روزنامه توسعه ایرانی نوشت: «فراهم کردن شرایط بازگشت ایرانیان خارج از کشور»؛ رویکرد این روزهای مقامات مختلف شده است! مسئولان دولت و قوه قضاییه در حال ارسال پیام عادیسازی هستند که درها به روی ایرانیان باز است و در پناه قانون خواهند بود. شاید باید منتظر بود تا مجلس شورای اسلامی نیز برای عقب نیفتادن از این قافله برای تصویب قانونی در این زمینه پیشنهادی بدهد. البته وزیر ارشاد مصداقی هم سخن گفته و اعلام کرده معین خواننده نیز امکان حضور در ایران را دارد.
به ایران برگردید؛ خیالتان راحت
رئیس قوه قضاییه در راستای رویکرد مورداشاره، از برداشتن موانع بیاعتمادی سخن گفته است: «متاسفانه اقدامات و تدابیر و برنامهریزیهای ما بیشتر معطوف بر آسیبهای ناشی از ایرانیان خارج از کشور بوده است تا فرصتهایی که آنها میتوانند ایجاد کنند؛ در مقوله بازگشت ایرانیان به وطن، باید موانعی که سبب بیاعتمادی در طرفین ماجرا میشود، رفع گردد.»
غلامحسین محسنی اژهای، در نقش منتقد برخی رویهها ظاهر شده و حتی از بازگشت ایرانیان فراری هم دفاع کرده است: «فیالمثل ممکن است فردِ متخصصی در یک برهه حساس نظیر جنگ، از کشور خارج شده و حتی فرار کرده باشد، او حالا میخواهد بازگردد و سرمایه یا تخصصش را ارزانی مردمش کند، در اینجا شاید از طرفِ مسئول و مجموعه داخلی، اعتمادی به او وجود نداشته باشد؛ شاید بتوان برخی امور حقوقی و قضایی ایرانیان خارج از کشور را به گونهای حل و فصل کرد که آنها نیازی به مراجعه به کشور نداشته باشند و از این طریق برای بازگشت به میهن، در آنها ایجاد اطمینان و اعتماد شود.»
حیاط هیات دولت اما دیروز شاهد موضعگیری دو مسئول فرهنگی برای بازگشت ایرانیان بود. وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی گفت: «متاسفانه به دلیل سوءتفاهم زیادی که در سالهای اخیر وجود داشته، آمدن ایرانیها به داخل با مشکلاتی همراه بوده است. سامانه خوبی برای این کار طراحی شده و ایرانیان خارج از کشور میتوانند به آن سامانه بروند و اعلام کنند و به ایران تشریف بیاورند با این حال بعضی سوءتفاهمات و رفتارهایی که میتواند خیلی موردی باشد اعتماد را از ایرانیانی که حق دارند به وطن خود بیایند سلب کرده است.»
عزتالله ضرغامی، به موضوع هنرمندان خارج از کشور هم اشاره کرده و با ادبیاتی جدید گفته است: «متاسفانه هر وقت این بحث مطرح میشود مثلا یک نفر مصاحبه میکند و میگوید خب میخواهید در را باز کنید همه ایرانیان بیایند فلان هنرپیشه هم بیاید؟ اصلا موضوع را در پایینترین سطح مطرح میکنند. تصمیمات کلان کشور متاسفانه درگرو برخی برخوردهای موردی و مقطعی که اصلا محلی از اعراب ندارد، قرار میگیرد. بعد یک عده سوال میکنند اگر فلان هنرپیشه مشهور به کشور آمد حالا چه میشود؟ هیچی نمیشود. اصلا قرار نیست چیزی شود. قرار است درها به روی میلیونها ایرانی باز شود تا با امنیت و به راحتی به داخل کشور بیایند.»
وزیر ارشاد هم در حاشیه نشست دیروز دولت همین خط را ادامه داد و این بار او از خوانندگان ایرانی دعوت کرد که به کشور بازگردند: «همه ایرانیان خارج از کشور را دعوت میکنیم تشریف بیاورند منظور ما از خوانندگان این است که همه ایرانیها آماده هستند و هیچ مشکلی از نظر ما نیست و همه تشریف بیاورند داخل ایران.»
محمد مهدی اسماعیلی البته مصداق هم گفته و درباره اجازه فعالیت خوانندگانی همچون معین افزود: «اجازه فعالیت کار مرحله بعدی است و حضور آنان در ایران مشکلی ندارد و قانون حاکم است.» البته وزیر ارشاد برای برگزاری کنسرت این خواننده گفت که مراحل قانونی باید طی شود.
بازگشت خوانندگان و الگوبرداری دولت از احمدینژاد
بازگشت خوانندگان خارجنشین از ایدههای دولت محمود احمدینژاد است. پروژهای که با بازگشت حبیب به ایران اتفاق افتاد و البته درباره معین به سرانجام نرسید. حالا دولت رئیسی در ادامه الگوبرداریها از دولت احمدینژاد، نسبت به این موضوع چراغ سبز نشان میدهد.
طرح موضوع بازگشت معین ازسوی یک خبرنگار نیز شاید به این دلیل باشد که پروژه بازگشت او در آن دوره تاحدودی پیش رفته بود و دولتمردان برای متقاعد کردن برخی نهادها کار سادهتری را در پیش دارند.
معین سالها پیش گفته بود که «دوست دارم بعد از سی سال دوری و مهاجرت به آمریکا به وطنم بازگردم و حتی تصمیم داشتم که برای سالگرد درگذشت مادرم در ایران حضور داشته باشم، ولی این آرزو عملی نشد.»
یکی از خبرنگاران حوزه موسیقی درباره ماجرای بازگشت این خواننده معروف موسیقی ایرانی مقیم خارج در دوران احمدینژاد اینگونه روایت میکند: «بعد از سالها دیدمش، مسئول مذاکره مستقیم بازگشت معین به ایران در زمان احمدی نژاد. گفتم: فقط بگو کی و چطور کار را خراب کرد؟ آن همه مذاکره و قول و قرار در ترکیه. تقریبا برگشت او قطعی بود. او گفت: اتفاقا دفتر ریاست جمهوری به شدت پایه بود و همکاری کرد. تا لحظه آخر. ولی آن تماس همه چیز را خراب کرد: از پای هواپیما مستقیم میروی اوین! هیچکس گردن نگرفت آن زمان. شاید هم بازی بود. حتی بلیتش را هم رزرو کرده بود. نشد که بشود. به مدیر دفتر احمدی نژاد مسیج دادم: معین کنسل شد!»
البته پروژه بازگشت خوانندگان به ایران سرانجام خوشی نداشت و حبیب و سامان به عنوان دو خوانندهای که با وعده آزادی در برگزاری کنسرت در ایران به کشور بازگشتند، هرگز به آرزوی خود نرسیدند و بدون کوچکترین همکاری در ایران، رخ در نقاب خاک کشیدند.
معین بیاید، مجازات میشود
سخنان مصداقی وزیر ارشاد اما واکنشبرانگیز شد. محسن برهانی، وکیل و حقوقدان در حساب کاربری خود در شبکه ایکس نوشت: «وزیر ارشاد گفته است که معین میتواند به ایران برگردد. این مطلب از یک جنبه درست است؛ از نظر قوانین ایران، هیچ یک از اتباع ایران را نمیتوان ممنوعالورود کرد اما دستگیری شخص در فرودگاه و یا ممنوعالخروجی بعدی و یا ممنوعالکاری و... ربطی به ورود آزاد ندارد.حداقل براساس مواد ۵۰۰، ۵۰۸، ۶۱۰، ۶۳۹ و ۷۴۵ مجموعا به میزان ۲۸ سال حبس در انتظار این هنرمند خواهد بود.»
بسیاری از کاربران شبکههای اجتماعی نیز به این اظهارنظر واکنش نشان دادند. آنها با اشاره به سختگیریهای اعمال شده در یکسال اخیر بر خوانندگان و بازیگران تاکید کردند که این درخواست با رفتار مقامات در تناقض است.
البته موضوع برکناری مدیر حوزه خوزستان که از معین دفاع کرده بود نیز بار دیگر بر سر زبانها افتاد. در سال ۱۳۹۹ سید شهاب الدین طباطبایی، مدیر حوزه خوزستان برکنار شد و بسیاری این برکناری را به سخنان این روحانی در پخش زنده فضای مجازی اینستاگرام در زمان ریاستش بر حوزه هنری خوزستان ارتباط دادند که گفته بود از این خواننده خوشش میآید و رئیسجمهور وقت تلاش کند تا او به ایران بازگردد.
پاسخی برای مقابله با موج مهاجرت؟
بسیاری معتقدند اظهارنظرهای اخیر مقامات برای بازگشت ایرانیان واکنشی به افزایش موج مهاجرت در کشور است. موضوعی که بسیاری از صاحبنظران تاکید کردهاند جنبههای روحی و روانی آن بسیار پررنگتر از ابعاد اقتصادی است و یک نوع انقطاع ذهنی میان شهروندان و سرزمین حادث شده است.
رئیس مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری چندی پیش اذعان کرده بود که باید مهاجرت را پدیدهای اجتماعی دانست و گفته بود: «واقعاً ریشه این موضوع اقتصاد، بیکاری و اشتغالزایی نیست، بلکه این مساله به دلیل آن است که ما یک تصویر روشن از آینده برای مردم نساختهایم. مثلاً اگر کسی به آلمان مهاجرت کند، برای در اختیار گرفتن یک کُرسی دولتی یا به دست آوردن یک موقعیت کسب و کار اقتصادی به این کشور سفر نمیکند بلکه او مهاجرت میکند تا در ایران نباشد و این تفسیر بسیار خطرناکی است که به نظرم باید در مورد آن، فکر کرده و تعامل کنیم.»
این همان نکتهای است که محمدجواد آذری جهرمی بعد از اظهارات وزیر ارشاد با طعنه به دولتمردان یادآور میشود: «همین سرمایههای انسانی داخل مملکت را با سیاستهای نادرستتان فراری ندهید، آوردن امثال معین پیشکش.»
حلالهای فصل انتخابات
مردم ایران چرخشهای عجیب و تناقضات بزرگ را در موسم انتخابات بارها تجربه کردهاند. حرف و اقداماتی که فقط در ماههای منتهی به انتخابات گفته شده و هرگز تبدیل به یک رویه و یا سیاست کلان حاکمیتی نمیشود. چراغ سبز وزیر ارشاد به بازگشت خوانندهای چون معین نزد افکار عمومی همانقدر خندهدار و نخنماست که در خواست معاون زنان رئیسجمهور برای صدور مجوز موتورسواری زنان.
دستاندازهای انتخابات و نگرانیها از آشتی نکردن مردم با صندوق رای آنقدر ذهنهای مسئولان را درگیر کرده که روی به اظهاراتی میآورند که نه با عملکردشان تطبیق دارد و نه در منظومه فکری آنان جایگاهی. مسئولانی که حاضر نیستند نقد دلسوزان و صاحبنظران را برای انجام تغییرات اساسی که تاثیر مستقیم در زندگی مردم دارد، اجرا کنند و مدام به دنبال دوپینگ در حکمرانی هستند. به همین دلیل اینگونه مسائل دیگر از منظر مردم شوری برنمیانگیزد.
طهمورث حسینی
***
روزنامه سازندگی: شوآف عجیبی توسط دولت ضدسلبریتی؛ بازگشت معین، سیاوش قمیشی و..
اکبر منتجبی، سردبیر روزنامه سازندگی نوشت: علاقه دولتهای اصولگرا به شوآف و نمایشهای اینچنینی بسیار عجیب است. نخبگان داخلی را رها میکنند و میخواهند برای خوانندگانی چون معین، سیاوش قمیشی، حبیب و... فرش قرمز پهن کنند.
وزیر ارشاد در جدیدترین اظهارات خود گفته است: معین خواننده ایرانی مقیم لسآنجلس میتواند به ایران بیاید. او البته برگزاری کنسرت معین را به زمان دیگری و بررسی موضوعات دیگری حواله داده اما آنچنان که دیروز در حیاط هیات دولت بیان کرد، گفت: «ایشان میتواند به ایران برگردد و برای دریافت مجوز هم مانند سایر خوانندگان روال قانونی را طی خواهد کرد». عزتالله ضرغامی، وزیر میراث فرهنگی نیز خبر داد که «قرار است درها به روی ایرانیان باز شود تا میلیونها ایرانی با امنیت و به راحتی وارد کشور شوند».
مجتبی توانگر، نماینده مجلس ایران نیز با انتشار ویدئویی از معین در توئیترش نوشت: «زمینه بازگشت همه کسانی که دل در گرو مردم دارند را فراهم کنیم». به نظر میرسد که این خبر، یعنی درخواست از معین برای بازگشت به کشور، چراغ سبزی به عموم ایرانیان خارج از کشور بهخصوص سرمایهداران، اقتصاددانان، هنرمندان و خوانندگان است.
نکتهای که در این خبر وجود دارد این است که دولت ضدسلبریتی، چگونه به فکر جذب سلبریتیها افتاد؟ تمرکز آنها بر نام معین شاید به این دلیل باشد که او مشکل چندانی برای ورود به ایران ندارد و خواننده سیاسی هم نبوده اما آیا مساله و مشکل و معضل اساسی ما، ورود ایرانیان خارج از کشور به داخل است یا خروج دستهدسته نخبگان و هنرمندان و پزشکان و دانشجویان و طبقه متوسط از کشور؟ اگر صرفاً فقط دعوت از ایرانیان است و بس و هیچ مقدماتی مهیا نشده، باید گفت که دولت در این خصوص نیز مانند کارهای دیگرش، مسیر اشتباهی را انتخاب کرده است.
به جای آنکه کشور را به سمت توسعه ببرد و امکانات رفاهی را برای تمامی ایرانیان حاضر در وطن فراهم کند، مسیر معکوس را انتخاب کرده است. از این گذشته، علاقه دولتهای اصولگرا به شوآف و نمایشهای اینچنینی بسیار عجیب است. نخبگان داخلی را رها میکنند و میخواهند برای خوانندگانی چون معین، سیاوش قمیشی، حبیب و... فرش قرمز پهن کنند.
هنوز فراموش نکردیم که حبیب محبیان با چه وعدههایی آمد و نهایتاً چه بر سر او آمد و هنوز به یاد داریم در دولت احمدینژاد، در دورهای که رحیممشایی همهکاره دولت شد، زمزمه دعوت از خوانندگان چگونه قوت گرفت. حبیب فکر میکرد از فردای ورود به ایران، کنسرت برگزار میکند و هواداران این «مرد تنهای شب» آزادانه و راحت بلیت کنسرت او را تهیه میکنند، اما نهتنها چنین نشد بلکه دو سه سال بعد که تمام راههایش به بنبست رسید، دق کرد و مرد.
البته در امر حکمرانی این نکته مهمی است که نباید از ظرفیت ایرانیان خارج از کشور غافل شد اما سوال مهم این است که آنان در چه صورت به ایران میآیند؟ آن هم در شرایطی که بسیاری ازجمله همین خوانندگان داخلی خانهنشین شدهاند یا مهاجرت کردهاند. ما هنوز به یاد داریم که با استاد شجریان، فرهاد،گلپا و... چطور برخورد شد! اگر میخواهیم آنها به ایران بیایند، اولین سول این است که ما چگونه ظرفیتهای داخلی را افزایش دهیم و چگونه باید کشور را از به سوی یک همگرایی و شادی ملی تبدیل کنیم؟
در پاسخ باید به وضعیت موجود کشور پرداخت. ما اکنون در چه وضعیتی هستیم؟ به قول شاعر رنگ رخساره خبر میدهد از سر درون. از آغاز به کار دولت سیزدهم، وضعیت اقتصادی روزبهروز بدتر شده و چشمانداز روبهرو تیرهتر شده است.
چرا دولتی که وعده احیای برجام و رفع بیکاری را داده بود به این نقطه رسید که بزرگترین اعتراض ۴۰ سال گذشته در زمان استقرار این دولت رخ داد؟ چرا دولتی که باید متمرکز بر توسعه باشد و کشور را با سرعت به آن سو ببرد، گرفتار تار موی مردم شد و وزارت کشور که باید امنیتآفرین باشد، بخشنامه بدهد که با بیحجابها برخورد کنید؟
بپذیریم یا نپذیریم، متاسفانه جامعه داخلی ما به واسطه اختلافات سیاسی درونی و دگماندیشی یک جریان تندرو سیاسی که به نام پایداری دولت و مجلس و برخی از آنها را در اختیار خود گرفته است به جامعهای چندپاره و گسسته تبدیل شده است. دولت که وظیفهاش افزایش رفاه برای عموم مردم است و باید رفتار و برنامههایش متضمن توسعه کشور، سلامتی و شادی مردم باشد به امور دیگری مشغول شده که او را از مسیر اصلی دور انداخته است. در ابعاد کلانتر باید گفت ما خیر عمومی را فراموش کردهایم. دولتها میآیند که دولت قبلی را منکوب کنند و افراد و اصحاب خود را به منافع برسانند.
- 9
- 4