روزنامه توسعه ایرانی نوشت:«حوالی میدان فاطمی تهران، دختری سراسیمه و با سرعت وارد کوچه میشود. پشت سر او دو مامور زن با چادر و در حالی که ماسک روی صورت دارند، به دنبالش میدوند. به نیمه کوچه نرسیده او را میگیرند.
همزمان چهار، پنج مامور مرد هم به حالت دو وارد کوچه میشوند. داخل کوچه به واسطه زمان تعطیلی یک موسسه آموزشی ازدحام است. جمعیت از آنچه پیش چشم خود میبینند هراسان میشود.
دختر جوان، همینکه دو مامور زن به او میرسند، مستاصل و گریان میخواهد آنها را قانع کند که لباسهایش «بد» نیستند. دو مامور اما از دو طرف، بازوهایش را میگیرند و به زور او را با خود میبرند.
یکی از ماموران مرد از تمام این تعقیب و گریز شِبه سینمایی فیلم میگیرد. از میان جمعیت، صدای اعتراض بلند میشود. مامورِ دوربین به دست اما همزمان که از همه جمعیت در حال گرفتن فیلم است، تصویر کسانی که اعتراض میکنند را به طور جداگانه ضبط میکند.
فیلمی که او از مردم میگیرد ایجاد رعب و نگرانی کرده است. بعضی سعی میکنند روی خود را برگردانند. در نهایت مامور، همینطور که در حال گرفتن فیلم است، عقب عقب میرود و از کوچه خارج میشود.
در خیابان یک خودروی سواری پلیس، یک ون سفید و یک موتور منتظر ماموران و دختر بازداشت شده هستند. دختر را سوار میکنند و میروند. همه اینها به سرعت یک عملیات ضربت اتفاق افتاد.»
این تنها یک سکانس از طرح تازه پلیس برای برخورد با بیحجابی است که «طرح نور» نام دارد و فرمانده انتظامی تهران بزرگ، پنجشنبه گذشته از آغاز اجرای آن در روز شنبه ۲۵ فروردین خبر داد. آنچه شرحش رفت، مشاهده نگارنده از اولین روز اجرای این طرح است؛ این مشاهده و گزارشهای دیگری از این دست که ظرف چهار روز گذشته منتشر شده، مؤید بازگشت گشت ارشاد است؛ بازگشتی که در واقع عقبگرد به «نقطه صفر» است.
یک سال و نیم جدال بدون نسخهای شفابخش
از شهریور ۱۴۰۱ بیش از یک سال و نیم میگذرد. بعد از آن آشوبی که به دنبال مرگ مهسا امینی در بازداشتگاه ارشاد به راه افتاد، مشخص شد که برخورد سلبی با مقولههای فرهنگی تا کجاها میتواند هزینهساز شود؛ تا جایی که حتی امنیت کشور را به مخاطره اندازد.
زلزلهای که به راه افتاد نه فقط تحلیلگران و کارشناسان، بلکه مقامات ارشد را نیز ناگزیر به اعتراف درباره کارکرد معکوس رویههایی چون گشت ارشاد کرد. محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس وعده حکمرانی نو داد و رئیس دستگاه قضا، معترضان را دعوت به گفتوگو کرد.
نهایتا آذرماه همان سال سخنگوی وقت ستاد امر به معروف و نهی از منکر اعلام کرد: «گشتهای امنیت اخلاقی و اجتماعی که برقرار بوده با دستور دادستانی و مرجع قضایی توسط فراجا انجام میشده و الان ماموریتش تمام شده است.»
او خبر داد که قرار است در یک چارچوب نوینتر و با استفاده از تکنولوژیهای روز به مقابله بدحجابی بروند؛ هرچند این تصمیم نیز در راستای همان سیاست قبلی بود؛ اما به هر روی اعلام پایان گشت ارشاد نیز بود.
ایده «رفتن به جنگ بیحجابی با تکنولوژیهای نوین» چند ماه بعد ختم شد به اعلام خبر تصویربرداری از زنان بیحجاب توسط دوربینهای هوشمند؛ خبری که با انقلتهای فراوان رو به رو شد و مدتی بعد نیز مشخص شد که این دوربینها انتظارات را برآورده نکردهاند؛ بنابراین حجاببانها ظهور کردند.
در کنار تمام اینها توقیف خودرو، پلمپ اماکن مختلف، احضار به دادگاه و جریمه نقدی، ممانعت از سوار شدن به مترو و هواپیما و ارائه خدمات عمومی، زد و خوردهای تاسفبار میان مردم از امر به معروف ماستی گرفته تا ماجرای درمانگاه قم و درگیری خونبار در باغ شازده کرمان هم برقرار بود.
پوشش اما از آن جایی که امری با ماهیت فرهنگی است و مستقیما از دل جامعه برمیآید، خود را از پیچ و خم تمام این وقایع رد کرد و به همان سیاق سابق خود ادامه داد.
تولد دوباره گشت ارشاد برای رویارویی با مسئله پوشش، آن هم با حالت رعبانگیزی که در این شکل جدید آن طراحی شده، به معنای آن است که متولیان امر نه تنها بر آنچه در این یک سال و نیم در این غائله گذشته تاملی نکردند، بلکه در این فرصت یک سال و نیمه از ارائه راهکار و ابتکاری غیر از پلیسی کردن ماجرا هم عاجز ماندند.
اقدام پلیس غیرقانونی است
حقوقدانان نسبت به غیرقانونی بودن عملکرد گشت ارشاد هشدار میدهند. علی مجتهدزاده، حقوقدان در این باره به «دیدهبان ایران» گفته است: «اگر کسی بخواهد از نیروی انتظامی در برخورد با پوشش اختیاری شکایت کند هیچ کس نمیتواند مانع او شود. یک اقدام غیرقانونی انجام میشود و این که شکایت از آن به کجا برسد را قوهقضائیه باید پاسخ بدهد.»
مجلس در این میان سخت به دنبال این است که با گذراندن لایحه حجاب از سد شورای نگهبان، به این پلیسی شدن ماجرای حجاب سر و شکل قانونی بدهد.
مجلس لایحه موجز عفاف و حجاب دولت را در پستوی هشتاد و پنجی شدن به لایحهای گَل و گشاد از انواع تنبیهات و جریمهها تبدیل کرد و پس از ایرادات متعددی که شورای نگهبان به آن گرفت، دو روز پیش برای سومین بار آن را به شورای نگهبان ارسال کرد.
مرتضی آقاتهرانی، رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس دیروز در نطق میاندستور خود در جلسه علنی مجلس ابراز امیدواری کرد که شورای نگهبان این بار دیگر این لایحه را بپذیرد.
او همچنین با بیان اینکه عفاف و حجاب وجهه سیاسی، اخلاقی و اجتماعی و شرعی و دینی دارد، تاکید کرد که «هیچ توجیهی برای کوتاه آمدن از آن وجود ندارد.»
آزمودن یک آزموده «خطرناک»
مسئله اما این است که با تبعات سیاست «کوتاه نیامدن از حجاب ولو با «داغ و درفش» چه خواهند کرد؟ همین دیروز در حالی که چند روز بیشتر از اجرای «طرح نور» نگذشته است، شایعهای در فضای مجازی دست به دست چرخید مبنی بر اینکه «یک دختر در بازداشگاه ارشاد فوت کرده است.»
پس از این شایعه، خبرگزاری دولت به نقل از یک منبع آگاه نوشت «خبر فوت یک دختر که به دلیل بیحجابی بازداشت شده، در ساختمان وزرا کذب است و صحت ندارد، بلکه یک نفر از اراذل و اوباش که قبلا توسط پلیس بخاطر ایجاد ناامنی دستگیر شده بود، امروز در بازداشتگاه به علت ایست قلبی فوت کرده است.»
این منبع آگاه به ایرنا گفته: «مدتهاست کسی را به خاطر مسئله حجاب به ساختمان وزرا منتقل نمیکنند، بلکه این مکان به نگهداری اراذل و اوباش اختصاص دارد.»
گرچه این خبر تکذیب شد؛ اما بروز چنین شایعهای، آن هم تنها چند روز پس از بازگشت گشت ارشاد، خود نشان از حساسیت و التهابزا بودن تصاویر برخوردهای خشونتآمیز با زنان و دختران دارد؛ صحنههایی که مستعد به راه انداختن یک بلوای تازه هستند.
مجتهدزاده به همین شرایط خطرناک اشاره کرده و افزوده: «این دست فرمانی که آقایان در پیش گرفتهاند خطرناک است. قبلا یک بار نتیجه تاکید بر همین روش برای اجبار حجاب را دیدهایم و شاهد بودیم چطور کشور ماهها درگیر نزاع داخلی خطرناک شد و چقدر هزینه به کشور و مردم تحمیل شد.» این وکیل دادگستری از طرفداران «طرح نور» پرسیده: «کدام شرایط و عوامل تغییر کردهاند که نباید دوباره منتظر چنان نتایجی باشیم. به قول معروف اگر یک فیلم را صد بار هم ببینیم پایان آن عوض نمیشود. به همین اعتبار اگر صد بار هم راه غلطی برویم و سیاست اشتباهی اتخاذ کنیم باز به همان نتایج منفی میرسیم و تکرار سیاست غلط تغییری در نتیجه نخواهد داشت.»
طرحی که از پیش بازنده است
در نهایت اما نکته اساسی این است که چنین رویکردی به گواه عقلانیت، منطق و تجربهای که پشت سر گذاشته، با همه تبعات و هزینههایی که تحمیل میکند، به نتیجه هم نخواهد رسید.
چرا که آقایان چنان در کارکرد سیاسی «حجاب» غرق شدهاند که از وجه فرهنگی و عرفی آن به کل غفلت میکنند و امر فرهنگی را هم نمیشود با زور و تهدید پیش بُرد. به ویژه که جامعه از چنین رویکردی استقبال نمیکند.
هرچقدر مشتاقان بازگشت گشت ارشاد از نظرسنجیها و مطالبات مردمی برای احیای دوباره بگیر و ببندها در کف خیابان بگویند، واقعیت جامعه چیز دیگری را نشان میدهد؛ نمونهاش کلیپهای پشت سر هم دختران دانشجو از جشنهای فارغالتحصیلیشان که با وجود تهدیدها و هشدارها یکی پس از دیگری منتشر میشوند؛ در حالی که نه قصد مبارزه سیاسی دارند و نه اصلا میخواهند که عالم شاد و جوان خود را به سیاست آلوده کنند.
محبوبه ولی
- 13
- 4
کاربر مهمان
۱۴۰۳/۱/۳۰ - ۱۹:۵۵
Permalink