما نقش مهمی در یکدستشدن «حاکمیت و ملت» همانگونه که حسن روحانی معتقد است میتواند بر عهده داشته باشد؛ البته اگر فراجناحی شود و به جای نقد گذشتگان و فرافکنی مشکلات به دولتهای سابق و ربط هر تصمیم اشتباه داخلی به بیگانگان، به دنبال راهکار حل مشکلات امروز کشور بگردد و جای حمایت بدون قید و شرط از جناح سیاسی خاص، رسانهای برای همه مردم و همه سلایق باشد. اینگونه در مدیریت سیاسی و اقتصادی خود موفق خواهد شد و نیازی به تنگنظری نسبت به برنامههای مورد علاقه مردم و حذف آنها برای جلب رضایت جریان حداقلی اما پرسروصدای تندرو نخواهد بود که نتیجه این عملکرد بشود هم ازدستدادن مردم و هم راضینبودن جریانهای خاص سیاسی همنظر که امروز به دنبال اعمال تغییرات خود در مدیریت صداوسیما هستند.
- 12
- 2