تردیدی نیست که مطالعه تاریخ و سرک کشیدن به گوشه و کنار آن، میتوان نقشه راه آینده مناسبی را فراروی آحاد جامعه قرار دهد. از حیث اثربخشی و تاثیرگذاری مطالعه تاریخ بسیار بیش از مقاطع دیگری تاریخی اعتبار داشته و میتواند روندهای توسعهمحور را در سطوح مختلف جامعه موجب شود.
از جمله مقاطع تاریخی حساس و پرتنش ایران، بدون شک تاریخ جنگ هشت ساله ایران و عراق است. دورهای خطرخیز، سهمگین و مهم در ورقپارههای تاریخ معاصر ایران که متاسفانه کمتر به صورت علمی و در بستر تحلیلهای تاریخی مورد توجه قرار گرفته است. عمده آثاری که در این زمینه به انتشار رسیده مملو از رویکردهای حماسی با گرایشهای سطحی است که از اعتبار و اهمیت آن میکاهد. معدود آثاری هم که رنگ و بوی پژوهشی دارند، بیشتر با بینشی ایدئولوژیک تدوین شدهاند که باز هم از اعتبار علمی و پژوهشی آنها میکاهد. به هر روی امید میرود که آینده بیشتر بتوان از واقعیتهای جنگ و ابعاد و پیامدهای تصمیمگیریهای آن دوره گفت. تاریخ جنگ روزهای مهم و اثرگذار بسیاری دارد.
از جمله روزهای بسیار مهم در تاریخ جنگ ایران و عراق، جمعه ۱۳ آبان سال ۱۳۶۵ است. روزی که آیتالله هاشمی به عنوان نخستین مسئول سیاسی کشور ـ البته بعد از روزنامه «الشراع» لبنان ـ پرده از ورود و مذاکره «رابرت مکفارلین» مشاور عالی امنیتی رئیس ایالات متحده آمریکا با برخی شخصیتهای سیاسی ایران برداشت. رویدادی که به «ایران ـ کنترا»، «ایران گیت» و یا رسوایی «مک فارلین» معروف شد. گفته میشود در این ماجرا آمریکاییها سعی داشتند از طریق ارسال سلاح به ایران زمینه را برای آزادی گروگانهای خود در لبنان مهیا کنند. البته موضوع تحلیل خطی سادهای ندارد و پیچیدگیهای فراوانی را باید در تحلیل آن لحاظ کرد. مناسبات جهانی، رقابت دو ابرقدرت شرق و غرب، رفتار دیپلماتیک ایران، مولفهای به نام صدام، وضعیت میدان نبرد ایران و عراق و... همهوهمه موضوعاتی هستند که باید در این زمینه مورد مطالعه قرار گیرند.
از همین رو، محسن رشید رئیس سابق مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه در گفتوگو با «ابتکار» به ماهیت ماجرا و نقش امام (ره) در این مذاکرات پرداخته و میگوید: مذاکرات مکفارلین با اجازه امام بود و ایشان هرگز آیتالله هاشمی را به خاطر آن بازخواست نکردند.
این عضو سابق دفتر سیاسی سپاه در ادامه میافزاید: مذاکرات مکفارلین از سال ۶۲ همزمان با اقدامات و برنامهریزیهایی از سوی آیتالله هاشمی که منجر به سفر نخستوزیر ترکیه و وزیر خارجه آلمان به نمایندگی از هفت کشور صنعتی به ایران شد، زمینهسازی شد. از سوی دیگر، آقای هاشمی سفرهایی به ژاپن، لیبی و سوریه داشتند که در آن زمان اخبار دال بر این بود که هنری کسینجر وزیر خارجه آمریکا در ژاپن به سر میبرد. تمامی این مسائل را میتوان مقدمه ورود مکفارلین به ایران تصور کرد.
وی اضافه میکند: با این حال، کلید گفتوگوهای سیاسی در اصل از سوی امام زده و با هدایت ایشان آغاز شد. امام خمینی در تاریخ ۶ آبان ۶۳، در گفتوگویی با سفرای خارجی بیان داشتند که باید همانگونه که در زمان صدر اسلام پیامبر سفیر به این طرف و آن طرف میفرستادند که روابط درست کنند عمل کنیم، این در واقع تئوری حرکت آقای هاشمی است.
راوی سابق و پژوهشگر قدیمی تاریخ جنگ معتقد است که امام (ره) کلید آغاز مذاکرات با مک فارلین را زده و میافزاید: همانطور که گفتم، کلید مذاکرات را امام زد. ایشان گفتند که رابطه گرگ و میش میخواهیم چه کار، اما آنچه امام از آن به عنوان رابطه گرگ و میش یاد کردند، مقدمه دارد و آن این است که ما با همه حاضریم رابطه داشته باشیم، به غیر از دو رژیم آفریقای جنوبی و رژیم صهیونیستی.
وی در ادامه با اشاره به ماجرای مکفارلین اظهار کرد: مذاکرات سیاسی به مدیریت آقای هاشمی و اجازه کلان امام انجام میشد و خود آقای هاشمی نیز گفتهاند که همه اقدامات در این زمینه را با مجوز امام انجام میدادند.
عضو سابق دفتر سیاسی سپاه افزود: در ماجرای مکفارلین، آقای هاشمی و محسن رضایی با هم هماهنگ بودند، البته بدنه سپاه از این مساله آگاه نبود. سردار رشید اضافه کرد: آقای هاشمی و محسن رضایی هر دو در مذاکرات مکفارلین نماینده داشتند که فریدون وردینژاد از سوی آقای رضایی و دکتر هادی و آقای روحانی نماینده آقای هاشمی بودند. این تیم، تیم اصلی مذاکرهکننده ایران در مقابل آمریکاییها بود.
رئیس سابق مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه ادامه داد: آقای روحانی در آن زمان به عنوان یک شخصیت محوری شناخته نمیشد و در واقع شخصیتی بود که برنامههای آقای هاشمی را پیش میبرد و شخصیت طراز اول مملکت به حساب نمیآمد. وی با بیان اینکه گروه مذاکرهکننده آمریکا پس از ورود به ایران یک انجیل، کلت و کیک به طرف ایرانی دادند، گفت: مذاکرات زمانی به بنبست رسید که محمولههای نظامی با آرم اسرائیل به ایران ارسال شد، در حالی که قرار بود محمولهها از جانب آمریکا باشد. همین مساله مشکلساز شد و مذاکرات گره خورد.
سردار رشید افزود: ماجرای لو رفتن مذاکرات مکفارلین زمانی اتفاق افتاد که گفتوگوها به بنبست رسیده بود و چهار ماه بود که دیگر ادامه پیدا نکرده بود. عضو سابق دفتر سیاسی سپاه ادامه داد: با این حال، با وجود آنکه مذاکرات گره خورده بود، امام خمینی دستور به افشای آن ندادند، البته تا زمانی که مهدی هاشمی و تیمش از طریق قربانیفر که جاسوس دوجانبه بود، از مذاکرات آگاه شدند و ماجرا در روزنامه سوریهای [لبنانی] الشراع منتشر شد. در آن زمان، امام به هاشمی دستور دادند که ماجرای مذاکرات را افشا کنید.
وی گفت: در واقع، اسرائیلیها به دنبال برهم زدن بازی بودند. این رژیم همواره خواسته است که در رابطه ایران و آمریکا، سهمش مشخص شده و سپس مذاکره شود.
سردار رشید خاطرنشان کرد: پس از افشای مساله مکفارلین، سعی اسرائیلیها بر این بود که توپ را به زمین ایران بیندازند اما با تدبیر امام توپ به زمین آمریکا انداخته شد، البته ماجرای مکفارلین تاثیر ملموسی روی جنگ نیز داشت و آمریکاییها انتقام این موضوع را در کربلای ۴ از ما گرفتند.
وی اضافه کرد: اینکه آقای رضایی پس از والفجر هشت، در نماز جمعه سخنرانی کرد و گفت دنیا خواسته ما را اجابت نکرد و ما عملیات انجام دادیم، دال بر هماهنگی با تلاشهای سیاسی آیتالله هاشمی بود.
سردار رشید در ادامه گفت: اینکه میگویند امام، هاشمی را بابت مذاکرات مکفارلین بازخواست کرده است، تحریف تاریخ است. در حقیقت آنهایی بازخواست شدند که قصد طرح آن را در مجلس داشتند. در آن زمان، هشت نفر از نمایندگان مجلس، به دنبال آن بودند که دولت را در این رابطه مورد سوال قرار دهند اما چون مساله، مساله منافع ملی بود، امام ورود کرده و گفتند (نقل به مضمون) این صدا شبیه صدای اسرائیل است. این افرادی که میخواستند ماجرا به مجلس کشیده شود، آن موقع جزو جناح راست بودند و اکنون جزو اصولگرایان هستند.
وی افزود: در حقیقت، تمام زوایای مذاکرات در سطح راهبردهای کلان نظام، تا زمانی که از پیچ و خمهای لازم عبور کرده تا به نتیجه برسد، نباید علنی شود.
رئیس سابق مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه تصریح کرد: در تمام دهه اول انقلاب، امام به آقای هاشمی کمترین جمله و نقدی که مردم شنیده باشند و رسانهها نقل کرده باشند، ندارد.
سردار رشید با اشاره به مذاکرات هستهای فعلی بین ایران و ۱+۵ نیز گفت: همین الان هم لابی صهیونیست سعی در بر هم زدن آن مذاکرات دارد و میخواهد در نهایت در پروسه بلندمدت، ایران را پای میز مذاکره با خود بنشاند که این امکانپذیر نیست. در مساله مذاکرات، در خارج از کشور عمدتا لابی اسرائیل سعی در خرابکاری دارد اما در این بین جمهوریخواهان که نمیخواهند شاهد بازگشایی قفل مساله هستهای ایران توسط دموکراتها باشند، در این راه سنگاندازی میکنند.
رئیس سابق مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه اظهار کرد: آمریکاییها در تمام طول جنگ و حتی بعد از جنگ، به رژیم عراق به عنوان رژیمی که بتواند پایدار باشد، به دیده تردید مینگریستند.
جدا از آنکه تهران نسبت به بغداد از موقعیت ژئوپولتیکی برتری برخوردار است، نگاه آمریکا به پایگاه با ثباتی مثل ایران بود. از طرف دیگر، خاطره تاریخی بد ایرانیان از روسها، نقطه مفیدی برای کاخ سفید فراهم کرده بود که به خاطر آن کفه ایران مهمتر از کفه عراق برای آنها به شمار میآمد. با این حال واشنگتن نمیخواست شاهد پیروزی ایران در جنگ باشد که این نکته بسیار مهمی است.
وی با اشاره به مستندهای ساختهشده علیه دولت و رئیسجمهوری گفت: ساخت مستند «من روحانی هستم» متاثر از درگیری جناحی است و در واقع به خاطر ترس از انتخابات مجلس آینده است. اینها میدانند که پاشنه آشیل دولت آقای روحانی حل معیشت مردم است و امید دارند که در این راه موفق نشود.
علیرضا صدقی
- 11
- 4