به گزارش نامه نیوز، سال گذشته در چنین زمانی بود که برخی اصولگرایان همچون محمدرضا باهنر ، مصباحی مقدم و مرتضی نبوی پالس هایی با مضمون به مصلحت بودن حمایت از حسن روحانی را برای جناح ارسال کردند. آن پیغام ها البته با واکنش تند تصمیم سازان اصولگرا مواجه شد . بعد از آن بود که جلسات محرمانه و پشت پرده آنها شدت یافت.
گاه به خانه حداد عادل در خیابان دولت می رفتند و گاه در دانشگاه امام صادق گعده میگذاشتند. همه این جلسات به یک فرمت تقریبا تکراری با ظاهری جدید ختم شد. آنها جمنا را خلق کردند؛ مجمعی از نیروهای اصولگرا که به نوعی پیشنهاد پارلمان اصولگرایی مرتضی نبوی را تداعی می کرد. آنها شهر به شهر گشتند و نیروهای اصولگرا را دستچین شده از استان ها به تهران آوردند تا آن ها از میان یک لیست بلند بالا نامزد نهایی را برگزینند. اتفاقات عجیب و غریب آنقدر در این همنشینی ها زیاد بود که حتی صدای نزدیکترین افراد به خودشان را هم در آورد . این دستچین کردن نیروها نتایج خیره کننده ای هم داشت.
عزت الله ضرغامی که مثلا قراربود در مناظره ها نقش مدافع یارکوب را داشته باشد حذف شد و در عوض بذرپاش و زاکانی به عنوان نامزدهای نهایی برگزیده شدند. همین هم بود که یک فرد رسانه ای نزدیک به محسن رضایی آنچنان به حذف چهره ها و انتخاب برخی دیگر اعتراض کند.
اعتراض ها و انتقادها درست بود؛ بذرپاش و زاکانی درجه لازم برای عبور از مساله تایید صلاحیت ها را نداشتند. یکی رد صلاحیت شد و آن دیگری مثلا دیر به سالن ثبت نام رسید . این وسط سعید جلیلی هم بازی پشت پرده تصمیم سازان اصولگرا را به خوبی حدس زد و برای حفظ شخصیت سیاسی خود اصلا قدم به ستاد انتخابات نگذاشت هر چند که ۴ سال برای رسیدن چنین روزی لحظه شماری کرده بود .
هر چه بود صحنه انتخابات بعد از اعلام لیست شورای نگهبان برای اصولگرایان شفاف شد ؛ اگر مصطفی میرسلیم بگذریم ، آنها مانده بودند و محمد باقر قالیباف و ابراهیم رییسی.
قالیباف هم مانند سعید جلیلی دست آنها را خوانده بود. فهمیده بود که چرا پشت او را خالی کرده و همه در تیم انتخاباتی رییسی جا خوش کرده اند . برای او میتینگ می گذراند و در شهرستان ها کمپین می کنند . گویا این وسط برخی چهره های ستادی قالیباف برای او خبر برده بودند که این فقط اعضای تیم رقیب نیستند که موجب ریزش رای او می شوند آنها گفته بودند که اعضایی از تیم انتخاباتی رییسی در تهران و شهرستان های دیگر کارهایی کرده اند که قالیباف در بدبینانه ترین پیش بینی ها هم به آن فکر نمی کرده است.
قالیباف اما با همه این تفاسیر هر چه داشت به میدان آورد. به قول دوستانش انتحاری به خط زد و تمام حیثیت سیاسی اش را به خطر انداخت . روز موعود اما فرا رسید . قالیباف باید با صحنه انتخابات خداحافظی می کرد ؛ سهم او تمام شده بود . صبح همان روزی که نامه انصراف را نوشت گویا زمزمه کرده بود که اصولگرایان ناباورانه دوباره او را قربانی کرده اند ؛ قربانی بودن و ماندن یک نفر دیگر .
حالا ابراهیم رییسی قهرمان اصولگرایان شده و دیگر همه چیز هم رو شده بود. این قهرمان اما فقط چند روز قبای قهرمانی را بر تن داشت . او انتخابات را باخت همراه اصولگرایان.
برخی می گفتند این باخت برای او چندان هم ناراحت کننده نبوده چرا که او وارث ۱۶ میلیون رای شده است. اما نه، مساله به این سادگی نیست. زمان خداحافظی اصولگرایان با ابراهیم رییسی فرا رسیده است. او میهمان همین چند روز این جناح بود. آنها تصمیمات تازه و مهمی گرفتهاند. می خواهند شکل دموکراتیک سیاست ورزی شان را با رسمیت دادن به تداوم حیات جمنا حفظ کنند . پس در قدم اول همچنان کار را به جای فرد به گروه می سپارند . اما در قدم بعدی آنها قطعا مطلوبشان نخواهد بود که گزینه نزدیک به پایداری و احمدی نژاد لیدر جناح باشد. پس بعد از این سکوت سنگین انتخاباتی باید در انتظار رخ نمایی لیدرهای اصلی باشیم.
- 16
- 6