به گزارش روزنامه جوان، داوود سليماني عضو حزب مشاركت در كانال وابسته به سايت جماران نوشت: «در برخورد با برخي از نيروهاي سياسي يا رفتارهاي انقلابيون اول انقلاب ميشد به دور از فضا و جو انقلابي تصميمات بهتري گرفت و شايد اعتراف مرحوم امام در اينكه در جريان دولت بازرگان اشتباه كردم، يكي از اين موارد باشد. شايد بازرگان در آن شرايط خوب درك نشد يا برخي تصميمها در جريانات سال ۶۷ كه مستمسك مجريان قضايي، دستنوشته ايشان بود، از جمله خطاهايي بود كه به هر حال تاكنون پاسخ درخوري نيافته است.»
اين ادعاهاي كذب در حالي است كه در صحيفه امام(ره) موجود است كه ايشان قسم جلاله ياد ميكند كه با نخستوزيري بازرگان مخالف بوده و به رياستجمهوري بنيصدر رأي نداده است يا نهضت آزادي را اينگونه توصيف ميكند: «نهضت به اصطلاح آزادي صلاحيت براي هيچ امري از امور دولتي يا قانونگذاري يا قضايي را ندارند و ضرر آنها، به اعتبار آنكه متظاهر به اسلام هستند و با اين حربه جوانان عزيز ما را منحرف خواهند كرد و نيز با دخالت بيمورد در تفسير قرآن كريم و احاديث شريفه و تأويلهاي جاهلانه موجب فساد عظيم ممكن است بشوند، از ضرر گروهكهاي ديگر، حتي منافقين اين فرزندان عزيز مهندس بازرگان، بيشتر و بالاتر است».
يا اين عضو حزب منحله در باب اعدام سركردههاي منافقين كه جان چندين هزار ايراني را با عمليات تروريستي و خرابكارانه گرفتهاند، خلاف واقعيتهاي دهه ۶۰ را مطرح ميكند، آن هم در حالي كه رهبر معظم انقلاب اسلامي در سخنراني خود در حرم حضرت امام خميني (ره) ميفرمايند: «مراقب باشيم تا در دهه ۶۰، جاي شهيد و جلاد عوض نشود، زيرا ملت ايران در دهه ۶۰ مظلوم واقع شد و به دليل اينكه تروريستها و منافقين و پشتيبانان آنها به امام و ملت ايران ظلم و خباثت كردند... بعد از امام، عدهاي اميدوار شدند كه شايد بتوانند راه امام را تغيير دهند اما به لطف خدا نتوانستند.»
ايشان در همين بخش از سخنانشان به صورت تلويحي به تلاش عدهاي براي تحريف مباني و اصول امام (ره) اشاره ميكنند و ميفرمايند: «بعد از رحلت امام بزرگوار عدهاي در خارج و عواملشان در داخل اميدوار شدند كه راه امام را به عقب برگردانند و منتظر پير شدن و از كار افتادن انقلاب بودند، آنها ميخواستند بساط قبل از انقلاب را دوباره پهن كنند اما نتوانستند زيرا مباني و اصول امام خميني براي ملت ايران همچنان پرجاذبه، پرطراوت و شوقآفرين است.»
سابقه تحريف امام (ره) از مركز جماران
البته اين نخستين باري نيست كه وابستگان يا رسانههاي وابسته به جريان تجديدنظرطلب تلاش ميكنند در جهت ارائه امام بدلي به جامعه قدم بردارند، به گونهاي كه در مقاطع زماني مختلف از جمله درسالهاي ۷۶ تا ۸۴يا در سال۸۸ تا ۹۲ تلاش كردند تا آرا و افكاري خاص را بهنام تفكرات حضرت امام به جامعه تحميل كنند كه اوج آن را بايد خاطرهسازيهاي مخدوش از جلسات دو نفره با امام در زمينه مقطعي بودن دشمني با امريكا عنوان كرد.
در دوران روي كارآمدن دولت مدعي اصلاحطلبي نيز مؤسسه تنظيم و نشر آثار حضرت امام با سكوت خود در قبال توهينها و تحريفهاي عناصر وابسته به جريان تجديدنظرطلب گامهاي مؤثري در جهت تحريف شخصيت امام (ره) برداشت، به عنوان نمونه نه تنها در مقابل ايده اكبر گنجي مبني بر «افكار امام خميني را بايد به موزه تاريخ سپرد» سكوت كرد بلكه در تهيه ويژهنامه سيامين سالگرد از سوي اين مؤسسه كه در همان ايام چاپ شد با بهرهگيري از نيروهاي افراطي روزنامههاي زنجيرهاي وابسته به جريان تجديدنظرطب امامي بدلي را تفسير كردند يا در مقابل هجويات عباس عبدي در پيشگفتار تحقيقي با عنوان «تحليل محتواي مطالب امام خميني»سكوت كرد. عبدي در گزارهاي معنادار مينويسد: «از اين پس (به جز موارد نقل قول) از لفظ آيتالله خميني كه تعبيري فارغ از جهتگيري و متناسب براي استعمال در يك متن پژوهشي استفاده شده است.»
- 16
- 6