به گزارش ایسنا، مهرداد خدیر در عصر ایران نوشت: «فضای داخل اتومبیل فضای خصوصی نیست. فضای عمومی است و اگر بدحجاب یا خدای ناکرده بیحجاب در آن باشد، به فضای عمومی لطمه زده. بنابراین نیروی انتظامی باید با قاطعیت با چنین افرادی برخورد کند.» این سخنان را آقای موحدی کرمانی در خطبههای نماز جمعه تهران بیان کردهاند و احتمالا تصور میکنید قصد داریم وارد این بحث حقوقی شویم که فضای داخل اتومبیل حریم خصوصی است یا نه یا بگوییم باز تابستان شد و دغدغه حجاب زنان بالا گرفت. یا بگوییم اصولگرایان دو ماه مانده به انتخابات دغدغه اقتصاد و معیشت و نان مردم را دارند و از بام تا شام از اقتصاد میگویند و وقتی انتخابات تمام میشود و رقیب به پیروزی میرسد، جنس دغدغهها تغییر میکند و این بار یا اکران فیلمی در سینماست یا اندازه روسری دخترکان و پوشش زنان. شاید هم تصور شود میخواهیم بپرسیم اگر معیار دیده شدن باشد چنانچه دختر خانم زیبارویی پشت پنجره مویی افشان کرد و کسی یا کسانی دیدند، آیا پلیس نیرو میفرستد و با او برخورد میکند؟
اما نه میخواهیم بحث حقوقی به میان آوریم که در این فقره تخصصی نداریم (این قلم ندارد و گرنه این مجموعه از تخصص حقوقی نابرخوردار نیست) و نه از منظر فقهی بررسی کنیم و نه حتی پرسش آخر را مطرح کنیم که اگر معیار دیده شدن باشد، لابد پشت پنجره هم حریم خصوصی نیست و پلیس میتواند وارد شود.
انگیزه این چند سطر اما بخش پایانی سخنان امام جمعه محترم است.
خطیب میتواند نظرات خود را بگوید و مردمان را هدایت کند یا انذار دهد. در طول تاریخ مذاهب اما هشدار یا ترساندن مردم بر پایه باورهای دینی بوده است و این که اگر فعلی را مرتکب شوند یا فرضیهای را انجام ندهند، در آخرت پاداش میگیرند یا مجازات میشوند نه با پلیس. خطاب و عتاب پلیس و خطاب و عتاب مردم با پلیس سابقه و صبغه دینی ندارد. کار امام جمعه ترساندن مردم با زور پلیس نیست. تبلیغ و ترس از مجازات دینی است.
اگر افراد از ترس پلیس باید روسری سر کنند تا جریمه نشوند و ماشینشان توقیف نشود، این که دیگر به هشدار آیتالله موحدی کرمانی نیاز ندارد. قانون تصویب میشود و اجرا میکنند. مگر جناب ایشان در خطبههای نماز جمعه درباره سرعت بالای ۶۰ کیلومتر در تونل رسالت و نیایش و سرعت بالای ۵۰ کیلومتر در ورودی صدر به قیطریه یا بالای ۸۰ کیلومتر در آزاد راه حکیم هم صحبت میکنند؟
اگر بحث قانون است، مجلس وضع و پلیس هم اعمال میکند. طرف هم اگر تخلف کرد، جریمهاش را میپردازد. این که دیگر نیاز به ترساندن در نماز جمعه ندارد. اما اگر بحث تبلیغ دینی و فقهی است، چرا پای پلیس را به میان میکشید؟
این که تاکید میشود امامان جمعه در خطبهها خودشان و دیگران را به تقوا توصیه کنند، برای چیست؟ تقوا یعنی ترمز درونی. یعنی بتوانی کاری را انجام بدهی ولی پرهیز کنی و انجام ندهی. کار امام جمعه سفارش به تقواست نه وضع قانون و دستور به پلیس. البته میدانیم جناب موحدی سالها در ارتش فعالیت کردهاند اما نیروی انتظامی مانند دیگر نیروهای مسلح نیست. یک نیروی اجتماعی و خدماتی است که خدمات ایمنی و امنیتی ارایه میدهد و هیچگاه از مواجهه با مردم سود نبرده است.
دوباره تاکید میکنیم بحث بر سر جمله آخر است. این که مردان دین نباید مردمان را با پلیس بترسانند بلکه باید از دوزخ بترسانند و این که مردم بترسند یا نه به میزان نفوذ تبلیغ کننده و باور جماعت بستگی دارد. مهمترین تفاوت حکومت دینی با حکومت غیر دینی این است که مردم اگر از موضوعی میترسند، این ترس درونی و از جنس تقوا و باور باشد وگرنه ترساندن مردم با پلیس و جریمه را حکومت غیر دینی هم میتواند انجام دهد و چرا از تریبون نماز جمعه؟ فرمانده پلیس میتواند دستور دهد. در این فقره گویا آقای موحدی کرمانی احساس کرده مافوق پلیس است و کار پلیس همین است و جز این نیست.»
- 12
- 6