روزنامه توسعه ایرانی نوشت: او که حالا به تجسم عینی دیکتاتوری و لجاجت تبدیل شده، هر روز با جنجال تازهای راه خود را به سرفصل اخبار باز میکند. بیتوقف در حال خلق حاشیه است؛ از پارک قیطریه به قرارداد چینیها، از قرارداد چینیها به اعلام آمادگی برای کمک به پلیس جهت اجرای طرح نور، از ادبیات و رفتار قلدرمآبانه در شورا و اعضایی که به نشانه اعتراض جلسه را وسط صحبتهای او ترک کردند تا حذف سایت تهران من و جایگزینیاش با ایده آقای داماد به نام «شهرزاد»!
به تازگی هم چرخهای تانکش در حال عبور از روی پارک لاله است. پس از حصارکشی دور پارک قیطریه برای ساخت مسجد، شهرداری تهران چند روزی است که دور مساحتی از پارک لاله را هم حصارکشی کرده است؛ این بار به بهانه ساخت مرکز فرهنگی.
بنا بر برخی گزارشها، مساحتی که با خطر نابودی توسط شهرداری مواجه است، در وسط پارک لاله و با وسعت سه هزار متر مربع، معادل شش ساختمان مسکونی پنج طبقه با مساحت ۱۹۰ متر مربع بنا در هر طبقه است و با این وصف خبر از یک «ساخت و ساز عظیم» در وسط یکی از زیباترین پارکهای تهران میدهد.
حمله ایدئولوژیک به فرهنگ
پارک لاله را اوایل دهه چهل، «ژوفه»، طراح معروف فرانسوی طراحی کرده و جالب آنکه شهرداری در حالی مدعی ساخت مرکز فرهنگی در وسط آن است که در طراحی اولیه آن مراکز فرهنگی در شمال پارک دیده شده است؛ از اولین کتابخانه برای کودکان و نوجوانان گرفته تا موزه هنرهای معاصر و موزه فرش ایران.
تعریف از فرهنگ اما در این سالها چنان تغییر کرده که آن مراکز فرهنگی مذکور با جفاها و بیمهریهای عامدانه مدیران شهری به سوی متروکه شدن پیش میروند؛ به نحوی که به مرور کارکرد اصلی خود را از دست داده، از رونق افتادهاند و فراموش میشوند.
در عوض شهرداری اعلام کرده بعد از برگزاری جشنها و مراسم متنوع ماههای قبل، به ویژه ماه رمضان، احساس نیاز شده که در پارک باید فضای فرهنگی ساخته شود. شهرداری طی روزهایی از ماه رمضان در اطراف پارک لاله و بلوار کشاورز، سفرههای افطار برپا کرد.
ناظران تاکید میکنند که چنین برنامههایی به هیچ عنوان نمیتواند توجیه مناسبی برای ساخت و ساز داخل پارک باشد.
با این وصف اما به نظر میرسد پارک لاله زیر تیغ تعریف ایدئولوژیک شهرداری از «مرکز فرهنگی» است.
ادعای غیرقابل باور
شهرداری در توضیح خود اضافه کرده که هیچ درختی قطع نخواهد شد؛ ادعایی که نه برای فعالان محیط زیست و نه مخالفان زاکانی در شورای شهر، باورپذیر نیست.
سوده نجفی، عضو شورای شهر تهران دیروز در جلسه شورا با اشاره به همین ادعا، این سوال را مطرح کرد که چگونه در این وسعت از پارک هیچ درختی وجود ندارد؟
مهدی اقراریان، عضو دیگر شورای شهر نیز در توئیتی خطاب به تهرانیها نوشت: «مردم شریف تهران؛ جمعی از همکاران شورا با اقدامات پرحاشیه زاکانی مخالفاند و اجازه اعدام درختان در پارک لاله را نخواهیم داد. ساخت فرهنگسرا به قیمت نابودی درختان و فضای سبز اشتباه است.»
چه کسی پشت تانک انقلاب نشسته است که او با چنین اطمینانی آرامش شهر را بر هم میزند و حتی منتقدانش را تهدید میکند؟ زاکانی حلقه دوستانی در وزارت کشور دارد که در زمان انتخابش به عنوان شهردار پایتخت نیز از نفوذ خود استفاده کردهاند
نه تنها مخالفان زاکانی در شورا، بلکه کارشناسان نیز نسبت به این موضوع هشدار میدهند. طی روزهای گذشته مرتضی هادی جابری مقدم، عضو هیأت علمی دانشکده شهرسازی دانشگاه تهران ویدئویی از خود در پارک لاله منتشر کرده که در آن میگوید: «هیچ منطقی از «ساخت و ساز با هر نوع کاربری» در پارک لاله تهران دفاع نمیکند. هر مترمربع از پارک لاله، بینهایت برای تفریح و نشاطآفرینی مردم شهر تهران ارزش دارد و نباید این شکلی تلف شود.»
پرداخت ۵.۲۵ میلیارد تومان به مدیران انقلابی شهردار
این اما پایان حواشی زاکانی در مسند شهرداری تهران نیست. دیروز عبدالرضا داوری، فعال سیاسی دست به افشاگریای تازه درباره او زد. داوری در شبکه ایکس برگهای منتشر کرد و با استناد به آن نوشت: «هفته قبل سندی تکاندهنده درباره پرداخت ۵.۲۵ میلیارد تومان کمک هزینه مسکن به ۳۶ مدیر انقلابی منصوب زاکانی در شهرداری تهران به دستم رسید که اینک با قطعیت اصالت، منتشرش میکنم.»
بنا بر گفته داوری و سندی که منتشر کرده، «مدیران انقلابی این لیست بیش از ۷۰۰ میلیون تومان، به طور متوسط کمک هزینه مسکن دریافت کردهاند.»
زاکانی زمانی که ریاست مرکز پژوهشهای مجلس را در دست داشت نیز همین قدر پرحاشیه، غیرشفاف و غیرپاسخگو بود. او به گفته نمایندگان مجلس، ۱۴ حکم معاونت در مرکز پژوهشها زد، در حالی که این مرکز در ساختار سازمانی تنها پنج معاونت داشت.
پرداختهای نامتعارف و خارج از روابط استخدامی و سازمانی در مرکز پژوهشها و ایده جنجالی تاسیس مرکز پژوهشهای مجلس در قم نیز صدای نمایندگان را درآورده بود.
او اکنون قریب به سه سال است که شهردار تهران است؛ شهردار نه توفیقی در شکستن کمر ترافیک داشته و نه در کاهش آلودگی هوا. در مقابل مالک شریعتی، نماینده نزدیک به او در مجلس شورای اسلامی پیشنهاد تعطیلی مدارس در زمستان را میدهد! همان یک ماهی که آموزش را به دلیل آلودگی هوا آنلاین میکنند.
حواشی زاکانی به تهدید پارکها و قراردادهای مبهم با چینیها ختم نمیشود. دیروز عبدالرضا داوری، فعال سیاسی دست به افشاگری تازهای درباره او زد. او با انتشار سندی در شبکه ایکس، از پرداخت ۵.۲۵. میلیارد تومان کمکهزینه مسکن به ۳۶ مدیر انقلابی منصوب زاکانی خبر داد
همزمان که شهرداری از حل معضلات اساسی تهران عاجز است، با حصارکشی در پارکهای قدیمی تهران به بهانه کار فرهنگی و ساخت مسجد و قراردادهای محرمانه با چینیها، جنجال خلق میکند.
چه کسی پشت تانک انقلاب نشسته است؟
سوال اصلی در این میان اما این است که چرا با این همه حواشی، شهردار نه تنها استیضاح نمیشود، برکنار نمیشود و کسی مانع طرحهای مسئلهدارش نمیشود، بلکه محکم در جای خود نشسته و لجوجانه و بیاعتنا به انتقادها و ایرادهای کارشناسی، رویه خود را ادامه میدهد؟
چه کسی پشت تانک انقلاب نشسته است که او با چنین اطمینانی آرامش شهر را بر هم میزند و حتی منتقدانش را تهدید میکند؟ زاکانی حلقه دوستانی در وزارت کشور دارد که در زمان انتخابش به عنوان شهردار پایتخت نیز از نفوذ خود استفاده کردهاند. در شورای شهر نیز علیرغم مخالفتها و انتقادات، اجماعی نظری علیه او وجود ندارد. در حال حاضر مهدی چمران به عنوان رئیس شورای شهر، تمام قد از او دفاع میکند.
چمران دیروز در پاسخ به انتقادها درباره غیرشفاف بودن قراردادهای شهرداری با شرکت چینی برای خرید موتور و خودروی برقی، به خبرنگاران گفت: «قراردادهای شهردار تهران در چین محرمانه بوده و انتشار آن مشکل امنیتی دارد. این قراردادها زیر نظر متخصصین وزارت امور خارجه و بانک مرکزی منعقد شده است.»
تابستان سه سال پیش اما وقتی قرار بود شورای جدید شهر، شهردار را انتخاب کند، برخی اخبار حاکی از فشار از بالا برای انتخاب زاکانی بود. همان زمان فایلی صوتی از گفتوگوی مهدی چمران و نرجس سلیمانی منتشر شد که در آن چمران در حالی که نمیدانست میکروفونش روشن است، در پاسخ به انتقاد سلیمانی از شفاف نبودن آرای اعضای شورا، میگفت: «من دیشب یکی از بدترین شبها را داشتم، حتی از جنگ بدتر بود... یک عده را میترسانند، اصلا تهدیدشان کردند. همین حالا که رأی مخفی هم دادند، به آنها گفتند اگر رأی ندهید چنین میکنیم! و به من گفتند و من چند وقت پیش تذکر دادم که این کارها را نکنید.»
رقابت زاکانی با رقبایش بر سر شهرداری تهران با اشکالات قانونی نیز همراه بود؛ او نه سابقه مدیریت در حوزه شهری را داشت و نه مدرک تحصیلی مرتبط را.
با این حال رسانههای اصولگرا قبل از اینکه رأیگیری برای انتخاب شهردار در شورای شهر انجام شود، از شهردار شدن زاکانی خبر دادند و حمید رسایی در واکنش به آن نوشت: «اگر عضو یک سامانه و حلقه خاص باشی، قانون نادیده گرفته میشود تا بیربط، ربط پیدا کند؛ بالاتر از آن، نهی علنی و صریح رهبر انقلاب به بایگانی میرود و تعریف و تمجیدهای غیر مستند و غیر علنی جای آن را میگیرد. فساد سیاسی به همین راحتی شکل میگیرد.»
- 18
- 3
علی
۱۴۰۳/۲/۲۲ - ۸:۵۸
Permalink