برای انتخابات شورای شهر سال ۹۲ تصمیم گرفته شد که شورای هماهنگی جبهه اصلاحات نقش آفرین باشد اما نتیجه مثبتی از آن حاصل نشد، پس از آن یک تعریف جدیدی از جامعه اصلاح طلب صورت گرفت و آن اینکه جامعه اصلاح طلبی منحصر به شورای هماهنگی جبهه اصلاحات یا احزاب نیست چون بخش عمده و قابل توجهی از جامعه اصلاح طلبی خارج از احزاب هستند. برای همین سازوکار جدیدی تعریف شد تا ترکیب بخشی از نمایندگان شورای هماهنگی جبهه اصلاحات و شخصیت های حقیقی تحت عنوان شورای راهبردی دور هم جمع شوند.
اما یکی از برنامه هایی که قرار شد شورای راهبردی انجام دهد انسجام بندی اصلاح طلبان در استان ها بود. در این رابطه شورای هماهنگی جبهه اصلاحات هم برای انتخابات فعالیت هایی را شروع کرد از جمله آنکه کارگروه انتخابات و حضور در استان ها را کلید زد؛ به موازات شورای راهبردی نیز شوراهایی را سعی کرد در استان ها تشکیل دهد. خوب بعضی جاها اینها با هم در تعارض و مزاحمت بود.
برای رفع این موارد نشست های مشترکی با حضور نمایندگان شورای راهبردی و شورای هماهنگی جبهه اصلاحات تشکیل شد نهایتا به اینجا انجامید که شورای هماهنگی جبهه اصلاحات پیشنهاد ادغام شورای هماهنگی و شورای راهبردی را داد که آقای خاتمی آن پیشنهاد را پذیرفت و عنوان آن شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان شد. همین شورای عالی سیاستگذاری بود که در جریان انتخابات مجلس سال ۹۴ نقش آفرینی کرد و آن اختلافات در استان ها حل شد و به صورت مشترک کار جبهه ای صورت گرفت چون جامعه اصلاح طلبی طوری نیست که زیر چتر واحدی قرار داشته باشد و جامعه ای است که بخشی احزاب هستند و بخش عمده ای از آن غیرحزبی هستند.
نام این کار جبهه ای، شورای عالی سیاستگذاری لقب گرفت در اینجا همه اعضای شورای هماهنگی جبهه اصلاحات به علاوه تعدادی از شخصیت های حقیقی در شورای عالی سیاستگذاری حضور دارند که این نسبت در ترکیب شورای عالی سیاستگذاری جدید به نفع شورای هماهنگی جبهه اصلاحات تغییر کرد یعنی شورای هماهنگی جبهه اصلاحات دو سوم و اشخاص حقیقی یک سوم اعضای شورای عالی سیاستگذاری را تشکیل می دهند بنابراین اگر بخواهیم بگوییم شورای هماهنگی جبهه اصلاحات چه نقشی در انتخابات دارد؟ نقشش این است که حضوری پررنگ در شورای عالی سیاستگذاری دارد بنابراین از طریق شورای عالی سیاستگذاری می تواند نقش آفرینی کند.
علی صوفی
- 10
- 1